چرا پیامبر در مورد سلمان فارسی می گوید (آنچه را سلمان میداند، اگر ابوذر میدانست کافر میگشت؟)مگر سلمان چه می دانست ؟!
حدیث فوق به نقل از 8) بحار الانوار ج 8)
سوال دوم : چرا در سوره نحل آیه 103، عملا قرآن به این ادعای مخالفین پاسخ می دهد که قران توسط سلمان به محمد آموزش داده نشده است ، چرا که قران عربی است و سلمان عجمی ؟
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ.
ما مىدانيم كه آنها مىگويند: «اين آيات را انسانی به او تعليم مىدهد!» در حالی كه زبان كسی كه اينها را به او نسبت مىدهند عجمی است؛ ولی اين (قرآن)، زبان عربی آشكار است!
سوال سوم : چرا پیامبر به طایفه سلمان امان نامه انچنانی داد ؟ مگر چه حسابی با سلمان داشت که اینگونه به سلمان امتیاز داده است؟
بحارالأنوار ج : 18 ص : 135و 134- المناقب ج : 1 ص : 111:
وَ كَتَبَ (ص) عَهْداً لِحَيِّ سَلْمَانَ بِكَازِرُونَ هَذَا كِتَابٌ مِنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَسُولِ اللَّهِ سَأَلَهُ الْفَارِسِيُّ سَلْمَانُ وَصِيَّةً بِأَخِيهِ «مَهَادِ بْنِ فَرُّوخِ بْنِ مَهْيَارَ» وَ أَقَارِبِهِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ عَقِبِهِ مِنْ بَعْدِهِ مَا تَنَاسَلُوا مَنْ أَسْلَمَ مِنْهُمْ وَ أَقَامَ عَلَى دِينِهِ.
سَلَامُ اللَّهِ أَحْمَدُ اللَّهَ إِلَيْكُمْ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَمَرَنِي أَنْ أَقُولَ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ» أَقُولُهَا وَ آمُرُ النَّاسَ بِهَا وَ الْأَمْرُ كُلُّهُ لِلَّهِ خَلَقَهُمْ وَ أَمَاتَهُمْ وَ هُوَ يَنْشُرُهُمْ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ ثُمَّ ذَكَرَ فِيهِ مِنِ احْتِرَامِ سَلْمَانَ إِلَى أَنْ قَالَ:
«وَ قَدْ رَفَعْتُ عَنْهُمْ جَزَّ النَّاصِيَةِ وَ الْجِزْيَةَ وَ الْخُمُسَ وَ الْعُشْرَ وَ سَائِرَ الْمُؤَنِ وَ الْكُلَفِ فَإِنْ سَأَلُوكُمْ فَأَعْطُوهُمْ وَ إِنِ اسْتَغَاثُوا بِكُمْ فَأَغِيثُوهُمْ وَ إِنِ اسْتَجَارُوا بِكُمْ فَأَجِيرُوهُمْ وَ إِنْ أَسَاءُوا فَاغْفِرُوا لَهُمْ وَ إِنْ أُسِيءَ إِلَيْهِمْ فَامْنَعُوا عَنْهُمْ وَ لْيُعْطُوا مِنْ بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ فِي كُلِّ سَنَةٍ مِائَتَيْ حُلَّةٍ وَ مِنَ الْأَوَاقِي مِائَةً فَقَدِ اسْتَحَقَّ سَلْمَانُ ذَلِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ.»
ثُمَّ دَعَا لِمَنْ عَمِلَ بِهِ وَ دَعَا عَلَى مَنْ أَذَاهُمْ وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ.
پيامبر براي بازماندگان سلمان فارسي كه در كازرون زندگي ميكردند، عهدي نوشت. در اين عهد چنين آمده است: اين عهد از جانب رسول خدا محمد ابن عبدالله (ص) به درخواست سلمان فارسي براي برادرش «مهاد بن فرّوخ بن مهيار»، نزديكان و خانوادهي او و نسلهاي بعد از او كه مسلمان شوند و دين او را اقامه كنند، نوشته شده است.
سلام خدا بر شما. ستايش ميكنم خدا را. همانا خداوند متعال به من امر كرد كه بگويم: «هيچ معبودي جز الله نيست. او يكتاست و شريكي ندارد.» من نيز اين سخن را گفته و مردم را به آن امر نمودم. تدبير همهي امور عالم متعلق به خداست. او انسانها را خلق كرد و آنها را ميميراند و آنها را برخواهد انگيخت و به سوي او برخواهند گشت.
پيامبر اسلام (ص) آنگاه در اين نامه مطالبي را در احترام و تجليل از شخصيت سلمان فارسي ذكر كرد تا اينكه فرمود:
من از خانوادهي سلمان ذلت در پرداخت جزيه، پرداخت جزيه، خمس، ماليات و ساير هزينهها و تكاليف مالي را رفع نمودم.
پيامبر (ص) امر كرد كه اگر خانوادهي سلمان چيزي از شما خواستند به آنها عطا كنيد و اگر نزد شما دادخواهي كردند به داد آنها برسيد و اگر به شما پناه آوردند به آنها پناه دهيد و اگر خطايي مرتكب شدند از خطاي آنها درگذريد و اگر بدي به آنها شد مانع شويد و هر سال از بيت المال مسلمين دويست جامه و صد اواقي به آنها عطا كنيد. به تحقيق سلمان از جانب رسول خدا مستحق چنين عنايتي شد.
سپس رسول خدا براي كسي كه به اين عهد عمل كند دعا و كسي كه آنها را بيازارد نفرين كرد. كتابت اين نامه را اميرالمؤمنين علي (ع) بر عهده داشت.
حدیث فوق به نقل از 8) بحار الانوار ج 8)
سوال دوم : چرا در سوره نحل آیه 103، عملا قرآن به این ادعای مخالفین پاسخ می دهد که قران توسط سلمان به محمد آموزش داده نشده است ، چرا که قران عربی است و سلمان عجمی ؟
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ.
ما مىدانيم كه آنها مىگويند: «اين آيات را انسانی به او تعليم مىدهد!» در حالی كه زبان كسی كه اينها را به او نسبت مىدهند عجمی است؛ ولی اين (قرآن)، زبان عربی آشكار است!
سوال سوم : چرا پیامبر به طایفه سلمان امان نامه انچنانی داد ؟ مگر چه حسابی با سلمان داشت که اینگونه به سلمان امتیاز داده است؟
بحارالأنوار ج : 18 ص : 135و 134- المناقب ج : 1 ص : 111:
وَ كَتَبَ (ص) عَهْداً لِحَيِّ سَلْمَانَ بِكَازِرُونَ هَذَا كِتَابٌ مِنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ رَسُولِ اللَّهِ سَأَلَهُ الْفَارِسِيُّ سَلْمَانُ وَصِيَّةً بِأَخِيهِ «مَهَادِ بْنِ فَرُّوخِ بْنِ مَهْيَارَ» وَ أَقَارِبِهِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ عَقِبِهِ مِنْ بَعْدِهِ مَا تَنَاسَلُوا مَنْ أَسْلَمَ مِنْهُمْ وَ أَقَامَ عَلَى دِينِهِ.
سَلَامُ اللَّهِ أَحْمَدُ اللَّهَ إِلَيْكُمْ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَمَرَنِي أَنْ أَقُولَ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ» أَقُولُهَا وَ آمُرُ النَّاسَ بِهَا وَ الْأَمْرُ كُلُّهُ لِلَّهِ خَلَقَهُمْ وَ أَمَاتَهُمْ وَ هُوَ يَنْشُرُهُمْ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ ثُمَّ ذَكَرَ فِيهِ مِنِ احْتِرَامِ سَلْمَانَ إِلَى أَنْ قَالَ:
«وَ قَدْ رَفَعْتُ عَنْهُمْ جَزَّ النَّاصِيَةِ وَ الْجِزْيَةَ وَ الْخُمُسَ وَ الْعُشْرَ وَ سَائِرَ الْمُؤَنِ وَ الْكُلَفِ فَإِنْ سَأَلُوكُمْ فَأَعْطُوهُمْ وَ إِنِ اسْتَغَاثُوا بِكُمْ فَأَغِيثُوهُمْ وَ إِنِ اسْتَجَارُوا بِكُمْ فَأَجِيرُوهُمْ وَ إِنْ أَسَاءُوا فَاغْفِرُوا لَهُمْ وَ إِنْ أُسِيءَ إِلَيْهِمْ فَامْنَعُوا عَنْهُمْ وَ لْيُعْطُوا مِنْ بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ فِي كُلِّ سَنَةٍ مِائَتَيْ حُلَّةٍ وَ مِنَ الْأَوَاقِي مِائَةً فَقَدِ اسْتَحَقَّ سَلْمَانُ ذَلِكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ.»
ثُمَّ دَعَا لِمَنْ عَمِلَ بِهِ وَ دَعَا عَلَى مَنْ أَذَاهُمْ وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ.
پيامبر براي بازماندگان سلمان فارسي كه در كازرون زندگي ميكردند، عهدي نوشت. در اين عهد چنين آمده است: اين عهد از جانب رسول خدا محمد ابن عبدالله (ص) به درخواست سلمان فارسي براي برادرش «مهاد بن فرّوخ بن مهيار»، نزديكان و خانوادهي او و نسلهاي بعد از او كه مسلمان شوند و دين او را اقامه كنند، نوشته شده است.
سلام خدا بر شما. ستايش ميكنم خدا را. همانا خداوند متعال به من امر كرد كه بگويم: «هيچ معبودي جز الله نيست. او يكتاست و شريكي ندارد.» من نيز اين سخن را گفته و مردم را به آن امر نمودم. تدبير همهي امور عالم متعلق به خداست. او انسانها را خلق كرد و آنها را ميميراند و آنها را برخواهد انگيخت و به سوي او برخواهند گشت.
پيامبر اسلام (ص) آنگاه در اين نامه مطالبي را در احترام و تجليل از شخصيت سلمان فارسي ذكر كرد تا اينكه فرمود:
من از خانوادهي سلمان ذلت در پرداخت جزيه، پرداخت جزيه، خمس، ماليات و ساير هزينهها و تكاليف مالي را رفع نمودم.
پيامبر (ص) امر كرد كه اگر خانوادهي سلمان چيزي از شما خواستند به آنها عطا كنيد و اگر نزد شما دادخواهي كردند به داد آنها برسيد و اگر به شما پناه آوردند به آنها پناه دهيد و اگر خطايي مرتكب شدند از خطاي آنها درگذريد و اگر بدي به آنها شد مانع شويد و هر سال از بيت المال مسلمين دويست جامه و صد اواقي به آنها عطا كنيد. به تحقيق سلمان از جانب رسول خدا مستحق چنين عنايتي شد.
سپس رسول خدا براي كسي كه به اين عهد عمل كند دعا و كسي كه آنها را بيازارد نفرين كرد. كتابت اين نامه را اميرالمؤمنين علي (ع) بر عهده داشت.