هزاران گل برای گل نرگس(برای تعجیل در ظهور صلوات)

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
 

R@ha1

عضو جدید
کاربر ممتاز
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
 

chantic

عضو جدید
کاربر ممتاز
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
 

baran1353

عضو جدید
آقا نیا که حاضر و آماده نیستیم
آنگونه ای که خواسته ای ساده نیستیم
یک عده در هوای مقامیم و پست و میز
یک قوم هم اسیر غروریم و بی تمیز
دل را دلار برده و دم از تو میزنیم
وا مانده ایم ، مرد خداییم یا زنیم ؟
گرچه به لب ترنم یا مهدیا ! بیا
اما به دل دروغ و دغل میزنیم ما
بد حمله کرده اند به ما ماهواره ها
خود را در این مجادله ها داده ایم ما
تزویر ، پیر مردم شب زنده دار هاست
یک عده را مقام پرستی به از خداست
تنها خدا برای قسم خوردن است و بس
هستیم پست ملعبه ی عده ای مگس
فی می خوردخلوص شهیدان عهد جنگ
کاری تر است تیرریا کار از تفنگ
آقا نیا که مردزن و زن شده است مرد
بازار مردی است در این روز گار، سرد
نام شما شده است دکا ن دغل زنان
باطن خراب و ظاهرشان خوب و مهربان
رایج تراز هواست ، ربا و ریا امام
آزاده ای نمیکند اینجا دگر قیام
ما غم خوریم و دم نزنیم و دعا کنیم
حتی برای حضرتتان هم ریا کنیم
شیطان به گردما نرسد در دغل زنی
دلها شده است سنگی و دینها ست آهنی
هر جا که شیعه ایست به شمشیر میزنند
با نام انحراف به تزویر می زنند
 

baran1353

عضو جدید
یا مهدی
خسته شدم، بریده ام آقا، شتاب كن
یا انتخاب كن بخرم، یا جواب كن
برگشتنم همان و فنا گشتنم همان
هرچه پل است پشت سر من خراب كن
چله نشین میكده ی روضه ام كنید
این غوره های اشك مرا هم شراب كن
در این بساط، گریه مرا سیر می كند
آتش بزن، بیا؛ جگرم را كباب كن
حالا كه خرجِ كربُبلایم به پای توست
از سهم الأرث مادری خود حساب كن
محشر وبال گردنتانم حلال كن!
دست مرا بگیر و دوباره ثواب كن
رویم سیاه! روز قیامت به جای من
بنشین و با خدا؛ تو حساب و كتاب كن
نام مرا عزیز نیندازی از قلم!؟
لطفی كن و بهشت، حضور و غیاب كن
 

baran1353

عضو جدید
توی موج ابر و باد یه روزی مهدی میاد

یه غروب آتشین که زمین ذوب حرارت خداست
کوچه ها همه چراغون میشه باز
دیوارا آیینه بندون میشه باز


دیو شب از کوچه بیرون میشه باز
جای صبح سربی پر از غبار
توی بهت انتظار
کوچه ها داد میزنن یکی اومد


جاده فریاد میزنه مهدی اومد
لحظه حقیقت بشر میشه
شب غم سحر میشه
اون که چشمهای بشر منتظر ظهورشه
توی حوض عاشقی چهلچراغ نورشه
 
Similar threads

Similar threads

بالا