منم احساس می کنم اسلامی که درست تعریف نشده و شبهاتی که در دین وارد شده خیلی هارو از اون رونده
شاید خیلیا گمشدشون رو در تعلیمات بودا و اوشنو و دینهای جدید جستجو می کنند
قدر مسلم اینه که همه اونها سعی در استفاده از ذات پاک انسانها و حس خوبی که یک انسان از انجام مراقبه و تزکیه نفس پیدا می کنه دارند و از نظر من اگر به اسلام اصیل و نه منحرف شده عمل کنیم به همه درجات بالای روحی و متعالی میشه دست پیدا کرد.
حقیقت اینه که امانت بزرگی در دل همه ما به امانت گذاشته شده و اون امانتی است که خدا به کوه ها سپرد متلاشی شدند به آسمان عرضه کرد نپذیرفت.. اما انسان پذیرفت... انسان ظالم بود..(نمیدونم کدوم آیه هست.)
اون امانت عشقه حضرت حق هست که متاسفانه ظواهر اونو پوشونده.
من خودم عرفان رو واقعا دوست دارم اما لازمه اون فکر زیاد و انتخابی هست که پشتوانه اون یک درک صحیح باشه و نه یک هوس
امیدوارم روزی با لطف خدا قدم در این راه بگذارم
یا علی
إنا عرضنا الامانة علي السماوات و الأرض و الجبال فأبين أنيحملنها و أشفقن منها و حملها الإنسان، أنه کان ظلوماً جهولاً*
ما امانت {خويش} را بر آسمانها و زمين و کوهها عرضه داشتيم، ولي از پذيرفتن آن سرباز زدند، و از آن هراسيدند، و انسان آن را پذيرفت، که او {در حق خويش} ستمکاري نادان بود. (33:72)
دوش ديدم که ملايک در ميخانه زدند
گِل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند
شکر ايزد که ميان من و او صلح افتاد
صوفيان رقصکنان ساغر شکرانه زدند
آسمان بار امانت نتوانست کشيد
قرعهي فال بهنام من ديوانه زدند
آتش آن نيست که از شعلهي او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون نديدند حقيقت، رهِ افسانه زدند
"حافظ"
