ياد اون روزها بخير.
وقتى من بچه بودم، مادرم يک تومن به من مىداد و منو به فروشگاه مىفرستاد و من با ٣ کيلو سيبزمينى، دو بسته نان، سه پاکت شير، يک کيلو پنير، يک بسته چاى و دوازده تا تخممرغ به خانه برمىگشتم.
.
.
.
اما الان ديگه از اين خبرها نيست. همه جا توى فروشگاهها دوربين گذاشتهاند.
وقتى من بچه بودم، مادرم يک تومن به من مىداد و منو به فروشگاه مىفرستاد و من با ٣ کيلو سيبزمينى، دو بسته نان، سه پاکت شير، يک کيلو پنير، يک بسته چاى و دوازده تا تخممرغ به خانه برمىگشتم.
.
.
.
اما الان ديگه از اين خبرها نيست. همه جا توى فروشگاهها دوربين گذاشتهاند.
