هر قدر فرد با هوش تر باشد بی دین تر است

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابا هنوز دارید این بحث رو ادامه می دید
فکر می کردم تموم شده
بابا مشخصه
دین و دینداری ربطی به IQ و عقل نداره
آدم باید بخواد و از خدا هم بخواد
انسانهای زیادی پیدا می شن که IQ بالایی داشتند هم بی دین بودند و هم بادین
بی دیناشون اونوری ترکوندن و با دیناشون اینوری
خلاصه اینکه هیچ ربطی به IQ نداره
ولی اینو می دونم که اگر هر کسی با هر درجه ای از IQ بخواد و خودشو نرنه به کوچه ... راحت تر از چیزی که فکرشو بکنه می تونه به خدا برسه
فقط نیاز به خواستن داره
همین
 

icao

عضو جدید
من با این حرف موافق نیستم
اگه شما یه کتاب دائره المعارف جامع بگیری ، اسم تمام مخترع ها و دانشمندان رو آورده تو 1000 تاشم اسم یک ایرانی زوری پیدا می شه . ما خودمونو گول می زنیم . ما از لحاظ علمی خیلی از دنیا عقبیم .
البته دانشمند هایی هم داشتیم مثله حسابی ، ابن هیثم ، خوارزمی و ... که ماله خیلی قدیم بودند و تعدادشون هم قابل قیاس نیست با دانشمندان غربی.
البته من مخالف ایران نیستم و عاشق ایرانم ولی خوب واقع بینم . در ضمن اگه تاریخ اروپا رو شما بخونید اروپا از وقتی پیشرفت کرد که از زیر سلطه کلیسا ها در امدند و در واقع همون دوره رنسانس بود که تا قبل از اون کلیسا ها بر مردم فرمانروایی می کردند .از رنسانس به بعد بود که اروپا رشد کرد و از مسلمانان و تمام دنیا پیشی گرفتندو حالا اینن .
در مجموع این تحقیق به نظر من درسته .
البته فکر کنم منظور این تحقیق این نبوده که افراد IQبالا هیچ دینی ندارند . خوب مسلماً اکثر دانشمندان به وجود خدا معتقدند ولی به دین خاصی شاید اعتقاد نداشته باشند .

بله دیدگاهتون به نظر منم درسته
ولی در مورد دانشمندان من نگفتم ایرانی گفتم همه دانشمندان
خارجی ها رو هم شامل میشه تا اونجایی که شنیدم اکثرا دیندار بودن
و از نظر اعتقاد به خدا هم که فکر میکنم درصدش بالاتره
 

sara.NET

عضو جدید
به نظر منم جامعه آماري مشكل داره
هر ديني هم كه كامل نيست ، هر آدمي هم كه ظاهر دين داري داره ، خداشناس نيست ( شرايط دين دارها هم براي رسيدن به پيشرفت ، مثل هر زمان ديگه اي مشكل تر هست و خيلي ها اجازه پيشرفت نميدن بهشون ! )
پس وقتي تشخيص آدم هايي كه اعتقادات محكم و اساسي دارن، انقدر مشكله ، نتيجه ي چنين آماري هم يه نتيجه سطحيه . با اين حال ، همين طور كه يكي از دوستان هم اشاره كردن ، آدماي زود باورتر ، كمتر قضايا رو بررسي ميكنن و زودتر ميپيوندن به معتقدها (چون به خودشون اعتمادي ندارن ، ميخوان كه تو زندگي به يه قدرت برتر چنگ بزنن و از اون كمك بخوان ، اما آدماي باهوش تر ، با توجه به اعتمادي كه به هوش و ذكاوتشون دارن ، بيشتر جلوي قدرت خالقشون جبهه گيري ميكنن ، و بيشتر نه ميگن )
دين گراها هم دو دسته هستن : 1- اونايي كه ساده انگار و با ضريب هوشي پايين تري هستن و 2- اونايي كه تيز هوش هستن و اغلب نوابغ ( كه معمولا از طيق پژوهش هاي خودشون به خداشناسي ميرسن)
سكولار ها هم دو دسته ن : 1- اونايي كه ساده انگارانه از بي ديني ديگران تقليد ميكنن . 2- اونايي كه صرفا باهوش هستن و يه چيزايي فهميدن از دنيا ، اما نه كامل ...
تو هر دو تا گروه هم، آدماي نادون (كم هوش) بلاي جون ِ اين دو تا گروهه

كلا آدماي با هوش تر ، دير تر راضي ميشن و بيشتر دليل و منطق ميخوان تا چيزي رو باور كنن ،
اونايي كه فقط باهوشن ، به همين نه گفتن ها و لجاجت و ترديد هاشون اكتفا ميكنن ، اما اونايي كه سطح هوشي برتر دارن، بيكار نمي مونن ،چون ديد عميق تري دارن ، دنبال حقيقت ميرن و پيداش ميكنن
همين طور كه خيلي ها رفتن و رسيدن
جامعه ي آماري كه تو مقاله اومده ، بيشتر شامل باهوش ها ميشه و كمتر شامل تيز هوش ها ، برا همين چنين آماري از آب درومده
سطحي ديدن ِ هر چيز ، عاقبتش جنگ و جدل هاي چرت و بيخود و بي اثره
 

chalipa123

عضو جدید
آمار ظاهرا درسته میدونید چرا؟...چون هر چیزی رو اگه بهش شک داشتی و دنبال اثباتش بری ارزشش خیلی بهتر از تقلید و اطاعت کور کورانه است.البته دوستان بعضا ناصحیح برداشت میکنن و سریع نتیجه میگیرن بی اعتقادی به دین یعنی انکار خدا،در حالیکه منظور بیشتر روی بعضی ظواهر افراطی دین هستش
خلاصه اونایی که IQ برتری دارن و سطح سواد و مطالعشون هم بیشتره بر همین اساس ابتدا جرقه یه شک میزنه به ذهنشون و دنبال اون چیزی که میخوان میگردن و مثل عوام فقط اون چیزی رو که میشنون باور ندارن
حتی همین دانشمند خودمون ابن سینا با اینکه خیلی هم معتقد به دینش بوده همین کارو کرده و یه جایی در مورد روز قیامت گفته فقط روی حساب مسلمون بودنم مجبورم به معاد روز قیامت اعتقاد داشته باشم وگرنه هیچ دلیل عقلی براش پیدا نکردم.
 

@spacechild@

عضو جدید
مطالعات زیادی در مورد بررسی رابطه IQ و میزان اعتقادات دینی و مذهبی انجام شده است. در سال های اخیر متا آنالیز هایی هم بر روی نتایج مطالعات حاضر صورت گرفته است و تقریبا اکثر مطالعات و همه متا آنالیز های های صورت گرفته رابطه معکوس بین اعتقادات دینی، آی کیو و سطح تحصیلات را تائید کرده اند. مطالعه بزرگی که درمیان افراد 137 ملیت مختلف در اروپا و ایالات متحده صورت گرفته است به وضوح نشان از ارتباط منفی بین اعتقاد دینی و آی کیو است. 6825 نفر در این مطالعه، بررسی شدند و نتیجه حاکی از هوش بیشتر (حدود 6 واحد) در افراد بی خدا نسبت به افراد معتقد بود! نتیجه مرکز مطالعات جوانان بسیار جالب تر بود.طبق این مطالعه افراد بی خد(اAthist) هوش بیشتری نسبت به ندانم گرا ها(Agnostic) و آن ها هم هوش بیشتری نسبت به لیبرال ها و دموکرات های معتقد داشتند! همچنین بررسی دیلی تلگراف هم موید این بود که افرادی که سطح تحصیلات بیشتری دارند اعتقادات دینی و مذهبی کمتری دارند که این مسئله با تمایل افراد آی کیو پایین به سمت مذهب توجیه شد.

منبع : ویکیپدیا

پس خوش به حالم شده ها!!!!!!!خودمم نمی دونستم
 

lazlo

عضو جدید
به نظر منم جامعه آماري مشكل داره
هر ديني هم كه كامل نيست ، هر آدمي هم كه ظاهر دين داري داره ، خداشناس نيست ( شرايط دين دارها هم براي رسيدن به پيشرفت ، مثل هر زمان ديگه اي مشكل تر هست و خيلي ها اجازه پيشرفت نميدن بهشون ! )
پس وقتي تشخيص آدم هايي كه اعتقادات محكم و اساسي دارن، انقدر مشكله ، نتيجه ي چنين آماري هم يه نتيجه سطحيه . با اين حال ، همين طور كه يكي از دوستان هم اشاره كردن ، آدماي زود باورتر ، كمتر قضايا رو بررسي ميكنن و زودتر ميپيوندن به معتقدها (چون به خودشون اعتمادي ندارن ، ميخوان كه تو زندگي به يه قدرت برتر چنگ بزنن و از اون كمك بخوان ، اما آدماي باهوش تر ، با توجه به اعتمادي كه به هوش و ذكاوتشون دارن ، بيشتر جلوي قدرت خالقشون جبهه گيري ميكنن ، و بيشتر نه ميگن )
دين گراها هم دو دسته هستن : 1- اونايي كه ساده انگار و با ضريب هوشي پايين تري هستن و 2- اونايي كه تيز هوش هستن و اغلب نوابغ ( كه معمولا از طيق پژوهش هاي خودشون به خداشناسي ميرسن)
سكولار ها هم دو دسته ن : 1- اونايي كه ساده انگارانه از بي ديني ديگران تقليد ميكنن . 2- اونايي كه صرفا باهوش هستن و يه چيزايي فهميدن از دنيا ، اما نه كامل ...
تو هر دو تا گروه هم، آدماي نادون (كم هوش) بلاي جون ِ اين دو تا گروهه

كلا آدماي با هوش تر ، دير تر راضي ميشن و بيشتر دليل و منطق ميخوان تا چيزي رو باور كنن ،
اونايي كه فقط باهوشن ، به همين نه گفتن ها و لجاجت و ترديد هاشون اكتفا ميكنن ، اما اونايي كه سطح هوشي برتر دارن، بيكار نمي مونن ،چون ديد عميق تري دارن ، دنبال حقيقت ميرن و پيداش ميكنن
همين طور كه خيلي ها رفتن و رسيدن
جامعه ي آماري كه تو مقاله اومده ، بيشتر شامل باهوش ها ميشه و كمتر شامل تيز هوش ها ، برا همين چنين آماري از آب درومده
سطحي ديدن ِ هر چيز ، عاقبتش جنگ و جدل هاي چرت و بيخود و بي اثره
آفرین و مرسی این لپ کلام بود.
دوستامون اومدند و جای اینکه جامعه آماریه مثلا دانشجویی رو مورد بخث قرار بدن از یک سری آدمهای استثنایی در طول تاریخ مثال می آرن این هم درست نیست.
:gol:
 

اارکیده

عضو جدید
مطالعات زیادی در مورد بررسی رابطه IQ و میزان اعتقادات دینی و مذهبی انجام شده است. در سال های اخیر متا آنالیز هایی هم بر روی نتایج مطالعات حاضر صورت گرفته است و تقریبا اکثر مطالعات و همه متا آنالیز های های صورت گرفته رابطه معکوس بین اعتقادات دینی، آی کیو و سطح تحصیلات را تائید کرده اند. مطالعه بزرگی که درمیان افراد 137 ملیت مختلف در اروپا و ایالات متحده صورت گرفته است به وضوح نشان از ارتباط منفی بین اعتقاد دینی و آی کیو است. 6825 نفر در این مطالعه، بررسی شدند و نتیجه حاکی از هوش بیشتر (حدود 6 واحد) در افراد بی خدا نسبت به افراد معتقد بود! نتیجه مرکز مطالعات جوانان بسیار جالب تر بود.طبق این مطالعه افراد بی خد(اAthist) هوش بیشتری نسبت به ندانم گرا ها(Agnostic) و آن ها هم هوش بیشتری نسبت به لیبرال ها و دموکرات های معتقد داشتند! همچنین بررسی دیلی تلگراف هم موید این بود که افرادی که سطح تحصیلات بیشتری دارند اعتقادات دینی و مذهبی کمتری دارند که این مسئله با تمایل افراد آی کیو پایین به سمت مذهب توجیه شد.

منبع : ویکیپدیا


اینی که الان گفتی یعنی چی
البته همون پست های اول جواب هایی خوبی دادن
 

sanam_el

عضو جدید
دوستان ی نکته ای!!
این آزمایشا رو اروپایی ها و امریکایی ها انجام شده.ی ایرانی یا حتی آسیایی هم قاطیشون نبوده.قضیه ما ایرانی ها جداس لابد.
البته کلا به نظر منم چرت گفتن!!!!
 

rainy girl

عضو جدید
چقدر باید آدم بی منطق باشه که این مزخرفاتو باور کنه،:mad::mad::mad:
من تا حالا چیزی تو ای سایت ویکیپدیا نخوندم که کامل یا درست باشه.
 

afshin-18

عضو جدید
چه نوشته احمقانه اي كافيه به همكلاسيهايه خودمون تو دانشگاه نگاه كنيم كاملا بر عكسش اثبات ميشه:)
گفته هی کیو بالاتری دارن نگفته خرخون تر ان
تو ورودی های ما تو دانشگاهمون صدق می کنه
هر کس خرخونه مذهبیه هرکس باهوشه بی دینه
 

3D Art

عضو جدید
کاربر ممتاز
انسان باهوش با دیدن همچین تاپیکی نمیاد داد بزنه که هر کی اینو میگه خره ....
میره 1 روز تحقیق میکنه همه منابع رو در نظر میگیره از صحتشون مطمئن میشه بعد میاد این مطلب رو نقد میکنه (توجه کنید .... نقد میکنه ) نه اینکه وحشی بازی در بیاره و شاخ و شونه بکشه حالا خوبه فضا مجازیه و گرنه روزی 10 نفر تو این فروم کشته میشدن
تعصب مذهبی خیلی بده ...... بزرگترین ضرر رو هم خود مذهبی ها میبینن متعصب ترین دین هم اول یهود ( zion) بعد اسلام گرا ها ..... که هر دو گروه هم دارن ضرر میکنن
 
کاملا مخالفم چون ویکی پدیا به کل منبعی غیر قابل اتکاست. همه می تونن هر مطلبی رو که بخوان جدا از اینکه توش صاحب نظر هستن یا نه ویرایش کنن. بنابراین این مطلب از نظر من هیچ پایه و اساس درستی نداره و نمیشه بهش استناد کرد کما اینکه نمونه های بسیار زیادی هستن که به عنوان مثال نقض در مورد این قضیه می شه از اونها نام برد.
تو تاریخ ایران پره از این نمونه ها که کسی نمی تونه اسم همه رو یه جا حفظ کنه.
 

oneunited

عضو جدید
کاربر ممتاز
با این وجود ما ایرانی ها باید چز کودن ترین نسل های بشر باشیم! جریان فرار مغزها هم که تبدیل به فرار بی مغزها می شه! المپیاد و اینام که کشک!

منم از همه ی شما ابله ترم خخخخ
 

oneunited

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.
شما از باورهای درونی ایرانی هایی که در المپیادها مدال آوردن هم خبر دارید؟
دقت بکنید اینجا بحث قیاس مطرح هست، گفته نشده یکی باهوش هست و یکی کودن !!!

وقتی ضریب هوشی شما از یک فردی پایین تر باشه این به معنای کودن بودن شما نیست.
به این معناست که اون فرد سرعت تجزیه و تحلیل مغزش از شما بالاتره و زودتر به نتیجه میرسه برای همین مجهولات رو زودتر از شما کشف میکنه.

ایرانیان هم در مراحل ابتدایی بیشتر حافظه قوی داشتن.
اونایی موفق شدن که به فضای آکادمیک غرب راه پیدا کردن و تونستن هوش رو تقویت کنن.
وگرنه اینهمه هوشمند اگر داشتیم صنعت کشورمون رو همانطور که آلمان ساخت میساختیم.

پس هوشمندی ما ایرانی ها یک ساده انگاریه.

والا من یکی از هم کلاسی هام تو دانشگاه رتبه 1 کنکور الکترونیک در مقطع کارشناسی ارشد شده بود،خیلیم مذهبی بود و البته نمونه های زیاد دیگه ای هم می شناسم!

ضمن اینکه کودنی که من گفتم بیشتر جنبه ی مزاح داشت،من معمولا با بیان طنز منظورمو می رسونم،فک کنم شما رو به اشتباه انداختم،ببخشید.

ولی خوب نمی دونم شما رو چه حسابی می گی که ایرانی ها حافظه ی قوی ای دارند نه iq زیاد! اگه می شه قانع ام کنید،با دلیل و سندم

مرسی
 

oneunited

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببین علم برای همه یک قانون صد درصدی بیان نمیکنه.
در علم آمار هم گفته نشده 100 درصد آدمایی با فلان باور از 100 درصد آدمایی با فلان باور بیشترند.
در میان مردم و جامعه های آماری خیلی بزرگ تست شده و مثلا دیده شده در آفریقا بالای 90 درصد مذهبی هستند.
در دانشگاه MIT کمتر از 10 درصد مذهبی هستند و...

یکی از نشانه های آی کیو بالا، قدرت خلاقیت بالا و اجرایی کردن اون هست.
مردمانی که آی کیو بالا دارن میتونن بدون اتکا به دیگران کشورشون رو بسازن.
نمونه هاش هم مردم ژاپن و آلمان هستن که در جنگ جهانی تقریبا ویران شدن ولی به سرعت بازگشتن.

در کشور ایران هم آدم باهوش داریم ولی در اقلیت هستند.
اکثر مردم کشور ما با کمال تاسف کودن هستند، میتونید رفتار شهروندی رو مقایسه کنید.
حملات به صفحات اجتماعی، تخریب محیط زیست، اسراف و...از نشانه های کودن بودنه نه هوشمند بودن.

اینکه از بین صدها هزار فارغ التحصیل دانشگاه های آزاد درپیت و پیام نور و... چشم پوشی کنیم و دلمون رو به چندتا فارغ التحصیل شریفی و المپیادی خوش کنیم و نتیجه بگیریم اکثریت ملت ما هوشمنده، خود فریبیه.

اگر اکثریت مردم ایران باهوش بودن وضعیت صنعت و فرهنگ و طبیعت ما امروز این نبود.

ا همین استدلال شما منم می گم در ایران هیچ آماری دال بر اینکه چه گروهی با چه اعتقاداتی دارای چه سطحی از ضریب هوشی باشه نیست! پس نمی تونیم بسطش بدیم به ایران کما اینکه من نمونه های زیادی می شناسم که این موضوع براشون جامعیت نداره هر چند شما می گید ممکنه استثنا باشه!

اما من ازتون یک منبع و سند موثق خواستم نه یکی مثل ویکی پدیا! خوب حرفای شما رو رد نمی کنم ولی نمی شه با قطعیت هم چیزی گفت

مرسی
خوب ب
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
...................
حتی همین دانشمند خودمون ابن سینا با اینکه خیلی هم معتقد به دینش بوده همین کارو کرده و یه جایی در مورد روز قیامت گفته فقط روی حساب مسلمون بودنم مجبورم به معاد روز قیامت اعتقاد داشته باشم وگرنه هیچ دلیل عقلی براش پیدا نکردم.

ابن سينا معاد روحانى را با دلايل عقلى اثبات نموده و معاد جسمانى را به شرع ارجاع داده و مى گويد عقل انسان از درك چگونگى و كيفيت معاد ناتوان است، ولى از آن جا كه مخبر صادق از وجود چنين معادى خبر داده و ما به شريعت اعتماد داريم معاد جسمانى را مى پذيريم; هر چند كه براهين عقلى بر اثبات آن نداريم.
...
ملاصدرا بر ابن سينا به جهت عدم توانايى بر ارائه ى دليل عقلانى بر معاد جسمانى ايراد گرفته است. ابن سينا به ذكر اين مطلب در برخى از كتاب هاى خود، مبنى بر اين كه معاد بر دو نوع است: جسمانى و روحانى اكتفا كرده است. ملاصدرا به نقل از ابن سينا، نوشته است:درباره «معاد جسمانى، در شريعتى كه سرور و سيد ما، محمد (صلى الله عليه وآله) آورده است، توضيح داده شده است و بدين ترتيب لزومى ندارد كه ما خود را به اثبات آن مشغول سازيم; در حالى كه معاد روحانى مسأله اى است كه تلاش خواهيم كرد آن را به اثبات برسانيم» ابن سينا، به هر حال نتوانست اين مهم(معاد جسمانى) را به انجام برساند و اين را ملاصدرا خطايى جدى از ابن سينا دانست.
 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سلام.
شما از باورهای درونی ایرانی هایی که در المپیادها مدال آوردن هم خبر دارید؟
دقت بکنید اینجا بحث قیاس مطرح هست، گفته نشده یکی باهوش هست و یکی کودن !!!

1- وقتی ضریب هوشی شما از یک فردی پایین تر باشه این به معنای کودن بودن شما نیست.
به این معناست که اون فرد سرعت تجزیه و تحلیل مغزش از شما بالاتره و زودتر به نتیجه میرسه برای همین مجهولات رو زودتر از شما کشف میکنه.


2- ایرانیان هم در مراحل ابتدایی بیشتر حافظه قوی داشتن.

3- اونایی موفق شدن که به فضای آکادمیک غرب راه پیدا کردن و تونستن هوش رو تقویت کنن.
مثل مریم میرزاخانی یا پروفسور سمیعی و ...

وگرنه اینهمه هوشمند در کشورمون اگر داشتیم صنعت کشورمون رو همانطور که آلمان بدون کمک دیگران کشورش رو ساخت میساختیم.

پس هوشمندی ما ایرانی ها یک ساده انگاریه.
4- اون مسابقه دقیقه ها و نحوه برخورد ایرانی ها با محیط زیست و نوع رانندگی و... ناشی از هوش پایین اکثریت ایرانی هاست.

1- دقیقا به این معناست که هوشش بیشتره! معنی دیگه ای نمی تونه داشته باشه. زودتر به نتیجه میرسه، بهتر تجزیه و تحلیل میکنه و بهتر مجهولات رو حل میکنه... خب بهش چه صفتی میشه داد؟!

2-ایرانیان هیچ وقت حافظه ای قوی نداشتند! مخصوصا در مراحل ابتدایی! علت اینکه عرب ها به ایرانیان می گفتند "عجم" هم همین بوده. چون ایرانیان علاقه ی زیادی به کتابت مطالب داشتند و عربها به حفظ. در نتیجه به نظر عربها ایرانیان "گنگ" بودند. چون باید همه چیز را می نوشتند و نمی توانستند مطالب را حفظ کنند. مثلادر زمینه شعر.
ایرانیها باهوش بودند و البته هستند. به معنای واقعی IQ بالا دارند. هرچند تاریخ ثابت کرده یک از فاکتور ها_حافظه_ را کمتر دارند!

3- پس قبلش فاقد هوش (آی- کیو) بودند؟! چرا من و شما نرفتیم که هوشمون رو در فضای آکادمیک غرب تقویت کنیم؟! شکی نیست که اینها رفتند و پذیرش شدند چون از نظر بهره ی هوشی شناخته شدند! وگرنه اگر بهره ی هوشی اندک داشتند، اونجا انقدر عزیزکرده نمی شدند و برای نگه داشتنشون بهترین امکانات رو در اختیارشون نمی گذاشتند.

4- دو نوع هوش داریم: IQ , EQ . ایرانیان ثابت کردند دارای EQ کم و IQ بالا هستند. و عامل پیشرفت یک ملت بیشتر از اون که به IQ مورد بحث مربوط باشه، با EQ درگیر هست. یعنی هوش هیجانی نه هوش به معنای بهره هوشی. اینکه ایرانیان بد رانندگی میکنند یا با محیط زیست مشکل پیدا کرده اند، هیچ ربطی IQ پایینشون نداره. عوامل خیلی زیادی_یکیش EQ_ تاثیرگذار هست.
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بحث جالبیه
فقط من ی سوالی دارم
ایا کسانی که گفته شدم هوش بیشتری دارند،دنبال تحقیقات درمورد خدا و دین و مذهب رفته اند و به چیزی نرسیده اند، یا نه بالکل چنین تمایلی نداشتند که حتی دنبال این مسائل بروند؟؟
مثلا من خودم ی دوستی دارم که میگه اصلا برام فرقی نمیکنه که حقیقت چیه
ضمنا جدیدا ی خبری خوندم در پی همین مذاکرات هسته ای، این بود که درصد قابل توجهی انگار از مردم امریکا (یا مثلا اونایی که تحقیق شده یا نظرسنجی کردن) اصلا نمیدونستن ایران کجای کره زمینه!!! به نظرم این تقصیر و کوتاهی خودشونه و فقط بی اهمیتی خودشون رو میرسونه.چطور میشه توی کشوری که دولت مرداش اینهمه در مورد ایران حرف میزنن و دم به دقیقه تهدید و جنگ و اقتصاد و حقوق بشر و این حرفا رو در موردش پیش میکشن، مردمش اصلا علاقه ای نداشته باشن که بدونن حتی ایران کجاست؟؟! مگه اینکه اصلا اخبار رو نگاه نکنن!!
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در نظر راسل فیلسوف بزرگ، انسان ها در این دنیا با دو چالش روبرو هستند:
1 why به معنی چرا
2- how به معنی چگونه

عده ای میپرسند جهان چگونه به وجود آمد، چگونه تکامل شکل گرفت و ... اینا بیشتر اهل علم هستند.
اما عده ای دنبال چرایی ها هستند، میپرسند چرا خورشید میتابه؟ چرا ما خلق شدیم؟
در پرسیدن چرایی ها چون علم ناتوان هست دست به دامان پاسخ های آماده میشن که معمولا این پاسخ های اماده رو از گذشتگان میگیریم.
زیرا چرایی ها تا زمان کامل نشدن علم، صرفا با قوه تخیل انسان قابل پاسخگویی هستند.

بنابر این اهل خرد در مورد چگونگی شکل گیری رویدادها بیشتر میاندیشند تا چرایی اونها.
و کمتر اسیر باور گذشتگان میشوند.

خب چه اشکالی داره که در کنار "چگونگی" به "چرایی" هم فکر بشه؟
اگه کسی دنبال چرایی نرفت، به معنی اینه که چیزی وجود نداره؟ اگه وجود داشته باشه چی؟
اینکه آدم برم دنبالش حتی اگه چیزی هم نباشه به نظرم خیلی با ارزش تر از اینه که حتی در حالت ایده آل مثلا بفهمه که دقیقا زمین و خورشید و کهکشانها چگونه شکل گرفتند.
در ضمن بافرض که فهمیده بشه که مثلا فلان ستاره که میلیاردها کیلومتر از ما دورتره، چگونه شکل گرفته.خوب سودش چیه؟ البته من در مورد همه موارد چگونگی این نظر رو ندارم.به هر یک سری چگونگی ها میتونن روی زندگی ما تاثیر بذارن و به بهتر یا بدتر شدنش کمکی بکنند
 

gordafarid shz

عضو جدید
هرچه فرد باهوش تر دیندار تر و هر چه فرد دیندار تر ، علم دوست و علم اندوز تر (البته بیشتر درباره ی دین اسلام صادقه) ................... این یه گفته بر حسب حدس و گمان نیست .... برحسب تجربه هست :
- روزبه- دوره خلافت عمربن خطاب - طراح شهرهاي بصره و كوفه
- يعغوب بن طارق- (مرگ در 796 م / 180 ه )احتمالا از نژاد ايراني ستاره شناس
- نوبخت - ( مرگ 770776 م / 171-170 ه) ستاره شناس و مهندس ايراني كه تحت سر پرستي خالد بن برمك كه وي نيز ايراني بود طرح بغداد را انجام داد
- ماشاءالله (مناسه) - ( مرگ در 815 يا 820 م ) يهودي ايراني الاصلي كه در پروژه شهر بغداد با نوبخت همكاري مي كرد
- ابوسهل فضل بن نوبخت - ( مرگ در 816-815 م / 201-200 ه)از خاندان نوبختي ستاره شناس و كتابدار هارون الرشيد
- ابو موسي جابرين حيان - در 160 هجري قمري در كوفه بر آمد - اهل توس ، شيميدان و كاني شناس و ستاره شناس
- بنو موسي ( محمد ، احمد و حسن ) - سده سوم هجري - خراساني الاصل ، مهندس مكانيك ، هندسه دان ، و رياضي دان
- ابو سعيد ضرير جرجاني (گرگاني ) مرگ در ( 846-945 م /232-231 ه) ستاره شناس و رياضي دان
- سهل طبري - در اوايل سده نهم ميلادي ( سده سوم هجري ) بر آمد - اهل طبرستان ( تبرستان ) ستاره شناس وپزشك
- احمدبن محمد نهاوندي ( مرگ در 835 تا 845 م / 221 تا 231 ه) - در جندي شاپور بر آمد - ستاره شناس م مؤلف زيج
- يحيي بن ابي منصور ( مرگ در 831 م / 216 ه ) از نژاد ايراني كه در بغداد بر آمد ستاره شناس و مؤلف زيج، نوه اش هارون بن علي هم ستاره شناس و مؤلف زيج بود
- خالد بن عبدالملك مرورودي - اهل مرورود در خراسان بزرگ - در زمان مامون خليفه عباسي بر آمد - ستاره شناس بود و پسرش محمد و نوه اش عمر هم منجم بودند
- ابوالعباس احمد بن محمد بن كثير فرغاني - اهل فرغانه در ماوراء النهر (ورا رود ).در زمان مامون برآمد - ستاره شناس و نظريه پرداز نجومي
- عمربن فرخان طبري - ( مرگ در 815 م / 200 ه) از مردم طبرستان - ستاره شناس و معمار
- محمد بن عمربن فرخان طبري - پسر شخص بالا درآغاز سده نهم ميلادي ( سده سوم هجري ) بر آمد . ستاره شناس و مؤلف نجوم
- ابو معشر جعفر بن محمد بن عمر بلخي - ( 272 - 172 ه ) ( 886- 786 م ) اهل بلخ در خراسان بزرگ - ستاره شناس و نظريه پرداز در نجوم .
- سهل بن بشر ( يا سهل بن حبيب بن هاني ) - در نيمه اول سده نهم ميلادي ( سده سوم هجري ) در خراسان بر آمد . ستاره شناس و منجم
- علي بن سهل بن طبري- ( سده نهم ميلادي / سده سوم هجري ) مؤلف فردوس الحكمه در طب و هوا شناسي ، نجوم
- محمد بن عيسي ماهاني ( مرگ در 874 تا 884 ميلادي / 261 تا 271 ه ) اهل ماهان كرمان ، رياضي دان و ستاره شناس و مهندس .معادله درجه سوم موسوم به معادله ماهاني از اوست
- فضل بن حاتم نيريزي -( مرگ در 922 م / 310 ه ) رياضي دان ، هندسه دان و ستاره شناس
- ابوبكر حسن بن خصيب - در اواخر سده نهم ميلادي ( سوم هجري ) بر آمد . ستاره شناس از نژاد ايراني بود
- ابوبكر زكرياي رازي - ( مرگ در 924- 923 م / 312 - 311 ه ) فيزيك دان ، شيمي دان و پزشك و مهندس و فيلسوف - كاشف الكل
- احمد بن داوود دينوري ( 210 / 200 تا 282 ه 825 - 815 تا 895 م ) در دينور اصفهان بر آمد . ستاره شناس ، مورخ ، رياضي دان ، گياه شناس و لغت نويس
- ابو نصر محمد فارابي .(340/339- 258/257 ه51/950-71/870 م) زاده فاراب تركستان -فيزيكدان،موسيقي شناس،فيلسوف ايراني
- احمدبن سهل بلخي(934م/323ه) زاده شاستيان بلخ ،رياضيدان وجغرافي دان
- مطهر بن طاهرمقدسي-(356ه 966م) دربست سيستان برآمد- دايره المعارف نويس وبازگوكننده اعداد بزرگ هندي
- يقبوب بن محمد رازي-كه ابن نديم وي رااز مهندسان و محاسبان دانسته است
- استخري(اصطخري)- وي را نيزابن نديم از محاسبان ومهندسان بشمار آورده است
- محمد بن لره- اهل اصفهان بوده ودر فهرست ابن نديم در زمره مهندسان و محاسبان بشمار آورده شده است
- محمد بن احمد كاتب خوارزمي- از دايره المعارف نويسان سده چهارم هجري است.كاتب مفاتيح العلوم وي شامل مباحثي در حساب،هندسه،نجوم،موسيقي،مكانيك و شيمي
- اخوان الصفا- گروه از مهندسان و دانشمندان و فيلسوفان كه در سده دهم ميلادي( سده چهارم هجري) بر آمدند. بعضي از اعضاي اين گروه مخفي مثل ابو سليمان محمد بن بشير بستي مقدسي، ابو الحسين علي بن هارون زنجاني و محمد بن احمد نهرجوري ايراني بوده اند آنان دايره المعارفي شامل كليه شعب معرفت پديد آوردند
- ابو جعفر خازن-زاده خراسان( مرگ در 350/360/ه961/ 971 م) رياضي دان و ستاره شناس
ابو الفتح اصفهاني- رياضيدان سده چهارم هجري
- ابو سهل ويجي بن رستم كوهي-(سده چهارم هجري) اهل طبرستان ، رياضي دان،مهندس، ستاره شناس. وي رهبر ستاره شناسان در رصد خانه اي بود كه شرف الدوله ديلمي ساخته بود
- ابو سعيد احمد سنجري- (415-340ه)(1024-951م) رياضي دان
- عبدالرحمن بن عمر صوفي رازي،زاده ري(376-291ه)(986-903م) ستاره شناس
- ابو نصر محمد بن عبدالله(كلو اذاني)- از دودمان اردشير بابك كلواذاني(تولدش پيش از سال سيصد هجري) از جمله رياضي دانان
- ابو حامد احمد بن محمد صاغاني-(مرگ در 380ه 990 م) از مردم صاغان مرو ، رياضيدان- ستاره شناس، مخترع و سازنده اسطرلاب و ديگر ابزارهاي نجومي
- ابو الرضا عباس بوزجاني- ( 388/387-329ه)(998/997-940م) زاده بوزجان در حوالي نيشابور ، رياضيدان، هندسه دان، مهندس، ستاره شناس و نظري پرداز در نجوم
- ابو منصور موفق-(سده چهارم هجري) شيمي دان و دانشمند و علم مواد
- ابو نصر اسمعيل بن حماد جوهري-(مرگ در 393ه 1002م) زاده فاراب و مقيم نيشابور. لغت نويس و مبتكرانديشه هاي پرواز
- فارابي،ابو نصر(مرگ در 340/339 هجري يا 951/950م) دانشمند و فيلسوف ، در طبقه بندي علوم و در تبيين قوانين صوت و در تعريف دانش ها نقش عمده اي داشت
- ابوريحان محود بن احمد بيروني- ( 440-363 هجري)(1048-973 م) ايراني نژاد زاده خوارزم، رياضيدان،زمين شناس، جغرافي دان،جهانگرد، فيلسوف،و نظريه پرداز در علوم طبيعي ودانشمند علوم تجربي
- ابو علي حسين بن عبدلله بن سينا- (427-370 هجري)(1037-980 م) زاده افشنه در بخارا كه در همدان درگذشت. رياضيدان،زمين شناس،فيزيكدان،پزشك، فيلسوف
- ابوبكر محمدبن حسن حاسب كرجي-( مرگ در 421/420 هجري 1030/1029 م) رياضيدان ايراني صاحب كتاب نسوي نامه
- عمر بن ابراهيم خيامي (عمر خيام)(517/516-440/430هجري)(1124/1123-1048/1038 ميلادي) زاده نيشابور ،رياضيدان،ستاره شناس،شاعر و فيلسوف
- عبدالرحمن خازني-فيزيك دان و مخترع برآمده در خراسان بزرگ در ابتداي سده ششم هجري
- ابوبكر علي بن محمد خراساني - شيميدان ايراني كه بقول ابن نديم و بگفته كيمياگران به كيميا دست يافت
- بديع اسطرلابي(مرگ در بغداد در 1140/1139 م) اهل اصفهان- ستاره شناس و سازنده اسطرلاب
- محمد بن احمد خرقي-(مرگ در مرو در 1139/1138م) ستاره شناس، جغرافي دان ايراني كه نظريه اي در باب چگونگي حركت ستارگان نيز ارائه داده است
- مويد الدين طغراني(مرگ در 1112/1111م) زاده اصفهان - شاعر و شيميدان ايراني
- عبدالملك بن محمد شيرازي- رياضيدان و ستاره شناسي كه در نيمه دوم سده دوازدهم ميلادي(ششم هجري) برآمد
- محمد بن ابوبكر فارسي-رياضيدان و ستاره شناس ايراني نيمه دوم سده سيزدهم ميلادي(هفتم هجري)
- المظفر-(سده ششم هجري) اهل توس ،مخترع گونه اي از اسطرلاب خطي
- نصرالدين طوسي-( 672-598 هجري) اهل توس ، رياضيدان، ستاره شناس،دانشمند علم مواد
- قطب الدين شيرازي-(1236-1311م)-رياضيدان،ستاره شناس، نور شناس، پزشك، فيلسوف ايراني
- محمد ابن اشرف شمس قندي- رياضيدان و ستاره شناس سده سيزدهم ميلادي (هفتم هجري)
- شمس الدين محمد بن ايوب دينسري-(سده هفتم هجري)- دايره المعارف نويس و نگارنده كتاب نوادر التبا در لتحفه البهادر كه شامل مباحثي از علوم طبيعي است
- غياث الدين جمشيد محمد طبيب ( الكاشي) - (790-832 هجري قمري) از مردم كاشان، رياضيدان و محاسب
- محمد حافظ اصفهاني (نتيجه الدوله) سده دهم هجري ، مولف رساله هايي در انواع دستگاههاي مكانيكي
- حسين معمار-معمار بقعه هارون در سال 918هجري
- بهاالدين عاملي-(1031-953هجري) رياضيدان، معمار، فيلسوف
- احمد معماري لاهوري و برادرش استاد حميد لاهوري- سده يازدهم هجري معماران ايراني سازنده تاج محل در هندوستان
http://pishtazanmosalmanand.blogfa.com/category/9


که البته اینا فقط بخشی از یه لیست طولانی و بلنده ....
در پناه حق . یا علی
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پرداختن به چرایی صرفا در نقش یک جرقه کفایت میکنه و بیشتر از اون گمراه کننده خواهد بود.
شما اگر بشینی از امروز تا صد سال دیگه فکر کنی چرا دایناسورها خلق شدن به هیچ چیزی نمیرسی و جز زمان هیچ چیز رو از دست نمیدی.
چون فرض گرفتی دایناسورها خلق شدن در حالیکه ممکنه این فرض خلقت به کل باطل باشه.

اما اگر بشینی به این فکر کنی دایناسورها چگونه شکل گرفته اند میتوانی پله به پله مراحل علمی رو طی کنی تا به جواب برسی.
حتی انیشتن هم در یکی از رساله های علمیش بر این نکته تاکید داره که چرایی سبب نبوغ و تخیل میشه.
اما این تجربه و چگونگی هاست که سبب پیشرفت و تکامل علم میشه.
ماندن در تخیل هم نتیجه ای جز بسط توهمات و خرافات در یک جامعه نداره (جامعه ما مثال خوبی براش هست)

ما در این دنیا انسان های زیادی داریم که صرفا در چرایی ها اسیرن و با چندتا پاسخ پرونده تفکر رو بسته اند.
مثلا میگن چرا آدم اومد روی زمین، بعدا میرن سراغ داستان آدم و حوا و تبعیدشون به زمین.
این قضیه به کل پرونده تکامل و شباهت انسان با میمون سانان رو میبنده.
در حالیکه علم قدم به قدم داره برای تمامی مجهولات بشر پاسخ هایی قابل تکرار و آزمایش پیدا میکند.

سود رفتن دنبال علم، مبارزه انسان با نیستی هست و حقیقت هستی هم فعلا این بوده که با نیستی بجنگه.
وگرنه برای کسایی که معتقدن زندگی اصلی جای دیگری هست معلومه این چگونگی ها سودمند نیستند.
چون یک انسان بدوی که خلاف نکنه هم رستگار خواهد شد.
به هر حال من نفهمیدم بالاخره سود "چگونگی" (برخیشون) چی هست
من نمیگم ما بشینیم در مورد همه چرایی ها فکر کنیم...مثلا فکر کنیم که فلان ماهی خاص که در کف اقیانوس آرام زندگی میکنه چرا بوجود اومده...ولی میگم در مورد کلیت ها ایرادی نداره فکر کنیم...چرا انسان خلق شد....چرا حیوانات خلق شدند
در ضمن من اصلا منظورم این نیست که ما بشینیم و خیال بافی بکنیم در مورد این چیزا....اتفاقا من خودم قبلا ادم مذهبی بودم که دیگه الان نیستم و الان خودم دنبال جواب همین چیزهایی هستم که دارم مطرح میکنم
 

h.abd

عضو جدید
نگاه به گذشته و تاریخ بشر کاملا پر واضح نمایان میکنه ذات بشر گرایش بسیار زیادی به خیال پردازی و وهم دارد تا بتواند موضوعات حل نشده را به این عوامل تعمیم دهد و درمانی برای این عدم آگاهی هر چند پوش و بی اساس بیابد اما رفته رفته و با تکامل جسمی و عقلانی این موضوعات یکی پس از دیگری حل می شود حال بعضی زود و بعضی با گذشت زمان زیاد انسان هر چه در این زمینه حرکت کرده است از وهم و خیال پردازی فاصله گرفته است اگر مطالعه حتی کمی هم دربازه تمام ادیان مختلف دنیا حتی ادیان حاضر انجام دهیم پی میبریم بطور انکار ناپذیری امیخته به همین خیال پردازی و وهمی است که از ذات آدمی نشات می گیرد و چون هر چه انسان در جهت علمی و عقلانی حرکت رو به جلویی پیدا میکنم به صورت منطقی از این خیال پردازی ها فاصله میگیرد و درک عمیقتری حتی از دین پیدا میکند و این فاصله گرفتن از توهمات به بی دینی تعبیر میشود در صورتی که این درک عمیق که رفته رفته در آدمی ایجاد می شود اصل اعتقاد و از منظری خود دین است ساده ترین نشانه راستی آزمایی این تعریف مشاهده رفتار انسانها و جوامعی است که در جهت علمی پیشرفت رو به جلویی دارند در مقایسه با افراد و جوامعب است که خود را دیندار مطلق مینامند که مشاهده میکنیم منش و نگرش افراد و جوامع گروه اول و اندیشمند بسیار نزدیک تر به آموزهای دینی و عرفانی می باشدحتی اگر آن انسانها ذاتا خود را بی دین بنامند.
 

h.abd

عضو جدید
این تعریفی که شما از دین ارائه میدین، تعریف اخلاق هست.
جوامع متمدن اصول اخلاقی و شهروندی رو بهتر رعایت میکنند تا جوامع مذهبی.
اون آموزه های دینی هم بخشی از اخلاق گذشته بشریت هست که جاهایی ثابت مانده و جاهایی هم دستخوش تغییرات شده.
وگرنه بخش زیادی از اموزه های دینی احکام غیرقابل انعطاف هستند که در مدرنیسم ضرورتی بر اجرای اون نیست و علم هم فاصله بسیار زیادی با این احکام دارد.

مثلا دین مجازات قتل رو بلا استثنا اعدام در نظر گرفته.
در حالیکه دنیای مدرن به سمت حذف مجازات اعدام برای بسیاری از قتل ها و افزایش توان بازپروری انسانی که مرتکب خطا شده گذاشته و مسیر این دو به طور کامل از هم جدا هستند. چرا که معتقد است نمیتوان به طور صد در صد اسیر توطئه نشد و یک فرد ممکن است بی گناه اعدام شود که هزاران هزار مورد بوده که فردی به دلیل منافع شخصی یک عده با پرونده سازی جانش گرفته شده و ....

دین (بهتر است بگویم دستورات الهی) در خیلی از موارد کاملا انعطاف پذیر عمل میکنه این انسانها هستند که با توهم و خیالبافی دست و پای خودشون رو میبندند
در ارتباط با قتل دین همیشه بخشش رو بجای قصاص متذکر شده و سپس نوع انتخاب رو به عده خود انسانها قرار داده قصاص چیزی انتخابیست که نه دنیای مدرن حق به حذفش دارد نه افراد به اسم دین حق در اجرای حتمی آن بلکه موردیست قابل اجرا یا قابل گذشت توسط افراد در مورد اسیر توطئه شدن هم باز این از ذات انسان سرچشمه میگرد چه بسا جوامع مدرنیته هم در حالات مختلف سرمایه داری ، کمونیسم و ... بلا شک در هر زمینه ای دارای سیاست توطئه ، تزویر و ... هستند و به دلیل ذات دنیای مادی در مدرنترین حالت و عقلانی ترین جوامع هم این موارد چه بصورت علنی و چه در خفا بی شک صورت می پذیرد.
پیروی یا عدم پیروی از دستورات الهی (در ادیان آسمانی) و یا آموزه های دیگر کاملا موردیست فردی و به هیچ عنوان هیچ انسانی صلاحیت این را ندارد که در این مورد در انتخاب دیگری اعمال نظر یا قدرت نماید در دنیای کنونی باید سر مست از این بود که ادیان آسمانی جایی در مسیر تکامل انسان وارد زندگی آدمی گشتند چه درست چه خطا چون اصلا دور از ذهن نمی بود دیدن پرستش خدایان و قربانی کردن انسانها برای آنها و هزاران خرافه گرایی و حماقت دیگر در عصر حاضر باز تا حدودی وهم در دین قابل تحمل تر از کارنامه گذشته ما آدمان است
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا