آقا نیا که حاضر و آماده نیستیم
آنگونه ای که خواسته ای ساده نیستیم
یک عده در هوای مقامیم و پست و میز
یک قوم هم اسیر غروریم و بی تمیز
دل را دلار برده و دم از تو میزنیم
وا مانده ایم ، مرد خداییم یا زنیم ؟
گرچه به لب ترنم یا مهدیا ! بیا
اما به دل دروغ و دغل میزنیم ما
بد حمله کرده اند به ما ماهواره ها
خود را در این مجادله ها داده ایم ما
تزویر ، پیر مردم شب زنده دار هاست
یک عده را مقام پرستی به از خداست
تنها خدا برای قسم خوردن است و بس
هستیم پست ملعبه ی عده ای مگس
فی می خوردخلوص شهیدان عهد جنگ
کاری تر است تیرریا کار از تفنگ
آقا نیا که مردزن و زن شده است مرد
بازار مردی است در این روز گار، سرد
نام شما شده است دکا ن دغل زنان
باطن خراب و ظاهرشان خوب و مهربان
رایج تراز هواست ، ربا و ریا امام
آزاده ای نمیکند اینجا دگر قیام
ما غم خوریم و دم نزنیم و دعا کنیم
حتی برای حضرتتان هم ریا کنیم
شیطان به گردما نرسد در دغل زنی
دلها شده است سنگی و دینها ست آهنی
هر جا که شیعه ایست به شمشیر میزنند
با نام انحراف به تزویر می زنند