چه میزان پیامبر عشق و محبت را میشناسیم؟

ma97

عضو جدید
مولانا فرموده است:

گفت پيغمبر كه حق فرموده است
من نگنجم هيچ در بالا و پست
در زمين و آسمان و عرش نيز
من نگنجم اين يقين دان اي عزيز
در دل مؤمن بگنجم اي عجب
گر مرا جويي در آن دل‌ها طلب
 
آخرین ویرایش:

ma97

عضو جدید
مولانا معتقد است براي شناخت خداوند بايد حضرت محمد (ص) را بشناسيم؛ چرا كه خداوند عاشق پيامبر (ص) بوده و خلقت جهان به دليل وجود مبارك ايشان صورت گرفته است.

مولانا در بيت «از احمد تا احد يك ميم فرق است / دو عالم در همين يك ميم غرق است» و در بسياري از اشعار ارادت خود را به پيامبر اكرم (ص) نشان داده است.

جلال‌الدين مولوي چون ديگر عارفان مسلمان راه‌شناس، نبي‌اكرم را نمونه كامل و تمام عيار اخلاقي و واجد تمامي صفات عالي انساني مي‌داند و از شخص حضرت محمد (ص) به مصداق آيه مباركه: «وانك لعلي خلق عظيم» و حديث قدسي «لولاك لما خلقت الافلاك» به عنوان انسان كامل و اكمل شفيع دو عالم و چهره ممتاز منحصر به فردي كه نظيرش تاكنون نيامده و نخواهد آمد و نه بوده و نه خواهد بود، چنين ياد مي‌كند:

بهر اين خاتم شدست او كه به جود
مثل او نه بود و نه خواهند بود !
ختم‌هايي كه انبيا بگذاشتند
آن به دين احمدي برداشتند
قفلهاي ناگشاده مانده بود
از كف انا فتحنا برگشود!
او شفيع است اين جهان و آن جهان
اين جهان زي دين و آن جا زي جنان
 

Ebrahim n

عضو جدید
سرپرستی پيامبر(ص)

سرپرستی پيامبر(ص)

به نام خدا
سرپرستی پيامبر(ص):



حضرت محمد صلی ﷲ عليه و آله، هنوز به دنيا نيامده بود (یا در گهواره بود) که پدرش در بازگشت از شام ( سوریه) در ﻣﺪﯾﻨﻪ درگذشت. از آن پس سرپرستی آن حضرت به عبدالمطلب، بزرگ خاندان ﻗﺮﯾﺶ ،رسيد و او نيز پیامبر را به دایه ای به نام حليمه از قبيله بنی سعد سپرد.


حضرت محمد صلی ﷲ عليه و آله وسلم پنج سال در قبيله بنی سعد نزد حليمه بود و پس از آن به دامان خانواده خویش بازگشت . پس از مدتی، آمنه، مادر پیامبر برای زیارت قبر همسر خویش، عبدﷲ، و دیدار خویشاوندان راهی مدینه شد . او در این سفر فرزند خود را نيز همراه برد، یک ماه در شهر مدینه درنگ کرد و هنگام بازگشت در محلی به نام ( ابواء) از دنيا رفت.


عبدالمطلب پس از درگذشت مادر پیامبر، بيش از پيش از محمد(ص) محافظت ﻣﯽ کرد؛ هر گاه در کنار ﮐﻌﺒﻪ با سران قریش و پسران خویش می نشست، همين که چشمش به محمد(ص) می افتاد او را در کنار خود می نشاند و می ﮔﻔﺖ : به خدا سوگند، او دارای منزلتی بزرگ خواهد بود.


در هشتمين بهار زندگی حضرت محمد صلی ﷲ عليه و آله، عبدالمطلب نيز درگذشت و بنا به سفارش او ابوطالب سرپرستی حضرت را به عهده گرفت .


ابوطالب که مردی با ایمان، موحد و نيز از شخصيت های برجسته قریش بود، در نگهبانی و دفاع از پيامبر از هيچ کوششی فرو گذار نکرد و در سالی که محمد(ص) دوازده ساله شد، او را همراه خود به سفر ساليانه خود برای تجارت به شام ( سوریه) برد . دراین سفر، کاروان قریش در مسير خود در محلی به نام بصری توقف نمود . بحيرا سرجيوس، راهب مسيحی، که دراین مکان اقامت داشت، محمد (ص)را دید وخبر از آینده او و دین جهان گستر او داد.

 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنده حس می کنم اینجا جای بحث حوزوی نیس که تواتر بگمو سند بگم.نظری هس که ممکنه اشتباه باشه.بهر حال حسن توسط زنش کشته شد که خب این هم میتونه پیام خاصی بده.
جبرم نه اونی که تو زندگیه،اینو میگم که نمیشه گفت مثل بقیه که چرا پیامبر خوبه باید بهشت بره،چون یه جورایی بعد بعثت مجبور بود خوب باشه.
قرانم هزار معنی داره،خود اعراب موندن،منه بیسواد که هیچ.اومد واسه معجزه بودن.
هیچ کس نمی تونه بگه من با قران زندگی می کنمو از روش عمل می کنم.نیاز به تفسیر بشر هس که خطا پذیره.

اینکه امام حسن توسط همسرش به شهات رسیده یه مطلبو و اینکه ایشون دختری رو در محل باقی نزاشتن یه مطلب
نکنه فکر میکنی واسه اینکه زیاد این کارو می کرده زنش ....
کجایی امام که بعد از کشتنت هم غریبی
عزیز این چه منطقی که مجبور بود بعد از بعثت خوب باشه
کجای اختیار اینو می گه
این مخالف صفت نختار بودن انسان است
 

ram_call17

عضو جدید
اینکه امام حسن توسط همسرش به شهات رسیده یه مطلبو و اینکه ایشون دختری رو در محل باقی نزاشتن یه مطلب
نکنه فکر میکنی واسه اینکه زیاد این کارو می کرده زنش ....
کجایی امام که بعد از کشتنت هم غریبی
عزیز این چه منطقی که مجبور بود بعد از بعثت خوب باشه
کجای اختیار اینو می گه
این مخالف صفت نختار بودن انسان است
بله مطلب جداییه،میگم شاید باعث حسادت شده این موضوع.
پیامبر افریده خاص بوده،من نوعی ادعا میکنم اگه پرده غیب برداشته بشه از جلوم،خیلی خوب بشم.اینه که مثل بقیه ادما راجع بهش قضاوت نمیشه اون دنیا،خود خدا میدونه چطور عدل را پیاده کنه.اینو خود اندیشمندای اسلام میگن،ندیدی جایی تا الان؟
اما قطعا پیامبران انسان های خاص کل بشریت بودن.
 

Ebrahim n

عضو جدید
حدیث

حدیث

به نام خدا

چند حدیث از پیامبر رحمت(ص):



1- هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.

رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.


(بحار الانوار،ج93،ص342)



2- لکل شیئى زکاة و زکاة الابدان الصیام

براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است



(الکافى، ج 4، ص 62)



3- لا ینال شفاعتی من اخر الصلوة بعد وقتها

کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید


(بحارالانوار،ج،83ص20)




4- مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ


هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.


(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)




5- لا فقر اَشد من الجهل ، لا مال اَعود من العقل .

هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .


(اصول کافی،ج1،ص30)










 

Ebrahim n

عضو جدید
دوران نوجوانی وجوانی

دوران نوجوانی وجوانی

بسم الله الرحمن الرحیم



دوران نوجوانی وجوانی



پيامبر صلی ﷲ عليه و آله در بيست( یا پانزده) سالگی همراه عموهای خود در چهارمين جنگ از ﺟﻨﮓ های فجار شرکت کرد . این نبرد بين طایفه قریش و قبيله هوازن واقع شد . رسول خدا(ص) فرموده است : من در این جنگ به عموهایم تير ﻣﯽ دادم تا آنان پرتاب کنند پس از پایان نبرد فجار، پيمانی به نام (حلف الفضول) بين طایفه هایی از قریش بسته شد که بر اساس آن می بایست برای یاری هر مظلومی در مکه و باز گرفتن حق او از ستمکار، متحد شوند و اجازه ندهند در مکه بر کسی ستم رود . رسول خدا(ص) بيست ساله بود که در خانه عبدﷲ بن جدعان در این پيمان شرکت کرد و با قریشيان هم پيمان گردید تا یاور ستمدیدگان باشد.


آن حضرت سال ها پس از حلف الفضول( پس از ﺑﻌﺜﺖ و هجرت) در زمان بسط اسلام فرمود : در سرای عبدﷲ بن جدعان در پيمانی شرکت کردم که اگر در اسلام هم به مانند آن دعوت می شدم اجابت می کردم و اسلام جز استحکام، چيزی بر آن نيفزوده است.


حضرت محمد در سن 35 سالگی با تدبير خود در نصب حجراﻻسود در ماجرای تجدید بنای کعبه مانع جنگ و نزاع بين طوایف قریش گردید.


آوازه امانت داری و راست گفتاری محمد صلی ﷲ عليه و آله باعث شد تا ﺧﺪﯾﺠﻪ ، دختر خویلد، زن برجسته و ثروتمند قریش که برای تجارت، از مردان یاری میﮔﺮﻓﺖ او را به همکاری دعوت نماید و آن حضرت را در قالب قراردادی برای تجارت عازم شام ( سوریه) ﮐﻨﺪ.


رسول اکرم پس از بازگشت، سود فراوانی را که به دست آورده بود به خدیجه سپرد . خدیجه که شيفته ی حسن خلق و صفات برجسته او شده بود، به آن حضرت پيشنهاد ازدواج داد که مورد پذیرش او قرار گرفت .
 

Ebrahim n

عضو جدید
اصل ونسب خدیجه(س)وسن او در هنگام ازدواج با رسول خدا(ص)

اصل ونسب خدیجه(س)وسن او در هنگام ازدواج با رسول خدا(ص)

بسم الله الرحمن الرحیم

[FONT=&quot]خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبد العزی بن قصی بن کلاب بود که نسبت وی با رسول خدا(ص)در قصی بن کلاب متحد می شود.[/FONT]​
[FONT=&quot]عموما نوشته اند که او قبل از ازدواج با رسول خدا(ص) دوازدواج دیگر داشته و دران زمان یک پسر موسوم (هند) و دختری به اسم (هنده) داشته است.[/FONT]
[FONT=&quot] برخی سن و سال این بانوی هوشمند و پاک را درهنگام ازدواج با پیامبر(ص) از 26 سال تا 40 سال نقل کرده اند اما مشهورترین گفته [/FONT] [FONT=&quot]، همان است كه او به هنگام ازدواج بــا پيامبر 40 بهار از عمرش مى گذشته.[/FONT]​
 
بالا