چرا داشتن معجزه، دلیلی بر فرستاده شدن از طرف خداست؟

[בְּחִירִי]

سلام
شاید به خاطر اینکه مردم چون واسه خداوند قدرت بی کران قائلن و خداوند رو قادر به انجام هر کار خارق العاده ای(خارج از قوانین وضع شده در این دنیا) می دونن..معجزه ای که نشون دهنده ی عجز عوام به اون کار باشه نشونه ای از قدرت خداونده و دلیل بر آسمانی بودن و به اذن خداوند بودن
ولی قوانین حاکم بر جهان با اعجاز منافات داره که این موضوع واسه خودمم حل نشدست.

خیر خانم سهیلا اینطور نیست. اعجاز و کرامت هیچ منافاتی با قوانین حاکم بر جهان ندارند. فقط ممکنه برخی از این قوانین که عامل اونها هستند، شناخته شده نباشند. مگر شما تمام قوانین جهان را شناخته اید و همه را با معجزات تطبیق داده اید، که چنین ادّعایی می کنید؟ این ادّعای شما، فاقد دقّت علمی هست. معجزه خرق عادت هست، ولی خرق قوانین نیست، یعنی یه کاریه که ما معمولاً نمی بینیم، ولی اینطورنیست که قوانین جهان رو از بین ببره، فقط ممکنه ریشه در قوانینی داشته باشه که ما نمی شناسیمشون. کرامت هم همینطوره.

حتی برخی از این کرامات، با پیشرفت علم، دلایلشون پیش از وقوع روشن شده است. مثلاً در پیشگوییهای ظهور داریم که امام زمان اذانی در مسجد الحرام می خوانند که صدایش را تمام دنیا می شنوند. خب ممکن است در نگاه اوّل انسان بگوید مگر چنین چیزی با قواعد دنیا سازگار است؟ حتی تا پیش از تولید وسایل ارتباط جمعی، چنین امری ممکن به نظر نمی رسید! ولی خب امروزه، با کمک وسایل ارتباط جمعی، به غیر از صدا، تصویر امام زمان را هم در لحظۀ اذان گفتن، تمام دنیا می تواند ببنید و بشنود.

 

[בְּחִירִי]

با تشکر از پاسخت.

شاید سوالم رو خوب نپرسیدم.
داستان اینه که معجزه اگه انسانی نباشه، یا از طرف خداست یا جن و....

فرض کنیم قدرت انجام معجزه از طرف خدا به طرف داده شده. نه اجنه یا فرشتگان( البته این فرض خودش یه تاپیکه؟ چرا باید این فرض درست باشه. حالا!!)

خدا به کسی قدرتی داده که به بقیه نداده. قدرت انجام خرق عادت.
چرا دادن این قدرت یعنی خدا طرف رو تائید کرده و نشانه ای بر اینه که اون نبی خداست و حامل وحیه؟

چونکه لازمۀ هدایتگری خداست که وقتی طرف عمل خارق العاده انجام می ده و به خدا نسبتش می ده، فرد رو در صورت دروغگو بودن رسوا کنه، این لازمۀ لطف خداست. خدا کمال مطلقه، و وقتی بندگانش راهی برای نقد اون فرد صاحب عمل معجزه آسا ندارند، باید به شکلی کمکشون کنه.

 

[בְּחִירִי]

ممنون از پاسخت.

در واقع میفرمایید چون مردم ؛ کار خارق العاده رو نشانه ی از "طرف خدا آمدن" میدونن، پس واقعا این کار خارق العاده نشانه ی آمدن از طرف خداست.

اما اینکه مردم، مخصوصا افراد عامی یک چیزی رو دلیل چیز دیگه ای بدونن، دلیل بر صحت اون نیست. دلیل لازمه و من دنبال اون دلیلم
کما اینکه بعضی عوام عطسه رو نشانه ی این میدونن که باید صبر کرد. اما چه دلیلی هست واقعاً؟

بله خب! منکرین همیشه خودشان را خواص و مخالفینشان را عوام می دانند! اتفاقاً بیشترین انکار معجزه از سوی عوام بود که آنرا سحر می دانستند و قادر به درک اعجاز نبودند. مخاطب معجزه کلّ مردم است. اگر مردم نمی توانند مثلش را بیاورند، هنوز معجزه نیست، به هر حال در هر امری یک سرآمدی وجود دارد! ولی وقتی فرد آنرا به خدا نسبت داد و قصد این را کرد که خود را فرستادۀ خدا بخواند، لازمۀ لطف و هدایتگری خداست، که مانع از گمراهی بندگانش شود، پس اگر او دروغگوست او را رسوا خواهد نمود. چنانکه با بسیاری از مدّعیان دروغین نبوّت چنین فرموده است.

 

[בְּחִירִי]

سلام

معجزه دلیل اثبات پیامبر بودن نبوده ، بلکه مجموعه آموزه هایی که برای انسان ها می آوردند مدرک اصلی اونها بود ولی ازون جایی که افراد عقلشون به چشمشون بود ، حرکت مادی و خارق العاده طلب می کردند . همین شد که معجزه رو دلیل از طرف خدا آمدن کردند .

ولی نکته ای که قابل توجه است این هست که انسان امروز با جهان پیشرفته ی خودش ، برای اثبات صحبتی ، نیاز به معجزه ی مادی ندارد .
چرا انسان ها معجزه می خواهند ؟ و معجزه چرا معجزه شد ؟
انسان ها برای خروج از زمان خود ، نیازمند دیدن گوشه ای از جهان ، از خارج زمان خود اند .
معجزه زمانی معجزه می شود ، که در تناسب با دیگر اتفاقات دنیای حاضر ، خارج از محاسبه قرار گیرد . حال در دنیای امروز که جهان در فراسوی خود اکتشاف جهان های دیگر و سفر به کرات دیگر را دارد ، معجزاتی از این قبیل که در تاریخ دیدیم، به چیزی نمی ارزد و توجهی را جلب نمی کند .

لذا در جهان امروز که فناوری های اتمی و نانو ترانزیستورها ، پرده از راز سفر در زمان را برداشته اند ، چه معجزه ای برای انسان ها کارگر می افتد؟

اولاً معجزه دلیل اثبات پیامبری می تونه باشه، و از دلایل مهمّ اون هم هست. شما وجود خدا رو در نظر نمی گیرد که لازمه لطفش این است که نگذارد بندگانش به دنبال یک دروغگو که به خاطر یک عمل ویژه خود را پیامبر دانسته است، بروند.

ثانیاً انسانها معجزه می خواهند، زیرا باید مدّعی ارتباط با خدا، نشان بدهد که چنین ارتباطی دارد، و این امر با یک معجزه ثابت می شود.

ثالثاً این معیارهایی که برای معجزه طرح می فرمایید، معیارهایی من در آوردی و خودساخته است، و فلسفه موظف نیست خودش را طبق ذهنیات شما، تطبیق بدهد. ما دلیل منطقی می خواهیم. ای کاش شما به جای این قاعده سازیها، تحقیق می فرمودید.

 

[בְּחִירִי]

مردم عادی و همون عوام به نظرت از زندگی چی میخوان؟

اول باید اینو برای خودت تجزیه و تحلیل کنی که چرا فقرا و قشر ضعیف خیلی بیشتر جذب ادیان میشدن و میشن.

معجزه به معنای حرکت عجیب، بهانه ای بوده تا عوام رو آرامش بده که حیاتی پس از این دنیا هست برای قانع کردن اونها.


اکثریت ادم ها چیزهایی رو میبینند و میشنوند که دوست دارند ببینند و بشنوند.

اولاً خود شما فکر کنید که خواص از زندگی چی می خوان؟ کمی که فکر کنیم، دنیای این به اصطلاح شما خواص که منظورتان بیدینهاست، ابداً از دنیای عوام بزرگتر نیست.

ثانیاً قشر فقیر و ضعیف نیز کافر زیاد دارند، ولی خب مثل پولدارها تریبون دستشان نیست که بیایند جار بزنند. البته قبول دارم که انسان پولدار بیشتر در برابر خدا دچار غرور می شود. مشکل انسانهای کافر و بیدین این است که فکر می کنند اگر خدا به دادشان نرسد، خودشان می توانند کاری بکنند، حتی کار خلافشان هم به اذن خدا ولی برخلاف رضای خداست و البته خدا کیفرشان خواهد نمود.

امّا به راستی قرآن چه نیکو حال شما را نشان داده است: وقتی نوح به قوم خود گفت ایمان بیاورید، گفتند: آیا به ایمان بیاوریم و اراذل پیروی تو را می کنند؟(شعراء:111) و نیز قرآن است که می فرماید: وقتی بدانها گفته می شود ایمان بیاورید چنانکه مردم ایمان آوردند، می گویند آیا ایمان بیاوریم چنانکه ابلهان ایمان آوردند؟(بقره:13) و قرآن در انتهای این آیه، پاسخ خوبی به شما می دهد که ذکر نمی کنم.

در کل، اسلام دین خداست، فقیر و غنی، عوام و خواص هم ندارد. با این حرفها خودتان را می پیچانید.

 

[בְּחִירִי]

برا یافتن جوابتون توصیه می کنم داستان زندگی سینوهه پزشک مخصوص فرعون رو بخونید
درضمن گوشه ذهنتون این سوال رو داشته باشید که چرا از بین 124000 پیامبر خدا یه چن تاشو (از اون مرغوباش) نزاشت برا قرن 21 به بعدش

خیلی جالبه که کسانی به نقد دین می پردازند که از الفبای عقاید اسلامی خبر ندارند. پیامبر برای وقتی لازمه که وحی جدیدی در کار باشه. حجت خدا در هر اثری حاضره، و امروزه هم ما او را در زندان غیبت اسیر کرده ایم. باید خود را اصلاح کنیم تا ظهور فرماید.

 

[בְּחִירִי]

ممنونم اما دقت داشته باشیم که اینکه مردم یک دوره - اون هم عوام- معجزه رو دلیل الهی بودن بدونن، دلیلی نیست بر اینکه صاحب معجزه از طرف خداست.
کما اینکه در قدیم کسوف خشم خدایان بوده در ذهن مردم.

شاید انجام معجزه و کار خارق العاده نعمتیه که به کسی داده شده و اون در جهت نادرست با ادعای نبوت میخواد ازش سو استفاده کنه چون میدونه مردم عادی قدرت انجام این کار را نشان الهی بودن میدونستن.

اما الزامی نیست که خدا قدرت معجزه رو برای تصدیق حرف کسی بهش داده باشه.

اگر هست اون الزام منطقی چیه؟

همانطور که گفتم عامل خارق العاده وقتی به خدا نسبت داده بشه و مردم راهی نداشته باشن، لازمه هدایتگری خدا، رسوا کردن فرد دروغگوست.

در مورد کسوف اینطور نبوده، چون مردم به راحتی می دیدن که بدون کاهنهاشون هم خورشید میگیره و دوباره نورانی می شه.

معجزه عملی است از سوی خدا، و ممکن نیست در راه بد ازش استفاده بشه کرد.

 

[בְּחִירִי]

فرض کنیم خدا هست و قرآن هم کتابیه که کسی نمیتونه مثلش بیاره. یعنی مصداق معجزه است.

سوال من اینه که آوردن کتابی که کسی نمیتونه مثلش بیاره یا انجام هر کاری که بشر از انجامش عاجزه چرا دلیلیه بر نبی بودن اون شخص؟ چرا دادن این نعمت به خصوص به کسی، یعنی تایید شدن حرفهای اون از طرف خدا؟

بدیهی که اگه ما این رو حل نکنیم نمیتونیم از این راه(داشتن معجزه) نتیجه بگیریم پیامبر فرستاده خداست.
مگر با راههای دیگه. مثل نوع آموزه ها که آقای ERFAM_K اشاره کردند.

چون نسبت به خدا داده میشه، بله، نشانگر اعجازه. خود شما می فرمایید "دادن نعمت به خصوص به کسی" بعد می پرسید "چرا یعنی تایید شدن حرفهای اون از طرف خدا"!! خودتون جواب خودتون رو داده اید! اگر او دروغگوست، خدا باید مثل مسیلمه و پولس، او در راهش ناموفق بگذارد، نه اینکه دین او را سیطره دهد و تا قرنها پیروانش ابرقدرت جهان باشند، و تا وقتی که به دینش عمل کردند، پیروز باشند.

 

[בְּחִירִי]

ببینید ؛ کلام الله بودن قرآن منوط به اینه که حضرت محمد پیامبر بوده باشه, برای اثبات پیامبر بودنش باید چکار کرد؟ اصلیترین راه متکلمان مسلمان اینه که میگن ایشون معجزه انجام داده. پس پیامبره.

سوال من هم دقیقا اینجاست که انجام معجزه چرا نشانه ی نبوته.
بدیهی که تا زمانی که این امر اثبات نشده استفاده از قرآن به عنوان کلام الله بود و "کاملا صحیح بودن" اون معنایی نداره.

قرآن خود، یک معجزه است، که ابعاد اعجازی خاص خویش را دارد، و اگر از سوی غیر خدا بود، باید خدا به شکلی چیزی مانند یا برتر از آن می فرستاد، وقتی نفرستاده است با لطف و هدایتگری او در تضاد است که قرآن کلام او نباشد ولی آنرا رد ننماید. پس ثابت می شود قرآن کلام خداست، و حضرت محمّد(ص) هم که آورندۀ آن است، یک پیامبر است.

 

[בְּחִירִי]

البته من خودم تا حالا کتابی که ذره ای شباهت به گلستان سعدی یا مثنوی معنوی هم داشته باشه ندیدم.

مثلا، اینکه بگویم کسی اگر میتواند یک بیت شبیه این شاهکار مولانا بیاورد:

بشنو از نی چون حکایت میکند.....وز جدایی ها شکایت میکند.
از نیستان تا مرا ببریده اند ....... در نفیرم مرد و زن نالیده اند.

حالا اینکه کسی میتونه مثل این بیاره یا نه، اصلا یه حرف بی معنیه که من هیچ وقت منظورش رو متوجه نمیشم !!!!!

اولاً بروید کتاب بهارستان را بخوانید تا کتابی که شباهت بسیاری به گلستان سعدی داشته باشد را ببیند. در مورد اشعار الحاقی مثنوی معنوی هم تحقیق بفرمایید تا بدانید مثل آن آوردن کار چندان دشواری نبوده و نیست، چنانکه امروزه نیز افرادی دقیقاً با وزن و سبک مولوی جواب اشعارش را می دهند.

ثانیاً اینها با تحدّی قرآن فرق دارند. قرآن دلیل الهی بودن خود را این می داند که نمی شود مثلش آورد. گلستان و مثنوی معنوی چنین ادّعایی ندارند، پس حتی اگر نمی شد مثلشان آورد که البته مثلشان زیاد است، باز هم وقتی ادعای از سوی خدا بودن را نداشتند، لازمۀ هدایتگری خدا نبود که آنها را رسوا کند. قرآن چنین ادعایی را دارد، و وقتی خدا آنرا رسوا نمی کند، یعنی مورد تایید خداست.

 

[*Essi*]

بله خب! منکرین همیشه خودشان را خواص و مخالفینشان را عوام می دانند! اتفاقاً بیشترین انکار معجزه از سوی عوام بود که آنرا سحر می دانستند و قادر به درک اعجاز نبودند. مخاطب معجزه کلّ مردم است. اگر مردم نمی توانند مثلش را بیاورند، هنوز معجزه نیست، به هر حال در هر امری یک سرآمدی وجود دارد! ولی وقتی فرد آنرا به خدا نسبت داد و قصد این را کرد که خود را فرستادۀ خدا بخواند، لازمۀ لطف و هدایتگری خداست، که مانع از گمراهی بندگانش شود، پس اگر او دروغگوست او را رسوا خواهد نمود. چنانکه با بسیاری از مدّعیان دروغین نبوّت چنین فرموده است.

جناب شما هم یک مطلبی که اساسش روی مغلطه هست رو دست گرفتین و توی همه تاپیک ها عنوان میکنین.
معجزه رو چه کسی تشخیص میده؟
شما به عنوان یک انسان عادی قادر به تشخیص معجزه هستین یا خیر؟

لطفا اعجاز این سوره قرآن رو که مدعی هستین کسی نمیتونه مثل اون بیاره رو توضیح بدین:
ببینم شگفتی این سوره در چیه، که میگین حتی یک سوره هم نمیشه آورد:

قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ
لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ
وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ
وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ
وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ
لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ

این جملات ساده ترین جملات هستند و حتی وزن و قافیه ای هم ندارند، شما اعجازش رو از فکر خودتون لطفا توضیح بدین به جای اینکه مدام مطالب سایت هارو کوپی کنین اینجا.
با تشکر.

 

[בְּחִירִי]

بودا و کریشنا و... هم در نظر مردم چین و هند حرکاتی کردن که هیچکس نکرده.
یا بهتره بگیم دینی آوردن برای مردم اون خطه که هیچ به قول شما غیر رسولی نیاورده.

در مورد اونها با همون قطعیت نظر میدین که درباره موسی میدین؟

ساحران در زمان موسی حرفی جالب نداشتن، اما موسی حرف جالب داشت.
هر زمانی هم آدم هایی پیدا میشن که حرف های نوین بزنن.
هرچند تاریخ اونزمان هم در جایی جز تورات نیست که آیا فردی به نام موسی کلا چنین حرکاتی کرده اصلا یا نه.

اینها ادّعاهای تاریخی هستند، فرض کنیم به راستی کسی نتونسته مثل اونها هم بیاره:

اوّلاً ادّعای معجزه، ادّعای ویژه است و سند ویژه می خواهد. سند تاریخی برای اثبات آن کفایت نمیکند. پیروان هر شیخی از او کرامات و معجزات بسیار نقل میکنند.

ثانیاً بودا و کریشنا هیچیک ادعای پیامبری نداشتند.

ثالثاً داستان ساحران موسی را هم تحریف می کنید. موسی با حرف ساحران را مغلوب نکرد، بلکه اعجازی آورد که سحر آنان را باطل کرد.

 

[בְּחִירִי]

با تشکر از دوستانی که مطلب رو دنبال کردن.

راستش من چندین بار این موضوع رو از حاج آقا های مختلف(آخوند) پرسیده بودم.
کسایی که کلام اسلامی کار میکردند.


دلیلی که میوردن اینطور بود که اگه خدا این قدرت رو به مدعی دروغین بده، مردم گول میخورند. پس نداده و نمیده

بعد میگفتم که خب گول بخورن؛ مگه خدا قول داده که کاری نکنه که مردم گول بخورن؟؟ اصلا این شیطان مگه کارش همین نیست و ماموریتش این نیست؟

میفرمودند که اگه مردم گول بخورند نقض غرض میشه، یعنی خدا مردم رو افرید برای کمال، و موجب گمراهیشون رو فراهم کرد. این میشه قاعده لطف که خدا این کارو نمیکنه.

هرچند قاعدهی لطف!! با وجود شیطان در تناقضه اما.
نکته ی قشنگش اینه که حتی این قاعده هم با دادن قدرت معجزه به دروغگو نقض نمیشه. چون - دقت کنیم- چون موقعی قاعده نقض میشه که مردم گول بخورن. مردم چه زمانی گول میخورند؟ موقعی که " معجزه دلیل نبوت باشه و به دروغگو داده شده باشه"

در اقع این استدلال درش از مصادره به مطلوب استفاده شده. یعنی حکم رو اثبات شده گرفتن و نتیجه رو از فرض استخراج کردن. البته این استدلا رو برای اینکه روتوش کنن یه اصلاحیه بهش زدن که اون هم داستان داره....

وای که چه نکته قشنگی!!! معجزه فقط وقتی نمی تونه دلیل نبوت باشه، که ادعا کنیم خدا نیست یا هست و پیامبری نمی فرسته و هر دو اندیشه باطلن و دومی از اوّلی باطلتر است. وقتی خدا هست، باید یه جوری به مردم حالی کنه که این فرستادۀ اوست، پس او باید چیزهایی داشته باشه که دیگران ندارند، و ما این چیزها می گوییم معجزه.

خب تا اینجا روشن شد؟ حال شما می پرسید چرا این معجزه می تواند دلیل باشد، پاسخش همانی است که عرض شد.

 

[בְּחִירִי]

پس برای رسیدن به صدق مدعا مدعی پیامبری راهی نیست جز معجزه.

حالا اگه هیچ نشانه ای نباشه، که یافتن پیامبر غیر ممکن میشه( چون دو راه قبلی بدرد نمیخورد)
این ها رو حاج آقا میفرمودند.

پس باید یه راهی باشه.
اینجا حاج آقا میگفت که اون راه باید یه نشونه باشه. که اون نشونه رو معجزه مینامیم.

هرچند آخرشو به زور جمع کرد و جای بحث داره اما کلا برای من جالب و جدید بود.


البته این ها همه بر این فرضه که خداوند الزاما باید نبی بفرسته.


متاسفانه این حاج آقای ما در اثبات این موضوع خیلی قوی نبودند.

بر این شدم نظر شما دوستان رو جویا بشم که چرا حتما باید خدا نبی بفرسته. واسه همین یه تاپیک جدید میزنم... لطفا تکبیر گویان استقبال کنید

این که خدا الزاما نبی می فرسته، یک فرض نیست. یک امر اثبات پذیر است. عدم فرستادن پیامبر، یعنی نقض صفت لطف و هدایتگری خدا، و نقض صفت کمالی یعنی انکار وجود خدا. خدا هست، پس کمال مطلق است، پس هدایتگر و لطیف است، پس برای هدایت ما نبی را می فرستد.

 

[*Essi*]

اینها ادّعاهای تاریخی هستند، فرض کنیم به راستی کسی نتونسته مثل اونها هم بیاره:

اوّلاً ادّعای معجزه، ادّعای ویژه است و سند ویژه می خواهد. سند تاریخی برای اثبات آن کفایت نمیکند. پیروان هر شیخی از او کرامات و معجزات بسیار نقل میکنند.

ثانیاً بودا و کریشنا هیچیک ادعای پیامبری نداشتند.

ثالثاً داستان ساحران موسی را هم تحریف می کنید. موسی با حرف ساحران را مغلوب نکرد، بلکه اعجازی آورد که سحر آنان را باطل کرد.

جدی؟
شما درباره بودا هم پس اطلاعات دارین، فکر میکنین بودا نزد چینی ها یک آدم عادیه پس، خوب شد نکته جالبی بود.

سند ویژه هم که دیگه آخرش بود.
الان شما درباره موسی و ساحران سند ویژه دارین یا چون تورات گفته میگین همچون چیزی بوده، شاید هم فیلمی هست ما خبر نداریم.

معجزات بودا و کریشنا هم تو کتب مقدس خودشون هست.
سند ویژه اونها چه فرقی با سند ویژه شماها میکنه، همون دید تمامیت خواهی هست که کاریش نمیشه کرد.

 

[בְּחִירִי]

کاش شما کتاب بینش و قران دوره دبیرستان رو نمی خونید
کاش یه لحظه اون گوشه ذهنتون یه ثانیه فقط یه ثانیه به این سوال منو اجازه جولان میدادید اینکه چی میشد همین الان منو شما با یکی از این فرستادگان خدا که عضو این فروم بود بحث می کردیم و خدا قدرت خودشو تو پنهون کردن ادرس ip اون فرستاده نشون میداد طوری که اگه همه متخصیصن عالم جمع میشدن نمی تونستن جا و مکان اون فرستاده رو پیدا کنن

فکر کردیم! و خیلی زیاد هم فکر کرده ایم! ولی خب بر اساس توهمات نمیشه روی مسائل فکر کرد. یک موضوع حقیقی بیاورید. بله در عالم خیال شاید من و شما و غیره، همه ناشی از یک توهم باشیم. ما همه یک سری موجود فضایی هستیم که در یک کهکشان دیگر یک مادّۀ توهمزا مصرف کرده ایم و خودمان را اینجا می بینیم! خب اینها وهمیات است. بیایید روی حقایق کار کنیم.

 

[בְּחִירִי]

جناب شما هم یک مطلبی که اساسش روی مغلطه هست رو دست گرفتین و توی همه تاپیک ها عنوان میکنین.
معجزه رو چه کسی تشخیص میده؟
شما به عنوان یک انسان عادی قادر به تشخیص معجزه هستین یا خیر؟

لطفا اعجاز این سوره قرآن رو که مدعی هستین کسی نمیتونه مثل اون بیاره رو توضیح بدین:
ببینم شگفتی این سوره در چیه، که میگین حتی یک سوره هم نمیشه آورد:

قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ
لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ
وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ
وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ
وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ
لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ

این جملات ساده ترین جملات هستند و حتی وزن و قافیه ای هم ندارند، شما اعجازش رو از فکر خودتون لطفا توضیح بدین به جای اینکه مدام مطالب سایت هارو کوپی کنین اینجا.
با تشکر.

بنده مطلبی از جایی جز نوشتجات خودم اینجا قرار نداده و نمی دهم. معجزه وقتی تشخیص داده میشه، که نمی تونید مثلش بیاورید. بنده نگفتم این جملات ساده به خاطر متنشان معجزه هستند. به این خاطر معجزه هستند که شما نمی توانید مثلش بیاورید.

 

[בְּחִירִי]

جدی؟
شما درباره بودا هم پس اطلاعات دارین، فکر میکنین بودا نزد چینی ها یک آدم عادیه پس، خوب شد نکته جالبی بود.

سند ویژه هم که دیگه آخرش بود.
الان شما درباره موسی و ساحران سند ویژه دارین یا چون تورات گفته میگین همچون چیزی بوده، شاید هم فیلمی هست ما خبر نداریم.

معجزات بودا و کریشنا هم تو کتب مقدس خودشون هست.
سند ویژه اونها چه فرقی با سند ویژه شماها میکنه، همون دید تمامیت خواهی هست که کاریش نمیشه کرد.

بله بودا و کریشنا رو خیلی بهتر از شما می شناسم. چون مطالعاتم در زمینه ادیان است.

سند ویژۀ ما چیزیه که با چشممنون می بینیم. شما نمی تونید مثلش بیارید پس برای این ناتوانی، بهانه می آورید. اونها فقط یک سری قصه می گن.

شما ابتدا وجود تاریخی بودا و کریشنا رو ثابت کنید، و نشان بدهید که حاصل وهمیات یک سری چینی و هندو نبوده اند، تا بعد پیرامون قصه هایی که ازشون نقل میشه بحث کنیم.

ما به اعجاز موسی استناد نمی کنیم که سند ویژه برایش بیاوریم. شما استناد به اعجاز بودا و کریشنا دارید، وجود این دو را ثابت و سپس سند ویژه برای این موارد ارائه کنید.

 

[*Essi*]

بنده مطلبی از جایی جز نوشتجات خودم اینجا قرار نداده و نمی دهم. معجزه وقتی تشخیص داده میشه، که نمی تونید مثلش بیاورید. بنده نگفتم این جملات ساده به خاطر متنشان معجزه هستند. به این خاطر معجزه هستند که شما نمی توانید مثلش بیاورید.

بسیار خوب، به هر حال یک چیزی توش هست که نمیشه مثلش آورد، مگه مدام این ادعا رو مطرح نمیکنین؟
راز پیچیده این جملات چی بودن؟

هرکس هرچیزی بیاره شما میگی مثل اون نیست، مغلطه بزرگتر از این تو زندگیم ندیدم.

 

[בְּחִירִי]

بسیار خوب، به هر حال یک چیزی توش هست که نمیشه مثلش آورد، مگه مدام این ادعا رو مطرح نمیکنین؟
راز پیچیده این جملات چی بودن؟

هرکس هرچیزی بیاره شما میگی مثل اون نیست، مغلطه بزرگتر از این تو زندگیم ندیدم.

شما مرتکب دو مغالطه می شود:

یک: مغالطۀ این مغالطه بود. علم منطق، مغالطات را مشخص کرده است. بفرمایید دقیقاً کجای سخن ما مغالطه یا به تعبیر غلط شما مغلطه است.

دو: مغالطۀ تجاهل. سخن ما، و استدلال ما آشکار است، و به میزان کافی در موردش حرف زده ایم، اگر می توانید جواب بدهید، اگر نه، بگذارید مخاطبین خودشان قضاوت کنند.

 

[*Essi*]

شما مرتکب دو مغالطه می شود:

یک: مغالطۀ این مغالطه بود. علم منطق، مغالطات را مشخص کرده است. بفرمایید دقیقاً کجای سخن ما مغالطه یا به تعبیر غلط شما مغلطه است.

دو: مغالطۀ تجاهل. سخن ما، و استدلال ما آشکار است، و به میزان کافی در موردش حرف زده ایم، اگر می توانید جواب بدهید، اگر نه، بگذارید مخاطبین خودشان قضاوت کنند.

دوست گرامی، وقتی دوتا متن رو کنار شما میذارن، شما روی چه حسابی میگی این کلام خداست و اون یکی نیست؟

به هر حال اونیکه مدعی میشی کلام آفریدگار هست یک ویژگی خاصی داره که اون یکی نداره، غیر اینه؟

شما لطفا فرق این رو با اون سوره ای که گذاشتم برای من توضیح بدین، چون واقعا برای من نحوه تشخیصتون جالبه.

مگر اینکه یک عده که حفظند بگن این مثل اون نیست:

مَلَكَ النَّبَاتُ فَكُلُّ أَرْضٍ دَارُهُ َلْقَاهُ بِالأَعْرَاسِ وَالأَفْرَاحِ مَنْشُورَةً أَعْلامُهُ مِنْ أَحْمَرٍ قَانٍ وَأَبْيَضَ فِي الرُّبَى لَمَّاحِ لَبِسَتْ لِمَقْدَمِهِ الْخَمَائِلُ وَشْيَهَا وَمَرِحْنَ فِي كَتِفٍ لَهُ وَجَنَاحِ

 

[בְּחִירִי]

دوست گرامی، وقتی دوتا متن رو کنار شما میذارن، شما روی چه حسابی میگی این کلام خداست و اون یکی نیست؟

به هر حال اونیکه مدعی میشی کلام آفریدگار هست یک ویژگی خاصی داره که اون یکی نداره، غیر اینه؟

شما لطفا فرق این رو با اون سوره ای که گذاشتم برای من توضیح بدین، چون واقعا برای من نحوه تشخیصتون جالبه.

مگر اینکه یک عده که حفظند بگن این مثل اون نیست:

مَلَكَ النَّبَاتُ فَكُلُّ أَرْضٍ دَارُهُ َلْقَاهُ بِالأَعْرَاسِ وَالأَفْرَاحِ مَنْشُورَةً أَعْلامُهُ مِنْ أَحْمَرٍ قَانٍ وَأَبْيَضَ فِي الرُّبَى لَمَّاحِ لَبِسَتْ لِمَقْدَمِهِ الْخَمَائِلُ وَشْيَهَا وَمَرِحْنَ فِي كَتِفٍ لَهُ وَجَنَاحِ

من روی این حساب می گویم که یکی کلام خداست که صاحبش ادّعای از طرف خدا بودنش رو داره، شماها 1400 ساله دارید زور می زنید مثلش بیارید، و نتونستید و اگر از سوی خدا نبود، لازمۀ هدایتگری خدا بود که همان ابتدا صاحبش را رسوا کند، نه اینکه او را برتری دهد، و از تمام دشمنهای دیروز و امروزش حفظ فرماید.


بله یک ویژگی خاص داره: "نمی تونید مثلش بیارید در حالی که ادّعا کرده از سوی خداست" این ویژگیشه.

امّا در مورد مثل بودن این شعری که قرار داده اید. اثبات به عهدۀ مدعی است. شما باید ثابت کنید که مثل هست، اثباتتان را بیاورید تا تازه بنده نقدتان کنم.

 

[*Essi*]

من روی این حساب می گویم که یکی کلام خداست که صاحبش ادّعای از طرف خدا بودنش رو داره، شماها 1400 ساله دارید زور می زنید مثلش بیارید، و نتونستید و اگر از سوی خدا نبود، لازمۀ هدایتگری خدا بود که همان ابتدا صاحبش را رسوا کند، نه اینکه او را برتری دهد، و از تمام دشمنهای دیروز و امروزش حفظ فرماید.


بله یک ویژگی خاص داره: "نمی تونید مثلش بیارید در حالی که ادّعا کرده از سوی خداست" این ویژگیشه.

امّا در مورد مثل بودن این شعری که قرار داده اید. اثبات به عهدۀ مدعی است. شما باید ثابت کنید که مثل هست، اثباتتان را بیاورید تا تازه بنده نقدتان کنم.

شما این دوتا رو برای من لطفا مقایسه کنین، بگین فلان نوشته به این دلیل معجزه هست، این به این دلیل نیست.

واقعا برام عجیبه چطور یک ادعایی رو مطرح میکنین وقتی هم کسی میخواد توضیحش بدین میپیچونین طرفو.

هر وقت این دو متن رو کنار هم گذاشتین و دلایلتون رو گفتین، بحث ادامه پیدا میکنه، نگفتین هم عیار این ادعای شما مشخص میشه.

شما فقط بگو نمیشه، هرکس گفت چرا، بازم بگو نمیشه، تا قیامت فقط بگین نمیشه ولی دلیلش رو نگین.

موفق باشین. (من بحثی ندارم باهاتون منطقتون دستم آمد)

 

[בְּחִירִי]

شما این دوتا رو برای من لطفا مقایسه کنین، بگین فلان نوشته به این دلیل معجزه هست، این به این دلیل نیست.

واقعا برام عجیبه چطور یک ادعایی رو مطرح میکنین وقتی هم کسی میخواد توضیحش بدین میپیچونین طرفو.

هر وقت این دو متن رو کنار هم گذاشتین و دلایلتون رو گفتین، بحث ادامه پیدا میکنه، نگفتین هم عیار این ادعای شما مشخص میشه.

شما فقط بگو نمیشه، هرکس گفت چرا، بازم بگو نمیشه، تا قیامت فقط بگین نمیشه ولی دلیلش رو نگین.

موفق باشین. (من بحثی ندارم باهاتون منطقتون دستم آمد)

باز هم مغالطۀ تجاهل و مغالطۀ حمله به شخص.

ما به زبان فارسی خدمت شما عرض کردیم. شما نمی خواهیم متوجه شوید و خودتان را به آن راه می زنید.(مغالطۀ تجاهل) عرض کردیم که قرآن آشکارا خود را از سوی خدا می داند، و می گوید اگر شکّی در آنچه بر بندۀ خویش نازل کردیم دارید، سوره ای مانند آن بیاورید. اینجا اینکه نمی شود مثلش آورد، معجزه است، زیرا تمام نشانه های یک معجزه را داراست. حال لازمۀ هدایتگری خداست که اگر آورندۀ قرآن دروغگوست، او را رسوا نکند، ولی او را پیروز نیز می نماید.

ولی این شاعر مصری که این شعر را سروده مدّعی نیست که شعرش از سوی خداست، پس حتی اگر نشود مثل آن آورد، باز هم نشانگر معجزه بودن نیست.


حالا با مغالطۀ حمله به شخص قصد این رو دارید که بگویید من می پیچونم و مغلطه می کنم و این دست نسبتها. دوست عزیز، به شعور مخاطب احترام بگذارید. خودشان می آیند می خوانند.

من نمی گویم نمیشه مثل قرآن آورد! اصلاً می گویم میشه!! شما یک سوره مثل قرآن بیاورید. از مسیلمۀ کذاب، از فرقان از هر منبع دیگری. همه نقد شده اند و آشکار است که مثل قرآن نیستند. شما مدعی هستید که می شود بیاورید؟ خب بیاورید.

ما نگفته ایم خود متن معجزه است که حال بخواهیم دو متن را مقایسه کنیم. شما خودتان هستید که دارید می پیچانید. مشکلتان هم این است که فقط قصد رد کردن دارید. مشکلی نیست! خب نپذیرید! فکر می کنید خدا اگر به کتابش ایمانی نداشته باشید ورشکسته می گردد؟ در طول قرنها، میلیاردها کافر و دهری و زندیق زندگی کرده اند، شما هم یکی از آنها، مشکلی نیست.

من دارم بر اساس حقیقت بحث می کنم، استدلال می آورم و استدلال می خواهم. نه اینکه اینجور که شما دارید غوغا می کنید و به من حمله می کنید، اینجوری بحث نمی شود.


اگر اینقدر مطمئن هستید که حرف شما آشکارا صحیح و حرف من آشکارا غلط است، به شعور مخاطب احترام بگذارید و سکوت کنید، شروع کنندۀ این بحث شما و دوستانتان بوده اید، پاسخ را ما باید می دادیم، حال بگذارید دیگران قضاوت کنند. ولی نمی توانید، زیرا وجدانتان فریاد می زند که شما دارید اشتباه می گویید. پس همچنان ادامه بدهید. بنده هستم. در آخرین مرتبه با یکی از دوستانتان در حدّ بیست صفحه از یک تالار بحث کردیم، اینجا هم حاضرم و مشکلی ندارم.

 

[*Essi*]

اگر اینقدر مطمئن هستید که حرف شما آشکارا صحیح و حرف من آشکارا غلط است، به شعور مخاطب احترام بگذارید و سکوت کنید، شروع کنندۀ این بحث شما و دوستانتان بوده اید، پاسخ را ما باید می دادیم، حال بگذارید دیگران قضاوت کنند. ولی نمی توانید، زیرا وجدانتان فریاد می زند که شما دارید اشتباه می گویید. پس همچنان ادامه بدهید. بنده هستم. در آخرین مرتبه با یکی از دوستانتان در حدّ بیست صفحه از یک تالار بحث کردیم، اینجا هم حاضرم و مشکلی ندارم.

شما رشته فنی هستین دیگه !!!!

یا من حرف شمارو متوجه نمیشم، یا شما حرف من رو متوجه نمیشی.

شما چکار داری گوینده متن کیه، فقط خواهشا به همین سئوال من جواب بدین تا بحث تمام شود:

اگر دو تا متن جلوتون بذارن فقط از روی متن و بدون توجه به گوینده میتونین تشخیص بدین کدوم کلام خدا هست یا نه؟

بحث تحدی و مومن و کافر و... رو بیخیال شین، سئوال من رو بی زحمت جواب بدین.

جواب سئوال هم آری یا خیر هست.

 

[בְּחִירִי]

شما رشته فنی هستین دیگه !!!!

یا من حرف شمارو متوجه نمیشم، یا شما حرف من رو متوجه نمیشی.

شما چکار داری گوینده متن کیه، فقط خواهشا به همین سئوال من جواب بدین تا بحث تمام شود:

اگر دو تا متن جلوتون بذارن فقط از روی متن و بدون توجه به گوینده میتونین تشخیص بدین کدوم کلام خدا هست یا نه؟

بحث تحدی و مومن و کافر و... رو بیخیال شین، سئوال من رو بی زحمت جواب بدین.

جواب سئوال هم آری یا خیر هست.

بله، بنده صورت آکادمیک مهندسی می خونم.

هم شما می فهمید من چی می گم، هم من می فهمم شما چه می گویید، مشکل شما، در این است که به ضررتان است که حقیقت را بپذیرد.

گویندۀ متن باید ادّعای از طرف خدا بودنشو داشته باشه، که در تعریف معجزه بگنجه. یعنی دوزاری شما اینقدر کَجه؟ بیش از ده بار تعریف معجزه را گفتیم.

از دید بنده خیر، به صرف اینکه دو تا متن جلوی کسی باشه، من که بعید می دونم بشه تشخیص داد کدام کلام خداست. معجزه در اینه که یکی از دو متن ادّعایی رو بکنه، و بگه من چون فلان خاصیت رو دارم، از سوی خدا هستم. اینجا ممکنه معجزه باشه و باید تحقیق کرد.

سؤال شما جواب داده شده، شما به صرفتان نیست که پاسخ را ببینید.

 

[*Essi*]

سؤال شما جواب داده شده، شما به صرفتان نیست که پاسخ را ببینید.

باشه شما درست میگین
لطفا هرچی از من نقل قول گرفتین پاک کنین.

من نوشته هامو پاک کردم، منو قانع کردین و تشکر.

 

[בְּחִירִי]

باشه شما درست میگین
لطفا هرچی از من نقل قول گرفتین پاک کنین.

من نوشته هامو پاک کردم، منو قانع کردین و تشکر.

آقای مهندس از الان یاد بگیر چیزهایی رو که مکتوب می کنی رو پاک نکنی، اگر درسته بذار دیگران هم استفاده کنن، اگر هم غلطه، با شجاعت بذار دیگران ببینن و عبرت بگیرن. لزومی به حذف نمی بینم. مطالب من سر جاشون می مونن.

 

[?Why]

مغالطه درخواست برهان از مخالفین :

از ملانصرالدین پرسیدند مرکز زمین کجاست. ملانصرالدین گفت: «همین‌جا که ایستاده‌ام». مردم گفتند: «چرا؟» گفت: «اگر باور ندارید، اندازه بگیرید!»

میپرسیم از کجا معلوم قران معجزست ؟

میگید اگه میتونی با آوردنِ آیه ای مثلش ، خلافشو ثابت کن !

تحدی ، مغالطه ی درخواستِ برهان از مخالف هست .

 

[בְּחִירִי]

مغالطه درخواست برهان از مخالفین :


میپرسیم از کجا معلوم قران معجزست ؟

میگید اگه میتونی با آوردنِ آیه ای مثلش، خلافشو ثابت کن !

تحدی ، مغالطه ی درخواستِ برهان از مخالف هست .

چند مغالطه با هم؟

1.مغاطلۀ این مغالطه بود

2. مغاطلۀ حمله به آدم پوشالی

3. مغالطۀ تحریف

4.مغالطۀ تجاهل

باز بشمارم؟!

اوّل بفهمید که تحدّی چیست، بعد ادّعای مغالطه بودن کنید. درخواست برهان از مخالف!!! دمت گرم دم افطاری، خیلی حال دادی.