خداوندا دلم از غصه خونه
غم و دردم دنيزلي هم نذونه
به آزادي سه چارماهه نبرديم
خدا دونه غم و دردم گرونه
خريديم درد و غم بسيار و بسيار
ز ناشي بازي اين مرد سردار
خيال كرد درد ما بازيكنونه
نميدونه كه تيمم هست بيمار
رونالدو ومسي را گر بياريم
بدست تيم لنگي ها سپاريم
شوند همچون كدوي زرد تنبل
فقط ماييم كه ولله سركاريم
ترقي كرده ام بسيار بسيار
مساوي كرده ام اين هفته اي يار
برفت رتبه م ز شانزده سوي، پانزده
خداوندا همين جايم نگهدار
دلم خوش بيد كه مظلومي برفته
به سرداري كه پر از پول نفته
نمي دونم چه سري گشته دركار
همش پايين روم هفته به هفته
وبا افتاده گويي توي جونوم
چه خاكي برسرم شد مو ندونم
زبس بشنيده ام زخم زبانها
دخيل بستم به قفلهاي دكونوم