شيطان كي بود؟!
چون اين دو طايفه ( از دستورات خداوند متعال) تعدي و سرپيچي نمودند و به جنگ و قتل و خونريزي به غير حق روي آوردند، خداوند متعال بر آنها غضب نمود و دسته اي از ملائك را امر به نابودي آنان كرد.
ملائك به فرمان خداوند به زمين آمدند و تمامي آنان را به قتل رساندند و تنها شيطان را كه (از اين مهلكه جان سالم بدر برده بود) اسير كردند و با خود به سوي آسمان بردند.
« تفسير قمي-ج1-ص491»
شيطان در آسمان
شيطان چون به آسمان دوم رفت، ملائك آسمان سوم و ديگر آسمانها نيز همين درخواست را از خداوند نمودند و در آخر به مقام و رتبه اي رسيد كه در پاي عرش منبري مي گذاشتند ، عَلَمي از نور نصب مي كردند و شيطان به بالاي آن مي رفت و آنان را موعظه مي نمود.
شيطان كه در آسمان به حارث مشهور بود با خود عهد بست كه اگر اين امر مهم به دست ديگري بيفتد از طاعت و فرمانبري او سر باز زند، چرا كه خود را در علم و عمل تنها مي دانست، روزي ملائك در لوح محفوظ ديدند كه چنين نوشته است:
بزودي يكي از مقربان درگاه احدي به طرد و لعن ابدي گرفتار خواهد شد.
پس، از حارث(شيطان) خواستند كه دعا كند و از خداوند بخواهد هيچ يك از ايشان را به اين بلا گرفتار نسازد، شيطان در ابتدا متناع مي ورزيد اما با اصرار زياد ملائك شيطان راضي شد و از خداوند خواست كه ملائك را از اين بلا ايمن بدارد و (گويا خود را فراموش نمود ...) روزي عزازيل (شيطان) ديد كه بر در بهشت نوشته اند: ( ما را بنده اي است كه او را به انواع نعم مكرمي گردانيده ايم چون او را به امري فرمان دهيم امتناع ورزد و به لعن ابدي گرفتار گردد).
عزازيل هزار سال او را لعن مي كرد و نمي دانست كه خود را لعن مي كند در آن مدت هر جا سجده مي كرد چون سر بر مي داشت در آن موضع اين نوشته را مي ديد كه : لعنه ا... علي ابليس.
روزي در لوح محفوظ ديد نوشته شده : اعوذبا... من الشيطان الرجيم.
پرسيد: خدايا اين لعين رجيم كيست؟
خداوند فرمود: او بنده اي است كه به خاطر نعماتي كه به او بخشيده ام مكرم گرديده است ولي با اين حال نافرماني مرا خواهد كرد و من نيز او را خوار و نگونسار گردانم.
عزازيل گفت: او را به من نشان بده تا هلاكش كنم!
خداوند فرمود : هنوز زود است كه او را بشناسي، زيرا هنوز خطايي از او سر نزده كه سزاوار سرزنش باشد.
« تنبيه المعغترين في احوال ابليس لعين(كتاب ابليس لعين)»
حكايت تمرد شيطان
آدم بي روح در بهشت افتاده بود و از زمان خلقت وي يعني روزي كه گل وي سرشته شد تا به روزي كه خداوند متعال از روح خويش در او دميد و به او جان بخشيد هزار سال فاصله وجود داشت، در طول اين مدت بدن بي روح آدم (ع) در بهشت افتاده بود و ابليس لعين خازن آسمان پنجم بود، روزي از كنار آدم گذشت و داخل بيني آدم شد و از دبر او خارج شد سپس با دست خود به شكم او زد و گفت ، براي چه خلق شده اي؟!
اگر خداوند تو را از من بالاتر قرار دهد تو را اطاعت نمي كنم و اگر تو را زير دست من قرار دهد تو را نابود مي كنم پس از آنكه خداوند آدم را آفريد ( روح در او دميد) تمام فرشتگان را امر به سجده نمود تمام ملائك سجده نمودند مگر ابليس كه در زمره فرشتگان نبود خداوند به شيطان فرمود:
چه چيز تو را از سجده آدم منع نمود كه چون تو را امر كردم نافرماني كردي؟!
شيطان گفت: برتري من چرا كه مرا از آتش و او را از خاك خلق نموده اي.
خداوند به شيطان فرمود: از اين مقام فرود آ! تو را نرسد كه بزرگي و غرور ورزي! بيرون شو كه تو در زمره فرومايگاني .
شيطان گفت: تا به روزي كه خلائق برانگيخته مي شوند مرا مهلت بده خداوند فرمود: البته تو از مهلت داده شدگاني .
آنگاه از پيش رو و از پشت سر و از طرف راست و چپ آنان در مي آيم و آنان را گمراه مي كنم ،تا بيشتر آنان شكر نعمت هاي تو را بجا نياورند.
خدا به شيطان گفت: بيرون شو كه تو رانده درگاه مايي هر كه از فرزندان آدم تو را پيروي كند به يقين جهنم را از تو و آنان پر مي كنم.
« بحارج63 ص198- سوره اعراف10-18»
شيطان دشمن قسم خورده ...
منظور از آمدن شيطان بسراغ انسان از پيش رو اين است كه آخرت و جهاني را كه در پيش رو دارد در نظر او سبك و ساده جلوه مي دهد و منظور از پشت سر اين است كه آنها را به گردآوري اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت مي كند و منظور از طرف راست اين است كه امور معنوي را به وسيله شبهات و ايجاد شك و ترديد ضايع مي سازد و منظور از طرف چپ اين است كه لذت مادي و شهوات را در نظر آنها جلوه مي دهد
« تفسير مجمع البيان ج4/403 »
اندوه ملائك
ملائك از شنيدن اين سخن شيطان متاثر و غمگين شدند و با خود گفتند:
كار بر فرزندان آدم مشكل شد ، چرا كه دشمن آنان پنهان است و قوي در حاليكه فرزندان آدم را نمي بينند و نمي دانند كه او از كدام سمت و به چه طريقي به سويشان خواهد آمد براستي چاره اين كار چيست؟
حق تعالي فرمود، اي ملائكه ، اگر چه از جهات ، چهار طرف را شيطان گرفته اما دو جهت فوق و تحت را براي فرزندان آدم باقي گذاشتم، فوق را به جهت آنكه دست بر دعا و گريه، زاري بردارند و از من حوائج خود را مسئلت بدارند و تحت را براي آنكه خود را به خاك بيندازند ( و احساس عجز و ناتواني كنند و از من ياري بجويند)
« كتاب ابليس لعين »
ابزار و وسايل شيطان
خداوند فرمود: حمام خانه ات باشد، گفت: محلي براي نشستنم قرار بده.
خداوند فرمود: بازارها و سرگذرها و چهارراه ها، گفت: غذايي برايم قرار بده.
فرمود: آنچه نام خدا بر آن برده نشود، گفت: نوشيدني برايم قرار بده.
فرمود: آلات موسيقي، گفت: چه بخوانم ؟ فرمود: شعر، گفت: كتابي برايم قرار بده.
فرمود: شر و عداوت ، گفت : سخنم چه باشد؟ فرمود : دروغ، گفت: وسيله اي برايم قرار بده، فرمود : زنان
( و در جايي ديگر نيز آمده است كه علم تو نيز سحر و جادو است)
« محجه البيضاء ج5- ص62 »