پيشگوئيهاى نوسترآداموس و انقلاب جهانى امام مهدى(عج)

پيشگوئيهاى نوسترآداموس و انقلاب جهانى امام مهدى(عج)


  • مجموع رای دهندگان
    39

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
أَوْ کَالَّذي مَرَّ عَلي قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلي عُرُوشِها قالَ أَنّي يُحْيي هذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلي طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلي حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آيَةً لِلنّاسِ وَ انْظُرْ إِلَي الْعِظامِ کَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْمًا فَلَمّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلي کُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ ﴿259﴾
یا همانند کسی که از کنار یک آبادی (ویران شده) عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن، به روی سقفها فرو ریخته بود، (و اجساد و استخوانهای اهل آن، در هر سو پراکنده بود؛ او با خود) گفت: «چگونه خدا اینها را پس از مرگ، زنده می‏کند؟!» (در این هنگام،) خدا او را یکصد سال میراند؛ سپس زنده کرد؛ و به او گفت: «چه‏قدر درنگ کردی؟» گفت: «یک روز؛ یا بخشی از یک روز.» فرمود: «نه، بلکه یکصد سال درنگ کردی! نگاه کن به غذا و نوشیدنی خود (که همراه داشتی، با گذشت سالها) هیچ‏گونه تغییر نیافته است! (خدایی که یک چنین مواد فاسدشدنی را در طول این مدت، حفظ کرده، بر همه چیز قادر است!) ولی به الاغ خود نگاه کن (که چگونه از هم متلاشی شده! این زنده شدن تو پس از مرگ، هم برای اطمینان خاطر توست، و هم) برای اینکه تو را نشانه‏ای برای مردم (در مورد معاد) قرار دهیم. (اکنون) به استخوانها(ی مرکب سواری خود نگاه کن که چگونه آنها را برداشته، به هم پیوند می‏دهیم، و گوشت بر آن می‏پوشانیم!» هنگامی که (این حقایق) بر او آشکار شد، گفت: «می‏دانم خدا بر هر کاری توانا است».
حديث شماره : 1472
1472 - ( الصادق عليه السلام ) " نعم آية صاحب الحمار ، أماته الله مأة عام ثم بعثه "
* حدیث شماره : 1472 ** علی بن خطاب از مؤذن مسجد الأحمر نقل کرده که گفت : از امام الصادق ( ع ) پرسیدم آیا در قرآن مانند ومثالی برای قائم ( ع ) وجود دارد ، فرمود : آری ، مثال صاحب حمار ( عزیر پیامبر ) که خداوند صد سال او را میراند وسپس وی را برانگخیت وزنده کرد .
مراجع شیعه :
مراجع سنی : 1472 - المصادر :* : غیبة الطوسی : ص 260 - محمد بن عبد الله بن جعفر الحمیری ، عن أبیه ، عن جعفر بن محمد الکوفی ، عن إسحاق بن محمد ، عن القاسم بن الربیع ، عن علی بن خطاب ، عن مؤذن مسجد الأحمر قال : سألت أبا عبد الله علیه السلام : هل فی کتاب الله مثل للقائم علیه السلام ؟ فقال : -* : الایقاظ من الهجعة : ص 185 ب 6 ح 41 - عن غیبة الطوسی ، وقال " أقول : المراد بالقائم هنا معناه یعنی من قام بالامر ویکون مخصوصا بمن عدى المهدی علیه السلام ویحتمل الحمل على المشابهة من بعض الوجوه ، فإن کلا منهما غاب مدة ثم ظهر وإن کان أحدهما مات والآخر لم یمت ، أو المراد بالموت أعم من المجازی والحقیقی ، فإن أحدهما مات والاخر مات ذکره لطول غیبته " .* : إثبات الهداة : ج 3 ص 513 ب 32 ف 12 ح 345 - عن غیبة الطوسی .* : البحار : ج 51 ص 224 ب 13 ف 13 - عن غیبة الطوسی .




وَ يُکَلِّمُ النّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ مِنَ الصّالِحينَ ﴿46﴾
و با مردم، در گاهواره و در حالت کهولت (و میانسال شدن) سخن خواهد گفت؛ و از شایستگان است.»
حديث شماره : 1476
1476 - ( ابن زيد ) " قد کلمهم عيسى في المهد وسيکلمهم إذا قتل الدجال وهو يومئذ کهل "
* حدیث شماره : 1476 ** ابن وهب گفت : از ابن زید شنیدم که می گفت : عیسی ( ع ) در گهواره با آنان سخن گفت وآنگاه که دجال را بقتل رساند نیز ، با آنان سخن خواهد گفت ، در حالیکه او مردی میان سال است .
مراجع شیعه :
مراجع سنی : 1476 - المصادر :* : تفسیر الطبری : ج 3 ص 188 - حدثنی یونس قال : أخبرنا ابن وهب قال سمعته یعنی ابن زید یقول فی قوله : -* : الدر المنثور : ج 2 ص 25 - عن الطبری .* : تصریح الکشمیری : ص 291 - عن الطبری

----------------------------------------

إِذْ قالَ اللّهُ يا عيسي إِنّي مُتَوَفِّيکَ وَ رافِعُکَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذينَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذينَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذينَ کَفَرُوا إِلي يَوْمِ الْقِيامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَيْنَکُمْ فيما کُنْتُمْ فيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿55﴾
(به یاد آورید) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود: «من تو را برمی‏گیرم و به سوی خود، بالا می‏برم و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک می‏سازم؛ و کسانی را که از تو پیروی کردند، تا روز رستاخیز، برتر از کسانی که کافر شدند، قرارمی‏دهم؛ سپس بازگشت شما به سوی من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داوری می‏کنم.
حديث شماره : 1477
1477 - ( کعب الأحبار ) " لما رأي عيسى بن مريم قلة من معه ، شکى إلى الله تعالى فقال الله : إني رافعک إلي ومتوفيک ( کذا ) وليس من رفعت عندي يموت وإني باعثک على الأعور الدجال فتقتله . ثم تعيش بعد ذلک أربعة وعشرين سنة ، ثم أتوفاک ميتة الحق "
* حدیث شماره : 1477 ** صفوان بن عمرو ، از مشایخ از کعب الاحبار نقل کرده وآنرا به پیامبر ( ص ) نسبت نداده است وگفته : هنگامی که عیسی بن مریم ، همراهان اندک خود را دید ، نزد خدای متعال شکوه نمود ، خداوند فرمود : من تو را نزد خود بالا می برم و تو را میمیرانم ، واینگونه نیست که هر کسی را نزدم بالا بردم ، بمیرد . بلکه تو را بر دجال یک چشم بر می انگیزم و تو او را بقتل می رسانی ، وپس از آن بیست وچهار سال زندگی خواهی کرد ، وسپس تو را می میرانم ، با مردنی حق .
مراجع شیعه :
مراجع سنی : 1477 - المصادر :* : ابن حماد : ص 163 - حدثنا نعیم ، ثنا بقیة بن الولید ، عن صفوان بن عمرو ، عن المشایخ ، عن کعب قال : - ولم یسنده إلى النبی صلى الله علیه وآله
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
إِنَّ أَوْلَي النّاسِ بِإِبْراهيمَ لَلَّذينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ اللّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنينَ ﴿68﴾
سزاوارترین مردم به ابراهیم، آنها هستند که از او پیروی کردند، و (در زمان و عصر او، به مکتب او وفادار بودند؛ همچنین) این پیامبر و کسانی که (به او) ایمان آورده‏اند (از همه سزاوارترند)؛ و خداوند، ولی و سرپرست مؤمنان است.
حديث شماره : 1478
1478 - ( الإمام الباقر عليه السلام ) " . . . . والله لکأني أنظر إليه وقد أسند ظهره إلى الحجر ، ثم ينشد الله حقه ثم يقول : يا أيها الناس من يحاجني في الله فأنا أولى الناس بالله ، ومن يحاجني في آدم فأنا أولى الناس بآدم ، يا أيها الناس من يحاجني في نوح فأنا أولى الناس بنوح ، يا أيها الناس من يحاجني في إبراهيم فأنا أولى الناس بإبراهيم "
* حدیث شماره : 1478 ** عبد الأعلی جبلی ( حلبی خ ل ) گفت ، که امام باقر ( ع ) فرمود : . . . بخدا سوگند ، گویی بدو [ قائم ] می نگرم که با پشت ، به هجر [ الاسود ] تکیه زده ، وآنگاه خدا را به حق خودش سوگند می دهد وسپس می گوید : ای مردم ، هر کس درباره خدا با من محاجه وبحث کند ، من سزاوارترین فرد به خدا هستم ، وهر کس در باره نسبت حضرت آدم ( ع ) با من محاجه نماید ، من سزاوارترین شخص به آدم ( ع ) هستم ، ای مردم ، هر کس درباره نسبت با نوح با من احتجاج کند ، من سزاوارترین مردم به نوح ( ع ) هستم ، ای مردم ، هر کس در باره ابراهیم ( ع ) با من احتجاج نماید ، من سزاوارترین فرد به ابراهیم ( ع ) میباشم . وقد تقدم مع مصادره فی البقرة - 148 .
مراجع شیعه :
مراجع سنی : 1478 - المصادر :* : العیاشی : ج 2 ص 56 ح 49 - عن عبد الأعلى الجبلی ( الحلبی خ ل ) قال : قال أبو جعفر علیه السلام : -


أَ فَغَيْرَ دينِ اللّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ طَوْعًا وَ کَرْهًا وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿83﴾
آیا آنها غیر از آیین خدا می‏طلبند؟! (آیین او همین اسلام است؛) و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسلیمند، و همه به سوی او بازگردانده می‏شوند.
حديث شماره : 1482
1482 - ( الإمام الصادق عليه السلام ) " وله أسلم من في السماوات والأرض طوعا وکرها . قال : إذا قام القائم عليه السلام لا يبقى أرض إلا نودي فيها بشهادة أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله "
* حدیث شماره : 1482 ** رفاعة بن موسی ، از امام صادق ( ع ) نقل کرده و گفت : از آن حضرت شنیدم در مورد آیه : " وله اسلم من فی السموات . . . " ( هر که در آسمانها وزمین است خواه وناخواه تسلیم او می شود ) فرمود : هنگامی که امام عصر بپاخیزد ، هیج سرزمینی باقی نمی ماند مگر اینکه در آن به یگانگی خدا ورسالت محمد ( ص ) گواهی داده می شود .
مراجع شیعه :
مراجع سنی : 1482 - المصادر :* : العیاشی : ج 1 ص 183 ح 81 - عن رفاعة بن موسى قال : سمعت أبا عبد الله علیه السلام یقول : -* : الصافی : ج 1 ص 353 - عن العیاشی ظاهرا .* : إثبات الهداة : ج 3 ص 549 ب 32 ف 28 ح 551 - عن العیاشی .* : المحجة : ص 50 - عن العیاشی .* : البرهان : ج 1 ص 296 ح 4 - عن العیاشی .* : البحار : ج 52 ص 340 ب 27 ح 89 - عن العیاشی .* : نور الثقلین : ج 1 ص 362 ح 229 - عن العیاشی .* : ینابیع المودة : ص 421 ب 71 - عن المحجة .* : منتخب الأثر : ص 293 ف 2 ب 35 ح 3 - عن ینابیع المودة


بَلي إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمينَ ﴿125﴾
آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هراز نفر از فرشتگان، که نشانه‏هایی با خود دارند، مدد خواهد داد!
حديث شماره : 1486
1486 - ( الإمام الباقر عليه السلام ) " إن الملائکة الذين نصروا محمدا صلى الله عليه وآله يوم بدر في الأرض ، ما صعدوا بعد ، ولا يصعدون حتى ينصروا صاحب هذا الامر ، وهم خمسة آلاف "
* حدیث شماره : 1486 ** ضریس بن عبد الملک ، از امام باقر ( ع ) روایت کرده که فرمود : فرشتگانی که حضرت محمد صلی الله علیه وآله را روز جنگ بدر در زمین یاری کردند ، از آن پس به آسمان بالا نرفتند ، ونمی روند تا اینکه صاحب الامر ( ع ) را یاری نمایند ، تعداد آن فرشتگان پنج هزار تن است "
مراجع شیعه :
مراجع سنی : 1486 - المصادر :* : العیاشی : ج 1 ص 197 ح 138 - عن ضریس بن عبد الملک ، عن أبی جعفر علیه السلام قال : -* : إثبات الهداة : ج 3 ص 549 ب 32 ف 28 ح 553 - عن العیاشی .* : البرهان : ج 1 ص 313 ح 5 - عن العیاشی .* : البحار : ج 19 ص 284 ب 10 ح 26 - عن العیاشی .* : نور الثقلین : ج 1 ص 388 ح 346 - عن العیاشی
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمّا يَعْلَمِ اللّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ يَعْلَمَ الصّابِرينَ ﴿142﴾
آیا چنین پنداشتید که (تنها با ادّعای ایمان) وارد بهشت خواهید شد، در حالی که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخصّ نساخته است؟!
حديث شماره : 1488
1488 - ( الإمام الصادق عليه السلام ) " والله لا يکون الذي تمدون إليه أعناقکم حتى تميزوا وتمحصوا ، ثم يذهب من کل عشرة شئ ، ولا يبقى منکم إلا الأندر ، ثم تلا هذه الآية : ( أم حسبتم أن تدخلوا الجنة ولما يعلم الله الذين جاهدوا منکم ويعلم الصابرين ) "
* حدیث شماره : 1488 ** أحمد بن محمد بن ابی نصر ، از امام رضا ، و آن بزرگوار از امام صادق ( ع ) روایت کرده که می فرماید : سوگند به خداوند ، آن رویدادی که به سوی آن گردن می کشید پدید نخواهد آمد تا از یکدیگر مشخص شوید ومورد امتحان وآزمایش قرار گیرید . سپس از هر ده نفر برخی از بین می روند وجز اندکی از شما باقی نمیماند ، آنگاه حضرت آیه زیر را تلاوت نمود که خداوند می فرماید : " آیا چنین پنداشته اید که تنها با ادعای ایمان وارد بهشت خواهید شد ، در حالی که خداوند هنوز مجاهدان از شما وصابران را مشخص نساخته است " ؟
مراجع شیعه :
مراجع سنی : 1488 - المصادر :* : قرب الاسناد : ص 162 - ( أحمد بن محمد بن عیسى ، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر ، عن الرضا علیه السلام ) وکان جعفر علیه السلام یقول : -* : البحار : ج 52 ص 113 ب 21 ح 25 - بعضه ، عن قرب الاسناد


-----------------------------------------------------


وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلي أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلي عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللّهَ شَيْئًا وَ سَيَجْزِي اللّهُ الشّاکِرينَ ﴿144﴾
محمد (ص) فقط فرستاده خداست؛ و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمی‏گردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟) و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضرری نمی‏زند؛ و خداوند بزودی شاکران (و استقامت‏کنندگان) را پاداش خواهد داد.
حديث شماره : 1489
1489 - ( الإمام الباقر عليه السلام ) " لا ، الموت موت ، والقتل قتل ، قال : فقلت له : ما أحد يقتل إلا مات ، قال فقال : يا زرارة قول الله أصدق من قولک قد فرق بينهما في القرآن قال : أفإن مات أو قتل ، وقال : ولئن متم أو قتلتم لإلى الله تحشرون ، ليس کما قلت يا زرارة ، الموت موت ، والقتل قتل ، وقد قال الله ( إن الله اشترى من المؤمنين أنفسهم وأموالهم بأن لهم الجنة ) الآية . قال : فقلت : إن الله يقول : ( کل نفس ذائقة الموت ) أفرأيت من قتل لم يذق الموت ؟ قال فقال : ليس من قتل بالسيف کمن مات على فراشه . إن من قتل لابد أن يرجع إلى الدنيا حتى يذوق الموت " ويأتي في التوبة - 111 .
* حدیث شماره : 1489 ** زراره درباره شخصی که اگر کشته شود آیا مرده بشمار می رود ، از امام باقر ( ع ) سئوال کرد ، حضرت فرمود : خیر ، مردن ، مردن است ، وکشته شدن ، کشته شدن . وی گفت : به آنحضرت عرض کردم : هیچکس کشته نشده ، مگر اینکه مرده بشمار میآید ، گفت ، حضرت فرمود : ای زراره ، گفته خدای متعال از گفته تو برتر است و او در قرآن میان مرگ ، و کشته شدن ، تفاوت قائل شده است ، آنجا که فرمود : " أفان مات او قتل " وفرمود : " ولئن متم او قتلتم لالی الله تحشرون " ای زراره اینگونه که شما می گویی نیست ، مردن ، مردن است ، وکشته شدن ، کشته شدن ، وخدای سبحان فرمود : " ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم واموالهم بان لهم الجنة " او گفت : به آن حضرت عرض کردم : خداوند می فرماید : " کل نفس ذائقة الموت " آیا به نظر شما کسی که کشته شود ، شربت مرگ را بخشیده ؟ او گفت : حضرت فرمود : کسی که با شمشیر کشته شود [ شهداء ] مانند کسی که در رختخواب بمیرد ، نیست * کسی که کشته می شود ، حتما " بدنیا بر می گردد تا مردن ومرگ را بچشد .
مراجع شیعه :
مراجع سنی : 1489 - المصادر :* : العیاشی : ج 2 ص 112 ح 139 - عن زرارة قال : کرهت أن أسأل أبا جعفر علیه السلام فی الرجعة ، فأقبلت مسألة لطیفة أبلغ فیها حاجتی ، فقلت : جعلت فداک أخبرنی عمن قتل مات ، قال : -وفی : ج 1 ص 202 ح 160 - کما فی روایته الأولى بتفاوت ونقص بعض ألفاظه ، مرسلا عن زرارة : -* : مختصر بصائر الدرجات : ص 19 - وعنه " أحمد بن محمد بن عیسى " ومحمد بن الحسین بن أبی الخطاب ، وعبد الله بن محمد بن عیسى ، عن الحسن بن محبوب ، عن علی بن رئاب عن زرارة قال : - کما فی روایة العیاشی الثانیة .* : الصافی : ج 1 ص 387 - بعضه ، عن العیاشی .* : الایقاظ من الهجعة : ص 273 ب 9 ح 80 - عن مختصر بصائر الدرجات ، وقال " ورواه العیاشی فی تفسیره على نقل عنه ، عن زرارة ، مثله " .* : البرهان : ج 1 ص 322 ح 3 - کما فی مختصر بصائر الدرجات ، عن سعد بن عبد الله : -وفیها : ح 5 - عن العیاشی .وفی : ج 2 ص 166 ح 5 - کما فی مختصر بصائر الدرجات بتفاوت یسیر عن سعد بن عبد الله .وفیها : ح 8 - عن العیاشی .* : البحار : ج 53 ص 65 ب 29 ح 58 - عن مختصر بصائر الدرجات ، والعیاشی بتفاوت یسیر .* : نور الثقلین : ج 1 ص 417 ح 464 - عن العیاشی
----------------------------------------------------------------------


يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿200﴾
ای کسانی که ایمان آورده‏اید! (در برابر مشکلات و هوسها،) استقامت کنید! و در برابر دشمنان (نیز)، پایدار باشید و از مرزهای خود، مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید!
حديث شماره : 1491
1491 - ( الإمام الصادق عليه السلام ) " إذا لا يعبد الله يا أبا يوسف ، لا تخلو الأرض من عالم منا ، ظاهر يفزع الناس إليه في حلالهم وحرامهم ، وإن ذلک لمبين في کتاب الله قال الله : يا أيها الذين آمنوا اصبروا - على دينکم - وصابروا - عدوکم فمن يخالفکم - ورابطوا - إمامکم - واتقوا الله - فيما أمرکم به وافترض عليکم "
* حدیث شماره : 1491 ** یعقوب بن سراج می گوید به امام صادق ( ع ) عرض کردم ، آیا زمین روزی بدون عالمی از شما که مردم بدو مراجعه کنند باقی می ماند ؟ حضرت به من فرمود : ای ابو یوسف ، اگر اینگونه باشد ، خداوند پرستیده نمی شود ، زمین ، از وجود عالم وفرد آگاهی از ما تهی نمی ماند ، آشکار است ومردم در حلال وحرام خود بدو مراجعه میکنند ، واین معنا در قرآن بیان شده است ، خدای سبحان فرمود : یا ایها الذین آمنوا اصبروا - صبر و بردباری در دین داشته باشید ، وصابروا - در برابر دشمنان ومخالفین خود شکیبایی کنید ، ورابطوا - آماده ء یاری امامتان باشید و در آنچه خدا به شما فرمان داده وبر شما واجب گردانده است از او بترسید .
مراجع شیعه :
مراجع سنی : 1491 - المصادر :* : العیاشی : ج 1 ص 212 ح 181 - عن یعقوب السراج قال : قلت لأبی عبد الله علیه السلام : تبقى الأرض یوما بغیر عالم منکم یفزع الناس إلیه ؟ قال : فقال لی :* : إثبات الهداة : ج 1 ص 136 ب 6 ف 21 ح 260 - عن العیاشی بتفاوت یسیر .* : البرهان : ج 1 ص 335 ح 12 - عن العیاشی .* : البحار : ج 24 ص 217 ب 57 ح 10 - عن العیاشی ، بتفاوت یسیر


يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي اْلأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَي اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ اْلآخِرِ ذلِکَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً ﴿59﴾
ای کسانی که ایمان آورده‏اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
حديث شماره : 1493
1493 - ( النبي صلى الله عليه وآله ) " . . . يا أخي لست أتخوف عليک النسيان ولا الجهل وقد أخبرني الله أنه قد استجاب لي فيک وفي شرکائک الذين يکونون من بعدک ، قلت يا نبي الله ومن شرکائي ؟ قال : الذين قرنهم الله بنفسه وبي معه ، الذين قال في حقهم : ( يا أيها الذين آمنوا أطيعوا الله وأطيعوا الرسول وأولي الامر منکم فإن تنازعتم في شئ فردوه إلى الله وإلى الرسول ) . قلت : يا نبي الله ومن هم ( . . . . ) الأوصياء إلى أن يردوا علي حوضي ، کلهم هاد مهتد لا يضرهم کيد من کادهم ولا خذلان من خذلهم ، هم مع القرآن والقرآن معهم ، لا يفارقونه ولا يفارقهم ، بهم ينصر الله أمتي وبهم يمطرون ويدفع عنهم بمستجاب دعوتهم ، فقلت يا رسول الله سمهم لي : فقال ابني هذا - ووضع يده على رأس الحسن ، ثم ابني هذا - ووضع يده على رأس . الحسين ، ثم ابن ابني هذا - ووضع يده على رأس الحسين ، ثم ابن له على اسمي ، اسمه محمد ، باقر علمي ، وخازن وحي الله ، وسيولد علي في حياتک يا أخي فأقرئه مني السلام ثم أقبل على الحسين فقال سيولد لک محمد بن علي في حياتک فأقرئه مني السلام ، ثم تکملة الاثني عشر إماما من ولدک يا أخي . فقلت يا نبي الله سمهم لي ، فسماهم لي رجلا رجلا منهم . والله يا بني هلال ( منهم ) مهدي هذه الأمة الذي يملأ الأرض قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا ، والله إني لأعرف جميع من يبايعه بين الرکن والمقام وأعرف أسماء الجميع وقبائلهم "ملاحظة : " لا يتوهم أن المقصود اثنى عشر من ذرية الحسين عليهم السلام ، فأمير المؤمنين والحسن عليهما السلام داخلان بقوله صلى الله عليه وآله " فيک وفي شرکائک " کما ينبغي الالتفات إلى قوله " تکملة اثني عشر إماما " أي تکملة أمير المؤمنين والحسن والحسين عليهم السلام " .
* حدیث شماره : 1493 ** سلیم ، از امیر المؤمنین وآن بزرگوار از پیامبر ( ص ) روایت کرده که حضرت فرمود : " . . . . ای برادر ، نسبت به فراموشی وجهل بر تو بیمناک نیستم خداوند به من خبر داده که دعای مرا در حق تو وشرکایت که پس از تو می آیند ، مستجاب گردانده است ، عرض کردم : ای رسول خدا ( ص ) شرکاء من کیستند ؟ فرمود : کسانی که خداوند آنها به نام خودش ومن با او مقرون گردانده است ، آنانکه در حقشان فرمود : " یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله واطیعوا الرسول ، واولی الامر منکم فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله والرسول " عرض کردم ای پیامبر خدا ( ص ) آنها کیانند ( . . . ) اوصیاء ، تا اینکه کنار در حوض بر من وارد گردند ، همه آنان راهنما وهدایت شده اند حیلهء ، حیله گران وخواری خوارکنندگان به آنان آسیبی نمی رساند ، آنان با قرآن وقرآن با آنها است واز یکدیگر جدایی ناپذیرند ، بواسطهء آنان ، خداوند امت مرا یاری کرده وباران رحمتش را بر آنان فرومی فرستد ، وبا دعاهای مستجاب آنها ، بلایا را از آنان دور می کند ، عرض کردم : ای رسول خدا ( ص ) آنها را برایم نام ببر ، فرمود : این پسرم ، ودست مبارکش را بر سر حسن ( ع ) گذاشت وبعد این پسرم ، ودستش را به سر حسین ( ع ) گذاشت ، وسپس فرزند این پسرم ، ودست خود را بر سر حسین گذاشت ، وسپس سر او که هم نام من است ، نام او محمد بوده وشکافنده علم من وگنجینهء وحی خداست ، ای برادر ، علی در زمان حیات تو متولد می شود سلام مرا به او برسان ، وسپس رو به حسین ( ع ) کرد وفرمود : محمد بن علی در زمان حیات تو متولد می شود سلام مرا به او برسان وسپس بقیهء دوازده امام از فرزندان تو ای برادر ، عرض کردم ای رسول خدا آنها را برایم نام ببر آنحضرت آنها را یکی پس از دیگری برایم نام برد بخدا سوگند : ای بنی هلال مهدی این امت که زمین را پس از آنکه از ظلم وستم پر شده است ، آکنده از عدل وداد می گرداند ( از آنها است ) بخدا سوگند : من همهء کسانی را که بین رکن ومقام با او بیعت می کنند می شناسم ، ونام همگی آنها وقبایل آنان را می دانم " .
مراجع شیعه :
مراجع سنی : 1493 - المصادر :* : سلیم بن قیس : ص 103 والمتن فی ص 106 - أبان ، عن سلیم ، قال : قلت : یا أمیر المؤمنین إنی سمعت من سلمان والمقداد وأبی ذر شیئا من تفسیر القرآن ومن الروایة عن النبی صلى الله علیه وآله ثم سمعت منک تصدیق ما سمعت منهم ، ورأیت فی أیدی الناس أشیاء کثیرة من تفسیر القرآن ومن الأحادیث عن النبی صلى الله علیه وآله تخالف الذی سمعته منکم وأنتم تزعمون أن ذلک باطل أفترى یکذبون على رسول الله صلى الله علیه وآله معتدین ، ویفسرون القرآن برأیهم ، قال فأقبل علی علیه السلام فقال لی : یا سلیم ، قد سألت فافهم الجواب ، إن فی أیدی الناس حقا وباطلا وصدقا وکذبا وناسخا ومنسوخا وخاصا وعاما ومحکما ومتشابها وحفظا ووهما ، وقد کذب على رسول الله صلى الله علیه وآله على عهده . . . إلى أن قال : فقلت له ذات یوم یا نبی الله إنک منذ یوم دعوت الله لی بما دعوت لم أنس شیئا مما علمتنی فلم تملیه علی وتأمرنی بکتابته ، أتتخوف علی النسیان فقال : -* : العیاشی : ج 1 ص 14 ح 2 وص 253 ح 177 عن سلیم بن قیس ، بتفاوت .* : النعمانی : ص 81 ب 4 ح 10 - وبهذا الاسناد ( ما رواه أحمد بن محمد بن سعید بن عقدة ، ومحمد بن همام بن سهیل ، وعبد العزیز ، وعبد الواحد ابنا عبد الله بن یونس الموصلی - عن رجالهم - عن عبد الرزاق ، عن معمر ، عن أبان ، کما فی سلیم ، بتفاوت .* : کمال الدین : ج 1 ص 284 ب 24 ح 37 - کما فی سلیم بتفاوت یسیر ، وحذف بعض ألفاظه - حدثنا المظفر بن جعفر بن المظفر العلوی السمرقندی رضی الله عنه قال : حدثنا جعفر بن محمد بن مسعود ، عن أبیه قال : حدثنا محمد بن نصر ، عن الحسن بن موسى الخشاب قال : حدثنا الحکم بن بهلول الأنصاری ، عن إسماعیل بن همام ، عن عمران بن قرة ، عن أبی محمد المدنی ، عن ابن أذینة ، عن أبان بن أبی عیاش : -* : الصافی : ج 1 ص 19 - عن العیاشی وکمال الدین .* : إثبات الهداة : ج 1 ص 512 ب 9 ف 240 - عن کمال الدین .وفی : ص 627 ب 9 ف 38 ح 703 - عن العیاشی .وفی : ص 664 ب 9 ف 71 ح 856 - عن سلیم .* : البرهان : ج 1 ص 16 ح 14 وص 386 ح 27 - عن العیاشی .* : حلیة الأبرار : ج 2 ص 83 ب 2 - عن النعمانی بتفاوت یسیر .* : البحار : ج 36 ص 256 ب 41 ح 75 - عن کمال الدین ، بتفاوت یسیر .وفی : ص 275 ح 96 - عن النعمانی .وفی : ج 92 ص 98 ب 8 ح 69 عن کمال الدین والعیاشی .* : العوالم : ج 15 الجزء 3 ص 203 ح 184 - عن کمال الدین .وفی : ص 205 ح 187 - عن سلیم ، والنعمانی .* : نور الثقلین : ج 1 ص 504 ح 346 - عن کمال الدین ، بتفاوت یسیر .* : منتخب الأثر : ص 34 ف 1 ب 1 ح 57 - عن کمال الدین
----------------------------------------------
 

majidhosseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی زیاده..حس خوندنش نیست..فقط میدونم یکی پیشبینی کرده بود جمهوری اسلامی هم زوال داره...تا ببینیم چی پیش اید
 

*Essi*

اخراجی موقت
من از رای غزل 99 خیلی خوشم اومد.
چون به همه گزینه ها رای داده!!!
به این میگن تجمع و وحدت نظر در یک مغز.:gol:
 

*Essi*

اخراجی موقت
یک خواهش از همه دوستان و مخصوصا jovhar گرامی::gol:

گذاشتن مطلب بیش از ده خط،به کسی مجال خواندن نمیدهد.

اگر چکیده و خلاصه منظور اصلی بیان شود فوق العاده است.

متاسفان به خاطر طولانی بودن مطالب،بنده فرصت خواندن نداشتم،پس نظر نمیدهم.
 

esmaeili60

عضو جدید
کاربر ممتاز
يه سري مطلب هست لطفا مطالعه كنيد تا مطمئن شويد(تا حد زيادي)

پیشگویی زیر، یکی از پیشگویی های معروف نوستراداموس می باشد که طرفداران نوستراداموس، آن را به واقعه ی ساختگی 11 سپتامبر ارتباط می دهند:(278)

آسمان در مدار 45 درجه برافروخته ميشود
آتش به شهر بزرگ نوين ميرسد
در يك آن . زبانه هاي هراس انگيز آتش همه جا گسترده مي شود
و اين هنگامي است كه مي خواهدند نورمن ها را بيازمايند.

سانتوري 6 - قطعه ي 97


این قطعه از پیشگویی های نوستراداموس، سر و صدای زیادی به پا کرده است و عده ی زیادی از نویسندگان، آن را از شاهکارهای نوستراداموس دانسته و ادعا می کنند که این قطعه کاملاً با حادثه ی 11 سپتامبر ارتباط دارد و نوستراداموس توانسته است این واقعه را پیشگویی کند. این افراد می گویند که نوستراداموس توانسته است مدار محل وقوع حادثه (مدار شهر نیویورک) را نیز حدس بزند! متاسفانه در مقالات فارسی نیز سهواً این سخن نادرست به چشم می خورد.(279)

اما باید بگوییم که مطالب گفته شده، کاملاً غلط می باشد. در رد ادعای بالا، می توان به نکات زیر اشاره کرد:

(aاولین نکته ی مهمی که می توان به آن اشاره کرد، این است که مدار 45 درجه به هیچ عنوان مدار شهر نیویورک نیست، بلکه مدار شهر نیویورک در حدود 41 درجه است. بنابراین مدار نامبرده در سانتوری نوستراداموس، به هیچ عنوان با مدار شهر نیویورک مطابقت ندارد.


البته دستگاه شیطانی فراماسونری که از پیشگویی های نوستراداموس در جهت منافع خویش بهره برداری می کند، بر آن شد تا این اشتباه واضح را به نحوی توجیه کند؛ بدین ترتیب که بعد از مشخص شدن اشتباه مذکور، حامیان پیشگویی های نوستراداموس اعلام کردند که منظور از (45) درجه در سانتوری نوستراداموس، 40 و 0.05 (40.05) درجه و یا 40 و 0.5 (40.5) می باشد و این عدد نیز تقریباً مختصات نیویورک است!(280) عده ای دیگر نیز اعلام کردند که منظور نوستراداموس از (45) درجه، منطقه ای بین (40) و (45) درجه بوده است!(281) همان طور که ملاحظه می فرمایید، این توجیهات کاملاً غیر منطقی بوده و به راحتی رد می شوند. بعضی از دلایل رد این توجیهات عبارتند از:

1) نیویورک یک شهر بزرگ است و مختصات یک شهر بزرگ به هیچ عنوان درمحدوده ی صدم (0.01) و دهم (0.1) نمی گنجد؛ زیرا این شهرها محدوده ی وسیعی دارند. برای مثال، محدوده ی شهر نیویورک بین (40.48) درجه تا (40.88) درجه ی شمالی عرض جغرافیایی واقع شده است و محدوده ی این شهر در مقیاس صدم، فقط یک نقطه نیست. نکته ی جالب تر این که، حتی محل ساختمان سازمان تجارت جهانی در نیویورک (که در حادثه ی 11 سپتامبر ویران شد) نیز در مدار (40.70) درجه ی شمالی قرار دارد و با اعداد (40.5) درجه و (40.05) درجه مطابقت ندارد. بدین ترتیب ادعای کسانی که می گویند منظور از (45) درجه در سانتوری نوستراداموس، 40 و 0.05 (40.05) درجه و یا 40 و 0.5 (40.5) می باشد، غلط است؛ چرا که محدوده ی شهر ها (به خصوص شهر های بزرگی همچون نیویورک)، در مقیاس صدم (0.01) و دهم (0.1) درجه نمی گنجد.

2) در پیشگویی های نوستراداموس، مدار شهرهای دیگری نیز ذکر شده اند که هیچکدام از آن ها اعداد اعشاری ندارند. بنابراین در اینجا نیز انتظار نمی رود که درجه ی ذکر شده برای « شهر جدید »، عددی اعشاری باشد. بدین ترتیب ادعای کسانی که می گویند منظور از (45) درجه در سانتوری نوستراداموس، 40 و 0.05 (40.05) درجه و یا 40 و 0.5 (40.5) می باشد، غلط است.

3) نحوه ی ذکر عدد (45) در این قطعه ی سانتوری مذکور، به قدری واضح است که جای هیچ شک و شبهه ای باقی نمی گذارد و به هیچ عنوان عدد یاد شده، عدد (40.05) یا (40.5) را به ذهن متبادر نمی سازد.(282) از سوی دیگر نحوه ی بیان عدد (45) در این سانتوری به قدری گویا است که هیچ گاه نمی توان از آن، عبارت منطقه ای بین مدار (40) و (45) درجه را استنباط کرد. بدین ترتیب، هم ادعای کسانی که می گویند منظور از (45) درجه در سانتوری نوستراداموس، 40 و 0.05 (40.05) درجه و یا 40 و 0.5 (40.5) می باشد، و هم ادعای افرادی که می گویند منظور نوستراداموس از (45) درجه، منطقه ای بین (40) و (45) درجه است، اشتباه می باشد.


ذکر یک نکته: ذکر این نکته حائز اهمیت است که اختلاف بین (41) درجه و (45) درجه ی عرض جغرافیایی کم نیست و در حدود 480 کیلومتر می باشد. بدین ترتیب نمی توان شهر جدید ذکر شده در قطعه ی 97 سانتوری 6 نوستراداموس را که در مدار (45) درجه واقع شده است، همان شهر نیویورک دانست؛ زیرا نیویورک که در مدار 41 درجه واقع شده است، حدود 480 کیلومتر با مدار (45) درجه فاصله دارد.


b) مطلب مهم دیگری که نشان می دهد قطعه ی 97 سانتوری 6 نوستراداموس شباهتی به واقعه ی 11 سپتامبر ندارد، این است که شهر جدیدی که نوستراداموس از آن نام می برد، نیویورک نیست؛ بلکه احتمالاً منظور او از « شهر جدید » یا « شهر نوین »، شهر (Villeneuve-sur-Lot) در فرانسه و یا شهر (Villanova d'Asti) در ایتالیا می باشد. زیرا شهر (Villeneuve-sur-Lot) در مدار (44.5) درجه، و شهر (Villanova d'Asti) دقیقاً در مدار (45) درجه واقع شده است.(283) البته شهر های مذکور به نسبت شهر های کوچکی هستند و می توان آن ها را در محدوده ی کوچکی از عرض جغرافیایی جای داد و مانند نیویورک محدوده ی وسیعی ندارند. به همین دلیل است که در مورد آن ها محدوده ی وسیعی از عرض جغرافیایی را ذکر نکردیم. نکته ی مهم این که این شهر ها در زمان نوستراداموس نیز وجود داشتند و با محل زندگی وی که کشور فرانسه بوده است، فاصله ی چندانی نداشتند. بنابراین احتمالاً منظور نوستراداموس از شهر جدید، یکی از این دو شهر بوده است.

همچنین بسیار جالب است که بدانیم عبارت (Ville neuve) در زبان فرانسوی به معنای شهر جدید، و (Villa nova) نیز به همین معنا می باشد که این مطلب نیز احتمال اشاره ی نوستراداموس به این دو شهر را بالا می برد.(284)


) سومین نکته ای که ارتباط قطعه ی 97 سانتوری 6 را با واقعه ی 11 سپتامبر رد می کند، این است که در این قطعه ی نوستراداموس، گفته شده که « آتش به شهر جدید نزدیک می شود »، اما در واقعه ی 11 سپتامبر، آتش به برج های دوقلو نزدیک نشد، بلکه دو هواپیما به برج های مذکور نزدیک شدند و باعث آتش گرفتن برج ها شدند. این مطلب نیز، تاییدی بر عدم ارتباط این قطعه ی سانتوری مذکور با پیشگویی های نوستراداموس است.

بدین ترتیب همان طور که دیدیم، حادثه ی ساختگی و دروغین 11 سپتامبر به هیچ عنوان قابل انطباق با پیشگویی نوستراداموس نیست. در واقع این تعبیر و تفسیر غلط از (سانتوری 6 – قطعه ی 97) به صورت عمدی ارایه شده و هدف از ترویج آن در کتب و سایت های مختلف، این است که نوستراداموس را پیشگوی بزرگی معرفی کنند و از این حربه بهره گیرند تا بقیه ی پیشگویی های نوستراداموس را که در آن ها مسلمانان به عنوان انسان های جنگ طلب و خونخوار معرفی گردیده اند، واقعی جلوه دهند.
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از رای غزل 99 خیلی خوشم اومد.
چون به همه گزینه ها رای داده!!!
به این میگن تجمع و وحدت نظر در یک مغز.:gol:
حتما یه چی میدونه که به همه رای داده
یا شایدم یه چی می خواد بگه!!!

یک خواهش از همه دوستان و مخصوصا jovhar گرامی::gol:

گذاشتن مطلب بیش از ده خط،به کسی مجال خواندن نمیدهد.

اگر چکیده و خلاصه منظور اصلی بیان شود فوق العاده است.

متاسفان به خاطر طولانی بودن مطالب،بنده فرصت خواندن نداشتم،پس نظر نمیدهم.

این مطالب چون همش کپی پیست بود مجبورم همش رو بزارم
البته خیلی بیش از اینها هست که تعداد کمیش رو آوردم

هرچی از خودم بنویسم کمتر از 7تا 8 خط بیشتر سعی میکنم نشه

شما فقط متن هر آیه رو بخون تا فرصت کنی ( اگه خواستی باقی مطالبش رو هم)
 

frooh

عضو جدید
... آسمان، در چهل و پنج درجه (مختصات جغرافيايى نيويورك؟!) خواهد سوخت، آتش به شهر جديد (New City)، نزديك مى‏شود.1
جالب‏ترين نكته در مورد پيشگوئيهاى نوسترآداموس آن است كه وى به ندرت نام كشورى را به صراحت و آشكارا ذكر مى‏كند، حال آنكه در مورد ايران (Parsia) به صراحت عنوان مى‏كند كه ايران، جهان را تسخير خواهد كرد. ايران از طريق آناتولى، فرانسه و ايتاليا را فتح خواهد كرد و بالاخره ايران باعث وقوع جنگ جهانى سوم خواهد شد.2 بنابراين، در گام نخست بايستى نوسترآداموس را بيشتر و بهتر بشناسيم و راز و رمز تأثيرگذارى وى بر تمدن غربى را از اين طريق دريابيم.
ميشل دونوسترادام (Michel De Nostradame) كه بيشتر با نام لاتين خود؛ يعنى نوسترآداموس (Nostr Adamus) شناخته شده است؛ در روز چهاردهم دسامبر سال 1503 م. در ناحيه سن رمى فرانسه متولد شد.
خانواده وى از شجره پزشكى يهودى و ايتاليايى الاصل بود. پدر بزرگ وى در شكل‏گيرى و تربيت نوسترآداموس نقش اساسى داشته و آموزه‏هاى اشراقى مكتب كاباليست‏ها را مستقيماً به وى تعليم داده است. نوسترآداموس در سن 22 سالگى از دانشگاه بسيار معتبر آن روزگار فرانسه؛ يعنى مون‏پليه در رشته پزشكى فارغ‏التحصيل شد و براى نجات بيماران از بيمارى مرگ سياه يا طاعون، بلافاصله مشغول به كار شد. شاوينى، پيرو و مفسر معروف نوسترآداموس مى‏نويسد كه وى سه سال تمام بر روى نخستين اشعار وحى‏آميز خود كه از آينده و رويدادهاى آن خبر مى‏آورد كاركرد و در سال 1555م. دفترى را - كه در بر گيرنده بيش از سيصد پيشگويى شعرگونه بود - به پسرش سزار هديه كرد. سپس در سالهاى بعد مجموعه كاملى از شعرواره‏هاى نوسترآداموس در 1000 قطعه؛ يعنى 10 سانتورى كه هر سانتورى مشتمل بر 100 قطعه بود، را منتشر شد. نوسترآداموس بر خلاف شايعات واهى و عبثى كه پيرامون شيطان‏پرستى و خداستيزى به وى نسبت داده‏اند، فردى عميقاً مؤمن و پاى‏بند به مذهب كاتوليك به بود و در نامه‏اى به پسرش صريحاً متذكر مى‏شود كه:
... و از زمانى كه اراده ذات خداوند متعال بر اين قرار گرفته كه تو فقط در نور طبيعى و در اين نقطه زمين به دنيا بيايى... از آنجايى كه برايم ممكن نيست نوشته‏اى را به صورت رسمى و كامل برايت به ارث بگذارم؛ چون بر اثر بى‏عدالتى و گذشت زمان نابود خواهد شد...؛ چون كه همه چيز تحت اختيار و سلطه قادر متعال و خداوند يكتا قرار دارد.
در واقع او با اين عبارات، صريحاً اشاره به عدم اصالت ادبيات رمزى علم اخترشناسى و طالع‏بينى نموده است و همه اراده‏ها را موكول به خواست و اراده خداوند متعال مى‏نمايد.

بررسى پيشگوئيهاى نوسترآداموس درباره جهانى شدن انقلاب اسلامى ايران
شاهزاده عرب، مريخ، خورشيد، ناهيد، شير، حكومت كليسا را از طريق دريا از پاى در خواهد آورد، از جانب ايران (پرشيا) بيش از يك ميليون پرهيزگار به بيزانس و مصر، به سوى شمال هجوم خواهند آورد.3
از كشور عربى خوشبخت (در منطقه غنى و ثروتمند اعراب) شخصى قدرتمند و مسلط بر شريعت [حضرت] محمد(ص) زاده خواهد شد، اسپانيا را به دردسر انداخته و بر گرانادا (غرناطه) مستولى مى‏شود. از طريق دريا بر مردم نيكوزيا ظفر خواهد يافت.4
مرد مشرقى از محل استقرار خويش خارج خواهد شد، براى ديدار فرانسه از كوه آپونين خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برف‏ها، درياها و كوهها گذر خواهد كرد و همگان را با عصايش مضروب خواهد كرد...5
ادبيات رمزآلود، واژه‏اى است كه به بهترين نحو مى‏تواند عمق معانى شعرواره‏هاى نوسترآداموس را بيان كند؛ چرا كه طبق نظر اغلب مفسران معروف نوسترآداموس؛ يعنى اريكاچيتهام، گى بوحك و ژان شارل دو فن برون، حداقل وقايع ذيل را مى‏توان بدون هيچ شك و ترديدى از ميان شعرواره‏هاى رمز آلود نوسترآداموس بر شمرد:
آتش‏سوزى بزرگ لندن در سال 1666م. اعدام چارلز اول، روى كارآمدن حكومت مذهبى كرامول در انگلستان، وقوع انقلاب فرانسه، انقلاب روسيه، رويارويى استالين و تروتسكى پس از مرگ لنين، اضمحلال رژيم شوروى، اعدام لويى شانزدهم و مارى آنتوانت، به قدرت رسيدن ناپلئون و انتخاب لقب امپراتور توسط وى، به قدرت رسيدن هيتلر و رژيم نازى، به قدرت رسيدن موسولينى در ايتاليا و ژنرال فرانكو در اسپانيا، ترور كندى، سقوط شاه ايران و وقوع انقلاب اسلامى در ايران، رهبرى امام خمينى(ره) از فرانسه - او دقيقاً عنوان مى‏كند كه رهبر ايران از فرانسه باعث سقوط شاه ايران مى‏شود - ، وقوع حادثه يازدهم سپتامبر و آتشى كه در برجهاى دوقلوى شهر جديد (نيويورك) ايجاد مى‏شود و بسيارى از حوادث تاريخى ديگر از سالهاى 1555 ميلادى به بعد كه حدوداً 450 سال را دربر مى‏گيرد.
دو محاصره،
در گرمايى سوزان، انجام مى‏گيرد.
آن مرد،
از فشار تشنگى،
به خاطر دو فنجان مملو از آب،
كشته مى‏شود.
دژ نظامى، مملو مى‏شود،
و يك آرمانگراى كهنسال [امام خمينى (ره)]
نشانه‏هاى نيرا (سرزمين ايران) را
به اهالى ژنو [سازمان ملل متحد]
نشان خواهد داد.6
رهبر پاريس،
اسپانياى بزرگ را اشغال مى‏كند،
كشتيهاى جنگى
در برابر مسلمانان [محمدى‏ها] كه از پارتيا [ناحيه‏اى در ايران] و مديا [ناحيه‏اى در ايران] برخاسته‏اند، مى‏ايستند. آن مرد، سيكلاد [اروپا] را تاراج مى‏كند، و آنگاه انتظارى بزرگ در بندر يونان حكمفرما مى‏شود.
در مجموع نوسترآداموس به اين موضوع به صراحت اشاره مى‏كند كه ايران (پارت، نيرا، پرشيا، مديا) با كمك مسلمانان سراسر جهان، از جمله كشورهاى عربى و مخصوصاً سوريه، عربستان سعودى و ليبى حكومت مقتدرى را تشكيل مى‏دهند و پس از جنگى مذهبى كه هسته آن از لبنان شروع مى‏شود و عمدتاً بر عليه اسرائيل است، جهان را به تسخير خود درمى‏آورند و سپس جنگى جهانى و عظيم رخ خواهد داد و جهان نابود خواهد شد.7
در هنگامه دميدن خورشيد،

فکر میک نم نوستراداموس شما یکی دیگه بوده یا شایدم کتابی که به نام اون خوندید نوشته کس دیگری بوده. نوستراداموس از ایران نام برده در اونجا که از ایمان بزرگ ( منسوب به امام خمینی) یاد می کنه و انقلاب ایران رو پیش بینی می کنه اما به صراحت شروع جنگ جخانی سوم رو به اما زمان و از عریستان نسبت داده که با پیش بینی های امده در مذهب شیعه هم مطابقت داره. درضمن نکته جالب اینه که نوستراداموس جایی که داره از پیروان سومین ضده مسیح(امام عصر) سخن می گه اشاره کرده که از پرسیا(ایران) تنها 1 میلیون نفر به کمکش می رن. با توجه به جمعیت ادعای دین داشته ایران این رقم خیلی جالبه و جای تفکر داره. شما یا خودتون یا نویسنده اون کتاب خیالی خیلی دلش می خواد بدون دلیل ایران رو در قضیه جنگ شوم مهم جلوه بده. درحالیکه نوسترادواموس کشور مطیع سومین ضد مسیح رو چین عنوان کرده نه ایران.
 

frooh

عضو جدید
به نظرم هدف اصلی از باب شدن کتاب نسترآداموس اینست که ثابت کنند ایرانی ها و مسلمانان برای دنیا خطر دارند و دو بیتی های ایشون بیشتر جنبه هشدار داره تا اطلاع رسانی که البته بحث های متفاوتی پیرامون اشعارش وجود داره.

این برای ما به ظاهر بد نیست که در اشعارش از ما به عنوان کسی که غالب میشه بیان میکنه اما آیا برای یه فرانسوی که در اشعار نسترآداموس توسط ایرانی ها نابود میشن هم ظاهر و باطن خوبی داره؟

نوستراداموس کلا 1000 پیش گویی داشته که 500 تا از اونها تا حالا به حقیقت پیوسته. مهمترین پیش گویی اون هم ظهور هیتلر هست که از اون به نام هیسلر نام می بره. اما باز هم تکرار میکنم این اشعاری که دوستمون نوشته حرفهای نوستراداموس نیست. یهتر کتاب لاتین اون رو بخونید تا ترجمه های ادمهایی که نیتهای خاص دارند.
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکر میک نم نوستراداموس شما یکی دیگه بوده یا شایدم کتابی که به نام اون خوندید نوشته کس دیگری بوده. نوستراداموس از ایران نام برده در اونجا که از ایمان بزرگ ( منسوب به امام خمینی) یاد می کنه و انقلاب ایران رو پیش بینی می کنه اما به صراحت شروع جنگ جخانی سوم رو به اما زمان و از عریستان نسبت داده که با پیش بینی های امده در مذهب شیعه هم مطابقت داره. درضمن نکته جالب اینه که نوستراداموس جایی که داره از پیروان سومین ضده مسیح(امام عصر) سخن می گه اشاره کرده که از پرسیا(ایران) تنها 1 میلیون نفر به کمکش می رن. با توجه به جمعیت ادعای دین داشته ایران این رقم خیلی جالبه و جای تفکر داره. شما یا خودتون یا نویسنده اون کتاب خیالی خیلی دلش می خواد بدون دلیل ایران رو در قضیه جنگ شوم مهم جلوه بده. درحالیکه نوسترادواموس کشور مطیع سومین ضد مسیح رو چین عنوان کرده نه ایران.


هیچ وقت یادم نمیاد گفته باشم اینها رو قبول دارم.
من فقط این رو برا استارت کار گذاشتم و ادامه کار اینجاییم.
 

frooh

عضو جدید
هیچ وقت یادم نمیاد گفته باشم اینها رو قبول دارم.
من فقط این رو برا استارت کار گذاشتم و ادامه کار اینجاییم.

کلا کار جالبی نیست وقتی از درستی مطلبی اطلاع نداریم. کپی کنیم و به اطلاع دبگران برسونیم و ترویجش بدیم. اینطور فکر نمی کنید؟
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلا کار جالبی نیست وقتی از درستی مطلبی اطلاع نداریم. کپی کنیم و به اطلاع دبگران برسونیم و ترویجش بدیم. اینطور فکر نمی کنید؟

نه اینطور فکر نمی کنم
چون از درستی و اشتباه بودنش کس دیگه ای هم اطلاع دقیق نداره
جایی هست واسه تبادل نظر و اطلاعات
من هم همیشه صبر می کنم و آخر حرف اولم رو میزنم
 
بالا