چگونه از دینمون دفاع کنیم؟

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
فعل بترسانيد خود فعلي تهاجمي است.
در قراني كه من دارم شماره آيه 62 انفال است .
در جنگ قادسيه كه ايران شكست خورد و سپاه اسلام بعد از 7 روز اول عراق را گرفت و بعد از 13 سال كل ايران را اشغال نمودند به هيچ وجه سپاه ايران را حتي نترساندند بلكه كشتند با اينكه بار ها رستم فرخزاد سردار ايران از انها طلب صلح كرد ولي سر اورا برا اساس آيه 4 سوره محمد بر سر نيِزه كرده و كشور عراق را كه جزو خاك ايران بود تصرف نمودند.

ترجمه آیه آرم سپاه رو خواستید

انفال آیه 60
و تا می توانید در برابر آنها نیرو و اسب های آماده بسیج کنید تا با آن دشمن خدا و دشمن


خودتان و دیگر دشمنان را که آنها را نمی شناسید و خدا می شناسد بترسانید و هر چه

در راه خدا انفاق کنید به تمامی به شما باز گردانده می شود و بر شما ستم نمی رود

جالب آیه 61 را هم بخونید

و اگر به صلح گراییدند تو نیز بدان راضی باش و بر خدا تکیه کن که او شنوای داناست


این آیات نه تنها نشان از تدافعی بودن دین ما می دهد بلکه زیبا تر از آن که دین صلح و آشتی ایست

آیا ترساندن دشمنان از اینکه فکر تهاجم به ما را نداشته باشند به نظر شما تهاجم است؟
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
فعل بترسانيد خود فعلي تهاجمي است.
در قراني كه من دارم شماره آيه 62 انفال است .
در جنگ قادسيه كه ايران شكست خورد و سپاه اسلام بعد از 7 روز اول عراق را گرفت و بعد از 13 سال كل ايران را اشغال نمودند به هيچ وجه سپاه ايران را حتي نترساندند بلكه كشتند با اينكه بار ها رستم فرخزاد سردار ايران از انها طلب صلح كرد ولي سر اورا برا اساس آيه 4 سوره محمد بر سر نيِزه كرده و كشور عراق را كه جزو خاك ايران بود تصرف نمودند.

خوب خوارج هم مسلمان بودند،این زیاد هم مسلمان بود،حتی ابوسفیان هم مسلمان بود. این که یک عده به اسم اسلام و با سوء استفاده از بعضی آیات و کج فهمی خودشان اعمال کثیفی رو انجام میدن دلیل بر اینکه اسلام و قرآن اون کار رو تایید میکنه نیست.شما برو سیره ائمه رو مطالعه کن.حضرت علی قرآن گویاست.در جنگ با خوارج که بدترین جنایت ها رو انجام داده بودن،باز هم به آنها مهلت داد تا توبه کنند.ببین با قاتل زبیر چه کرد(زبیر در جنگ جمل توبه کرد و از صحنه جنگ رفت اما یه عرب بیابانگرد به خیال گرفتن پاداش از حضرت علی ،او را کشت اما با شماتت حضرت علی مواجه شد)،امام حسن و امام حسین در نیمه راه فتح ایران از سپاه جدا شدند،دلیلش رو می دونید چه بود؟
اصلاً خود پیامبر، در زمان فتح مکه ببینید چه کردند،سر چند نفر رو قطع کردند؟
شما بروسنت پیامبر و اهل بیت رو با قرآن بسنج.این که یک عده به اسم اسلام یک کاری بکنند که دلیل نمی شود.مسلمان ظاهری شدن خیلی ساده است،فقط گفتن یک تشهد است.
بعد هم با وجود اینکه اعراب اون جنایت ها رو انجام دادن باز هم مردم ایران اسلام رو انتخاب کردن،به نظر شما احمق بودن؟
بترسانید فعل تهاجمی است؟ کجای دنیا ترساندن یعنی تهاجم؟شما وقتی یک دولتی رو از توان نظامی کشور خودتون می ترسونید تا به شما حمله نکنه یعنی به خاک اون کشور تجاوز کردید؟ یک چیزی بگید که در عقل بگنجه!
 

S_K_AZ

عضو جدید
اگر کسی اشتیاقی به نماز خواندن نداشته باشه.حتما باید اونو نصیحت کنیم؟
به نظر من این و امثال این کارها باعث عقب ماندگی جوامع میشه.دین هر کس به خودش مربوطه..
 

ryhan

عضو جدید
نصیحت همیشه فاکتور مثبت است

نصیحت همیشه فاکتور مثبت است

اگر کسی اشتیاقی به نماز خواندن نداشته باشه.حتما باید اونو نصیحت کنیم؟
به نظر من این و امثال این کارها باعث عقب ماندگی جوامع میشه.دین هر کس به خودش مربوطه..


نصیحت کردن که کار بدی نیست

خداوند فرمودند که پیامبران را فقط برای بشارت و انذار فرستاده است

یعنی همون نصیحت


هیچ اجاری در دین نیست

ولی ما باید امر به معروف و نهی از منکر بکنیم

یعنی همون نصیحت

مطمئنا شما هم اگر به کار خوبی وارد باشید و از عافبت کار بدی خبر داشته به اون
شخص که در بی خبری ایست هشدار می دهید

واقعا این کار را نمی کنید؟
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
اگر کسی اشتیاقی به نماز خواندن نداشته باشه.حتما باید اونو نصیحت کنیم؟
به نظر من این و امثال این کارها باعث عقب ماندگی جوامع میشه.دین هر کس به خودش مربوطه..

سلام،
نمی دونم منظور شما از نصیحت کردن یعنی چه.اگر منظور شما امر به معروف باشه،باید بگم بله،باید امر به معروف کنیم و امر به معروف به معنای اینکه گوش طرف رو بکشیم و با زبان اون رو به سمت انجام کار هدایت کنیم نیست.حتماً قضیه یاد دادن وضو به یه پیرمرد توسط امام حسن و امام حسین رو شنیدید.
همینکه من نوعی در یه جایی مثل دانشگاه که مثلاً نماز خون کم داره،مثاله هر جای دیگه هم میتونه باشه،موقع نماز به رفیقم که نماز نمیخونه بگم فلانی پاشو بریم نماز این یعنی امر به معروف.
به نظر من بدترین شیوه و ابتدایی ترین شیوه امر به معروف روش نصیحت کردن و توبیخ کردنه. چون نه تنها تاثیر مثبت نداره بلکه ممکنه اثر منفی هم داشته باشه.
امر به معروف هم شرایطی داره که کی و کجا و چه جوری رو بیان میکنه.که برای فهمیدن اونها میتونید به اینجا مراجعه کنید. اما برای توضیح بیشتر من شروطش رو اینجا میارم:
امر به معروف و نهی از منکر چند شرط دارد؟
1. شخص آمر به معروف و ناهی از منکر، معروف و منکر را بشناسد.
2. احتمال تاثیر بدهد. پس چنانچه بداند اگر شخص را امر به معروف کند، به گفته او عمل نخواهد کرد، واجب نیست.
3. شخص مرتکب منکر یا تارک معروف اصرار بر عمل خود داشته باشد. پس اگر شخص منکری را انجام داده اند ولی پشیمان شده است و بنا دارد آن را ترک کند، نهی او از منکر واجب نیست.
4. بر اثر امر به معروف یا نهی از منکر، ضرری به انسان نرسد.

در مورد قسمت دوم هم باید بگم این دیدیه که غربی ها به ما القا کردن.به نظر شما داشتن اخلاق با پیشرفت منافاتی داره؟یعنی جامعه ای که با اخلاق زندگی کنه باید حتماً بدوی باشه؟به نظر شما فقها و پیشوایان دینی ما که اخلاق سر لوحه زندگی شونه آدم های احمق و عقب افتاده ای هستند؟
امر به معروف و نهی از منکر از انحطاط یک جامعه جلوگیری میکنه.جامعه ای که اخلاق نداشته باشه جز نابودی سرانجامی نداره.عاقبت شوروی رو ببینید.الان یکی از بزرگترین مشکلات کشورهای پیشرفته ، که متاسفانه داره به ایران هم سرایت کرده،بی بند و باریه.اساس خانواده سست شده،زن به شوهر اطمینان نداره،شوهر به زن.
بله کسی رو در گور دیگری نمیذارن .ولی اگر یک نفر کشتی رو سوراخ کنه،همه با هم غرق میشن.
 

hamidkareshki

عضو جدید
اگر کسی اشتیاقی به نماز خواندن نداشته باشه.حتما باید اونو نصیحت کنیم؟
به نظر من این و امثال این کارها باعث عقب ماندگی جوامع میشه.دین هر کس به خودش مربوطه..
می تونم بپرسم این و امثال این کارها که می گید چطوری باعث عقب افتادگی میشه؟
منظورتون دقیقا چه کاریه که باعث عقب افتادگی جوامع می شه؟
 

S_K_AZ

عضو جدید
نصیحت کردن که کار بدی نیست

خداوند فرمودند که پیامبران را فقط برای بشارت و انذار فرستاده است

یعنی همون نصیحت


هیچ اجاری در دین نیست

ولی ما باید امر به معروف و نهی از منکر بکنیم

یعنی همون نصیحت

مطمئنا شما هم اگر به کار خوبی وارد باشید و از عافبت کار بدی خبر داشته به اون
شخص که در بی خبری ایست هشدار می دهید

واقعا این کار را نمی کنید؟
شما از کجا می دونید که اندیشه هاتون 100% درسته؟؟؟؟؟ این خودش یک نوع تعصبه
 

S_K_AZ

عضو جدید
می تونم بپرسم این و امثال این کارها که می گید چطوری باعث عقب افتادگی میشه؟
منظورتون دقیقا چه کاریه که باعث عقب افتادگی جوامع می شه؟
منظورم اینه که عوض این که بخواهیم عقاید خودمون رو تو مخ یکی دیگه فرو کنیم بهتره اونو در همون اندیشه خودش اصلاح کنیم. در جوامع پیشرفته برخلاف ایران یک ایدئولوژی حاکم وجود نداره و افراد با اندیشه های مختلف کنار هم زندگی می کنن و ضمنا کسی قصد نداره که اندیشه خودش رو به دیگران بقبولونه.
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
شما از کجا می دونید که اندیشه هاتون 100% درسته؟؟؟؟؟ این خودش یک نوع تعصبه

سلام
ولی کسی نگفته که اندیشه هاش صد در صد درسته!

این یه جمله ای که گفتی:
«دین هر کس به خودش مربوطه...»
یا جملاتی شبیه به این:
« در دین اجباری نیست»

اینها جملات درستی هستند که معمولا برداشته ای نادرستی ازشون میشه!
ببینید!
عدم اجبار در دین مربوط میشه به مرحله قبل از پزیرش دین، یعنی وقتی که طرف هنوز به اسلام و قواعد اون تن نداده!
اسلام در این مرحله میگه که انسان آزاده که انتخاب کنه:
یا اسلام رو انتخاب کنه یا انتخاب نکنه! کسی هم نمی تونه بخاطر این انتخابش در این دنیا اونو عذاب کنه!
اما بعد از اینکه کسی اسلام رو انتخاب کرد، دیگه بحث عدم اجبار هم تموم میشه! از اینجا به بعد شما مجبوری نماز بخونی، روزه بگیری، شراب نخوری، دروغ نگی، زنا نکنی، ربا نخوری و ...
اگر هم تخلف کنی، اسلام برات عذاب مهیا کرده! چه در این دنیا و چه در آخرت!
پس میبینیم که
اگه مسلمانی اشتیاقی به نماز خوندن نداشته باشه، باید اونو نهای از منکر و امر به معروفش کنیم!
 

S_K_AZ

عضو جدید
سلام
ولی کسی نگفته که اندیشه هاش صد در صد درسته!

این یه جمله ای که گفتی:
«دین هر کس به خودش مربوطه...»
یا جملاتی شبیه به این:
« در دین اجباری نیست»

اینها جملات درستی هستند که معمولا برداشته ای نادرستی ازشون میشه!
ببینید!
عدم اجبار در دین مربوط میشه به مرحله قبل از پزیرش دین، یعنی وقتی که طرف هنوز به اسلام و قواعد اون تن نداده!
اسلام در این مرحله میگه که انسان آزاده که انتخاب کنه:
یا اسلام رو انتخاب کنه یا انتخاب نکنه! کسی هم نمی تونه بخاطر این انتخابش در این دنیا اونو عذاب کنه!
اما بعد از اینکه کسی اسلام رو انتخاب کرد، دیگه بحث عدم اجبار هم تموم میشه! از اینجا به بعد شما مجبوری نماز بخونی، روزه بگیری، شراب نخوری، دروغ نگی، زنا نکنی، ربا نخوری و ...
اگر هم تخلف کنی، اسلام برات عذاب مهیا کرده! چه در این دنیا و چه در آخرت!
پس میبینیم که
اگه مسلمانی اشتیاقی به نماز خوندن نداشته باشه، باید اونو نهای از منکر و امر به معروفش کنیم!
خب در دین اجباری نیست ولی اگر کسی بخواهد دین خودشو ازاسلام به دین دیگری تغییر بده مرتد حساب می شه و خون اون حلاله!!!!!
ضمنا اگر این رو قبول داری که جسم و روح رو خدا آفریده و وفقط خدا اجازه این رو داره که این دو رو از انسان بگیره پس چرا باید در دنیا به کسی که فرضا راه غلط رو انتخاب کرده عذاب بدیم؟؟؟:w18:
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
خب در دین اجباری نیست ولی اگر کسی بخواهد دین خودشو ازاسلام به دین دیگری تغییر بده مرتد حساب می شه و خون اون حلاله!!!!!
ضمنا اگر این رو قبول داری که جسم و روح رو خدا آفریده و وفقط خدا اجازه این رو داره که این دو رو از انسان بگیره پس چرا باید در دنیا به کسی که فرضا راه غلط رو انتخاب کرده عذاب بدیم؟؟؟:w18:
سلام
چون همون خدایی که جسم رو آفریده و روحش رو در اون جسم دمیده، اجازه داده تا در مواردی که مشخص کرده و توسط افرادی که تعیین کرده، خلاف کاران مسلمان عذاب بشن!
این کجاش ایراد داره؟

ضمنا کسی که از اسلام به یه دین دیگه میره، یعنی اینکه اول اسلام رو قبول کرده و حالا می خواد از قانونش سرپیچی کنه! پس عذابش عین عدالته.
من الله توفیق
 

S_K_AZ

عضو جدید
سلام
چون همون خدایی که جسم رو آفریده و روحش رو در اون جسم دمیده، اجازه داده تا در مواردی که مشخص کرده و توسط افرادی که تعیین کرده، خلاف کاران مسلمان عذاب بشن!
این کجاش ایراد داره؟

ضمنا کسی که از اسلام به یه دین دیگه میره، یعنی اینکه اول اسلام رو قبول کرده و حالا می خواد از قانونش سرپیچی کنه! پس عذابش عین عدالته.
من الله توفیق
خوب اولا شما این تبصره(مواردی که مشخص کرده) رو از کجا آوردی؟؟
دوما مگه اسلام نمی گه انسان قدرت انتخاب و اختیار داره؟ این خودش یه پارادوکسه
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
خوب اولا شما این تبصره(مواردی که مشخص کرده) رو از کجا آوردی؟؟
دوما مگه اسلام نمی گه انسان قدرت انتخاب و اختیار داره؟ این خودش یه پارادوکسه

بازم سلام
من گفتم خلاف کاران مسلمان، یعنی کسانی که از مرحله اختیار و انتخاب عبور کرده اند! این کجاش پارادوکسه؟

خدا در قرآن میگه:
«خدا بهتر می داند که رسالتش را در کجا قرار دهد»
یه جای دیگه میگه:
«از خدا و رسولش اطاعت کنید»
بعد میگه:
«ای مسلمانان از امروز روزه بر شما واجب شد» واجب یعنی چی؟ در ضمن نمی گه ای مردم! میگه ای مسلمانان!
جای دیگه میگه:« شراب بر شما حرام شد» « نماز بخوانید و زکات دهید!»

خب اینها همشون جملات امری هستند و خطاب به مسلمانان!
وقتی که رسول و امام خدا دست دزد رو قطع می کنند یعنی چی؟
آیا غیر از این معنی میده که حاکم شرع حق داره با خلاف کار مسلمان برخورد کنه؟
 

S_K_AZ

عضو جدید
بازم سلام
من گفتم خلاف کاران مسلمان، یعنی کسانی که از مرحله اختیار و انتخاب عبور کرده اند! این کجاش پارادوکسه؟

خدا در قرآن میگه:
«خدا بهتر می داند که رسالتش را در کجا قرار دهد»
یه جای دیگه میگه:
«از خدا و رسولش اطاعت کنید»
بعد میگه:
«ای مسلمانان از امروز روزه بر شما واجب شد» واجب یعنی چی؟ در ضمن نمی گه ای مردم! میگه ای مسلمانان!
جای دیگه میگه:« شراب بر شما حرام شد» « نماز بخوانید و زکات دهید!»

خب اینها همشون جملات امری هستند و خطاب به مسلمانان!
وقتی که رسول و امام خدا دست دزد رو قطع می کنند یعنی چی؟
آیا غیر از این معنی میده که حاکم شرع حق داره با خلاف کار مسلمان برخورد کنه؟
منظورت از حاکم شرع چیه؟؟ اگه منظورت اینان که....
 

phalagh

مدیر بازنشسته
خب در دین اجباری نیست ولی اگر کسی بخواهد دین خودشو ازاسلام به دین دیگری تغییر بده مرتد حساب می شه و خون اون حلاله!!!!!
ضمنا اگر این رو قبول داری که جسم و روح رو خدا آفریده و وفقط خدا اجازه این رو داره که این دو رو از انسان بگیره پس چرا باید در دنیا به کسی که فرضا راه غلط رو انتخاب کرده عذاب بدیم؟؟؟:w18:
عزیز من..
اسلام نگفته هرکی اومد دینشو عوض کرد مرتده و خونش حلال.متاسفانه ما یه سری دستورات رو میشنویم بدون اینکه به تبصره هاش نگاه کنیم.والا تو قانون اساسی هر کشوری نگاه کنیم هر قاونی کلی بند و تبصره داره.دیگه قوانین دینی و مهبی که کاملترین قوانین دنیا و داره و از دیدگاه فوق بشری بیان شدن که جای خود داره.
در مورد حکم ارتداد هم باید بگم زمانیه که اون شخص علاوه بر اینکه تغییر دین میده به دشمنی و محاربه با سلام برمیخیزه.
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
منظورم اینه که عوض این که بخواهیم عقاید خودمون رو تو مخ یکی دیگه فرو کنیم بهتره اونو در همون اندیشه خودش اصلاح کنیم. در جوامع پیشرفته برخلاف ایران یک ایدئولوژی حاکم وجود نداره و افراد با اندیشه های مختلف کنار هم زندگی می کنن و ضمنا کسی قصد نداره که اندیشه خودش رو به دیگران بقبولونه.

سلام،
فکر می کنم این جمله شما بیشتر اعتراض به طرح امنیت اجتماعی باشه تا اعتراض به اسلام و دستور امر به معروف و نهی از منکر.
در بحث امر به معروف و نهی از منکر عقاید رو در مخ کسی فرو نمی کنند بلکه به او گوشزد می کنند.
در یک جامعه چه اسلامی و چه غیر اسلامی،چه پیشرفته و چه غیر پیشرفته برای بقای جامعه و توانایی زندگی در کنار یکدیگر قوانینی وضع و حاکم می شود.برای عدم رعایت قوانین نیز مجازات در نظر می گیرند.من کار به اینکه شما مسلمانید یا نیستید ندارم، مثلاً در قانون آمده که حجاب باید رعایت شود،به هر دلیلی.چرا شما به دید یک قانون به این مسئله نگاه نمی کنید؟شما که اینقدر سنگ جوامع بشری پیشرفته رو به سینه می زنید،بد نیست در مورد رعایت قوانین جامعه هم نگاهی به آنها بیندازید!
خب در دین اجباری نیست ولی اگر کسی بخواهد دین خودشو ازاسلام به دین دیگری تغییر بده مرتد حساب می شه و خون اون حلاله!!!!!
ضمنا اگر این رو قبول داری که جسم و روح رو خدا آفریده و وفقط خدا اجازه این رو داره که این دو رو از انسان بگیره پس چرا باید در دنیا به کسی که فرضا راه غلط رو انتخاب کرده عذاب بدیم؟؟؟

در مورد این بحث ارتداد شما رو به سایت زیر ارجاع میدم:
آیا حکم ارتداد با آزادی عقیده سازگار است؟ آیا عقلاً صحیح است کسی به خاطر عوض کردن دینش کشته شود؟

من چند نکته رو به صورت گلچین اینجا میذارم،مطالعه مابقی،که زیاد هم نیست، به عهده خودتان:

-بر اساس آیة شریفة "لا اکراه فی الدین" و بر اساس حکم عقل و عقیده، مطلبی را نمی شود با زور به کسی تزریق کنند. هر کس باید بر اساس مقدمات و پیش درآمدهای صحیح، عقیده و جهانبینی صحیحی انتخاب کند. تمامی مراجع تقلید در ابتدای توضیح المسائل خود فرموده اند: در اصول اعتقادی نمی تان تقلید کرد بلکه از مبادی صحیح باید به عقیدة خود یقین داشته باشد. پس آزادی عقیده به این معنا که هر انسانی آزاد است عقیدة صحیحی را انتخاب کند امّا هر کس هر چه دلش خواست و از راه مقدمات غیر عقلی و غیر معتبر برای خود عقیده ای انتخاب کند، آزاد نیست و نزد عقل و وجدان معذور نمی باشد.
-اگر آزادی عقیده را بپذیریم (به دلیل این که عقیدة مطلبی است درونی و قلبی و اگر آن را بیان یا ابراز نکند چندان برای دیگران خطری ایجاد نمی کند و باعث انحراف و فساد نمی شود) امّا آزادی بیان و قلم همچون ازادی عقیده نیست زیرا اگر بیان و سخنی یا نوشته ای مطابق حقّ نباشد، چه بسا جامعه ای را به انحراف و فساد بکشاند یا چهره هایی را مشوّه کند یا باعث جنگ و نزاع شود. سخنرانی ها و نوشته ها اگر درست و مطابق حق و واقعیت نباشد باید از آن جلوگیری کرد. بنابراین ما موافق آزادی عقیده و آزادی قلم به طور مطلق نیستیم بلکه در چارچوب قانون و مقدسات جامعه باید قلم زد.
-اگر کسی بر اساس تشخیص صحیح و همراه با تحقیق، به این نتیجه رسید که از اسلام بر گردد و به دین دیگری روی آورد، اگر این کار بازتابی در جامعه نداشته باشد و بین خود و خدا این کار صورت گیرد، مانعی ندارد و مصداق آزادی عقیده و "لا اکراه فی الدین" است و کسی هم مزاحم او نیست و حاکم اسلامی دخالتی در عقاید کسی ندارد و تجسس در عقاید افراد حرام است. (جواب شما)

در مورد اعدام مرتد،قوانین و احکام محکمی برقرار است و به همین سادگی که شما نوشتید نیست.بر عکس آنچه شما فکر می کنید،اسلام برای وجود هر فرد ارزش و احترام قائل است و معتقد است خداوند از روح خود در وجود آدمیان دمیده است.
 
آخرین ویرایش:

S_K_AZ

عضو جدید
عزیز من..
اسلام نگفته هرکی اومد دینشو عوض کرد مرتده و خونش حلال.متاسفانه ما یه سری دستورات رو میشنویم بدون اینکه به تبصره هاش نگاه کنیم.والا تو قانون اساسی هر کشوری نگاه کنیم هر قاونی کلی بند و تبصره داره.دیگه قوانین دینی و مهبی که کاملترین قوانین دنیا و داره و از دیدگاه فوق بشری بیان شدن که جای خود داره.
در مورد حکم ارتداد هم باید بگم زمانیه که اون شخص علاوه بر اینکه تغییر دین میده به دشمنی و محاربه با سلام برمیخیزه.
تغییر دین رو به هر شکل میتونید به دشمنی با اسلام ربط بدید.
هرچند از نظر من این دو خیلی کم می تونن به هم ارتباط داشته باشند.
ضمن به نظر منا این تبصره ها حاصل از شاخ و برگ گرفتن کاذب دینه.
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
تغییر دین رو به هر شکل میتونید به دشمنی با اسلام ربط بدید.
هرچند از نظر من این دو خیلی کم می تونن به هم ارتباط داشته باشند.
ضمن به نظر منا این تبصره ها حاصل از شاخ و برگ گرفتن کاذب دینه.

اومدی و نسازی ها! حالا بیام برات تغییر دین رو بگم چه جوریه؟ گفتم که اگه با تحقیق و مطالعه باشه و بین خودش و خدا باشه .... حالا من بگم چی؟
نگاه کن من اینجا برات مطلب میذارم،نمی خونی!اصلاً شما دنبال جواب گرفتنی یا ....؟
شاخ و برگ گرفتن کاذب دین رو هم نفهمیدم یعنی چی؟وقتی اسلام خود رو دین کاملی معرفی میکنه و برای همه شرایط حکم و دستور العمل ارائه میده، یعنی شاخ و برگ کاذب؟
برای دوستانی که به دنبال گرفتن جواب در رابطه با شبهات مطرحه در مورد ارتداد هستند: http://www.porsojoo.com/fa/bank/13616
در این سایت می توانید تمامی شبهات را در رابطه با این مورد همراه با پاسخ بیابید.

یا علی
 
آخرین ویرایش:

S_K_AZ

عضو جدید
سلام،
فکر می کنم این جمله شما بیشتر اعتراض به طرح امنیت اجتماعی باشه تا اعتراض به اسلام و دستور امر به معروف و نهی از منکر.
در بحث امر به معروف و نهی از منکر عقاید رو در مخ کسی فرو نمی کنند بلکه به او گوشزد می کنند.
در یک جامعه چه اسلامی و چه غیر اسلامی،چه پیشرفته و چه غیر پیشرفته برای بقای جامعه و توانایی زندگی در کنار یکدیگر قوانینی وضع و حاکم می شود.برای عدم رعایت قوانین نیز مجازات در نظر می گیرند.من کار به اینکه شما مسلمانید یا نیستید ندارم، مثلاً در قانون آمده که حجاب باید رعایت شود،به هر دلیلی.چرا شما به دید یک قانون به این مسئله نگاه نمی کنید؟شما که اینقدر سنگ جوامع بشری پیشرفته رو به سینه می زنید،بد نیست در مورد رعایت قوانین جامعه هم نگاهی به آنها بیندازید!


در مورد این بحث ارتداد شما رو به سایت زیر ارجاع میدم:
آیا حکم ارتداد با آزادی عقیده سازگار است؟ آیا عقلاً صحیح است کسی به خاطر عوض کردن دینش کشته شود؟

من چند نکته رو به صورت گلچین اینجا میذارم،مطالعه مابقی،که زیاد هم نیست، به عهده خودتان:
-بر اساس آیة شریفة "لا اکراه فی الدین" و بر اساس حکم عقل و عقیده، مطلبی را نمی شود با زور به کسی تزریق کنند. هر کس باید بر اساس مقدمات و پیش درآمدهای صحیح، عقیده و جهانبینی صحیحی انتخاب کند. تمامی مراجع تقلید در ابتدای توضیح المسائل خود فرموده اند: در اصول اعتقادی نمی تان تقلید کرد بلکه از مبادی صحیح باید به عقیدة خود یقین داشته باشد. پس آزادی عقیده به این معنا که هر انسانی آزاد است عقیدة صحیحی را انتخاب کند امّا هر کس هر چه دلش خواست و از راه مقدمات غیر عقلی و غیر معتبر برای خود عقیده ای انتخاب کند، آزاد نیست و نزد عقل و وجدان معذور نمی باشد.
-اگر آزادی عقیده را بپذیریم (به دلیل این که عقیدة مطلبی است درونی و قلبی و اگر آن را بیان یا ابراز نکند چندان برای دیگران خطری ایجاد نمی کند و باعث انحراف و فساد نمی شود) امّا آزادی بیان و قلم همچون ازادی عقیده نیست زیرا اگر بیان و سخنی یا نوشته ای مطابق حقّ نباشد، چه بسا جامعه ای را به انحراف و فساد بکشاند یا چهره هایی را مشوّه کند یا باعث جنگ و نزاع شود. سخنرانی ها و نوشته ها اگر درست و مطابق حق و واقعیت نباشد باید از آن جلوگیری کرد. بنابراین ما موافق آزادی عقیده و آزادی قلم به طور مطلق نیستیم بلکه در چارچوب قانون و مقدسات جامعه باید قلم زد.
-اگر کسی بر اساس تشخیص صحیح و همراه با تحقیق، به این نتیجه رسید که از اسلام بر گردد و به دین دیگری روی آورد، اگر این کار بازتابی در جامعه نداشته باشد و بین خود و خدا این کار صورت گیرد، مانعی ندارد و مصداق آزادی عقیده و "لا اکراه فی الدین" است و کسی هم مزاحم او نیست و حاکم اسلامی دخالتی در عقاید کسی ندارد و تجسس در عقاید افراد حرام است. (جواب شما)

در مورد اعدام مرتد،قوانین و احکام محکمی برقرار است و به همین سادگی که شما نوشتید نیست.بر عکس آنچه شما فکر می کنید،اسلام برای وجود هر فرد ارزش و احترام قائل است و معتقد است خداوند از روح خود در وجود آدمیان دمیده است.
اولا من سنگ ممالک پیشرفته رو به سینه نمیزنم. من بعضی از قوانین اونا رو قبول دارم نه همشونو.
دوما اگه می شه قوانین محکم رو یاد آور بشین
سوما این قوانین رو چه کسی وضع کرده؟
چهارما شما گفتید حاکم اسلامی دخالتی .... . چند درصد از گفته های شما در عمل درسته؟
پنجما اگر می شه از دید یک بی طزف به قضیه نگاه کنید و در مقابل عقاید دیگران جبهه گیری نکنید.
 

S_K_AZ

عضو جدید
اومدی و نسازی ها! حالا بیام برات تغییر دین رو بگم چه جوریه؟ گفتم که اگه با تحقیق و مطالعه باشه و بین خودش و خدا باشه .... حالا من بگم چی؟
نگاه کن من اینجا برات مطلب میذارم،نمی خونی!اصلاً شما دنبال جواب گرفتنی یا ....؟
شاخ و برگ گرفتن کاذب دین رو هم نفهمیدم یعنی چی؟وقتی اسلام خود رو دین کاملی معرفی میکنه و برای همه شرایط حکم و دستور العمل ارائه میده، یعنی شاخ و برگ کاذب؟
یا علی
منظورم از شاخ و برگ کاذب این نیست. منظورم اینه که این دین در کشور هایی مثل کشور ما مورد استفاده بعضی از افراد سودجو قرار گرفته و هر کدوم از این افراد برای برطرف کردن نیازهای خودشون دست به دامان دین شده اند که یکی از نقطه ضعف های مردمه و هر کسی با ارائه تبصره ای باعث شاخ و برگ دادن به دین شدن:w18:
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
اولا من سنگ ممالک پیشرفته رو به سینه نمیزنم. من بعضی از قوانین اونا رو قبول دارم نه همشونو.
دوما اگه می شه قوانین محکم رو یاد آور بشین
سوما این قوانین رو چه کسی وضع کرده؟
چهارما شما گفتید حاکم اسلامی دخالتی .... . چند درصد از گفته های شما در عمل درسته؟
پنجما اگر می شه از دید یک بی طزف به قضیه نگاه کنید و در مقابل عقاید دیگران جبهه گیری نکنید.

سلام،
اول از همه، شب به خیر! (ساعت 2.32)

خوب جواب اولاً: وقتی شما هی میگی جوامع پیشرفته اینجور،جوامع پیشرفته اونجور به نظر شما من چه فکر دیگه ای می تونستم بکنم؟
دوماً : اول چهارماً رو جواب میدم تا به ترتیب آوردن مطلب باشه.تا به حال شده دیده باشید کسی رو توی خیابون گرفته باشن،برده باشن که ازش اعتراف گرفته باشن که مسلمانی یا مرتد؟دین یه چیزیه بین من و خدای خودم و تا وقتی که من اون رو ابراز نکنم،کسی از اون آگاه نمیشه؟ اگر حرف شما درست بود و هر کسی رو که فکر می کردن مرتده،اعدام می کردن اونوقت باید تمام افرادی که نماز نمی خونن رو اعدام می کردن چونکه صورت ظاهری اسلام رو ندارن.

دین اسلام همه را به پذیرش دعوت الهی فرا میخواند، اما این بدان معنا نیست که همگان را به پذیرش آن مجبور کند . زیرا ایمان و اعتقاد جبر و زور را بر نمیتابد و اکراه در دین با هدف اسلام ناسازگار است، به واقع ایمان به حقانیت مکتب به مرور زمان با مطالعه و تحقیق و اندیشه بدست میآید و اگر اصول دین برای کسی حاصل نشود، دین نیز در قلمرو جانش وارد نمیشود. از این رو با یادآوری دوباره آیه «لا اًِّکْراهَ فِیالدِّینِ» بر این نکته تاکید میشود: اسلام همگان را به ترک تقلید در عقاید و پیروی از منطق و استدلال فرا میخواند و پیروانش را از پیروی کورکورانه و بی دلیل برحذر داشته، همگان را بر پایبندی به مبانی مذهبی با دلیل‏های منطقی و دور از ابهام دعوت میکند. چنین دینی هرگز جبر و زور را در پذیرش دین بر نمیتابد و تشویق نمیکند؛ قرآن حتی امنیت مشرکان را برای تحقیق و بررسی تضمین میکند و به پیامبر میفرماید: «وَ اًِّنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَعْلَمُونَ؛ اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود؛ سپس او را به مکان امنش برسان، چرا که آنان قومی نادانند.»{1} بنابراین دین اسلام، انسانی را که با تحقیقات خود در باره اصول دین به نتیجه‏ای نرسد مرتد نمینامند و احکام مرتد را بر او جاری نمیسازند. البته این امر به معنای فراهم آوری فضای مخالفت با اصل دین نیست، زیرا اساس اسلام بر توحید و نفی شرک استوار است. بنابراین اگر کسانی که دین اسلام را پذیرفته‏اند و در خانواده‏های دینی رشد و نمو کرده‏اند، یکی از اصول دین را انکار کنند و به مخالفت آن برخیزند و آن را از یک اعتقاد فردی به حیطه اجتماعی کشانده، در برابر دین بایستند و با فتنه انگیزی اذهان عمومی را در تشخیص حق و باطل مشوش کنند، بزرگترین خیانت را مرتکب شده‏اند و مرتد خواهند بود و مجازات آن را باید تحمل کنند/ ارتداد را نقض قرارداد و تعهد در برابر خدا و پشت پا زدن به فطرت انسانی دانسته‏اند{2}. مرتد بر این اعتقاد است که تمام تشکیلات فردی و اجتماعی مسلمانان که بر اساس یکتا پرستی و ایمان به رسالت استوار است، باطل و بی اساس، بلکه مضر و زیان‏بخش است و باید با نظام دیگری جایگزین گردد. از این رو مرتد بذر فتنه را میکارد و زمینه تحریک و به سخره گرفتن دین و نظام و اعتقادات مبتنی بر دین را فراهم میآورد و کار مرتد به نوعی اعلان جنگ است. بی شک برخورد با چنین فردی در هر نوع نظامی، سخت و شدید خواهد بود.{3} هر منصفی اذعان دارد که برای پاسداشت جایگاه دین و حفظ روحیه دینی مسلمانان، از عرصه گردانی مرتد جلوگیری نماید

دوماً و سوماً :
اجرای حدود الهی بعد از اثبات در دادگاه صالحه صورت می گیرد. بدیهی است اگر دادگاه صالحه بناشد یا قاضی آن مجتهد و عادل نباشد یا از طریق صحیح اثبات نشود مثلاً دو نفر عادل به ارتداد او نزد قاضی شهادت ندهند یا خودش نزد قاضی اقرار نکند، حد الهی بر او جاری نمی شود. 2- اجرای حدود الهی در نظام اسلامی اجرا می شود، یعنی در یک نظام ولایی که تمام احکام و اجرائیات آن زیر نظر امام یا فقیه عادل جامع الشرائط انجام شود. به تعبیر دیگر فقیه که حاکم اسلامی است مبسوط الید باشد، یعنی بتواند حدود الهی را اجرا کند و طاغوت و ظالمی مزاحم او نباشد. اجرای حدود در نظام طاغوتی (نظامی که حاکم آن غیر مشروع باشد یعنی فقیه جامع الشرائط نباشد یا زیر نظر او نباشد) طبیعتاً ممکن نخواهد بود.
برخی از آیات قرآن کریم‌، که به صراحت دربارة ارتداد و احکام متربت بر آن می‌باشد، عبارتند از: 1. سوره بقره‌، آیه 217; "وَمَن یَرْتَدِدْ مِنکُم‌ْ عَن دِینِه‌ِی فَیَمُت‌ْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَغ‌کَ حَبِطَت‌ْ أَعْمَـَـلُهُم‌ْ فِی الدُّنْیَا وَالاْ ?َخِرَة‌ِ وَأُوْلَغکَ أَصْحَـَب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِیهَا خَـَـلِدُون‌...; کسی ]مسلمانی‌[ که از آیینش برگردد و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک ]گذشته‌[ او در دنیا و آخرت بر باد می‌رود، و آنان اهل دوزخند، و همیشه در آن خواهند بود..." 2. سوره محمد، آیه 25; "إِن‌َّ الَّذِین‌َ ارْتَدُّواْ عَلَی‌ََّ أَدْبَـَرِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّن‌َ لَهُم‌ُ الْهُدَی الشَّیْطَـَن‌ُ سَوَّل‌َ لَهُم‌ْ وَ أَمْلَی‌َ لَهُم‌ْ ; کسانی که بعد از روشن شدن حق پشت کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آن‌ها را با آرزوهای طولانی فریفته است‌." 3. سوره مائده‌، آیه 54; "ای کسانی که ایمان آوردید، هر کس از شما از آیین خود بازگردد ]به خدا زیانی نمی‌رساند[ خداوند در آینده جمعیتی را می‌آورد، که آن‌ها را دوست دارد و آنها ]نیز[ او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران نیرومندند، آن‌ها در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش کنندگان هراسی ندارند..." و همچنین سوره آل‌عمران‌، آیات 86ـ89 و... مرتد بر دو قسم است‌: 1. مرتد فطری‌; به کسی گفته می‌شود که از پدر و یا مادر مسلمان تولد یافته و سپس اسلام را پذیرفته و بعداً از آن برگشته است‌، توبه چنین شخصی پذیرفته نیست و در صورتی که مرتد مرد باشد، مجازات او قتل است‌. 2. مرتد ملی‌; کسی است که پدر و مادرش مسلمان نبوده و به اصطلاح مسلمان‌زاده نبوده‌، ولی اسلام را پذیرفته و بعداً از آن برگشته است‌، چنین کسی اگر توبه کند، توبه او پذیرفته می‌شود. لازم به یادآوری است که قرآن کریم به صراحت حکم قتل مرد مرتد فطری را بیان نکرده‌; ولی چنین حکمی در روایات اسلامی آمده است‌، چنان که پیامبر گرامی‌می‌فرماید: هر که ]مرد مرتد فطری‌[ دین ]اسلام‌[ خود را تغییر داد، او را بکشید." امام باقر7 در پاسخ به سئوال محمد بن مسلم از حکم مرتد، فرمود: هر که از اسلام روی برتابد و پس از مسلمان شدن‌، به آن‌چه خداوند بر محمد6 نازل فرموده است‌، کفر ورزد، توبه‌اش پذیرفته نیست و باید کشته شود، زنش از وی جدا گردد و میراثش میان فرزندانش تقسیم شود." البته آن که احکام را از آیات و روایات اسلامی استخراج و استنباط می‌کند فقیه و مجتهد جامع الشرایط است و هر کسی نمی‌تواند بر اساس رأی و نظر خود و احکام فقهی را استخراج کند. ابوعثمان نهدی می‌گوید: حضرت علی‌مردی را که مسلمان شده و سپس کافر گشته بود، یک ماه مهلت داد تا توبه کند ولی او توبه نکرد و حضرت علی‌او را کشت.‌

به نقل از سایت http://www.porsojoo.com/fa/node/13617

و اما پنجماً : فرض من بی طرف،اون وقت شما هم بی طرفید؟ فکر نمی کنم شما پست هاتون رو با دید بی طرفانه می نویسید که من بیام به صورت بی طرفانه جواب بدم.شما به اسلام شک و شبهه وارد می کنید من هم از اسلام تا جایی که بتونم دفاع می کنم.البته هر وقت شما حرف حق بزنی،من سکوت می کنم.حالا بپرس حق رو کی تعیین میکنه؟ عقل،گفتیاعتقاد رو نمیشه به زور تو کله یکی کرد،من هم گفتم قبول دارم.گفتی اسلام گفته هر کس از دین برگشت سریع سرش رو بزنید،گفتم نه،گفته اگه برای خودش نگه داره اینطور نیست و حاکم شرع حق نداره تجسس کنه.اونوقت شما میگی از کجا معلوم که حاکم شرع درست عمل کنه؟اسلام راه و قاعده رو نشون داده،حالا اینکه دستگاه قضایی مملکت مریضه و مشکل داره که تقصیر اسلام نیست.

حق نگهدارتون
یا علی
Sparrow
 
آخرین ویرایش:

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
منظورم از شاخ و برگ کاذب این نیست. منظورم اینه که این دین در کشور هایی مثل کشور ما مورد استفاده بعضی از افراد سودجو قرار گرفته و هر کدوم از این افراد برای برطرف کردن نیازهای خودشون دست به دامان دین شده اند که یکی از نقطه ضعف های مردمه و هر کسی با ارائه تبصره ای باعث شاخ و برگ دادن به دین شدن

آ،پسر را قربان! بحث همینه،این دین نیست که مشکل داره،مشکل از کساییه که از اون سوء استفاده می کنن.بحث قتل عام مردم ایران تو جنگ قادسیه،برخورد چکشی با بد حجابی و خیلی بحث های دیگه که اینجا مطرح شد،همشون نقطه اشتراکشون این بود که مجری بد بوده و یا سوء استفاده کرده.
بحث ما توی این تاپیک قرار بود چیز دیگه ای باشه . دفاع از اسلام و دین ولی انگار داره میره به سمت بحث سیاسی و مملکتی! :surprised: از حمید آقا که که تاپیک رو افتتاح کردن،من معذرت می خوام. :w30:
 
آخرین ویرایش:

hamidkareshki

عضو جدید
آ،پسر را قربان! بحث همینه،این دین نیست که مشکل داره،مشکل از کساییه که از اون سوء استفاده می کنن.بحث قتل عام مردم ایران تو جنگ قادسیه،برخورد چکشی با بد حجابی و خیلی بحث های دیگه که اینجا مطرح شد،همشون نقطه اشتراکشون این بود که مجری بد بوده و یا سوء استفاده کرده.
بحث ما توی این تاپیک قرار بود چیز دیگه ای باشه . دفاع از اسلام و دین ولی انگار داره میره به سمت بحث سیاسی و مملکتی! :surprised: از حمید آقا که که تاپیک رو افتتاح کردن،من معذرت می خوام. :w30:
سلام
دقیقا مشکل همین جاست .
خیلی از دوستان با دین مشکلی ندارند. اما چون حکومت ما اسلامیه هر مشکلی واسه هر کی پیش میاد از دین می بینه .
به نظر منم بحث سیاسی نشه بهتره و صرفا در باره ی اسلام و دفاع از اون بحث کنیم بهتره
ممنون :w36:
 

hamidkareshki

عضو جدید
منظورم اینه که عوض این که بخواهیم عقاید خودمون رو تو مخ یکی دیگه فرو کنیم بهتره اونو در همون اندیشه خودش اصلاح کنیم. در جوامع پیشرفته برخلاف ایران یک ایدئولوژی حاکم وجود نداره و افراد با اندیشه های مختلف کنار هم زندگی می کنن و ضمنا کسی قصد نداره که اندیشه خودش رو به دیگران بقبولونه.
فکر نمی کنم کار درستی باشه کسی عقایدشو تو مخ کسی کنه !
این جا هم کسی همچین قصدی نداره !
معنی امر به معروف رو دوستان گفتند . مثال سادش اینه که شما یه سیب شیرین رو خوردی و از خوردنش لذت بردی. طبیعیه شما از کسی که علاقه داری می خوای اونم از این سیب بخوره اما مجبورش نمی کنی !! خیلی عجیبه که کسیو مجبور کنی مثلا نماز بخونه !
شاید این مثال خوبی نباشه ولی تا حدودی معنی امر به معروف رو می رسونه
 
آخرین ویرایش:

S_K_AZ

عضو جدید
فرض من بی طرف،اون وقت شما هم بی طرفید؟ فکر نمی کنم شما پست هاتون رو با دید بی طرفانه می نویسید که من بیام به صورت بی طرفانه جواب بدم.شما به اسلام شک و شبهه وارد می کنید من هم از اسلام تا جایی که بتونم دفاع می کنم.البته هر وقت شما حرف حق بزنی،من سکوت می کنم.حالا بپرس حق رو کی تعیین میکنه؟ عقل،گفتیاعتقاد رو نمیشه به زور تو کله یکی کرد،من هم گفتم قبول دارم.گفتی اسلام گفته هر کس از دین برگشت سریع سرش رو بزنید،گفتم نه،گفته اگه برای خودش نگه داره اینطور نیست و حاکم شرع حق نداره تجسس کنه.اونوقت شما میگی از کجا معلوم که حاکم شرع درست عمل کنه؟اسلام راه و قاعده رو نشون داده،حالا اینکه دستگاه قضایی مملکت مریضه و مشکل داره که تقصیر اسلام نیست.

حق نگهدارتون
یا علی
Sparrow
اولا من در پست های قبلی از هیچ دینی یا هیچ ایدئولوژی خاصی طرفداری نکردم. اگه تاپیکی راجع به سایر دین ها هم بود ضعف هاشون رو می گفتم و شاید ده برابر اسلام از اونها هم انتقاد می کردم.
ضمنا دین اسلام از بدو تولد با سیاست در هم آمیخته و یکی شدند. یعنی سیاست شما دین شماست.بنابراین اگر ذر سیاست مشکلی باشه در دین هم هست.

:w18:
 

S_K_AZ

عضو جدید
شما چی؟

:w12: راستی آبنبات هم خیلی بهتر از سیگاره
سلام:smile:
شما خودتون افکار خودتون رو به آبنبات و افکار دیگران رو به سیگار تشبیه کردین.
خب این یه نوع پیش داوریه. شما باید هنگام بحث از یک دید کاملا بی طرف به قضیه نگاه کنین:w12::w18:
 

ryhan

عضو جدید
سلام:smile:
شما خودتون افکار خودتون رو به آبنبات و افکار دیگران رو به سیگار تشبیه کردین.
خب این یه نوع پیش داوریه. شما باید هنگام بحث از یک دید کاملا بی طرف به قضیه نگاه کنین:w12::w18:


سلام
من نمی تونم بی طرف باشم و افتخارم اینه که راهم را پیدا کردم

و سیگار جه ربطی به افکار داره فکر کنم به سلامتی ربط داره و

آبنبات هم زیادش خوب نیست

اسلام دین اعتدال :gol:
 

S_K_AZ

عضو جدید
سلام
من نمی تونم بی طرف باشم و افتخارم اینه که راهم را پیدا کردم

و سیگار جه ربطی به افکار داره فکر کنم به سلامتی ربط داره و

آبنبات هم زیادش خوب نیست

اسلام دین اعتدال :gol:
در مورد انتخاب راه آدم باید دین های مختلف رو کنار هم بذاره و از هر کدوم بهترین قوانین رو انتخاب کنه. نه اینکه یک دینو که نسبتا کاملتر از اون یکی هاست رو برای خودش به عنوان دین انتخاب کنه.
 

Similar threads

بالا