[FONT="]هوش در گیاهان[/FONT]
[FONT="]گیاهان[FONT="]با حساسیت چشمگیری دست کم [/FONT][FONT="]۱۵[/FONT][FONT="] متغیر محیطی گوناگون را پیوسته بررسی[/FONT][FONT="]میکنند. آنها میتوانند این پیام های ورودی را پردازش کنند و با کمک[/FONT][FONT="]دستهای از مولکولها و راههای پیام رسانی، خود را برای پاسخ درست آماده[/FONT][FONT="]سازند. بنابراین، توان محاسبه گری گیاهان بیمغز شاید به اندازهی بسیاری[/FONT][FONT="]از جانوران با مغزی باشد که میشناسسیم[/FONT].
[FONT="]یکی از تفاوتهای آشکار بین ما جانوران و خویشاوندان سبز رنگ دورمان،[/FONT][FONT="]یعنی گیاهان، میزان جنبش و جابهجایی ماست. ما پذیرفتهایم که هوش را از[/FONT][FONT="]روی کارها بسنجیم، زیرا کارهایی که انجام میدهیم نشان میدهند که در مغز[/FONT][FONT="]ما چه میگذرد. بنابراین، چون گیاهان خاموش و بی جنبش به چشم میآیند و[/FONT][FONT="]در یک جا ریشه دواندهاند، زیاد تیز هوش و زرنگ به نظر نمیرسند. اما[/FONT][FONT="]گیاهان نیز جنبش دارند و به برانگیزانندههای پیرامون خود پاسخ می دهند[/FONT].
[FONT="]گیاهان با حساسیت چشمگیری دست کم [/FONT][FONT="]۱۵[/FONT][FONT="] متغیر محیطی گوناگون را پیوسته بررسی[/FONT][FONT="]میکنند. آنها میتوانند این پیام های ورودی را پردازش کنند و با کمک[/FONT][FONT="]دستهای از مولکولها و راههای پیام رسانی، خود را برای پاسخ درست آماده[/FONT][FONT="]سازند. بنابراین، توان محاسبه گری گیاهان بیمغز شاید به اندازهی بسیاری[/FONT][FONT="]از جانوران با مغزی باشد که میشناسسیم[/FONT].
[FONT="]ساقهی در حال رشد میتواند با کمک پرتوهای قرمز دور(مادن قرمز[/FONT])[FONT="]،[/FONT][FONT="]نزدیکترین همسایههای رقیب خود را حس کند و پیامد کارهای آنها را[/FONT][FONT="]پیشبینی کند و اگر لازم باشد، به شیوهای از رخدادن آن پیامدها پیشگیری[/FONT][FONT="]کند. برای مثال، هنگامی که همسایههای رقیب به نخل استیلت[/FONT] (Stilt) [FONT="]نزدیک[/FONT][FONT="]می شوند همهی گیاه به سادگی جابهجا میشود. ریزوم برخی گیاهان علفی با[/FONT][FONT="]رشد کردن به سوی بخش بدون رقیب و یا سرشار از مواد غذایی، جای زندگی خود[/FONT][FONT="]را بر میگزیند. سس که نوعی گیاه انگل است، طی یک یا دو ساعت پس از نخستین[/FONT][FONT="]برخوردش با گیاه میزبان، توانایی بهرهبرداری از آن را میسنجد. خلاصه،[/FONT][FONT="]گیاهان میتوانند ببینند، بچشند، لمس کنند، بشنوند و ببویند[/FONT].
[FONT="]در این[/FONT][FONT="]مقاله که در دو بخش تنظیم شده است، با گوشههایی از رفتارهای هوشمند گیاهان و[/FONT][FONT="]سازوکار چگونگی رخ دادن آنها آشنا میشویم[/FONT].
[/FONT]
[FONT="]یکی از تفاوتهای آشکار بین ما جانوران و خویشاوندان سبز رنگ دورمان،[/FONT][FONT="]یعنی گیاهان، میزان جنبش و جابهجایی ماست. ما پذیرفتهایم که هوش را از[/FONT][FONT="]روی کارها بسنجیم، زیرا کارهایی که انجام میدهیم نشان میدهند که در مغز[/FONT][FONT="]ما چه میگذرد. بنابراین، چون گیاهان خاموش و بی جنبش به چشم میآیند و[/FONT][FONT="]در یک جا ریشه دواندهاند، زیاد تیز هوش و زرنگ به نظر نمیرسند. اما[/FONT][FONT="]گیاهان نیز جنبش دارند و به برانگیزانندههای پیرامون خود پاسخ می دهند[/FONT].
[FONT="]گیاهان با حساسیت چشمگیری دست کم [/FONT][FONT="]۱۵[/FONT][FONT="] متغیر محیطی گوناگون را پیوسته بررسی[/FONT][FONT="]میکنند. آنها میتوانند این پیام های ورودی را پردازش کنند و با کمک[/FONT][FONT="]دستهای از مولکولها و راههای پیام رسانی، خود را برای پاسخ درست آماده[/FONT][FONT="]سازند. بنابراین، توان محاسبه گری گیاهان بیمغز شاید به اندازهی بسیاری[/FONT][FONT="]از جانوران با مغزی باشد که میشناسسیم[/FONT].
[FONT="]ساقهی در حال رشد میتواند با کمک پرتوهای قرمز دور(مادن قرمز[/FONT])[FONT="]،[/FONT][FONT="]نزدیکترین همسایههای رقیب خود را حس کند و پیامد کارهای آنها را[/FONT][FONT="]پیشبینی کند و اگر لازم باشد، به شیوهای از رخدادن آن پیامدها پیشگیری[/FONT][FONT="]کند. برای مثال، هنگامی که همسایههای رقیب به نخل استیلت[/FONT] (Stilt) [FONT="]نزدیک[/FONT][FONT="]می شوند همهی گیاه به سادگی جابهجا میشود. ریزوم برخی گیاهان علفی با[/FONT][FONT="]رشد کردن به سوی بخش بدون رقیب و یا سرشار از مواد غذایی، جای زندگی خود[/FONT][FONT="]را بر میگزیند. سس که نوعی گیاه انگل است، طی یک یا دو ساعت پس از نخستین[/FONT][FONT="]برخوردش با گیاه میزبان، توانایی بهرهبرداری از آن را میسنجد. خلاصه،[/FONT][FONT="]گیاهان میتوانند ببینند، بچشند، لمس کنند، بشنوند و ببویند[/FONT].
[FONT="]در این[/FONT][FONT="]مقاله که در دو بخش تنظیم شده است، با گوشههایی از رفتارهای هوشمند گیاهان و[/FONT][FONT="]سازوکار چگونگی رخ دادن آنها آشنا میشویم[/FONT].
[/FONT]
●[FONT="]دوری از سایه
[FONT="]ساقهی در حال رشد میتواند با کمک نور قرمز دور، نزدیکترین همسایههای[/FONT][FONT="]رقیب خود را حس کند و پیامد کارهای آنها را پیشبینی کند و اگر نیاز[/FONT][FONT="]باشد، به شیوهای از رخدادن آن پیامدها پیشگیری کند. این فرایندها را[/FONT][FONT="]مولکولهایی به نام فیتوکروم میانجیگری میکنند. فیتوکرومها، گیرندهها[/FONT][FONT="]و حسگرهای نور در گیاهان هستند[/FONT].
[FONT="]هر فیتوکروم از یک بخش دریافتکنندهی نور و یک بخش دگرگونکنندی پیام[/FONT][FONT="]تشکیل شده است. بخش دریافتکنندهی نور ساختمان تتراپیرولی دارد و از راه[/FONT][FONT="]اسید آمینهی سیستئین به بخش دگرگونکننده که گونهای پروتئین است، پیوند[/FONT][FONT="]میشود. فیتوکروم در پاسخ به طول موجهای گوناگون نور، به شکل کارا و[/FONT][FONT="]ناکارا درمیآید. شکل ناکارا[/FONT] (Pr) [FONT="]پس از جذب فوتونهای قرمز به شکل کارا[/FONT] (Pfr) [FONT="]در میآید[/FONT]. Pfr [FONT="]که فوتونهای قرمز دور (مادون قرمز) را بهتر دریافت[/FONT][FONT="]میکند، در پاسخ به این طول موجها به[/FONT] Pr [FONT="]دگرگونه میشود[/FONT].
● [FONT="]ساز و کار فیتوکروم[/FONT]
[FONT="]در نور خورشید، نسبت نور قرمز به قرمز دور نزدیک [/FONT][FONT="]۲/۱[/FONT][FONT="] است. اما در یک[/FONT][FONT="]جامعهی گیاهی این اندازه کاهش مییابد، زیرا رنگیزههای فتوسنتزی، از[/FONT][FONT="]جمله کلروفیل، نور قرمز را جذب میکنند. تغییر در نسبت نور قرمز به مادون[/FONT][FONT="]قرمز شاخص قابل اطمینانی برای ارزیابی نزدیکی گیاهان رقیب است. در[/FONT][FONT="]جامعههای فشرده پرتوهای قرمز دوری که از برگهای گیاهان بازتاب مییابند[/FONT][FONT="]یا پراکنده میشوند، پیام روشن و منحصر به فردی است که از نزدیکی رقیبان[/FONT][FONT="]آگاهی میدهد. پس از درک نسبت پا یینی از نور قرمز به قرمز دور، گیاهی که[/FONT][FONT="]از سایه دوری میگزنید (گیاه آ فتاب پسند) بر رشد طولی خود میافزاید و[/FONT][FONT="]اگر ترفنندهایش کارگر افتند، جنبههای دیگر پاسخ دوری از سایه باعث شتاب[/FONT][FONT="]گرفتن گلدهی و تولید پیش از زمان دانه میشوند تا بخت ماندگاری افزایش[/FONT][FONT="]یابد[/FONT].
[FONT="]دانشمندان در آزمایشی گروهی از گیاهان را زیر *****ی پرورش دادند که نسبت[/FONT][FONT="]نور قرمز به قرمز دور را کاهش میداد و بنابراین، پاسخ دوری از سایه را بر[/FONT][FONT="]می انگیخت. این گیاهان نسبت به گیاهانی که زیر نور کامل خورشید[/FONT][FONT="]میروییدند، رشد طولی بیشتری پیدا کردند. البته، اندازهی رشد طولی به[/FONT][FONT="]اندازهی آفتابپسندی گیاه ارتباط دارد. گیاهان صحرایی نسبت به گیاهانی که[/FONT][FONT="]به طور معمول در سایهی درختان چنگل میرونید، رشد طولی بیشتری پیدا[/FONT][FONT="]کردند[/FONT].
[FONT="]فیتوکرومها اغلب فعالیت پروتئینکنیازی را از خو د نشان میدهند. این[/FONT][FONT="]مولکولها با پیوند زدن گروههای فسفات به پروتئین ها، فعالیت آنها را[/FONT][FONT="]تغییر میدهند. بر این اساس، آنها با تغییر فعالیت پروتئینهایی که در[/FONT][FONT="]تنظیم ژنها دخالت دارند، بر فعالیت آنها تاثیر میگذارند. ژنهای زیادی[/FONT][FONT="]در گیاهان شناخته شدهاند که از راه فیتوکروم در پاسخ به نور تنظیم[/FONT][FONT="]میشوند. البته، فیتوکرومها بخشی از پاسخهای زیستی را از راه تغییرهایی[/FONT][FONT="]در تعادل یونها در سلول پدید میآورند. به هر حال،[/FONT]
● [FONT="]تکامل فیتوکرومها[/FONT]
[FONT="]توان درک نسبت نور قرمز به قرمز دور، در نهاندانگان رشد چشمگیری پیدا کرده[/FONT][FONT="]است. سرخسها و خزندهها به طور معمول با واکنشهای بردباری به سایه، به[/FONT][FONT="]انبوهی جامعه گیاهی پاسخ میدهند. بازدانگان تا اندازهای واکنشهای دوری[/FONT][FONT="]از سایه را نشان میدهند. شاید تکامل توان شناسایی پیامهای نوری که از[/FONT][FONT="]گیاهان پیرامون بازتاب مییابد، برای پیشرفت نهاندانگان تا وضعیت کنونی که[/FONT][FONT="]در فرمانروی گیاهان حرف اول را میزنند، سرنو شتساز بوده است. اگر[/FONT][FONT="]فیتوکروم ها نبودند هنوز هم گیاهان دوران کربونیفر ما را در بر گرفته[/FONT][FONT="]بودند[/FONT].
[FONT="]فیتوکرومها در آغاز در نیاکان پروکاریوتی گیاهان امروزی به وجود آمدند[/FONT]. [FONT="]به نظر میرسد در آنها به صورت حسگرهای نور کار میکردند. شاید توانایی[/FONT][FONT="]بینظیر فیتوکروم ها در دگرگونه شدن به شکلهای کارا و ناکارا در پاسخ به[/FONT][FONT="]کیفیت نور، در پروکاریوتهای آغازین اهمیت کارکردی زیادی نداشته است، اما[/FONT][FONT="]این ویژگی طی تکامل گیاهان خشکی، گزینش و اصلاح شده و به صورت حسگر[/FONT][FONT="]پیچیدهای در آمده است که اهمیت آن با اهمیت بینایی در جانوران برابری می[/FONT][FONT="]کند. به عبارت دیگر، شاید بتوان فیتوکرومها را چشمهای گیاهان به شمار[/FONT][FONT="]آورد[/FONT]. [/FONT]
[FONT="]گیاهان برای دوری از چتر سایهانداز همسایگان خود، میتوانند به کارهای[/FONT][FONT="]چشمگیرتری دست بزنند. برای مثال، نخل استیلت[/FONT] (Socratea exorthiza) [FONT="]ساقهای دارد که مانند شخصی که عصا زیر بغل دارد، بر ریشههای عصا مانند[/FONT][FONT="]گیاه تکیه دارد و اغلب نیز به طور مستقیم با زمین تماس ندارد. نام معمولی[/FONT][FONT="]این گیاه نیز به همین ویژگی اشاره دارد. (واژه استیلت به معنای پایه و[/FONT][FONT="]تکیه گاه است.) از این رو، این گیاه استوایی را میتوان نخل پایهدار[/FONT][FONT="]نامید[/FONT].
[FONT="]هنگامی که همسایگان نخل پایهدار بر میزان نور دریافتی گیاه تاثیر[/FONT][FONT="]میگذارند یا به منبع غذایی آن دست درازی میکنند، نخل فرار را برقرار[/FONT][FONT="]تریجح میدهد و همهی گیاه به جایی جابهجا می شود که بسیار آفتابی است[/FONT]. [FONT="]برای این جابه جایی ریشه های تکیه گاهی جدید به سوی جای آفتابی رشد[/FONT][FONT="]میکنند و ریشههای طرف سایهانداز شده,،آرامآرام میمیرند. در این رفتار[/FONT][FONT="]گیاه، به خوبی هدفدار کار کردن را میبینیم[/FONT].
[/FONT]