چه كسي اين ايت الله را ميشناسد؟! آيا آثار ايشان را خوانده ايد؟!

kalla

عضو جدید
ايت الله علامه سيد ابولفضل برقعي كيست؟!
يك مرجع معاصر شيعي كسي كه 90 سال زيست..
عده اي از بارزترين علماي شيعه در قرن بيستم بر اجتهاد ونبوغ او گواهي داده اند..
در زمان تحصيلاتش در حوضه همكلاسي امام خميني بوده است..
پدر معنوي سازمان فدائيان اسلامي ايران بوده است..
.زماني وارد زندگي سياسي شد كه غالب رجال دين در ايران از آن پرهيز ميكردند سپس در خلال مجلس و تدريس و تاليف و مناظره با علما وارد تجربه اصلاح ديني شد..
77 كتاب را به هدف روشن كردن مردم و اتحاد مسلمانان تاليف كرد..
براي اطلاعات بيشتر به سايت ايشان مراجعه كنيد...
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
اول بنده يك سوال از شما دارم
به چه دليل ايشان را علامه خطاب كرديد؟
كاري ندارم كه چه كساني امروزه ممكنه لقب علامه داشته باشند ولي خيلي دوست دارم بدونم كه شما به دليل علومي كه ايشان درآنها متبحر بوده اند ايشان را علامه خطاب كرديد يا كه نه چون در لباس شيعه حرف دل شما را زده اند؟
حالا بر فرض بگيريم لقب علامه برازنده ايشان است خب كه چه؟انتظار داريد چون شما شخصي را كه حتي متاخر هم نميتوان خواند آيت الله و علامه و تعدادي لقب ثقيل ديگر خوانده ايد ما هم بگوييم پس حتما هر چه گفته راست بوده و درست؟
نه داداش من شما هر حرف ايشون رو كه قبول داري موضوعش كن تا مثل دوتا دانشجو در موردش بحث كنيم.نخواستي هم بگو ايشون چيو قبول داشته من قول ميدم چون شما گفتي علامه بوده به مسلك ايشون در بيام!
 

محمد ساوه

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در مورد شخصيت ابوالفضل توضيح دهيد. ايا ردودي بر کتب انها نوشته شده است؟ چرا اين شخصيت ها به اينجا کشيده شده اند؟ ايا شخصيت هاي بزرگ مثل ايت الله بروجردي يا علامه طباطبايي و يا از مراجع عظام ديگر در مورد تين اشخاص اظهار نظري کرده اند؟



سيد ابو الفضل ابن الرضا برقعى در سال1329ـ ق مطابق با 1287هـ ش در شهر قم در خاندان شيعه مذهبي به دنيا آمد و پدرش سيد حسين شخص فقير و

زاهدي بوده است.مادرش سکينه سلطان دختر شيخ غلام رضا قمي نويسنده ي کتاب رياض الحسيني مي باشد. برقعي از اولين روز هاي حيات پاي در مکتب

گذاشته، تعليم و قراءت قرآن را فرا گرفت .سپس به نزد شيخ عبدالکريم يزدي حائري که در آن وقت يکي از بزرگ ترين علماي شيعه بود رفت تا مراحل تحصيلش را

ادامه دهد. او از صرف و نحو تحصيل را شروع کرد و کتاب مغني البيب و کتاب الأعاريب ابن هاشم وشرح جامي بر کافية ابن حاجب را به انتها رساند. به دنبال آن

تحصيل را در علم فقه و اصول فقه که در حوزه هاي علمي رايج است ادامه داد. در اثناي تحصيل به تدريس درس هاي ابتدايي نيز مشغول بود.


برقعي براي تخصص در علم فقه و اصول فقه به نجف اشرف رفت. در نزد مراجع شيعه دروس فقه و اصول فقه را طي کرد. سه سال در نجف اشرف گذراند و از

علماي آن ديار از جمله مرجع بزرگ شيعه سيد ابوالحسين موسوي اصفهاني کسب علم نمود.


عقايد و شخصيت سيد ابوالفضل

اظهار نظر درباره عقايد و شخصيت سيد ابوالفضل برقعي مشکل مي‌باشد؛ زيرا وي از شخصيت‌هايي است که ديدگاه‌ها درباره وي متضاد مي‌باشد. برخي عقيده

دارند که وي نه تنها ازشيعه بودن عدول نکرده است که بعد از بررسي مباني و اصول اسلام، گرايش وي به شيعه بودن قوي‌تر شد؛ از اين رو وي در هنگام مردن

اعتقاد خود به خدا، پيامبر(ص) و امامت امامان اعلام و نهايت علاقه خود به خاندان رسول اکرم (ع)را اعلام نمود. اتفاقاً برخي از کلمات و مباني ايشان نيز مؤيد همين

مطلب است. بدين سان وي همان طور که از اول يکي از عالمان شيعي بود و به اصول و آموزه‌هاي آن پايبند بود، تا آخر هم به همين عقيده باقي ماند و با همين

عقيده از دنيا رفت. البته وي با تدوين برخي از کتاب‌ها مانند تضاد مفاتيح الجنان با قرآن و طرح برخي مسايل مانند زيارت معصومان، توسل به معصومان، اين شبهه را

ايجاد کرد که وي با مباني شيعه ميانه خوبي نداشته حتى از شيعه بودن خويش عدول کرده ، و حال اين که اين گونه نيست، زيرا وي با طرح برخي از شبهات و

مباحث در صدد شفاف‌سازي آموزه‌هاي ديني و فرهنگ شيعه بوده است.در اين ميان عده‌اي بر اين باورند که سيد ابوالفضل برقعي از شيعه بودن خود عدول نموده و

به مذهب اهل سنت گرايش پيدا کرد ؛‌زيرا وي به مباحثي پرداخته که گرايش وي به اهل سنت و حتى گرايش وي به وهابيت را نشان مي‌دهد، زيرا

وي توسل به
اهل بيت(ع) و زيارت اهل قبور را مخالف دستور دين دانسته و آن را شرک مي‌داند.اتفاقاً آثار وي مانند "درسي در ولايت" دليل بر اين

ادعا است.



در يکي از کتاب‌خانه‌هاي الکترونيکي اهل سنت (کتابخانه عقيده) آمده است: علامه برقعي در شروع از جملة علماي مذهب شيعه اثناعشري بوده و از مجتهدين

اعلامشان محسوب مي‌شد، ولي اخلاص، و مبارزه او با بدعت‌ها و خرافات و تمسک شديد علامه به قرآن کريم نهايت او را به طرف مذهب حق (مذهب اهل سنت)

رهبري کرد.

علامه از سن 45 سالگي از مذهب و عقايد شيعه اثناعشري دست برداشت و به حکم ظاهر قرآن و سنت صحيح و آن چه از صالح سلف اين امت باقي مانده به ويژه

خلفاي راشدين و همگي ياران رسول خدا از مهاجرين و انصار و پيروانشان عمل کرده است.(1)


خلاصه اينکه قاطعانه نمي‌توان گفت وي از مذهب شيعه عدول کرده و به مذهب اهل سنت، به ويژه وهابيت گرويده باشد. اين حرف آناني است که در صدد زير

سؤال بردن مذهب شيعه هستند، از اين رو در کتاب‌هاي متعدد، سايت و وبلاک و مقالات از آقاي برقعي تجليل و از او به عنوان عالم ديني و انديشمند ديگرانديش

ياد مي‌کنند.

البته وي - همان طور که اشاره شد- با تدوين برخي آثار و عملکرد خود اين فضا را به وجود آورد که متهم به سني بودن و حتى گرايش به مذهب وهابيت شود. هم

چنين سيد ابو الفضل برقعي در تدوين مباني خود به تجزيه و تحليل رهبران وهابي پرداخت و از مباني و استدلال‌هاي آنان نيز بهره گرفت. هم چنين به مسايل زيارت

اهل قبور و توسل به معصومان پرداخت و سعي کرد مبناي شيعه در مورد توسل به معصومان را زير سؤال ببرد، ولي دقيقاً معلوم نيست که وي از بيان اين مباني چه

اهدافي را داشته است. تدوين اين گونه کتاب‌ها و آثار علمي را نمي‌توان دليل بر عدول وي از مذهب شيعه دانست، زيرا برخي از عالمان ديگر نيز بودند که برخي از

عقايد شيعه را به چالش کشيده‌اند، ولي نمي‌توان گفت آنان از مذهب شيعه عدول کرده‌اند. عدول وي از مذهب شيعه و گرايش وي به وهابيت معلوم نيست

بر فرض اين که وي از مذهب شيعه عدول کرده باشد، اين امر دليل بر حقانيت مذهب اهل سنت نمي‌باشد، زيرا عدول يک نفر از مذهب شيعه دليل براي اثبات

مذهب اهل سنت نيست. براي اثبات حقانيت يک ايده و مذهب نياز به دلائل متعدد و گرايش مخالفان به آن مي‌باشد. چنان که در طول تاريخ بسياري از صاحبان

انديشه و شخصيت‌هاي اهل سنت به شيعه گرويده‌اند و براي اثبات حقانيت شيعه کتاب‌ها و مقالات متعدد تدوين کرده‌اند.
 
آخرین ویرایش:

kalla

عضو جدید
اول بنده يك سوال از شما دارم
به چه دليل ايشان را علامه خطاب كرديد؟
كاري ندارم كه چه كساني امروزه ممكنه لقب علامه داشته باشند ولي خيلي دوست دارم بدونم كه شما به دليل علومي كه ايشان درآنها متبحر بوده اند ايشان را علامه خطاب كرديد يا كه نه چون در لباس شيعه حرف دل شما را زده اند؟
حالا بر فرض بگيريم لقب علامه برازنده ايشان است خب كه چه؟انتظار داريد چون شما شخصي را كه حتي متاخر هم نميتوان خواند آيت الله و علامه و تعدادي لقب ثقيل ديگر خوانده ايد ما هم بگوييم پس حتما هر چه گفته راست بوده و درست؟
نه داداش من شما هر حرف ايشون رو كه قبول داري موضوعش كن تا مثل دوتا دانشجو در موردش بحث كنيم.نخواستي هم بگو ايشون چيو قبول داشته من قول ميدم چون شما گفتي علامه بوده به مسلك ايشون در بيام!

شما به جاي موضع گيري يك طرفه و با تعصب اجازه بدهيد مردم خود داراي شعور و قابليت فكر كردن هستن ..بگذاريد مردم |آثار ايشون رو بخونن و ببينن و بيشتر با ايشون آشنا بشن بعد خودشون ميفهمن كه آيا ايشون ارزش ايت الله بودن دارن يا نه..من ايشون رو نه سني و نه وهابي ميدونم بلكه ايشون شيعه واقعي و موحد و محب واقعي اهل بيت ميدانم..در واقع همه اهل سنت شيعه علي و اهل بيت ابوبكر و عمر وعثمان هستن...همه سخن اهل سنت اين است كه از احاديث جعلي دست برداريد و برادري مومنين و اصحاب رو انكار نكنيد...ريشه اسلام رو با تبر احاديث جعلي نزنيد عمر و علي فاميل و برادر بودند بياييد ماهم اينگونه باشيم...بياييد باور نكيم كه علي از عمر ميترسيد! و با اينكه قاتل همسر و فرزندش بود باز به او دختر ميداد! اسم فرزندش را عمر ميگذاشت! و در زمان خلافت نيز براي احقاق حق و خون خواهيه خوانواده اش كاري نكرد!! اينها همه دروغ و افترا است..خداوند از عمر و علي و تمام اولين مهاجرين و انصار راضي گشت..بعد از 1400سال داوري نكنيد..هر كس مسئول اعمال خودش است پس از سران اسلام اعلام بيذاري نكنيد ...هر كس دوكلام حرف حق زد اورا وهابي نخوانيد!!
 

soha.soha

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی از دوستان ما فکر میکنن هرکسی که با برخی مسائل شیعه (که واقعا هم با توجه به شرایط جامعه اونروز شاید واقعا دچار تحریف شده باشه) مشکل داشته باشه کافره !!!!
بعضی ها احادیث و خیلی از کتابای دینی رو با قران که خدا به حفظش وعده داده یکی میکنن !!!!
 

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما به جاي موضع گيري يك طرفه و با تعصب اجازه بدهيد مردم خود داراي شعور و قابليت فكر كردن هستن ..بگذاريد مردم |آثار ايشون رو بخونن و ببينن و بيشتر با ايشون آشنا بشن بعد خودشون ميفهمن كه آيا ايشون ارزش ايت الله بودن دارن يا نه..من ايشون رو نه سني و نه وهابي ميدونم بلكه ايشون شيعه واقعي و موحد و محب واقعي اهل بيت ميدانم..در واقع همه اهل سنت شيعه علي و اهل بيت ابوبكر و عمر وعثمان هستن...همه سخن اهل سنت اين است كه از احاديث جعلي دست برداريد و برادري مومنين و اصحاب رو انكار نكنيد...ريشه اسلام رو با تبر احاديث جعلي نزنيد عمر و علي فاميل و برادر بودند بياييد ماهم اينگونه باشيم...بياييد باور نكيم كه علي از عمر ميترسيد! و با اينكه قاتل همسر و فرزندش بود باز به او دختر ميداد! اسم فرزندش را عمر ميگذاشت! و در زمان خلافت نيز براي احقاق حق و خون خواهيه خوانواده اش كاري نكرد!! اينها همه دروغ و افترا است..خداوند از عمر و علي و تمام اولين مهاجرين و انصار راضي گشت..بعد از 1400سال داوري نكنيد..هر كس مسئول اعمال خودش است پس از سران اسلام اعلام بيذاري نكنيد ...هر كس دوكلام حرف حق زد اورا وهابي نخوانيد!!

شماکه لالایی بلدی چراخوابت نمیبره؟ماکم گفتیم شیعه وسنی برادرندواین مباحث اختلاف سازه؟ولی مثل اینکه
شماخیلی دنبال این بحثهاهستی به تایپیکایی که درست میکنی وبایوزردیگه (گرگ نر!)میایی ازخودت تشکرمیکنی
دقت کردی تاحالا؟به تضادتوحرفات توجه نداری ازیک طرف میگی شیعه واقعی هستی ازیک طرف میگی همه ی شعرای
قبل صفوی سنی بودند!!!وقتی هم 2باربهت ثابت کردم حرفات غلطه وناشی ازتفکردکترملازاده ویه سری بیسواددیگه است
جواب نمیدی وبازادعاتوتکرارمیکنی!نه عزیزمن مشکل شمااینه گوشاتون درمقابل حرف حق به شدت آب بندی شده.
 

kalla

عضو جدید
شماکه لالایی بلدی چراخوابت نمیبره؟ماکم گفتیم شیعه وسنی برادرندواین مباحث اختلاف سازه؟ولی مثل اینکه
شماخیلی دنبال این بحثهاهستی به تایپیکایی که درست میکنی وبایوزردیگه (گرگ نر!)میایی ازخودت تشکرمیکنی
دقت کردی تاحالا؟به تضادتوحرفات توجه نداری ازیک طرف میگی شیعه واقعی هستی ازیک طرف میگی همه ی شعرای
قبل صفوی سنی بودند!!!وقتی هم 2باربهت ثابت کردم حرفات غلطه وناشی ازتفکردکترملازاده ویه سری بیسواددیگه است
جواب نمیدی وبازادعاتوتکرارمیکنی!نه عزیزمن مشکل شمااینه گوشاتون درمقابل حرف حق به شدت آب بندی شده.

اينكه قبل از صفويه ايران سني مذهب بوده است را هييييچكس نميتواند انكار كند...مگر اينكه بيسواد باشد يا اطلاعات تاريخي او صفر باشد..به هر حال...شما عقايد خود را با اهل سنت مقايسه كنيد ببينيد چه كسي خود را از جامعه اسلامي جدا كرده؟! چه كسي توهين ميكند و لعن و نفرين ميفرستد؟ چه كسي اصحاب را دو تكه كرده و يكي را محبت و يكي را برائت و لعن ميكند؟! چه كسي در مقابل آيات قرآن مقاومت ميكند تا بتواند بدي |آدمها را ثابت كند؟ چه مذهبي دنبال اثبات خوبي ها و ذكر دوستي هاست؟ و چه مذهبي دنبال كينه توزي و حس انتقام و كينه در دل انسانهاست؟! چه كسي دنبال رنگ سفيد و چه كساني دنبال رنگ سياه هستند؟! انصاف را در نظر بگير برادرم..دفاع از اعتقاداتم اصحاب پيامبرم و همسرانشان كه مادران موئمنان و ناموس پيغمبر اسلام هستند وهابيت نيست!!!!
 

محمد ساوه

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اينكه قبل از صفويه ايران سني مذهب بوده است را هييييچكس نميتواند انكار كند...مگر اينكه بيسواد باشد يا اطلاعات تاريخي او صفر باشد..به هر حال...شما عقايد خود را با اهل سنت مقايسه كنيد ببينيد چه كسي خود را از جامعه اسلامي جدا كرده؟! چه كسي توهين ميكند و لعن و نفرين ميفرستد؟ چه كسي اصحاب را دو تكه كرده و يكي را محبت و يكي را برائت و لعن ميكند؟! چه كسي در مقابل آيات قرآن مقاومت ميكند تا بتواند بدي |آدمها را ثابت كند؟ چه مذهبي دنبال اثبات خوبي ها و ذكر دوستي هاست؟ و چه مذهبي دنبال كينه توزي و حس انتقام و كينه در دل انسانهاست؟! چه كسي دنبال رنگ سفيد و چه كساني دنبال رنگ سياه هستند؟! انصاف را در نظر بگير برادرم..دفاع از اعتقاداتم اصحاب پيامبرم و همسرانشان كه مادران موئمنان و ناموس پيغمبر اسلام هستند وهابيت نيست!!!!

3 روز قبل اسلام هم مکه مهد کفر بوده....هیچکس نمیتواند انکارکند....توصیه من به همه شما خوندن مقاله آنگاه هدایت شدم است..و من الله توفیق
 

kalla

عضو جدید
3 روز قبل اسلام هم مکه مهد کفر بوده....هیچکس نمیتواند انکارکند....توصیه من به همه شما خوندن مقاله آنگاه هدایت شدم است..و من الله توفیق
خدارو شكر كه حد اقل اين موضوع رو پذيرفتيد...حالا كيفيت اينكه ايراني ها چطور توسط صفويان قتل و عام شدن و مرده هارو از قبر بيرون اوردن و آتش زدند و بچه هاي اونهارو "پدر سوخته" ميگفتن بماند براي كساني كه به تاريخ علاقه دارند...
 

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه منظورشماازاصحاب مثلامعاویه ابن ابوسفیانه ،کارنامه این آدم مشخصه.پدرش یکی ازکسانی بودکه ازروی ناچاری
ایمان آورد،مادرش ...!!!خودش هم کارنامه اش ازهمه سیاه تر،پسرش هم که دیگه اصن نگو!
مشکل شمااینه ،ایناروهم جزء اصحاب میشمارین.
اصحاب واقعی یعنی سلمان فارسی ،ابوذرغفاری ،عماریاسر.خوب حالاکی مااصحاب واقعی رولعن کردیم؟
بله جناب کالای عزیزماباشمادشمنی نداریم شماتوهم دشمنی دارید.
 

kalla

عضو جدید
اگه منظورشماازاصحاب مثلامعاویه ابن ابوسفیانه ،کارنامه این آدم مشخصه.پدرش یکی ازکسانی بودکه ازروی ناچاری
ایمان آورد،مادرش ...!!!خودش هم کارنامه اش ازهمه سیاه تر،پسرش هم که دیگه اصن نگو!
مشکل شمااینه ،ایناروهم جزء اصحاب میشمارین.
اصحاب واقعی یعنی سلمان فارسی ،ابوذرغفاری ،عماریاسر.خوب حالاکی مااصحاب واقعی رولعن کردیم؟
بله جناب کالای عزیزماباشمادشمنی نداریم شماتوهم دشمنی دارید.
آيا موضع شما در مرد ابوبكر صديق يار غار پيامبر و پدر خانم پيامبر و صميمي ترين دوست پيامبر هم غير از اين است؟ آيا موضع شما در مورد عمر فاروق كسي كه اسلام را در جهان گسترش داد و عدل وداد او در ميان تاريخ نگاران مسلمان و غير مسلمان شهره خاص و عام است همين است؟ آيا موضع شما در مورد عثمان ذي النورين كسي كه دوبار داماد پامبر شد و شرم و حيا معروف بودو ودر حال قرآن خواندن شهيد شد غير از اين است؟ آيا موضع شما در مورد ام المومنين عايشه كه پيامبر آخرين لحظات زندگيشان سر در آغوش ايشان داشتند و در حجره ايشان قبر مباركشان قرار دارد غير از اين است؟!
شمابه ناموس و ياران رسول الله كه قرآن آنها را وعده بهشت داده و بارها در قرآن توصيف آنان در ايمان و پايداري و حتي وصف آنان در تورات و اجيل است آمده رحم كنيد و از مواخزه شدن كمي بترسيد...اين درخواست زياديه كه از ديگران بخواي به مقدساتت احترام بذارن؟!يعني هركس اين كارو بكنه وهابيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
آيا موضع شما در مرد ابوبكر صديق يار غار پيامبر و پدر خانم پيامبر و صميمي ترين دوست پيامبر هم غير از اين است؟ آيا موضع شما در مورد عمر فاروق كسي كه اسلام را در جهان گسترش داد و عدل وداد او در ميان تاريخ نگاران مسلمان و غير مسلمان شهره خاص و عام است همين است؟ آيا موضع شما در مورد عثمان ذي النورين كسي كه دوبار داماد پامبر شد و شرم و حيا معروف بودو ودر حال قرآن خواندن شهيد شد غير از اين است؟ آيا موضع شما در مورد ام المومنين عايشه كه پيامبر آخرين لحظات زندگيشان سر در آغوش ايشان داشتند و در حجره ايشان قبر مباركشان قرار دارد غير از اين است؟!
شمابه ناموس و ياران رسول الله كه قرآن آنها را وعده بهشت داده و بارها در قرآن توصيف آنان در ايمان و پايداري و حتي وصف آنان در تورات و اجيل است آمده رحم كنيد و از مواخزه شدن كمي بترسيد...اين درخواست زياديه كه از ديگران بخواي به مقدساتت احترام بذارن؟!يعني هركس اين كارو بكنه وهابيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!


این پست رو کسی جواب نده ،خودم جوابشو میدم...!
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آيا موضع شما در مرد ابوبكر صديق يار غار پيامبر و پدر خانم پيامبر و صميمي ترين دوست پيامبر هم غير از اين است؟ آيا موضع شما در مورد عمر فاروق كسي كه اسلام را در جهان گسترش داد و عدل وداد او در ميان تاريخ نگاران مسلمان و غير مسلمان شهره خاص و عام است همين است؟ آيا موضع شما در مورد عثمان ذي النورين كسي كه دوبار داماد پامبر شد و شرم و حيا معروف بودو ودر حال قرآن خواندن شهيد شد غير از اين است؟ آيا موضع شما در مورد ام المومنين عايشه كه پيامبر آخرين لحظات زندگيشان سر در آغوش ايشان داشتند و در حجره ايشان قبر مباركشان قرار دارد غير از اين است؟!
شمابه ناموس و ياران رسول الله كه قرآن آنها را وعده بهشت داده و بارها در قرآن توصيف آنان در ايمان و پايداري و حتي وصف آنان در تورات و اجيل است آمده رحم كنيد و از مواخزه شدن كمي بترسيد...اين درخواست زياديه كه از ديگران بخواي به مقدساتت احترام بذارن؟!يعني هركس اين كارو بكنه وهابيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!

یار غار
بخوان

فاروق بودن عمر و ابوبکر
بخوان

ذوالنورین بودن عثمان
بخوان

قران خواندن عثمان(ظاهرا ایشان فقط میخواندند!!!)
بخوان

واقعا اگه تونستین بین شرم و حیا و قران خوندن عثمان و "مصادره بیت المال برای مصارف شخصی" جمع کنین!!
بخوان

جان دادن پیامبر در آغوش عایشه!!!!!!
بخوان

عدل و داد زبانزد عمر!!!!!
بخوان
.
.
.
دوست عزیز
خواهشا اگه حرفی داری مستند بزن و با این حرفها که من به سایتی دسترسی ندارم و یا اینکه "من از این حدیث مطمئنم!!!!" و یا اینکه "شما کپی پیست میکنید!!!" بحث بی ارزش پیش نکش
واقعا مطلب عجیبی که در پستهای شما دیده میشود،روی هوا حرف زدن است!!! گویا شما خودتان در صدر اسلام زیسته اید!!!
عمر بهشتی است و عایشه سرور زنان عالم است و ابوبکر صدیق است و........ همه با دلیل باید باشن
 
بالا