وقتي قادري قدمهايت را نرم وآهسته بر قلب سبز وظريف ونمناك سبزه ها بگذاري وآرام وبي دغدغه به نواي چشمه ساران گوش فرا دهي،به راستي غم چه معني خواهد داشت؟
پاهايت را در آب خنك چشمه فرو مي كني و باور داري كه چشمه ساران زلالند وهرگز به تو دروغ نخواهند گفت.پروانه اي با بالهاي آبي وبا شكوهش بر گيسوان تو مي نشيند وذره ذره ي وجود تورا لبريز از عشق وشادي مي كند.قادري دستان خود را بر برگهاي زيباي درخت كاج بنشاني وهميشه سبز بودن را از كاج ها بياموزي و چه ترانه اي دلنشين تر ازنغمه هاي عاشقانه ي كاج سبزي است كه سرگذشت استواري وقصه ي سرافرازي با تو مي گويد؟
تو مشتاقي تا راز زندگيش را بداني و او اين راز رادر سرخ ترين وزيباترين غروب زمستان به تو خواهد گفت.آنگاه كه برف سپيد همه ي طبيعت را نو كرده،آنگاه كه پاهايت در عمق برف وسرما فرو مي رود وچشمانت لبريز از اشك ومشتاق برگي،نشانه اي يا جوانه اي از بهار هستي در اين لحظه كاج با لبخند هميشگي اش به تو مي نگرد،شاخه هايش را تكان مي دهد و مي گويد :من هنوز سبز وشادابم .برف نه تنها نشاط را از من دور نكرده بلكه خنكايش برگ برگم را نشاطي دوباره افزوده.
كاج سبز را عاشقانه در آغوش مي گيري و او يكي از شاداب ترين برگهايش را به تو هديه مي دهد و آنگاه روياهايت به حقيقت مي پيوندند ديگر هرگز حضور نا به هنگام مشكلات تو را نمي رنجاند.
زيرا:راز شاد بودن،راز هميشه سبز بودن را آموخته اي تو آن كاج سبزشده اي كه هرگز خزان به خود نخواهد ديد.
پس: سبز شدنت مبارك باد.
پاهايت را در آب خنك چشمه فرو مي كني و باور داري كه چشمه ساران زلالند وهرگز به تو دروغ نخواهند گفت.پروانه اي با بالهاي آبي وبا شكوهش بر گيسوان تو مي نشيند وذره ذره ي وجود تورا لبريز از عشق وشادي مي كند.قادري دستان خود را بر برگهاي زيباي درخت كاج بنشاني وهميشه سبز بودن را از كاج ها بياموزي و چه ترانه اي دلنشين تر ازنغمه هاي عاشقانه ي كاج سبزي است كه سرگذشت استواري وقصه ي سرافرازي با تو مي گويد؟
تو مشتاقي تا راز زندگيش را بداني و او اين راز رادر سرخ ترين وزيباترين غروب زمستان به تو خواهد گفت.آنگاه كه برف سپيد همه ي طبيعت را نو كرده،آنگاه كه پاهايت در عمق برف وسرما فرو مي رود وچشمانت لبريز از اشك ومشتاق برگي،نشانه اي يا جوانه اي از بهار هستي در اين لحظه كاج با لبخند هميشگي اش به تو مي نگرد،شاخه هايش را تكان مي دهد و مي گويد :من هنوز سبز وشادابم .برف نه تنها نشاط را از من دور نكرده بلكه خنكايش برگ برگم را نشاطي دوباره افزوده.
كاج سبز را عاشقانه در آغوش مي گيري و او يكي از شاداب ترين برگهايش را به تو هديه مي دهد و آنگاه روياهايت به حقيقت مي پيوندند ديگر هرگز حضور نا به هنگام مشكلات تو را نمي رنجاند.
زيرا:راز شاد بودن،راز هميشه سبز بودن را آموخته اي تو آن كاج سبزشده اي كه هرگز خزان به خود نخواهد ديد.
پس: سبز شدنت مبارك باد.