چن وق پیش باید میرفتیم کنفرانس میدادیم.یه پسره بود که هر دختری که میومد درسو توضیح بده هی اذیتش میکرد(البته به جز من چون من خیلی با جذبه ام جرئت نکرد)
خلاصه نوبت اون پسره شد که بیاد ارائه بده. این بنده خدا به ژ میگفت
ج).مثه انرجی ,انجکتور,ماجیک و...من اولش فک میکردم عمدا ایجوری میگه ولی بعد دیدم نه نمیتونه تلفظ کنه...:دی.
منم با اینکه نمیخواستم اذیتش کنم که خجالت بکشه ولی خندم گرفته بود شدید...بیچاره خودشم میگف نمیتونم تلفظ کنم.منم داشتم اروم میخندیدم که نفس کم اووردم .حالا تصور کنید دارید میخندید و میخواید نفس هم بگیرید...صدای بلند شدن خنده من همانا و رفتن کلاس روی هوا همانا...
بیچاره پسره حسابی سرخ شده بود و دم نمیزد
خلاصه نوبت اون پسره شد که بیاد ارائه بده. این بنده خدا به ژ میگفت

منم با اینکه نمیخواستم اذیتش کنم که خجالت بکشه ولی خندم گرفته بود شدید...بیچاره خودشم میگف نمیتونم تلفظ کنم.منم داشتم اروم میخندیدم که نفس کم اووردم .حالا تصور کنید دارید میخندید و میخواید نفس هم بگیرید...صدای بلند شدن خنده من همانا و رفتن کلاس روی هوا همانا...
بیچاره پسره حسابی سرخ شده بود و دم نمیزد
