يه پيشنهاد دارم،يا جوراباتونو دستتون كنيد كه معلمو شه يا از اين دماغ گنده قرمزا بگيريد بذاريد .فكر كنم دومي بهتر باشه.چون سريع همديگرو پيا مي كنيد.- خودم
2- شادمهر
3- آروس - کبیر
4- بلو پلیکان
5- حاامد 3509
6- پسر باوفا
7- شیرین یلدا
8- کامران رزاز
ولی چجوری همدیگه رو بشناسیم؟
شما هنوز نرفتید بابا من صد بار رفتم و اومدمنمایشگاه تموم شد بجنبید دیگه
این که کاری نداره شماره موبایل همو بگیرید رسید سر قرار زنگ بزنید اولین نفری که گوشیو برداشت همونو ولش نکنید اونقده من از این قرارا گذاشتم کلی حال میده
)
هر کی رفته همینو میگهبابا کجا می خواید برید. من رفتم بسیار مزخرف بود. کل نمایشگاه بود و غرفه های مذهبی.
دوران خوش خوشون آخوندها بود
ولی ناشران خارجی فوق العاده بود. ناشران دانشگاهی هم من که کتاب تخصصی خوبی برای خودم پیدا نکردم.
خلاصه من که از کیفیت کتاب ها نا راضی بودم !
موفق باشید !
کسی گفت شما خبر بدی ؟
کسی گفت شما خبر بدی ؟
مث اینکه جو خیلی گرفتت !
خوب وقتی قرارشون ساعت چهاره یعنی چی ؟ یعنی از ساعت 3 راه میفتن دیگه
اااااااااااااااشما دختر عمو هم داری؟ مثه خودت خوشگله ؟
راستش توی چندین غرفه کار میکنه . دقیق نمیدونم . قسمت کتب مهندسی
26A رو بخاطر بسپارید
هر کی رفته همینو میگه
دختر عموم اونجا غرفه داره . بهش گفتم واسم کتاب پیدا کنه هر کتابی رو گفته بودم گیرش نیومده بود
من رفتم نمایشگاه جلوی غرفه شکم سیر کنی ایستادم کسی نیومد خودم خودمو مهمون کردم...
دل به دل راه داره اما چی کار کنم که تا 7 سره کلاس بودم!خوب حامد جان تا فردا ظهر صبر کن اگه امروز میومدی خیلی خوب بود دوست داشتیم ببینیمت عزیز
جای نازی جونم و گلی جونم و نازنین جونم خیلی خیلی خالی بود.
اکیپ آتی اینا آمادس
به امین میگفتین یه سر بیاد باشگاهسلام به همه دوستان
جای همه خالی رفتیم خیلی خوش گذشت.
من و دوستم. الهه و دوستش. امین. آتی. حامد. کامران 1:30 طول کشید همدیگرو پیدا کردیم فکر کنم نیم ساعتی با هم بودیم
