نقد و تحلیل بناهای معماری | 15 | مرکز فرهنگی حیدر علی اف

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
نقد و تحلیل بنای معماری | 15 | مرکز فرهنگی حیدر علی اف [ HeydarAliyev Cultural Centre ]




با عرض سلام حضور دوستان محترم معماری . . .


همانطور که از عنوان تاپیک مشخص هست ، هدف از ایجاد این تاپیک شروع مجدد نقد بناهای معماری در تالار تاریخ و مبانی نظری معماری با همراهی و حضور همیشگی شما دوستان می باشد.

آنچه از نقد در نظر اول به ذهن متبادر مي شود، ايراد و اشكال گرفتن از يك كار يا اثر علمي و هنري است، اما در واقع نقد نه ايراد و خرده گيري است نه اشكال تراشي، بلكه علم ارزيابي و سنجش ميزان اعتبار یك اثر است موضوع اين است كه وقتي در دانشكده هاي ما هيچ یک از اصول نقد را آموزش نمي دهند! و ما هنوز معيار نقد يك بنا و يا حتّي چگونگي آموزش از يك بنا را نمي دانيم! خواه از يك بناي معماري اسلامي خواه از يك بناي مدرن! شايد بهتر است به جاي قضاوت بدبينانه و يا ستايش آميخته به احساس و اغراق، صرفاً بياموزيم و نكات آموختني را به يكديگر هديه دهيم. از معایبی که در آثار می بینیم به سادگی نگذریم، چون هر اثر با وجود عيب هايي كه داراست نكات آموزنده بسياري خواهد داشت كه ناديدن آن سودمند نخواهد بود و در پایان باید بدانیم وجود استثناها بديهي است. هرگز نمي بايست توقع داشت كه نمونه اي كامل و بي نقص يافت شود. بنابراين استعمال واژه های "همه" يا "هيچ" بي مورد است!

سخن کوتاه می کنم و در ادامه به توضیحاتی پایه ای در مورد نقد (به صورت مطالعه آزاد) پرداخته می شود که دانستن آن قدم اول در راه نقد یک اثر است و در پست بعد، مدارک و توضیحات لازم در رابطه با بنای معماری ِ مورد نظر ارائه می گردد.
.
.
.
.

مطالعه ی آزاد

برای آشنایی بیشتر با شیوه های صحیح و اصولی نقد و تقسیم بندی های آن، این تصویر را مطالعه بفرمائید.


.
.
.
.
لازم یه یادآوری است که با توجه به هماهنگی های انجام گرفته ، به دوستان فعال در عرصه ی نقد در هر دوره امتیازاتی اعطاء می شود و نقدهای ایشان با نام خود، در نشریه هنر و معماری نقشینه درج خواهد شد. همچنین عزیزانی که در چند دوره فعال شناخته شوند ، عنوان کاربر فعال تالار معماری اعطاء خواهد شد .
پیشاپیش از حسن توجه شما دوستان عزیزم، صمیمانه سپاسگزاری می کنم و امیدوارم با حضورتان بتوانیم از دانش شما بیاموزیم.
موفق و پیروز باشید ... :gol:



آرشیو نقدهای پیشین:

نقد و تحلیل بنای معماری | 01 | ساختمان جديد مجلس شوراي اسلامي
نقد و تحلیل بنای معماری | 02 | موزه يهود برلين
نقد و تحلیل بنای معماری | 03 | مساجد آینده
نقد و تحلیل بنای معماری | 04 | خانه آبشار
نقد و تحلیل بنای معماری | 05 | مرکز فرهنگی و هنری ژرژ پمپیدو
نقد و تحلیل بنای معماری | 06 | مجتمع مسكوني نياوران
نقد و تحلیل بنای معماری | 07 | ویلای درویش آباد

نقد و تحلیل بنای معماری | 08 | ویلایی برای یک دوست

نقد و تحلیل بنای معماری | 09 | فرهنگسرای نیاوران
نقد و تحلیل بنای معماری | 10 | موزه ی هنر های معاصر کیمبل
نقد و تحلیل بنای معماری | 11 | بررسی برج میلاد
نقد و تحلیل بنای معماری | 12 | پردیس سینمایی پارک ملت تهران
نقد و تحلیل بنای معماری | 13 | بررسی بناهای شاخص معماری ایرانی اسلامی از منظر قوانین سازماندهی بصری گشتالت

نقد و تحلیل بنای معماری | 14 | موزه طراحی Holon



 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار


عنوان: مرکز فرهنگی حیدر علی اف (HeydarAliyev Cultural Centre)
برنامه طراحی: ترکیبی از برنامه های یک مرکز فرهنگی
معمار: زاها حدید
موقعیت قرارگیری: باکو/جمهوری آذربایجان
مساحت زیر ساخت:52417 متر مربع
مساحت کلی:101801مترمربع
مجموعه سایت: 111292متر مربع
سال ساخت : ۲۰۱۱

تاریخچه:

در پِی رقابتی در سال 2007، شرکت معماری زاها حدید به عنوان معمار طراحی این مرکز منصوب شد. هدف از طراحی و ساخت این مرکز، برای تبدیل شدن به ساختمان اصلی به منظور انجام برنامه های فرهنگی این کشور، معافیت ها از اصول سفت و سخت معماری و اغلب به یاد ماندنی شوروی که به وفور در باکو دیده می شود، بیان احساسات از فرهنگ آذری و خوش بینی به یک ملت که جلوه ای از آینده است نیز می باشد.
مرکز فرهنگی حیدر علی اف در شهر باکو، آذربایجان محل بزرگ ساختمان جدید و نقطه عطفی برای شهرستان خواهدشد.مرکز فرهنگی در بر دارنده 3 سالن کنفرانس، تالار اجتماعات ، کتابخانه و موزه است، این پروژه بلند پروازانه نقشی اساسی در زندگی و رشد فکری شهر بازی می کند،سایت به مرکز شهرنزدیک، خواهد شد، نقش محوری درتوسعه ی دوباره شهرباکو بازی خواهد کرد.

توضیحات بنا:

سایتی که در همسایگی مرکز فرهنگی حیدر علی اف قرادارد برای فضاهای مسکونی، ادارات، هتل و مرکز تجاری، طراحی شده ضمن اینکه زمین بین این مرکز و شاهراه اصلی شهر به یک میدان فرهنگی عمومی تبدیل خواهد شد یک فضای باز میدانی برای مرکز فرهنگی به شکل بهترین فضای خوشامدگویی برای بازدیدکننده ها است.طرح پیشنهادی برای مرکز حیدر علی اف یک فرم سیال خیال گونه که به شکل لایه های صفحات طبیعی توپوگرافی از زمین سایت سر براورده با پوشش منحصر به فرد هر عملکرد در مرکز، تمام کارکرد های مرکز و ورودی با هم با استفاده از تاها و لایه ها جدا جدا نمایش داده شده است.

اين ساختمان در حال حاضر تبديل به عنصري مهم در سازماندهي اين منظر شهري گشته است؛ هم از لحاظ بصري با فرم موجدار و منحني هاي سفيد رنگش و هم از لحاظ فرهنگي با برنامه اي ثابت از نمايشگاه ها و سخنراني ها پيرامون تاريخ، پيچيدگي هاي زباني و تمدن هاي بي شماري كه فرهنگ كنوني آذربايجان را ساخته است.

ساختار استادانه درست مانند نوسان ها، انشعابات، چین خوردگی ها، و تغییر انحنای این سطح میدان در یک چشم انداز معماری که برای انجام عملکردهای متغیر بسیاری از جمله خوشامدگویی(welcoming)، پذیرش(embracing)، بازدید مستقیم از طریق سطوح مختلف داخلی درنظر گرفته شده است. با این حرکت، این ساختمان در تمایز متداول میان شی های معماری و چشم اندازهای شهری، پوشش عمارت و میدان شهری، شکل و زمین، داخل و خارج ساختمان محو شده است.

فرم سیال گونه مجال اتصال فضاهای متعدد فرهنگی را با حفط همزمان ویژگی های هویتی هر کدام از المان های فضای فرهنگی را می دهد. همانطور که لایه هایش در داخل به شکل المان های داخلی و پوسته های فرسایش یابنده دیده می شوند.سیالیت و روانی در معماری همواره در این منطقه جدید نمی باشد. الگوهای زینتی و خوشنویسی با جریان های مداوم از کف به دیوارها، از دیوارها به سقف ها، و از سقف ها به گنبد نیز روابط یکپارچه و تمایز ماتی را میان عناصر معماری و فضای اطراف ساختمان برقرار کرده است.


لند اسکیپ ازظهورازسطح زمین تا ادغام با ساختمان ،این ناهمواری به مانند تپه هایی در زمین اند همانطور مانند شعاع هایی از ساختمان اصلی که حرکت می کنند محو می شوند. خود ساختمان هم از زمین سربرداشته برای تبدیل به یک میدان فرهنگی برای محو کردن مرز بین ساختمان و زمین ،شکل لنداسکیپ همچنین حرکت بازدیدکننده را از راه ساختمان و میدان فرهنگی مدیریت می کند و فضای بازی برای فعالیت آزادانه و به نمایش گذاشتن مکان است .

موزه رو به بیرون به سمت لند اسکیپ در قسمت اصلی جهت گسترش شهر در اطراف سایت است، نمای شیشه ای ان اندکی از هم گسیختگی همراه اثر متقابل تندیس وار بین پوسته ی بیرونی وزمین، داخل آن تجربه ی صفحات طبیعی توپوگرافی شیشه ای سایت و سایت را از نور طبیعی تغذیه می کند .

سطح ظاهری زمین موزه لایه ای می شود و به صورت پوسته ی ظاهری نمایان می شود و مانند تجربه ای جدید ازتوپوگرافی سایت پیروی میکند و قسمتی از ان می شود.در حالیکه رمپ ها طبقات زمین را به شکل نیم طبقه ای به هم وصل می کنند.

کتابخانه در قسمت شمالی قرار دارد برای کنترل نو روزانه و ورودی خاص خود را از این قسمت دارد ، سالن مطالعه و بخش مخزن بروی هم قرار گرفته اند وبا یکی ازلایه های تاپوشیده و به هم بسته شده اند،و با رمپ هایی به هم وصل می شوند خلق یک پوسته ی تکرار شونده چرخنده.

کتابخانه و موزه هم توسط رمپ هایی به هم متصل می شوند که از طبقه همکف کتابخانه به طبقه اول موزه راه نمایی می کند.اضافه برآن کتابخانه به سالن کنفرانس هم با یک پل که از داخل سرسرای کتابخانه اوج می گیرد راه پیدا می کند.

سالن کنفرانس دربر دارنده ی 3 سالن با اندازه های مختلف می باشد حول یک میدان اصلی که هر کدام دسترسی مستقیم و خاص خود را دارند ،ورودی اصلی در لایه ی بیرون کشیده شده بین کتابخانه وموزه است و ورودی ثانویه درشمال قرار دارد.

هندسه، ساختار و مصالح به کار رفته در مرکز Heydar Aliyev

یکی از موارد حیاتی که همچنان عناصر این پروژه را به چالش کشانده، توسعه معماری از پوسته ساختمان می باشد. جاه طلبی های ما برای رسیدن به یک سطح کاملا پیوسته ی به نظر همگن است، که برای این کار از طیف گسترده ای از عملکردهای مختلف مورد نیاز، قوانین ساخت و ساز سیستم های فنی که پوشش های ساختمان را یکپارچه و گرد هم می آورد نیز استفاده شده است. محاسبات پیشرفته اجازه کنترل مستمر و ارتباطات پیچیده مرکز در میان شرکت کنندگان متعدد در این پروژه را می دهد.

این مرکز عمدتا متشکل از دو سیستم به هم پیوسته می باشد: یک ساختار بتنی با سیستم قاب فضایی. به منظور دستیابی به فضاهایی با ستون های آزاد در مقیاس بزرگ که اجازه بدهد تا بازدید کنندگان سیالیت داخلی را هم تجربه کنند، عناصر ساختاری عمودی با پوشش ها و سیستم دیوارهای جداکننده نیز جذب شده است. این هندسه خاص، سطوح راه حل های غیر متعارف ساختاری را به بار می آورد، از جمله اینها معرفی منحنی هایی که ستون های متصل شده برای رسیدن به پوسته ای معکوس از محوطه تا قسمت غربی ساختمان را می دهد، و همسان سازی کاهش تدریجی از تیرهای معلق که پوشش های ساختمان در قسمت شرقی محوطه را شامل می شود.

سیستم قاب فضایی باعث می شود تا ساختاری آزاد برای طرح ایجاد شود و زمان ساخت آن در روند ساخت و ساز به میزان قابل توجهی کاهش یابد، در حالی که زیر بنای آن به عنوان سنبلی انعطاف پذیر میان شبکه های سفت و سخت قاب فضایی و لایه هایی از روکش های فلزی در نمای خارجی ساختمان به صورت آزاد توسعه داده شده است. این لایه ها از یک روند پیچیده هندسی با توجیه منطقی، برای کارایی و همچنین جنبه زیبایی شناسی این پروژه استفاده شده است. بتن ها و پلی استر تقویت شده فیبر حاوی الیاف شیشه (GFRC) به عنوان مواد شیشه ای ایده آل در این ساختمان انتخاب شدند، چرا که آنها امکان شکل پذیری قدرتمند برای طراحی ساختمان را فراهم می آورند.

در این ترکیب معماری، سطح آهنگین می باشد، و لایه های میان پانل ها نیز به همان ریتم هستند. مطالعات متعددی در هندسه سطح برای توجیه پانل انجام شده، در حالی که تداوم در سراسر ساختمان و چشم انداز حفظ شده است. این لایه ها همواره درک بالاتری از مقیاس پروژه را ارتقا می دهند. آنها تاکید می کنند که تغییر و تحول و دگرگونی مستمر و مداوم و حرکت ضمنی از هندسه سیال آن، یک راه حل عملی در مسائل مربوط به ساخت و ساز عملی از قبیل بررسی، حمل و نقل و مونتاژ، و پاسخ دادن به نگرانی های فنی مانند انطباق و سازگاری حرکت به علت انحراف، بارهای خارجی، تغییرات درجه حرارت، فعالیت لرزه ای و بارگذاری باد را ارائه می دهد.

با تاکید بر ارتباط مستمر بین نماهای داخلی و خارجی ساختمان، نوررسانی از مرکز ساختمان حیدر علی اف به دقت در نظر گرفته شده است. استراتژی طراحی نوررسانی شب و روز در ساختمان متفاوت است. در طول روز، نور منعکس شده تغییرات مداومی را در نمای این ساختمان ایجاد می کند که در زمان های مختلف روز قابل مشاهده است. استفاده از شیشه نیمه رفلکس همواره جذابیت خاصی را به ساختمان داده است. در شب، این ویژگی به تدریج با استفاده از نور که از داخل به صورت موجی بر روی سطوح خارجی تبدیل شده بود، ترکیب رسمی برای هویدا کردن محتوای خود و حفظ سیالیت میان داخل و خارج رخ می دهد.

همجواری ها:









نقشه های فنی:






site plan and section


ground floor plan
1. museum book store / gift shop
2. welcome zone
3. museum café / bar
4. information desk
5. museum lobby
6. welcome gallery
7. link tunnel
8. cloakroom
9. conference center lobby
10. multi-purpose hall
11. service kitchen
12. service lobby
13. main stage
14. loading area
15. back stage area
16. security
17. auditorium
18. VIP entrance / president's room
19. PA
20. work room + meeting room
21. restroom
22. rest area
23. kitchenette
24. storage
25. auditorium bar
26. auditorium lobby
27. courtyard





first floor plan

1. library
2. open to below
3. thematic temporary art gallery
4. main stage
5. auditorium
6. service kitchen
7. restaurant
8. storage
9. lighting control
10. sound control
11. projection room
12. auditorium balcony
13. multi-purpose hall / open to below



second floor plan
1. permanent art gallery
2. open to below
3. library
4. reading zone
5. meeting room lobby
6. meeting room
7. service lobby
8. mezzanine café
9. storage room
10. translator room
11. auditorium entrance hall
12. balcony


third floor plan

1. library
2. open to below
3. network room
4. service room
5. kitchen and staff area
6. administration office
7. dimmer room



fourth floor plan
1. library learning and reading zone
2. open to below
3. stage system steel platform
4. storage
5. permanent art gallery
6. male restroom
7. female restroom



fifth floor plan

1. library
2. open to below
3. presidential suite
4. rest area
5. restroom
6. kitchenette


sixth floor plan
1. library
2. open to below


seventh floor plan
1. restaurant
2. open to below
3. kitchen
4. cloakroom



eighth floor plan
1. restaurant
2. open to below


south east elevation





south west elevation



north west elevation




section
1. learning and reading zone
2. multimedia zone
3. business zone
4. children's activity zone
5. welcome zone
6. library storage
7. library stack
8. disabled restroom
9. janitor's room
10. conference center lobby
11. female restroom
12. loading bay
13. meeting room
14. network room
15. auditorium / multi-purpose hall storage
16. male restroom
17. service kitchen
18. AHU room
19. main stage
20. backstage storage
21. auditorium
22. orchestra pit
23. guest dressing room
24. women's locker room / WC
25. cloakroom
26. translator room
27. projection room
28. balcony


section
1. president's suite
2. permanent collection gallery
3. temporary exhibition gallery
4. museum book store / gift shop
5. passenger elevator
6. restroom
storage7



section
1. temporary collection gallery 2. museum lobby
3. courtyard
4. museum café
5. cloakroom
6. registration & art handling
7. restroom
8. AHU room
9. café kitchen
10. loading bay


section
1. permanent collection gallery
2. temporary exhibition gallery
3. security vestibule
4. museum lobby
5. president / VIP lobby
6. vestibule
7. storage
8. small temporary gallery / dark room
9. welcome gallery
10. cloakroom
11. registration + art handling
12. medical room
13. conference center lobby
14. organizer's office
15. meeting room lobby
16. men's shower / locker room
17. women's shower / locker room
18. fan room
19. AHU room
20. male restroom
21. female restroom
22. control room
23. admin offices
24. mezzanine café
25. service lobby
26. janitor room
27. meeting room
28. network room
29. disabled room






auditorium / ground floor plan

1. vestibules
2. main stage
3. multi-purpose auditorium
4. PA
5. restroom
6. cloakroom
7. storage
8. disabled restroom




auditorium / first floor plan
1. storage
2. light control
3. projection room
4. sound control
5. balcony




auditorium / second floor plan
1. corridor
2. vestibules
3. balcony
4. storage
5. translator room


auditorium / third floor plan
1. corridor
2. vestibules
3. open to below
4. stage catwalk
5. catwalk
6. dimmer room
7. network room


auditorium section
1. network room
2. corridor
3. meeting room
4. female restroom
5. service kitchen
6. AHU room
7. main stage
8. multi-purpose auditorium
9. balcony

سازه بنا:













کلیت بنا:








حجم لایه ها توسط آجرهای سفید رنگ فرش شده است.



فرم مجموعه ای از لایه های ضخیم و نازک می باشد که اجازه عبور نور را امکان پذیر می کند.



ترکیب فرم اشکال موجی و مارپیج با شیشهای براق یک رابطه پویا با زمین را ایجاد کرده است.



رسیدن موزه به زمین و باز بالا رفتن زمین به آینده



پوشش سقف بدون خط صاف است.



زاها حدید با حجاری کردن لایه ها سیستمی برای متمایز کردن فضای داخلی خلق کرده است.






طراحی داخلی بنا:



طراحی داخلی هنرمندانه با بستر طبیعی



فضای کنفراس



قرار دادن حرکت مارپیچی برای نمایش سالن



دیوارها توسط شیشهای نقره ای ازم جدا شده اند



نمای از طراحی داخلی



قسمتی از بنا که به تاریخ و حفظ و ارتقای فرهنگ آذربایجان اختصاص داده شده است.



ایجاد فضایی پویا برای بیان بهتر فرهنگ







دوستان محترم در صورت مشاهده نشدن عکس ها می تونید فایل کامل مطلب رو دانلود فرمائید.
دریافت فایل:

http://s9.picofile.com/file/8298768000/حیدی_علی_اف11.rar.html
 
آخرین ویرایش:

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با تشکر از استارتر بابت ادامه روند تاپیک های نقد
همین اول پست عرض کنم توضیحات رو نخوندم
اگر از من بپرسند 10 ساختمان مورد علاقه ت در فرم رو نام ببر این مرکز شاید در صدر لیست من قرار بگیره
منحنی های دلنشین و فرم سیالش یکی از بی نظیرترین اثار زاها رو به نمایش میذاره
اما خب یه سوالی برای من پیش میاد : که اصلا ساخت چنین ساختمانی در کشوری مثل آذربایجان چه ضرورتی داره ... شاید درجریان باشید که حیدرعلی اف از چهره های منفور اذربایجان هست و شاید جالبتر باشه بدونید که معماری ساختمان بین نقاشان و روشنفکران (به اصطلاح) و حتی متخصصان امر هم بواسطه شخص علی اف مورد بی مهری قرار گرفته و به تپه ای از چیزی تشبیه شده که از بیان اون معذورم (شاید خودتون متوجه شدید که با این همه انزجار مردم این فرم به چی تشبیه شده!)
و اینجاست که باید گفت: خانوم حدید که همیشه شیفته طراحی های منحصر بفردتون بودم آیا طراحی بدون توجه به بافت و فرهنگ و ... کار خوبی است؟
آیا مقبولیت طرح بین استفاده کنندگان و در سطح پایین تر نظاره گر بنا دغدغه مهمی نیست؟
این زیبایی و شیفتگی که نسبت به کارهای زاها حدید دارم صرفا متوجه همون فرم بدون در نظر گرفتم چیزی هست اما واقعا طرح چقدر روی زمینه خودش قرار میگیره و بقول رایت from the hill not on the hill چقدر نمود داره؟
از طرفی هزینه بسیار هنگفتی صرف ساخت اون شده و این هم مزید بر علت شده تا منتقدان با بیان این مطلب که هزینه ساخت چنین چیزی میتونست صرف عمران کشور بشه (همونطور که میدونید اذربایجان از نظر شرایط اقتصادی بسیار ضعیف هست) حجم انتقاد بیشتری رو متوجه بنا کنند که خب من هم واقعا نمیدونم قدرت نمایی معماری تا کی باید باعث نادیده گرفتن شرایط مهم یک جامعه بشه؟
و دغدغه اصلی اینجا بوجود اومده که داخل این ساختمون چیزی که تو تصاویر میبینید نیست! یه سری لباس های جناب علی اف و ماشین قدیمی ش و میزکارش و ... داخلش هست ----> آیا معماری به عنوان یک المان اینجا مطرح شده؟اون هم المانی که برای شخصی منفور با چنین عظمتی ساخته شده؟ اصلا اذربایجان چنان پیشینه تاریخی و فرهنگی داره که بگیم این مرکز فرهنگی رو قراراه با اون پر کنن؟

... و من نگران جامعه معماری ئی هستم که استادانش به دانشجوهاش چنین فرمهایی رو مشق میکنند ...

.... احتمالا پستم ادامه دارد !!
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
با تشکر از استارتر بابت ادامه روند تاپیک های نقد
همین اول پست عرض کنم توضیحات رو نخوندم
اگر از من بپرسند 10 ساختمان مورد علاقه ت در فرم رو نام ببر این مرکز شاید در صدر لیست من قرار بگیره
منحنی های دلنشین و فرم سیالش یکی از بی نظیرترین اثار زاها رو به نمایش میذاره
اما خب یه سوالی برای من پیش میاد : که اصلا ساخت چنین ساختمانی در کشوری مثل آذربایجان چه ضرورتی داره ... شاید درجریان باشید که حیدرعلی اف از چهره های منفور اذربایجان هست و شاید جالبتر باشه بدونید که معماری ساختمان بین نقاشان و روشنفکران (به اصطلاح) و حتی متخصصان امر هم بواسطه شخص علی اف مورد بی مهری قرار گرفته و به تپه ای از چیزی تشبیه شده که از بیان اون معذورم (شاید خودتون متوجه شدید که با این همه انزجار مردم این فرم به چی تشبیه شده!)
و اینجاست که باید گفت: خانوم حدید که همیشه شیفته طراحی های منحصر بفردتون بودم آیا طراحی بدون توجه به بافت و فرهنگ و ... کار خوبی است؟
آیا مقبولیت طرح بین استفاده کنندگان و در سطح پایین تر نظاره گر بنا دغدغه مهمی نیست؟
این زیبایی و شیفتگی که نسبت به کارهای زاها حدید دارم صرفا متوجه همون فرم بدون در نظر گرفتم چیزی هست اما واقعا طرح چقدر روی زمینه خودش قرار میگیره و بقول رایت from the hill not on the hill چقدر نمود داره؟
از طرفی هزینه بسیار هنگفتی صرف ساخت اون شده و این هم مزید بر علت شده تا منتقدان با بیان این مطلب که هزینه ساخت چنین چیزی میتونست صرف عمران کشور بشه (همونطور که میدونید اذربایجان از نظر شرایط اقتصادی بسیار ضعیف هست) حجم انتقاد بیشتری رو متوجه بنا کنند که خب من هم واقعا نمیدونم قدرت نمایی معماری تا کی باید باعث نادیده گرفتن شرایط مهم یک جامعه بشه؟
و دغدغه اصلی اینجا بوجود اومده که داخل این ساختمون چیزی که تو تصاویر میبینید نیست! یه سری لباس های جناب علی اف و ماشین قدیمی ش و میزکارش و ... داخلش هست ----> آیا معماری به عنوان یک المان اینجا مطرح شده؟اون هم المانی که برای شخصی منفور با چنین عظمتی ساخته شده؟ اصلا اذربایجان چنان پیشینه تاریخی و فرهنگی داره که بگیم این مرکز فرهنگی رو قراراه با اون پر کنن؟

... و من نگران جامعه معماری ئی هستم که استادانش به دانشجوهاش چنین فرمهایی رو مشق میکنند ...

.... احتمالا پستم ادامه دارد !!

منم با نظرتون موافقم با این تفاوت که من اصلا از این خانوم و کارهاش خوشم نمیاد.
تو معماری این فرم نیست که اصالت داره.فرم مهمه ولی اصالت نداره.عملکرد هم اصالت نداره.ولی مهمه.
در معماری این فضاست که اصالت داره.اصالتی که معماران گذشته ما اونو میشناختن.
البته مشکل از خانم حدید نیست.مبانی نظری اینارو جاهای دیگه باید جستجو کرد.اینا فقط اون مبانی رو به دیوار و سقف فرم و ...تبدیل میکنن.
اینه که واسه تحلیل یک بنا و یک اثر معماری باید دید وسیع فراتر از معماری داشت.این بنارو نمیشه نقد کرد.باید طراح بنارو نقد کرد.

نقد معماری یعنی این موارد.اینکه صرفا بیایم در مورد فرم و زیبایی بنا صحبت کنیم چیزی رو مشخص نمیکنه.
اگه ایشون معمار هستند ،هر شخصی که با نرم افزار هایی که این فرم هارو براحتی تولید میکنه هم معمار هستند.
ایشون آرشیتکت(یا آرکیتکت) هستند نه معمار.
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
هر بنا پیش، هنگام و پس از ساخت با نقد های مواجه شده
من کمتر پیش اومده که یه بنا رو نقد کنم یا در لیست منتقدین قرار بگیرم اما همیشه منتظر فرصت بودم که الان مریم جان استارتشو زدن

نمیدونم حرفام تا چه اندازه درسته اما جسارت منو ببخشید و منو یکی از اضای ثابت نقد،پس زا این بدونید تا در کنار شما بزرگان یاد بگیرم.
اولین چیزی که من رو وادار کرد به مکتوب کردن، فرم بسیار بسیار قابل توجه این بناست که به عنوان مرکز فرهنگی بسیار من رو به وجد آورد
هزینه ایجاد شده به کنار، بستر به کنار، اینکه چقدر کارایی داره به کنار
مگه نه اینه که نیاز زیبا شناختی به عنوان یکی از نیاز های مهم انسان، در هرم مازلو بمطرح شده؟
مگه نه اینه که یک نشانه به قول لنگ، ادرس دهی و به قول پاکزاد میتونه خاطره ی جمعی در پی داشته باشه؟
مگه نه اینه که کلید واژه ها باعث یک جور جستجو میشن در حافظه ی بلند مدت ؟

مگه نه اینه که سبک های مختلف در پی بی مهری انسان ها نسبت به سبک قبلی به وجود اومدند؟
در سخنان دوستان گفته شده بود که یک معمار باید فضاسازی کنه و نباشد فرم رو سرمشق کنه

چرا نکنه؟اگه همه فقط یک جور فرم رو در نظر داشته باشندف ماحَصَل اون چی میشه به جز یکنواختی؟
باید فرم های دیگه ای هم باشه

اساس ساخت برج میلاد برای چی بوده؟باوجود نشانه ی محکم میدان ازادی که هنوزم که هنوزه وقتی میگن تهران خیلیا برج ازادی رو رد ذهنشون تجسم می کنند؟
یکی از دلایلش اینه که بگیم ما هم میتونیم
از کجا که این معمار نخواسته تونستن اذربایجان رو با این مرکز به رخ نکشه؟
شاید بنا تطبیق پیذر یا انعطاف پذیر طراحی شده باشه و برای کاربری های دیگر نیز جواب بده؟

وقتی ژرژ پمپیدو ساخته شد خیلیا باهاش مخالف بودن ، در حالی که برای گردشگر ساخته نشده بود اما گردشگران رو جذب کرد
مرکز اپرای سیدنی هم وقتی قرار بود ساخته بشه باهاش مخالفت شد اما امروز چی شد؟از دیدنی ترین نقاط سیدنی

هدف من تایید یا رد این بنا نیست. اما انتقادات و پیشنهادات رد کنار هم سازنده هستند
بازم جسارت منو ببخشید
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
هر بنا پیش، هنگام و پس از ساخت با نقد های مواجه شده
من کمتر پیش اومده که یه بنا رو نقد کنم یا در لیست منتقدین قرار بگیرم اما همیشه منتظر فرصت بودم که الان مریم جان استارتشو زدن

نمیدونم حرفام تا چه اندازه درسته اما جسارت منو ببخشید و منو یکی از اضای ثابت نقد،پس زا این بدونید تا در کنار شما بزرگان یاد بگیرم.
اولین چیزی که من رو وادار کرد به مکتوب کردن، فرم بسیار بسیار قابل توجه این بناست که به عنوان مرکز فرهنگی بسیار من رو به وجد آورد
هزینه ایجاد شده به کنار، بستر به کنار، اینکه چقدر کارایی داره به کنار
مگه نه اینه که نیاز زیبا شناختی به عنوان یکی از نیاز های مهم انسان، در هرم مازلو بمطرح شده؟
مگه نه اینه که یک نشانه به قول لنگ، ادرس دهی و به قول پاکزاد میتونه خاطره ی جمعی در پی داشته باشه؟
مگه نه اینه که کلید واژه ها باعث یک جور جستجو میشن در حافظه ی بلند مدت ؟

مگه نه اینه که سبک های مختلف در پی بی مهری انسان ها نسبت به سبک قبلی به وجود اومدند؟
در سخنان دوستان گفته شده بود که یک معمار باید فضاسازی کنه و نباشد فرم رو سرمشق کنه

چرا نکنه؟اگه همه فقط یک جور فرم رو در نظر داشته باشندف ماحَصَل اون چی میشه به جز یکنواختی؟
باید فرم های دیگه ای هم باشه

اساس ساخت برج میلاد برای چی بوده؟باوجود نشانه ی محکم میدان ازادی که هنوزم که هنوزه وقتی میگن تهران خیلیا برج ازادی رو رد ذهنشون تجسم می کنند؟
یکی از دلایلش اینه که بگیم ما هم میتونیم
از کجا که این معمار نخواسته تونستن اذربایجان رو با این مرکز به رخ نکشه؟
شاید بنا تطبیق پیذر یا انعطاف پذیر طراحی شده باشه و برای کاربری های دیگر نیز جواب بده؟

وقتی ژرژ پمپیدو ساخته شد خیلیا باهاش مخالف بودن ، در حالی که برای گردشگر ساخته نشده بود اما گردشگران رو جذب کرد
مرکز اپرای سیدنی هم وقتی قرار بود ساخته بشه باهاش مخالفت شد اما امروز چی شد؟از دیدنی ترین نقاط سیدنی

هدف من تایید یا رد این بنا نیست. اما انتقادات و پیشنهادات رد کنار هم سازنده هستند
بازم جسارت منو ببخشید

سلامم.
بله در معماری فرم هم مهمه همچنین عملکرد هم مهمه ولی اینا اصالت ندارن.
فرم و عملکرد باید تابعی از فضا باشه.
مثال ملموسش میتونه خدا و انسان و حیوان و گیاه و ...هر موجود دیگه ای باشه.خدا حقی داره انسان هم حقی داره و همچنین حیوانات و گیاهان و محیط ریست هم حقی دارن.تا اینجا رو همه قبول دارن.ولی تو اینا فقط یکیه که اصالت داره اونم حق خداست.یعنی نوک پیکان رو میزاریم رو حق خدا و حول اون کمان میزنیم.خواسته انسان و حیوان و ....نمیتونه خواست خدا رو نقض کنه.
من میگم حق فضا ،حق فرم و حق عملکرد.
یعنی شما تو فرم آزادید مادامی که فضای معماری از بین نره.
حالا فضا چیه؟(نقل از کتاب های دکتر فلامکی)


فضای معماری به وجود آمده است ؛ تا علایقی خاص ، احساساتی ناب و تفکری برتر را به تصویر بکشد . فضای معماری فضایی کالبدی است که به صورت بصری قابل درک می باشد . گرچه همیشه این امکان وجود دارد یا شاید هدف برخی از فضاها در معماری اینچنین بوده است ؛ که فکر را به سویی خاص و به فضای خیالی دیگری معطوف نمایند . نظیر آنچه که در باغ ایرانی مشاهده می کنیم که هدف آن فرار از فشارها و روزمرگیها و سوق دادن فرد به سوی زیبایی های طبیعت و در نهایت به تصویر کشیدن بهشت بوده است .

معماری یعنی خلق و ساماندهی فضاها ، فضاهایی که ممکن است هر کدام القا کننده حالتی خاص در مخاطب خود باشند . منتهی مسئله ای که در مورد درک از فضاهای معماری مهم می نماید این نکته می باشد که بیشترین درک از فضای معماری به وسیله چشم صورت می گیرد البته نقش سایر حواس هم در درک برخی از فضاها اهمیت دارد .

معمار یک بنا ایده ای خاص را در سر می پروراند و برای اینکه بتواند این ایده را به تصویر بکشد نیاز به خلق فضا دارد . و این فضای اوست که تعیین می کند کدام دیوار از چه نوع مصالحی و به چه رنگی در کجای فضای او ظاهر شود . شاید خیلی از مردم به غلط این برداشت را داشته باشند فضای معماری را دیوار ها ، ستونها و سقفهایی که محصورش کرده اند به وجود آورده است . در صورتی که این برداشت نسبت به فضای معماری کاملاً غلط می باشد چون همانطور که در پیش درآمد ذکر شد این ماهیت فضاست که تعیین می کند کدامین عنصر در کجا قرار گیرد .

معمار می خواهد فضایی خاص را با هدفی خاص خلق کند ؛ مثلا در مساجد ، او فضایی را شکل می دهد که احساس تقدس ، توحید و هرآنچه که انسان را به خالق خود نزدیک تر می کند در ذهن مخاطب رسوخ کند . نظیر مسجد شیخ لطف الله درمیدان نقش جهان اصفهان که حتی فردی مسیحی نیز آنجا احساس تقدس و سبکی روح می کند و این امر به دلیل فضای خاص خلق شده در آن مسجد است .

آنچه که می توان در مورد فضای معماری به اختصار بیان نمود به شرح زیر می باشد :

- فضای معماری فضایی کالبدی است و از طریق بصری درک می شود

- فضای معماری هدفی خاص را دنبال می کند که القاء هدف آن در تمام افراد جامعه و در سطوح فکری مختلف تقریباً یکسان می باشد . ( نظیر مسجد شیخ لطف الله )

-فضای معماری فضایی است که در دل خود عناصری مادی را جای داده است .

- فضای معماری دارای روح است و در ذهن انسان رسوخ می کند و خیالاتی خاص را پدید می آورد .


.
.
.
.
.
من یه حاشیه برم و یه گریزی بزنم کلا به تفکر مدرن که معماری مدرن یکی از نتایجش بوده و اونم گرفتم روح از همه چیزه.گرفتن روح از معماری.
شما فکر نکنید خانم حدید مثلا با لوکروبوزیه و یا لویی کان و سایر معماران ابتدایی نهضت مدرن خیلی تفاوت دارن.استراتژی این معماران کلا یکیه.فقط تو سطح تاکتیکی با هم تفاوت دارن.
هدف همشون گرفتن روح از معماری بوده.منتها تو سطح تاکتیکی یه عدشون فرم گرا هستن و عده ای دیگه عملکرد گرا.
جمله قرمز رنگ رو چندبار بخونید.این همه اون چیزیه که معماران مترقی و پیشرفته ما در گذشته میدونستن.
یکی از اون مواردی که به معماری روح میده تزئیناته...............شما ببینید معماری مدرن با تزئینات چه کرد.
تزئینات جنایت است.
کمتر بیشتر است
و .....
این جریان تو معماری یه استراتژی رو دنبال میکنن.
باید بگم این آرشیتکت ها اتفاقا آدمای خیلی خاص و دارای مبانی نظری بسیار قوی هستن و احاطه کاملی به خیلی از علوم انسانی دارن ولی تمام این توانایی هارو در جهت بدی بکار میبرند.

سحر خانم گفتن که خانم حدید به فرهنگ کشور آذربایجان توجه نکرده ولی میگم که این معماران قرار نیست به فرهنگ کشورها توجه کنن بلکه اینا فرهنگ ساز هستن.اثر معماریشون فرهنگ جوامع رو تغییر میده.تجسم کنید تو یه کشور نزدیک به کمونیست همچین بنایی ساخته شده!!!!
این دوستان با معماری با سینما با انیمیشن و کلا با هنر خیلی معانی رو انتقال میدن. اینا هیچوقت بر نمی تابن معماری برای معماری رو.اینطور القا میکنن ولی خودشون این مسئله رو قبول ندارن.

پس واسه نقد یک بنا شاید به صدها موارد از جمله شخصبت معمار و سابقه معمار و مبانی نظری معمار و ...باید نوجه بشه.یعنی باید استراتژی معمار و اثری که بوجود آورده رو نقد کرد.وگرنه در سطح تاکتیکی و تکنیکی معماری این دوستان و همه آرکیتکت های سرشناسی که میشناسیم از نوابغ بودند و هستند.
 
آخرین ویرایش:

MAT ARCHITECT

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شاید نقد کردن کارهای بزرگی مثل این بنا کار سختی باشه
په خاطر اینکه اکثر این بناهایی که ساخته میشه و موفق است حتما منشا گرفته از یک فلسفه و ایدئولوژی خواسته خودشه
فلسفه ای که فرا از دیدی که نسبت به ظاهر فرم و نمای یک بنا داره به کالبد و پیچیدگی کاربری اون اهمیت بیشتری میده
بناهایی به نظر من موفق هستند که تو این مطلب روشون کار شده باشه
من منکر استفاده از فرم های تاثیر گذار و سبک دار نیستم . معماری یک بنا باید نشون دهنده خلاقیت و ذهن معمارش باشه ولی این خلاقیت باید در راستای کاربری ، بستر فرهنگی و .. باشه
نمیشه یک بنا رو به صرف اینکه فرم فوق العاده ای داره یک بنای موفق دونست بله فرم هم خوبه ولی وقتی که درخدمت کاربرد ( معماری ) باشه نه معماری در خدمت فرم
این چیزیه کم من تو کارهای خانم حدید کمتر دیدم . نمیگم کارهای ایشون خوب نیست . برعکس کارهاشون عالیه . ولی بیشتر از نظر فرمی و بصری تا مفهوم حود معماری
فرانک گهری معماریه که من عاشق کارهاش هستم ، مگه فرم رو رعایت نمیکنه . مگه کارهاش اوج خلاقیت نیست یا کالاتراوا یا خیلی از معمارهای صاحب سبک مثل جنکس مثل رایت مثل میس وندر روهه
ولی در کنار فرم به مفهوم معماری بنا هم دقت شده . کار رنتسو پیانو عالی بود چون سبکی جدید رو نمایش داد که موفقیت داشت . حرف جدیدی داشت . ریسک بالایی داشت و شد به قول دوستمون take off مرکز گردشگری . ولی کاربرد اصلیش که گردشگری نبود و دوما خاستگاهش کشوری مثل آذربایجان نبود
ولی به قول f.a.r.z.a.d کارهای حدید بیشتر میتنی بر فرمهای کامپیوتری
بنابر این من این بنا رو از لحاظ فرم سیال و فولدی که داره واقعا میپسندم و به عنوان یه بنای عالی قبول دارم . واقعا زیباست و چشم نواز ولی بدون خلاقیت
معماری نیاز به فرمهای جدید و سبک و فراتر و مهمتر از اون ایدئولوژی جدید داره
 

jentle man

عضو جدید
بنا زیبایی بود هم طراحی هم سازه ای واقعا بی نظیر بود
این نظر شما قبول دارین از موقعی مهندسین عمران اون ساخت ساز کردن دیگه مهندسی معماری نقششون کم شده مثل قوطی کربیتی میسازن میرن بالا مهندسین معماری ماهم کم از خارجی نمیارین بعضیاشون ایده تفکر خوبی در طراحی بنا دارن
 
آخرین ویرایش:

mehrazban

کاربر بیش فعال
عرض ادب
... ب خاطر تو ...
انگار اینجا داره ی اتفاقی میوفته ک فک نمیکنم خوش آیند باش ! اینجا جم شدیم ک از هم بیاموزیم و مهمتر از همه در مورد این بنا صحبت کنیم ، ولی ظاهرا ما داریم در مورد خودمون و افکارمون صحبت می کنیم ، بیشتر داریم در مورد پیشنیه ای ک خانم حدید توی جامعه ما داره، صحبت می کنیم ... نه صرفا اثرمعمارانه ای ک روبروی ماست !؟

از اونجایی ک در مورد این بنا تمام قد عرض میکنم ک بی سوادم و حتی یک کلمه در موردش مطالعه نداشتم و صرفا بنا ب خواسته ی دوست عزیز اینجا حضور دارم ، می خواستم فقط صحبت های دیگران رو نقد کنم !!! و متأسفانه فعلا نمیتونم در مورد خود اثر صحبتی داشته باشم و اگر فرصتی بود به اصل مطلب ینی نقد اثر هم خواهم پرداخت .
- اینقدر شمشیر رو از رو نبندیم ؛ اینکه کشور آذربایجان پول داره یا نداره یا اینک حیدر علی اف آدم خوبیه یا نه یا چقدر منفوره و ... ک ربطی ب خانم حدید و تیمش نداره !!!!! ی کار فرمایی ی جایی ی پروژه ایی رو پیشنهاد کرده و ی مسابقه هم برگذار شده ... ما شرکت میکنیم و اهداف و توانایی های خودمون رو نشون میدیم !!!! نه ب دیگران بلکه به خودمون ، ب خودمون نشون میدیم ک هنوز کجای کاریم!!!! البته نمیخوام مسئولیت انسانی یک معمار رو نادیده بگیرم ... اینک هر طراحی در قبال آنچه ک انجام میده یا نه، مسئوله و باید ب تمامی جوانب کار از جمله فرهنگ و بستر هم توجه داشته باش !!! ولی اینک چرا خانم حدید ب طراحی این بنا پرداخته یا نه ب مبانی فکری خودش بستگی داره و فلسفه ایی ک از اون پیروی می کنه !!! شاید از نظر ایشون و همکارانش طراحی چنین بنایی با چنین کیفیتی مثبت بوده و خیلی از نکات منفی کار رو میتونسته پوشش بده !!!! شاید اونها ب این فکر کردن و این مدلی کارفرما رو مجاب کردن ک ( داره چنین هزینه ای می کنه ) بعدا در آمد ها و شهرت ناشی از این موزه میتونه جبران بسیاری از نابسامانی های کشور و موقعیت بنا باش ...
حالا : ینی ب نظر شما توی تیم طراحی خانم حدید ی دانشجو در حد من و شمایی ک اینقدر جسورانه همه حرفی رو میزنیم وجود نداشت ک بیاد بگه : عذر میخوام خانم حدید اصلا شما ب فرهنگ اینجا توجهی دارین ؟ شما در مورد بستر طرح چیزی میدونین ؟ شما در مورد نقش عملکرد در معماری چیزی خوندین ؟ :eek:... والا نمیدونم چی بگم ... حداقل کمی با توجه تر ، فقط همین !!!!! کسی ک داره توی این سطح طراحی میکنه مطمئن باشین هزاران آیتمی رو ک ما حتی اسمشون رو هم نشنیدیم رو در نظر گرفته!!!! من بشخصه ب جز یکی دو مورد، ب بیشتر کارای خانم حدید علاقه ی خاصی ندارم و هیچ وقت سعی نکردم خودمو ب این شخص بچسبونم ولی باید انصاف داشت این خانم داره در سطح اول دنیا جایی ک هیچ بزرگی نمی تونه مثله اون کار کنه ، فعالیت میکنه خلاصه ی چیزایی نگیم ک خودمون بعدا پشیمون بشیم !!!!


- سازه : از هر چیزی که بگذریم ی نگا استادانه ب سازه ی این بنا بندازین چقد فرصت لازم داریم تا ب این تکنولوژی برسیم ؟؟؟!!!! توی ی مستند معماری در مورد این بنا گفته شده بود ک ،توی اون بخشی از بنا ک قوس ب زمین نزدیک میشه تمامی بار اون ناحیه و اون قوس بزرگ ب یک نقطه چند سانتی متری منتقل میشه !!! ... حقیقت اش من هیچی از این حرف رو متوجه نمیشم ولی فک میکنم کار سختی باشه !

  • نقد معمار و اثر : من بر خلاف نظر دوستان فک نمیکنم ک تنها نقد معمار کافی باش ... بلکه نقد خود اثر هم ب اندازه ی خودش مهمه ... و چ بسا بهتر باش در مورد چیزی ک میبینیم نظر بدیم نه در مورد افکار و عقاید دیگران ک در پس هزاران عمل و حرف پنهانن !!! درسته ک برای رسیدن ب درک کاملی از یک اثر لازمه ک معمار بنا رو هم شناخت ولی کار های مختلف معماران ک در طول عمر خود طراحی میکنن ، خیلی با هم متفاوتن و لذا بهتره خاصه در مورد خود اثر صحبت بشه !؟
  • قدرت نرم افزاری : مخالفم با این ک عده ایی میگن قدرت نرم افزاره ک باعث میشه چنین فرم هایی بوجود بیان !!!! نرم افزار هایی ک گاهی توی همین کشور خودمون هم تدریس میشن دم دست خیلیا وجود دارن ولی فقط عده ی انگشت شماری هستن ک میتونن از اونا خروجی ای ب عنوان معماری داشته باشن !!!! نرم افزار هایی مثله مکس و راینو و غیره همیشه یک خروجی دارن ؟ یا اینکه توانایی یک شخصه ک قدرت اونارو نشون میده !!!
  • دانش فلسفه اثر : فلسفه اثر خیلی موضوع پیچیده ایه و نیاز به دانشی سرشار داره و تحلیل و شناخت اون بسیار پیچیده اس !!! ولی ب شخصه فک میکنم بعد از عملکرد بنا مهمترین عنصر در شناخت و درک ی بنا ، فلسفه و ایدئولوژی طراحی اونه !


بهتر در ادامه ب نقد خود بنا بپردازیم و از حواشی پرهیز کنیم !؟
 

soroush89

متخصص Photoshop
کاربر ممتاز
پست های قبل رو مطالعه کردم نظرات بعضی از دوستان در خور توجه بود. اما لازم میدونم از mpb عزیز به خاطر این توضیح صمیمانه تشکر کنم:
"
آنچه از نقد در نظر اول به ذهن متبادر مي شود، ايراد و اشكال گرفتن از يك كار يا اثر علمي و هنري است، اما در واقع نقد نه ايراد و خرده گيري است نه اشكال تراشي، بلكه علم ارزيابي و سنجش ميزان اعتبار یك اثر است موضوع اين است كه وقتي در دانشكده هاي ما هيچ یک از اصول نقد را آموزش نمي دهند! و ما هنوز معيار نقد يك بنا و يا حتّي چگونگي آموزش از يك بنا را نمي دانيم! خواه از يك بناي معماري اسلامي خواه از يك بناي مدرن! شايد بهتر است به جاي قضاوت بدبينانه و يا ستايش آميخته به احساس و اغراق، صرفاً بياموزيم و نكات آموختني را به يكديگر هديه دهيم. از معایبی که در آثار می بینیم به سادگی نگذریم، چون هر اثر با وجود عيب هايي كه داراست نكات آموزنده بسياري خواهد داشت كه ناديدن آن سودمند نخواهد بود و در پایان باید بدانیم وجود استثناها بديهي است. هرگز نمي بايست توقع داشت كه نمونه اي كامل و بي نقص يافت شود. بنابراين استعمال واژه های "همه" يا "هيچ" بي مورد است!"


دوستان توجه داشته باشند. مخلص کلام همین پاراگراف هست. در تاپیکهای قبل هم عرض کرده بودم "نقد" اثر شخصیتی مثل خانم حدید، و دیگر بزرگان وجاهت میخواهد. خاطرم هست طی صحبتی که با علی افسر منش عزیز (برنده 2 جایزه بین المللی که کارهاشون کنار کار فرانک گهری و خانم حدید در Archdaily منتشر شده) در مورد اثار فرانک گهری داشتم به این نکته اصرار داشتند: "ما میتوانم "نظر" خود را به عنوان یک بیننده عنوان کنیم در غیر این صورت فقط مغز خالی و دهان بزرگمان را نشان دیگران داده ایم." بنده به عنوان آرشیتکت قبل از هر چیز "خوب دیدن و خوب شنیدن" را یاد میگیرم تا توانایی "آموختن" داشته باشم. و با این کارنامه اندک، اگر صحبتی به عنوان "نقد" در مورد آثاری از این قبیل مطرح کنم فقط خودم را به سخره گرفته ام.
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم با نظرتون موافقم با این تفاوت که من اصلا از این خانوم و کارهاش خوشم نمیاد.
تو معماری این فرم نیست که اصالت داره.فرم مهمه ولی اصالت نداره.عملکرد هم اصالت نداره.ولی مهمه.
در معماری این فضاست که اصالت داره.اصالتی که معماران گذشته ما اونو میشناختن.
البته مشکل از خانم حدید نیست.مبانی نظری اینارو جاهای دیگه باید جستجو کرد.اینا فقط اون مبانی رو به دیوار و سقف فرم و ...تبدیل میکنن.
اینه که واسه تحلیل یک بنا و یک اثر معماری باید دید وسیع فراتر از معماری داشت.این بنارو نمیشه نقد کرد.باید طراح بنارو نقد کرد.
نقد معماری یعنی این موارد.اینکه صرفا بیایم در مورد فرم و زیبایی بنا صحبت کنیم چیزی رو مشخص نمیکنه.
اگه ایشون معمار هستند ،هر شخصی که با نرم افزار هایی که این فرم هارو براحتی تولید میکنه هم معمار هستند.
ایشون آرشیتکت(یا آرکیتکت) هستند نه معمار.
با سلام و خسته نباشید راستش نقد چنین بنایی از دانش من بالاتره فقط در خصوص مبحث فرم وفضا که دوست عزیزمون مطرح کرد خواستم نقل قولی از آدورنو داشته باشم.باتشکر
آدورنو : ” میزان موفقیت زیباشناختی تابعی است از میزان موفقیت فرم در انتقال محتوا .”” فضا به وسیله عناصری که آن را محدود کرده اند مشخص یا اصطلاحاً تعریف می شود. این عناصر وارتباطشان با یکدیگر هستند که شخصیت یک فضا را می سازند وبه فضا فرم می دهن
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
سلام.
من بیشتر اون چیزی رو که میتونستم بگم رو تو پست شماره 6 گفتم.(گفتم که پستم رو بخونید و نظرتون رو بگید)

دوستمون گفتن در مورد شخصیت خانم حدید صحبت نکنید و حاشیه نریم ،من که تو پستام از شخصیتشون نگفتم و اصلا نمیشناسمشون و فقط میدونم که آرشیتکت انگلیسی عراقی الاصل هستن.تو بقیه پست ها هم همچین چزی ندیدم.

یه مطلبی هم بگم ما یا دانشجو هستیم و یا بودیم.دانشجو ارزش خیلی بالایی داره اگه واقعا دانشجو باشه. باید یعنی دنبال دانش باشه.
یک راه دنبال دانش بودن نقده.
از هیچی نباید ترسید.اینجا نه همایش رسمیه نه تریبونه رسمیه و نه ...شاید کلا 10 نفر هم نظرات و مطالب رو دنبال نکنن(متاسفانه).اینارو میگم که آزادانه حرفمون رو بزنیم.اگه این تاپیک ها این امکان رو فراهم کنه دارای ارزشه وگرنه اگه یه بنایی در نظر گرفته بشه و ما بیایم تعریف و تمجید کنیم و یا نهایت نقدمون صحبت کردن از ابعاد پنجره ها و رنگ بنا و ...باشه دردی دوا نمیکنه.
شما مطمئن باشید این معماران در سطح تاکتیکی و تکنیکی در اغلب موارد بهترین عملکرد رو دارن و این اونجائیه که من به خودم اجازه نمیدم درموردش صحبت کنم.نوع سازه و ساخت و موارد دیگه رو قطعا من اطلاعاتش رو ندارم.
آزاد اندیش و جسور باشیم که حل همه مشکلات در آزاداندیشیه.این سایت و سایت های مشابه این امکان رو فراهم میکنن.پس باید استفاده کرد.
هیچ نگران هم نباشید.من یه مطلبی رو بگم که قبلا هم تو یه بحثی گفتم درمورد همین جسارت:

آقای جوزف استیگلیتز برنده دو جایزه نوبل اقتصاد با کلی مسئولیت های بزرگ در صندوق بین المللی پول کتابی نوشته به اسم سقوط آزاد.(ترجمه شده حتما بخونیدش)تو این کتاب نوشته که علم اقتصاد سقوط کرده.توجه کنید میگه علم اقتصاد سقوط کرده.همونطور که میگن جامعه شناسی مرد. همینایی که خودشون پدران اقتصاد بودن.یعنی همه دانشکده های اقتصاد دنیا رو باید بست.فکر نکنید این فقط نظر ایشونه.صدها مستند در این باره ساخته شده.یه مستندی هست اسمش دقیق یام نیست یه چهار اسبی توش داشت که تو این مستند اشخاصی مثل چامسکی حضور داشتن.حالا یه سری از همین اقتصاد دانان مثل استیگلیتز کلا میگن اقتصاد سقوط کرده یه سری هم دوباره میخوان برگردن به اقتصاد کلاسیک.

این حرفای بی ربط رو زدم واسه اینکه بگم 40 ...50 سال پیش کسی به خودش اجازه نمیداد این اساتید رو نقد کنه.مطمئن هستم همون زمان خیلیا میدونستن که چه بلایی به سر اقتصاد دنیا میاد ولی جرات نقد رو نداشتن.
من مطمئن هستم یه معمار آزاده ای مثل همین آقای استیگلیتز از بین همین معماران (همین معماران سبک غربی و از دل همین معمارانی که درموردشون صحبت کردم) در آینده میاد و میگه که معماری سقوط کرد.
 

jentle man

عضو جدید
- سازه : از هر چیزی که بگذریم ی نگا استادانه ب سازه ی این بنا بندازین چقد فرصت لازم داریم تا ب این تکنولوژی برسیم ؟؟؟!!!! توی ی مستند معماری در مورد این بنا گفته شده بود ک ،توی اون بخشی از بنا ک قوس ب زمین نزدیک میشه تمامی بار اون ناحیه و اون قوس بزرگ ب یک نقطه چند سانتی متری منتقل میشه !!! ... حقیقت اش من هیچی از این حرف رو متوجه نمیشم ولی فک میکنم کار سختی باشه !

شما گفتی سازه دقت کرده باشی سقفش سازه نمایشگاهیسازه نمایشگاهی انچنان وزنی نداره اون تیکه چند سانتیمتری کفافشومیده
تو ایران پول واسه طراحی نمیدین اونقدر که تو خارج میدن
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
طبق پست قبلیم اومدم تا ادامه بدم!
اول تشکر میکنم از آقای مهندس فرزاد که حرفی که میخواستم بزنم رو ایشون صریح تر و زودتر گفتند
کلمه نقد شاید کمی بار روانی سنگینی داره اما به نظرم مناسب تاپیک هست
همه ما تمجید از اثر معماری رو به خوبی بلدیم همه میدونیم پشت چنین اثری حتما فکر و تخصص و توانایی هست اما شاید بقول اقافرزاد دیگه محیطی مثل اینجا پیدا نشه که بیاییم و یک گفتگو (که محوریتش نقد هست) انجام بدیم و چیزی یاد بگیریم فارغ از اینکه نتیجه گیری کنیم و تعمیمش بدیم وگرنه شکی در این نیست که من هم تخصص و دانشم در حد معمار و اثر اون نیست
.
.
.
من نمیتونم بگم فضا در این طرح اتفاق نیفتاده چون اولا از نزدیک برخوردی نداشتم با اثر در ثانی وقتی اثر به سمت تندیس گرایی پیش رفته و با توجه به تصاویر میتونم بگم پس فضای داخلیش ارزش لمس و درک رو داره
اینکه پروژه کارفرما داره که مسلمه اما اونچه که در مسابقه و مناقصه و ... اتفاق میفته (در اکثر نقاط دنیا هم همینجوریه) اینه که 3 تا طرح 1 و 2 و 3 شرکت میکنند اما طرح 4 برنده میشه و طرح 5 اجرا میشه!اون هم در این سطح. که دلایل خاصی هم داره و نمیتونیم بگیم معماری رو از اقتصاد و سیاست و فرهنگ جامعه جدا کردیم پس نخیر صرفا اثر به خاطر قابلیت هاش اجرا شد.
کاملا صحیحه که اثر همیشه و صددرصد تابع زمینه ش نمیتونه باشه (که وقتی از گهری پرسیدند در ساخت موزه بیلبائو چرا به بافت توجه نکردی؟ گفت چیز ارزشندی در بافت ندیم که ازش استفاده کنم ----> بماند که من سوال دارم که در پروژه های دیگرشون هم چیز ارزشمندی در بافت نبود هیچوقت؟)
و یه سوال دیگه: چرا نباید شخصی که براش بنایی به عنوان یادمان طراحی میشه مور توجه طراح قرار بگیره؟کما اینکه بازدهی اقتصادی هم داشته باشه یا نه ... مثل این هست که بگیم ساخت محوطه جدید مکه هرچند باعث کوچک شدن مقیاس کعبه شده اما خب اثر معماری یک معمار ناب دنیا هم هست پس خوبه چون سازه خوبی داره پس درسته! (قیاسش رو از این منظر نگیرید که یکیش صرفا نظر سیاسیه یکیش وجهه مذهبی پررنگتری داره و یا وجهه سیاسی فرد در چندین کشور مطرح است اما مقیاس کعبه جهانیه پس با هم فرق داره و ...)
فکر میکنم این مسائل اساس معماری رو تشکیل میدند و حاشیه نیستند. وگرنه با یک تئوری هم میشه 100 طرح زد. شاید هم سواد من بیشتر از این قد نمیده
تعصب خاصی روی معمار خاصی ندارم هر اثری که فکر شده و پاسخگو باشه(که اصولا وقتی اثری در سطح جهانی مطرح میشه فاکتورهای لازم رو داره که بهانه دست کسی نده!) برای منی که تازه پا در این راه گذاشتم بی نهایت خوشایند و الگو خواهد بود.


+ مواردی که عرض میکنم صرفا سوالاتی هست که در مواجهه با این اثر در ذهنم ایجاد شده و تعصب مدارانه صحبت نمیکنم همونطور که جواب برخی سوالاتم رو با صحبت های شما دوستان گرفتم باز هم خوشحال خواهم شد از اینکه در این جمع چیزی یاد بگیرم.
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
منم با بچه ها موافقم
درسته که یکی دو ساله دیگه که سر بزنم به این تاپیک شاید از چیزایی که نوشتم خندم بگیره چون شاید سوادم فراتر شده
اما منم موافقم که نظرات هم رو بشنویم

صد البته که من نمیتونم خانوم حدید رو نقدش کنم چون در حدش نیستم
اما با مطالعه ی حرفای هم به نتایج بهتری خواهیم رسید

مخصوصا اگر بچه های گرایش های دیگه مث عمران و شهرسازی هم بیان اینجا و روی سازه و بافت شهری صحبت کنند
من خودمم هیچوقت از کارای زاها خوشم نیمده همچنان که از کارای گهری

ولی یه چیزی
اگه طرح این بنا مسابقه بوده، آیا کارفرما به روح معماری و نمیدونم مقیاس انسانی و ... توجه کرده یا چون دیده کار خوشگله اجراش کرده؟یا محبوبیت زاها باعث این امر شده؟

مثلا اون سرمایه دارانی که انبوه سازی یم کنن قصدشون درامد بیشتره پس به روح توجه می کنن؟؟؟؟
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اولی: تا بوده همین بوده. چشما و دوربینای مردم سیری ناپذیر شده و دائما دنبال منظره ها اشکال و کادر های متفاوت هستن. این اون تقاضاییه که در جوابش همچین معماری عرضه میشه.
مثل ای نمونه ها


مردم خیلی وقته که نه تو معماری نه تو سینما نه تو هنر های تجسمی دنبال ارامش و نیاز ضمیر ناخوداگاهشون نیستن. دنبال تجربه هستن. نیاز به تجربه داره مکتب های مختلف رو به سمت سبک های تصادفی میبره.
فرزاد درسته که اصالت در فضاست. منم موافقم. ولی ایا مردم امروز همون مردم اصیل چند صد سال پیش هستن؟
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در دید اول معماری منتسب به زاها حدید ....معماری سیال ،حرکت ،حرکت و حرکت .....
-اوج گیری و غلبه بر نیروهای ایستائی در عین اتصال با زمین نمایشگر معماری دیجیتال ،فضاهایی اغوا کننده وتحقیر آمیز برای مخاطب در عین حال نماد غرور و بزرگی برای مردمی که تا ابد به داشتن چنین مکانی در محیط
شهریشان افتخار خواهند کرد
وجود طراحی به اسم زاها حدید در پس ذهن ما با تصاویری همراه شده که از دیکانستراکشن شروع شده و به معماری سوپر مدرن می انجامدتصاویری نرم و سیال و خطوطی که کما بیش از هندسه نا اقلیدسی پیروی می کنند معماری که خلاقیتش با درک شخصی وی از معماری عجین شده است در افکار ما ایرانیان جدای از بحث زیبایی شناسانه حجم هایی تقریبا نا آشنا و چه بسا جدید که تجربه بودن دقایقی هر چند کوتاه در چنین فضایی با دیدن تصاویرش در ذهنمان متبادر میشود اما در واقعیت سنخیتت و تضاد با معماری مرسوم ما و تقریبا با معماری مدرن و معماری آشنا در اکثر شهرهای جهان مسبب هبوط حجم و فضایی شده است که به علت داشتن فضاهای متنوع و شگفت آور با سازه ای غیر ملموس نمادی از حرف جدید و شاید سبک جدید در آینده ای نه چندان دور باشد اما سوالی در این بین پیش می آید که تا چه حد این جچم به معماری آذربایجان هویت و اعتبار بخشیده و با فرهنگ مردمش با علایق و عواطفشان با شهرسازی و حجم های شهریشان میتواند همسو باشد ؟ آیا میتوان گفت همیشه نقیض میتواند نماد باشد یا پس از چندی مردم شهر از حجم این ساختمان بیزار میشنوند ؟
شرکت معماری زاها حدید با توجه به مطالعات بنده همواره به گذشته و فرهنگ و اصالت معماری کشوری که پروژه در آن قرار است ساخته شود توجه ویژهای داشته و دارد بنابراین حجم هایی که شکل میگیرند هر چند با فرمت و شکل و کالبدی جدید ساخته میشوند آما همواره از اصول حاکم بر معماری آن منطقه حکایت میکنند و نمیتوان اینگونه تصور نمود که این نوع ساختمان با کالبد و حرف جدید برای مردم این کشور نامانوسو ناملموس باشد اما وجود تصاویری که نمایشگر شهر و ساختمان های اطراف میباشد نشانگر ناخوانایی و جدایی این مجموعه با ساختمان های منطقه میباشد که چه بسا باعث توجه بیشتر به بنا خواهد شد
در ذهن ما ایرانیان فرهنگسرا هموار دارای حجمی متقارن و خوانا می باشد اما در این ساختمان چه در پلان و چه در نما ما نه تنها تقارن نداریم بلکه طراحی داخلی ساختمانش همانند پرسپکتیو های بیرونیش به نرمی کنار هم میوزند و مخاطب خود را به حرکت وا میدارند برخلاف تصور حجم صلبی که ما از فرهنگسرا انتظار داریم ....اما به نظر اغراق در این کار هم زیاد جالب نباشد با توجه به سرمایه گذاریی که در این طرح انجام شده و فضاهایی که ساخته شده شاید بتوان ایراداتی از این طرح گرفت اما برای ساختن نماد شهری به نظر قابل اغماض باشدغیر ملموس بودن چنین حجمی هم برای بنده کاملا قابل قبول است و نیاز به حضور در چنین فضایی دارد و درک چنین مکانی شاید برای یک تجربه موقتی و
فقط برای یک بار قابل قبول باشد اما حضور متوالی نمیتواند و نخواهد توانست مرا مجاب کند که چنین حجمی را دوست بدارم هر چند که زیبا و دوست داشتنی باشد
سعی کردم مختصر و موجز باشه البته میشد در حد یک مقاله و شاید کتاب در این باره بحث کرد
 
آخرین ویرایش:

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پست های قبل رو مطالعه کردم نظرات بعضی از دوستان در خور توجه بود. اما لازم میدونم از mpb عزیز به خاطر این توضیح صمیمانه تشکر کنم:
"
آنچه از نقد در نظر اول به ذهن متبادر مي شود، ايراد و اشكال گرفتن از يك كار يا اثر علمي و هنري است، اما در واقع نقد نه ايراد و خرده گيري است نه اشكال تراشي، بلكه علم ارزيابي و سنجش ميزان اعتبار یك اثر است موضوع اين است كه وقتي در دانشكده هاي ما هيچ یک از اصول نقد را آموزش نمي دهند! و ما هنوز معيار نقد يك بنا و يا حتّي چگونگي آموزش از يك بنا را نمي دانيم! خواه از يك بناي معماري اسلامي خواه از يك بناي مدرن! شايد بهتر است به جاي قضاوت بدبينانه و يا ستايش آميخته به احساس و اغراق، صرفاً بياموزيم و نكات آموختني را به يكديگر هديه دهيم. از معایبی که در آثار می بینیم به سادگی نگذریم، چون هر اثر با وجود عيب هايي كه داراست نكات آموزنده بسياري خواهد داشت كه ناديدن آن سودمند نخواهد بود و در پایان باید بدانیم وجود استثناها بديهي است. هرگز نمي بايست توقع داشت كه نمونه اي كامل و بي نقص يافت شود. بنابراين استعمال واژه های "همه" يا "هيچ" بي مورد است!"


دوستان توجه داشته باشند. مخلص کلام همین پاراگراف هست. در تاپیکهای قبل هم عرض کرده بودم "نقد" اثر شخصیتی مثل خانم حدید، و دیگر بزرگان وجاهت میخواهد. خاطرم هست طی صحبتی که با علی افسر منش عزیز (برنده 2 جایزه بین المللی که کارهاشون کنار کار فرانک گهری و خانم حدید در Archdaily منتشر شده) در مورد اثار فرانک گهری داشتم به این نکته اصرار داشتند: "ما میتوانم "نظر" خود را به عنوان یک بیننده عنوان کنیم در غیر این صورت فقط مغز خالی و دهان بزرگمان را نشان دیگران داده ایم."
بنده به عنوان آرشیتکت قبل از هر چیز "خوب دیدن و خوب شنیدن" را یاد میگیرم تا توانایی "آموختن" داشته باشم. و با این کارنامه اندک، اگر صحبتی به عنوان "نقد" در مورد آثاری از این قبیل مطرح کنم فقط خودم را به سخره گرفته ام.


عرض ادب
... ب خاطر تو ...
انگار اینجا داره ی اتفاقی میوفته ک فک نمیکنم خوش آیند باش ! اینجا جم شدیم ک از هم بیاموزیم و مهمتر از همه در مورد این بنا صحبت کنیم ، ولی ظاهرا ما داریم در مورد خودمون و افکارمون صحبت می کنیم ، بیشتر داریم در مورد پیشنیه ای ک خانم حدید توی جامعه ما داره، صحبت می کنیم ... نه صرفا اثرمعمارانه ای ک روبروی ماست !؟

از اونجایی ک در مورد این بنا تمام قد عرض میکنم ک بی سوادم و حتی یک کلمه در موردش مطالعه نداشتم و صرفا بنا ب خواسته ی دوست عزیز اینجا حضور دارم ، می خواستم فقط صحبت های دیگران رو نقد کنم !!! و متأسفانه فعلا نمیتونم در مورد خود اثر صحبتی داشته باشم و اگر فرصتی بود به اصل مطلب ینی نقد اثر هم خواهم پرداخت .
- اینقدر شمشیر رو از رو نبندیم ؛ اینکه کشور آذربایجان پول داره یا نداره یا اینک حیدر علی اف آدم خوبیه یا نه یا چقدر منفوره و ... ک ربطی ب خانم حدید و تیمش نداره !!!!! ی کار فرمایی ی جایی ی پروژه ایی رو پیشنهاد کرده و ی مسابقه هم برگذار شده ... ما شرکت میکنیم و اهداف و توانایی های خودمون رو نشون میدیم !!!! نه ب دیگران بلکه به خودمون ، ب خودمون نشون میدیم ک هنوز کجای کاریم!!!! البته نمیخوام مسئولیت انسانی یک معمار رو نادیده بگیرم ... اینک هر طراحی در قبال آنچه ک انجام میده یا نه، مسئوله و باید ب تمامی جوانب کار از جمله فرهنگ و بستر هم توجه داشته باش !!! ولی اینک چرا خانم حدید ب طراحی این بنا پرداخته یا نه ب مبانی فکری خودش بستگی داره و فلسفه ایی ک از اون پیروی می کنه !!! شاید از نظر ایشون و همکارانش طراحی چنین بنایی با چنین کیفیتی مثبت بوده و خیلی از نکات منفی کار رو میتونسته پوشش بده !!!! شاید اونها ب این فکر کردن و این مدلی کارفرما رو مجاب کردن ک ( داره چنین هزینه ای می کنه ) بعدا در آمد ها و شهرت ناشی از این موزه میتونه جبران بسیاری از نابسامانی های کشور و موقعیت بنا باش ...
حالا : ینی ب نظر شما توی تیم طراحی خانم حدید ی دانشجو در حد من و شمایی ک اینقدر جسورانه همه حرفی رو میزنیم وجود نداشت ک بیاد بگه : عذر میخوام خانم حدید اصلا شما ب فرهنگ اینجا توجهی دارین ؟ شما در مورد بستر طرح چیزی میدونین ؟ شما در مورد نقش عملکرد در معماری چیزی خوندین ؟ :eek:... والا نمیدونم چی بگم ... حداقل کمی با توجه تر ، فقط همین !!!!! کسی ک داره توی این سطح طراحی میکنه مطمئن باشین هزاران آیتمی رو ک ما حتی اسمشون رو هم نشنیدیم رو در نظر گرفته!!!! من بشخصه ب جز یکی دو مورد، ب بیشتر کارای خانم حدید علاقه ی خاصی ندارم و هیچ وقت سعی نکردم خودمو ب این شخص بچسبونم ولی باید انصاف داشت این خانم داره در سطح اول دنیا جایی ک هیچ بزرگی نمی تونه مثله اون کار کنه ، فعالیت میکنه خلاصه ی چیزایی نگیم ک خودمون بعدا پشیمون بشیم !!!!


- سازه : از هر چیزی که بگذریم ی نگا استادانه ب سازه ی این بنا بندازین چقد فرصت لازم داریم تا ب این تکنولوژی برسیم ؟؟؟!!!! توی ی مستند معماری در مورد این بنا گفته شده بود ک ،توی اون بخشی از بنا ک قوس ب زمین نزدیک میشه تمامی بار اون ناحیه و اون قوس بزرگ ب یک نقطه چند سانتی متری منتقل میشه !!! ... حقیقت اش من هیچی از این حرف رو متوجه نمیشم ولی فک میکنم کار سختی باشه !

  • نقد معمار و اثر : من بر خلاف نظر دوستان فک نمیکنم ک تنها نقد معمار کافی باش ... بلکه نقد خود اثر هم ب اندازه ی خودش مهمه ... و چ بسا بهتر باش در مورد چیزی ک میبینیم نظر بدیم نه در مورد افکار و عقاید دیگران ک در پس هزاران عمل و حرف پنهانن !!! درسته ک برای رسیدن ب درک کاملی از یک اثر لازمه ک معمار بنا رو هم شناخت ولی کار های مختلف معماران ک در طول عمر خود طراحی میکنن ، خیلی با هم متفاوتن و لذا بهتره خاصه در مورد خود اثر صحبت بشه !؟
  • قدرت نرم افزاری : مخالفم با این ک عده ایی میگن قدرت نرم افزاره ک باعث میشه چنین فرم هایی بوجود بیان !!!! نرم افزار هایی ک گاهی توی همین کشور خودمون هم تدریس میشن دم دست خیلیا وجود دارن ولی فقط عده ی انگشت شماری هستن ک میتونن از اونا خروجی ای ب عنوان معماری داشته باشن !!!! نرم افزار هایی مثله مکس و راینو و غیره همیشه یک خروجی دارن ؟ یا اینکه توانایی یک شخصه ک قدرت اونارو نشون میده !!!
  • دانش فلسفه اثر : فلسفه اثر خیلی موضوع پیچیده ایه و نیاز به دانشی سرشار داره و تحلیل و شناخت اون بسیار پیچیده اس !!! ولی ب شخصه فک میکنم بعد از عملکرد بنا مهمترین عنصر در شناخت و درک ی بنا ، فلسفه و ایدئولوژی طراحی اونه !


بهتر در ادامه ب نقد خود بنا بپردازیم و از حواشی پرهیز کنیم !؟
در باب صحبتی که دوستان کردن و گله ای که از دوستانی که از
mpb
به عنوان راه اندازنده تایپک تشکر کردند ولی نظری ندادند چند نکته میگم امیدورارم گفته های من در چنین بحث هایی مورد توجه واقع بشه تا بتوانیم در هر کدام از این نقدها به اصولی دست پیدا کنیم و در آینده معمارانی قابل بشیم
یکی از عوامل تاثیر گذار در چنین بحث هایی که باعث رونق تاپیک می شود وجود عزت نفس در هر کدام از افرادی که وارد بحث شده اند می باشدعزت نفس یعنی این که شما تا چه اندازه خود را ارزشمند و مهم تلقی کنید. عزت نفس همان تصوری است که شما از خودتان دارید. احساساتی که درباره موفقیت های کوچک و بزرگ زندگیتان دارید هم از همین جا ناشی می شود.
عزت نفس داشتن به این معنی نیست که الکی به خودتان بنازید و دچار غرور و خودخواهی شوید، یا این که تصویر کنید انسان بی عیب و نقص و سراپا خوبی هستید (که هیچ کس اینطور نیست). عزت نفس یعنی خودتان را همانطور که هستید دوست داشته باشید و بدانید که با وجود تمام نقص ها و کمبودها، باز هم انسان ارزشمندی هستید و شایستگی این را که دیگران دوستتان داشته باشند و شما را بپذیرند دارید.اما داشتن اعتماد به نفس از نشانه های عزت نفس هست افتخار و احساس خوب از خود یعنی اعتماد به نفس .اعتماد به نفس در حالت چهره , رفتار , صحبت و حرکت افراد مشخص می شود . ویژگیهای افراد دارای اعتماد به نفس : برخورد باز و گشوده ,انتقاد پذیر بودن راحت در پذیرش اشتباهات خود و باور به توانائیها و احساس ارزشمندی نسبت به خود و دیگران. اراده و پشتکار در اعتماد به نفس نقش بسیار مهمی بعهده دارند . اراده و اختیار هر انسان به خود او بستگی دارد یعنی هر چه در زندگی روزانه , فعالیتهای خود را واقع بینانه مورد ارزیابی قرار داده و خودگوئی مثبت داشته باشیم اراده ما محکم تر و اشتباهات ما کمتر خواهد شد , در نتیجه با اعتماد به نفس بیشتری ,جهت دهی فعالیتهایمان بهتر خواهد شد اما از نشانه های اعتماد به نفس توانایی به چالش کشیدن و تحلیل کردن و می باشد که همین عامل مسبب رشد و شکوفایی و دست یابی به اصولی ثابت و پایدار خواهد شد که همانند چراغ راهی برایتان روشنگر و هدایت کننده خواهد بود
در این مورد به ذکر چند مثال کوتاه بسنده میکنم
فردی که دوچرخه سواری بلد نمی باشد و مردد است که میتواند یا نه بنده در برخورد با او چند عکس العمل از خود نشان میدهم 1-به او میگویم که تو نمیتوانی و نخواهی توانست و در صورت انجام این کار دچار مشکلاتی خواهی شد .....> نتیجه حاصل از کار بنده تحقیر شخصیت او و جلوگیری از موفقیت او خواهد بود
2-حال برخورد خود را عوض کرده و به او میگویم چون شما فرد ورزشکار و در عین حال زبده ای هستی مطمئنن راندن دوچرخه برای شما مشکلی نخواهد داشت .....>در نتیجه من وی را تکریم نموده ام
اما برای این که آن فرد دوچرخه سوار قابلی شود نیاز به تمرین و تکرار و صبر هست تا در این مسیر موفق شود
حال اگر آن فرد در ابتدای کار از عزت نفس برخوردار نباشد و اصلا نتواند سوار دوچرخه شود تا اعتماد به نفس لازم را به دست بیاورد آیا امکان این وجود خواهد داشت که در آینده ای نزدیک تبدیل به دوچرخه سوار کاملا عادی شود ؟؟؟
حال فرض کنیم که این فرد عزت نفس و اعتماد به نفس لازم را دارد که سوار دوچرخه شود آیا بعد از مدتی تمرین و ممارست و تحلیل بزرگان این رشته نخواهد توانست که تبدیل به دوچرخه سوار حرفه ای شود ؟؟؟
مصلما جواب شما هم در این گزینه با من یکی می باشد که اگر آن فرد توانایی به چالش کشیدن نداشته باشد و نتواند تحلیل کند و به خود اجازه ندهد که اصلا وارد این حیطه شود پیشرفتی نخواهد داشت و در همان حالت عادی خود ادامه خواهد داد
حال روی صحبت من با کسانی است که نقد برگان را اشتباه یا کاری مسخره میپندارند
آیا میتوان بدون تحلیل درست و اصولی به الگو ها و طرح واره های درست و اصولی دست یافت
آیا می شود معمار بود در حالی که اصول را ندانست
هدف ار این کار زیر سوال بردن طرح یا طراح و یا پروزه نیست ما به دنبال الگو ها هستیم تا در صورت قرار گیری در جایگاه طراح از بین چندین الگو که ذهن ما را هدایت میکنند بهترین پاسخ را از لحاظ فرمی و عملکردی و فضایی و .... بدهیم
در هر صورت چه دانشجوی ترم 1 باشیم و چه دانشجوی دکتری باید به دنبال همچین مقوله ای باشیم ازنقد کردن نترسیم اجازه دهیم نقدمان کنند اصول نقد را بیاموزیم و در هر کدام از این موارد به جمع بندی کاملی برسیم چه بسا در آیند های نه چندان دور هر یک از موارد و الگو های ذهنی میتوانند راهنمایمان باشند
البته موارد بالا در کل زندگی ما نیز قابل تعمیم هست
 
آخرین ویرایش:

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
- سازه : از هر چیزی که بگذریم ی نگا استادانه ب سازه ی این بنا بندازین چقد فرصت لازم داریم تا ب این تکنولوژی برسیم ؟؟؟!!!! توی ی مستند معماری در مورد این بنا گفته شده بود ک ،توی اون بخشی از بنا ک قوس ب زمین نزدیک میشه تمامی بار اون ناحیه و اون قوس بزرگ ب یک نقطه چند سانتی متری منتقل میشه !!! ... حقیقت اش من هیچی از این حرف رو متوجه نمیشم ولی فک میکنم کار سختی باشه !

شما گفتی سازه دقت کرده باشی سقفش سازه نمایشگاهیسازه نمایشگاهی انچنان وزنی نداره اون تیکه چند سانتیمتری کفافشومیده
تو ایران پول واسه طراحی نمیدین اونقدر که تو خارج میدن[/QUOTE

در تکمیل گفته های دوستم باید به این نکته اشاره کنم که در اینجا از دو دیدگاه میتونیم به موضوع نگاه کنیم:1-بررسی طراحی سازه2-محاسبات و نحوه اجرای سازه.به نظر بنده موضوعی که کمتر به آن پرداخته میشود نقش مهندس محاسب و مجری طرح میباشد تمام دوستان در مورد طراحی خانم حدید صحبت نمودند اما آیا طرحی هرچقدر هم زیبا و حرفه ای زده شده باشد اگربه مرحله اجرا درنیاید ارزشمند است؟بنابراین مخصوصا از دوستان عمران خواهش میکنم مباحث سازه راهم مورد نقد قرار دهند.در خصوص تکنولوژی هم باید بگم اگر شرایط تحریم را کنار بگذاریم تکنولوژی ما فکر نکنم کمتر از آذربایجان باشه،بنظر من مشکل ما غرق شدن در طرحهای روتین ، کپی کاری در طرحها،وعدم ریسک پذیری به دلیل ترس از شکست ایده ای نو میباشد.در اینجا نیز نقش مهندس محاسب برجسته است زیرا بسیاری از طرحهای خلاق در قدم اول توسط مهندس محاسب یا مجری دست رد به سینه شان زده میشودو گفته میشود که اجرایی نیست اینجاست که میگویند معمار باید در دروس اجرایی و محاسباتی (شناخت و محاسبه تکیه گاهها،خرپاهاو.......) متبحر باشه که به راحتی عدم اجرایی بودن طرح را قبول نکند.
 
آخرین ویرایش:

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در مورد این که برای یک ساخت یک نماد شهری تا چه اندازه می توان پول خرج کرد و اصلا لازم هست یا نه با شما موافق نیستم ......نمادی مثل برج آزادی که یک شهر و یک کشور با اون شناخته میشه هزینه های اقتصادی برایش اهمیت نداره ........
در مورد آخرین جمله ای هم که گفتیدباید بگم دانشجو کپی نمیکنه بلکه یاد میگیره

با تشکر از استارتر بابت ادامه روند تاپیک های نقد
همین اول پست عرض کنم توضیحات رو نخوندم
اگر از من بپرسند 10 ساختمان مورد علاقه ت در فرم رو نام ببر این مرکز شاید در صدر لیست من قرار بگیره
منحنی های دلنشین و فرم سیالش یکی از بی نظیرترین اثار زاها رو به نمایش میذاره
اما خب یه سوالی برای من پیش میاد : که اصلا ساخت چنین ساختمانی در کشوری مثل آذربایجان چه ضرورتی داره ... شاید درجریان باشید که حیدرعلی اف از چهره های منفور اذربایجان هست و شاید جالبتر باشه بدونید که معماری ساختمان بین نقاشان و روشنفکران (به اصطلاح) و حتی متخصصان امر هم بواسطه شخص علی اف مورد بی مهری قرار گرفته و به تپه ای از چیزی تشبیه شده که از بیان اون معذورم (شاید خودتون متوجه شدید که با این همه انزجار مردم این فرم به چی تشبیه شده!)
و اینجاست که باید گفت: خانوم حدید که همیشه شیفته طراحی های منحصر بفردتون بودم آیا طراحی بدون توجه به بافت و فرهنگ و ... کار خوبی است؟
آیا مقبولیت طرح بین استفاده کنندگان و در سطح پایین تر نظاره گر بنا دغدغه مهمی نیست؟
این زیبایی و شیفتگی که نسبت به کارهای زاها حدید دارم صرفا متوجه همون فرم بدون در نظر گرفتم چیزی هست اما واقعا طرح چقدر روی زمینه خودش قرار میگیره و بقول رایت from the hill not on the hill چقدر نمود داره؟
از طرفی هزینه بسیار هنگفتی صرف ساخت اون شده و این هم مزید بر علت شده تا منتقدان با بیان این مطلب که هزینه ساخت چنین چیزی میتونست صرف عمران کشور بشه (همونطور که میدونید اذربایجان از نظر شرایط اقتصادی بسیار ضعیف هست) حجم انتقاد بیشتری رو متوجه بنا کنند که خب من هم واقعا نمیدونم قدرت نمایی معماری تا کی باید باعث نادیده گرفتن شرایط مهم یک جامعه بشه؟
و دغدغه اصلی اینجا بوجود اومده که داخل این ساختمون چیزی که تو تصاویر میبینید نیست! یه سری لباس های جناب علی اف و ماشین قدیمی ش و میزکارش و ... داخلش هست ----> آیا معماری به عنوان یک المان اینجا مطرح شده؟اون هم المانی که برای شخصی منفور با چنین عظمتی ساخته شده؟ اصلا اذربایجان چنان پیشینه تاریخی و فرهنگی داره که بگیم این مرکز فرهنگی رو قراراه با اون پر کنن؟

... و من نگران جامعه معماری ئی هستم که استادانش به دانشجوهاش چنین فرمهایی رو مشق میکنند ...

.... احتمالا پستم ادامه دارد !!
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در مورد این که برای یک ساخت یک نماد شهری تا چه اندازه می توان پول خرج کرد و اصلا لازم هست یا نه با شما موافق نیستم ......نمادی مثل برج آزادی که یک شهر و یک کشور با اون شناخته میشه هزینه های اقتصادی برایش اهمیت نداره ........
در مورد آخرین جمله ای هم که گفتیدباید بگم دانشجو کپی نمیکنه بلکه یاد میگیره

مسئله اینه این بنا برای شهر طراحی نشده برای شخص هست این دوتا فرق دارند باهم. شخص نباید بهانه ای برای شهر باشه
برج آزادی برای کسی ساخته شده؟بنای یادبود جشن های پهلوی برای کسی ساخته شده؟تا جایی که میدونم هم به عنوان دروازه شهری طراحی شد و موزه داخلیش نمیدونم جزو الزامات طراحی بوده یا نه
طبق مطالعه من اون زمان هم طرح برنده طرح دیگری بود (پیرو حرفم که 4 برنده میشه 5 اجرا میشه!) و در استانه ساخت توجیه شد که به عنوان ورودی شهر عظمت نداره این طرح 6 میلیونی و طرح 40 میلیونی(بخاطر بخش های نمایشگاهی و ... اون) اقای امانت اجرا شد. پس این نماد شهری عظیم رو که از هر اتفاق تاریخی رنگ و بویی به خودش گرفته حداقل من نمیتونم با مرکز فرهنگی دولتمردان قیاس کنم چه از نظر هزینه چه از نظر خود طرح خارجی
عین اینه که بیام و بگم برای رئیس جمهور سابق ایران چنین بنایی اومدیم طراحی کردیم! واقعا 5 نسل بعدی براشون اهمیتی خواهد داشت؟
شاید باکو خواسته با اینکار نشون بده که ما هم از کشورهای توسعه یافته چیزی کم نداریم قدرت داریم سرمایه داریم ولی به چه قیمت؟
بهرحال هر طرحی زاده شرایط حاکم خواهد بود و در شرایط باکو شاید توجیه شده باشه اما برای منی که از دور دارم نگاه میکنم حقیقتش نه! جز منحنی های چشم نواز اون من از طرحش در مرحله ناظری که خودش هم توانایی چنین طرحی رو در خودش نمیبینه دیگه چیزی رو نمیپسندم

در مورد جمله اخرتون هم انشالله برای همه چنین باشه:)
 
آخرین ویرایش:

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما دارید توجیه میکنید که این طرح باشه یا نه ...
مگر نه این که برج آزادی قبلا اسمش شهیاد بوده ؟؟؟
ما داریم در مورد نماد شهری حرف میزنیم که میخاد به هر بهانه ای که شده با یه طرح شاخص در سطح جهانی خودشو همسو بکنه با خیلی از کشورهای صنعتی
آیا نباید سرمایه گذاری بکنه ؟؟؟
این داره نشان میده که معماری در سطح بالاتر با قدرت و سیاست هم پیوند داره
من با گفته take offموافقم که میگه خاطره جمعی یا نمادی برای آدرس دهی
برج میلاد هر چقدر هم که هزینه داشته باشه برای تهران یه خاطره یه نشانی برای آدرس دادنه .....
کشوری که نماد نداره و اسطوره ای هم نداره که نمادشو بسازه چکار باید بکنه ؟؟؟
sahar-architect;776110 0 گفت:
مسئله اینه این بنا برای شهر طراحی نشده برای شخص هست این دوتا فرق دارند باهم. شخص نباید بهانه ای برای شهر باشه
برج آزادی برای کسی ساخته شده؟بنای یادبود جشن های پهلوی برای کسی ساخته شده؟تا جایی که میدونم هم به عنوان دروازه شهری طراحی شد و موزه داخلیش نمیدونم جزو الزامات طراحی بوده یا نه
طبق مطالعه من اون زمان هم طرح برنده طرح دیگری بود (پیرو حرفم که 4 برنده میشه 5 اجرا میشه!) و در استانه ساخت توجیه شد که به عنوان ورودی شهر عظمت نداره این طرح 6 میلیونی و طرح 40 میلیونی(بخاطر بخش های نمایشگاهی و ... اون) اقای امانت اجرا شد. پس این نماد شهری عظیم رو که از هر اتفاق تاریخی رنگ و بویی به خودش گرفته حداقل من نمیتونم با مرکز فرهنگی دولتمردان قیاس کنم چه از نظر هزینه چه از نظر خود طرح خارجی
عین اینه که بیام و بگم برای رئیس جمهور سابق ایران چنین بنایی اومدیم طراحی کردیم! واقعا 5 نسل بعدی براشون اهمیتی خواهد داشت؟
شاید باکو خواسته با اینکار نشون بده که ما هم از کشورهای توسعه یافته چیزی کم نداریم قدرت داریم سرمایه داریم ولی به چه قیمت؟
بهرحال هر طرحی زاده شرایط حاکم خواهد بود و در شرایط باکو شاید توجیه شده باشه اما برای منی که از دور دارم نگاه میکنم حقیقتش نه! جز منحنی های چشم نواز اون من از طرحش در مرحله ناظری که خودش هم توانایی چنین طرحی رو در خودش نمیبینه دیگه چیزی رو نمیپسندم

در مورد جمله اخرتون هم انشالله برای همه چنین باشه:)
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من با گفته های شما کاملا موافقم اما خردهای که میتونم بگیرم به زاها حدید با توجه به حرفهای شما اینه که چرا طرح های ایشون برای هر موضوع خاصی که باهاش مواچه میشه یه فرمت و یه شکل خاصی پیدا میکنه
مثلا اگر آرامگاه سعدی یا حافظ و یا بنایی در ایران توسط همین شرکت طراحی بشه هم همین نوع فرم با لایه هایی که روی هم قرار میگیرند استفاده میشه
من با دوستی که میگه تسلط به نرم افزار هم موافقم
بحثی که وجود داره این نوع شرکت ها نرم افزارهاییی منحصر به خودشون دارن و در انحصار شرکت خودشون هست
که ساخت چنین فرم هایی رو در چندین دقیقه و شاید ساعت با محاسبات پیچیده اش انجام میده
نمیشه مثلا کارهای لویی کان رو با کار ایشون از لحاظ فضایی مقایسه کرد
اما میشه گفت که حجم های کان جذاب نیستند

درسته که ساخته میشه ولی کامل نمیشهپس در واقع من میخام بگم که وقتی یه معمار به یه اصل بیش از حد توجه میکنه طرحش کامل نمیشه
در واقع معماری تنها فرم و یا تنها فضا سازی نیست
معمارباید همه جوانب مد نظرش باشه
هر بنا پیش، هنگام و پس از ساخت با نقد های مواجه شده
من کمتر پیش اومده که یه بنا رو نقد کنم یا در لیست منتقدین قرار بگیرم اما همیشه منتظر فرصت بودم که الان مریم جان استارتشو زدن

نمیدونم حرفام تا چه اندازه درسته اما جسارت منو ببخشید و منو یکی از اضای ثابت نقد،پس زا این بدونید تا در کنار شما بزرگان یاد بگیرم.
اولین چیزی که من رو وادار کرد به مکتوب کردن، فرم بسیار بسیار قابل توجه این بناست که به عنوان مرکز فرهنگی بسیار من رو به وجد آورد
هزینه ایجاد شده به کنار، بستر به کنار، اینکه چقدر کارایی داره به کنار
مگه نه اینه که نیاز زیبا شناختی به عنوان یکی از نیاز های مهم انسان، در هرم مازلو بمطرح شده؟
مگه نه اینه که یک نشانه به قول لنگ، ادرس دهی و به قول پاکزاد میتونه خاطره ی جمعی در پی داشته باشه؟
مگه نه اینه که کلید واژه ها باعث یک جور جستجو میشن در حافظه ی بلند مدت ؟

مگه نه اینه که سبک های مختلف در پی بی مهری انسان ها نسبت به سبک قبلی به وجود اومدند؟
در سخنان دوستان گفته شده بود که یک معمار باید فضاسازی کنه و نباشد فرم رو سرمشق کنه

چرا نکنه؟اگه همه فقط یک جور فرم رو در نظر داشته باشندف ماحَصَل اون چی میشه به جز یکنواختی؟
باید فرم های دیگه ای هم باشه

اساس ساخت برج میلاد برای چی بوده؟باوجود نشانه ی محکم میدان ازادی که هنوزم که هنوزه وقتی میگن تهران خیلیا برج ازادی رو رد ذهنشون تجسم می کنند؟
یکی از دلایلش اینه که بگیم ما هم میتونیم
از کجا که این معمار نخواسته تونستن اذربایجان رو با این مرکز به رخ نکشه؟
شاید بنا تطبیق پیذر یا انعطاف پذیر طراحی شده باشه و برای کاربری های دیگر نیز جواب بده؟

وقتی ژرژ پمپیدو ساخته شد خیلیا باهاش مخالف بودن ، در حالی که برای گردشگر ساخته نشده بود اما گردشگران رو جذب کرد
مرکز اپرای سیدنی هم وقتی قرار بود ساخته بشه باهاش مخالفت شد اما امروز چی شد؟از دیدنی ترین نقاط سیدنی

هدف من تایید یا رد این بنا نیست. اما انتقادات و پیشنهادات رد کنار هم سازنده هستند
بازم جسارت منو ببخشید
 
آخرین ویرایش:

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شما دارید توجیه میکنید که این طرح باشه یا نه ...
مگر نه این که برج آزادی قبلا اسمش شهیاد بوده ؟؟؟
ما داریم در مورد نماد شهری حرف میزنیم که میخاد به هر بهانه ای که شده با یه طرح شاخص در سطح جهانی خودشو همسو بکنه با خیلی از کشورهای صنعتی
آیا نباید سرمایه گذاری بکنه ؟؟؟
این داره نشان میده که معماری در سطح بالاتر با قدرت و سیاست هم پیوند داره
من با گفته take offموافقم که میگه خاطره جمعی یا نمادی برای آدرس دهی
برج میلاد هر چقدر هم که هزینه داشته باشه برای تهران یه خاطره یه نشانی برای آدرس دادنه .....
کشوری که نماد نداره و اسطوره ای هم نداره که نمادشو بسازه چکار باید بکنه ؟؟؟

نه من موافق نیستم به هر قیمتی نمیشه نشانه ساخت وخب توی پست بعدیتون خیلی اشاره درستی دارید که ایشون برای ارامگاه حافظ در ایران هم باز طبق خطوط خودش طراحی خواهد کرد نه طبق نیاز بافت
و من نمیدونم چرا میگین حجم های لویی کان جذاب نیست؟ در قیاس هم حتی باشه باز هم بعضی کاراش جذابیت خودشون رو دارند
واقعا اذربایجان اسطوره نداره؟ (نمیدونم خودم هم)

و به عنوان حرف آخر (چون طبق تجربه م ادامه بدم پیام خصوصی های فحش و ادعاهای بی اساس قراره سرریز بشه) در این تاپیک باید عرض کنم : وقتی فرم معماری به سمت فولد و... به صورت عام تر تندیس گرایی میره هرمنوتیک اثر غیرقابل اجتناب خواهد بود
مگر غیر این بوده که توی دانشگاه هم هر طرحی زدیم برای خودمون 10 صفحه کانسپت فرم نوشتیم که پشت هر خط من فکر قوی بوده و هیچکس چیزی نفهمیده؟:biggrin:
ما که اینجا از مبانی فکری طراح و کارفرما هم بی خبریم و صرفا به دیدن چند عکس بسنده کردیم و صرفا فرم رو بهانه نقد قرار دادیم
اینجا هم هر پستی دادم سوالات و پاسخ احتمالی خودم به اون سوال بوده نظر هر کدوم از دوستان بخشی از سوالم رو جواب داد و دغدغه های جدیدی برام ایجاد کرد
کسی از تیم طراحی این پروژه نمیاد اینجا رو بخونه بعد بره بگه خانوم حدید یه عده دانشجو جمع شدند اثرتون رو ناهماهنگ و ناموزون خطاب کردند برین طرحتون رو توجیه کنید! اما امیدوارم بحث های این چنینی باعث ارتقای سطح علمی و مبانی نطریمون بشه و شاید بتونیم ضعف دانشگاه هامون رو در چنین فضاهایی جبران کنیم.

:gol:
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
خب منم نظرمو درباره این بنا میگم
من تمام توضیحاتی ک مریم جون گذاشتن + نظرات همه دوستانو خوندم
چیز خاصی ندارم ک بخوام اضافه کنم.اما دوس داشتم تو این مباحث مشارکت کنم و خب با مطالبی ک مهندس پویان گفتن ترغیب ب انجامش شدم..
من نمیتونم با فرم های خانم حدید ارتباط خوبی برقرار کنم.اما این فرم بخصوصو بخاطر همخوانی زیبایی ک با توپوگرافی داره و تعریف ورودی خاصش دوس دارم.این ک ساخت این بنا تو کشور اذربایجان چقد صحیح یا تاثیرگذاره (ک با مطالعات کمی ک داشتم ظاهرا این بنا از معماری اصیل اذربایجان تبعیت میکنه اما نه بصورت تقلیدی) و یا اینکه تفاوتی ک این بنا با همه ساختمونهای مجاورش داره چه تاثیر خوشایند یا ناخوشایندی میتونه داشته باشه و چقدر توسط مردم پذیرش بشه و چقد بتونه شاخصه اذربایجان بشه... من علم صحبت دراین زمینه رو ندارم اگرچه بنظرم کارهای خانم حدید اونقدر قوی هست ک بتونه اینهارو پوشش بده
اما درباره طراحی داخلی این ساختمون ک توسط ی معمار ایرانی عضو شرکت خانم حدید-خانم سارا شیخ اکبری- انجام شده دوس دارم بیشتر صحبت کنیم
من تا تو فضایی حضور نداشته باشم نمیتونم ب درک کاملی ازون فضا برسم
درباره این ساختمون هم همینطوره
سازه خاص و منحصر بفرد این ساختمون اجازه مانور زیادی برای طراحی داخلیو داده کما اینکه با لایه بندی فرم خاص بیرونی، فضاها تقریبا بطور خاص متمایز شدن
فضای پویا و سیالو من تو تمام قسمتها میبینم
جذابترین فسمت طراحی داخلی این بنا باتوجه ب عکسهایی ک دیدم سالن کنفرانسه
نورپردازی خاصی ک نور رو از لابلای لایه های فرم ب درون میاره بنظرم فوق العادس
درکل نورپردازی این کارو ک تاحدود زیادی منتج از فرم بیرونی ساختمونه واقعا تحسین میکنم

دوس دارم درباره پلان این کار هم صحبت بشه.فک کنم واسه دوستانی مث من ک تازه ابتدای راه تحلیل بناهای مختلف هستیم خیلی میتونه مفید باشه
مانا باشید:gol:
 

mehrazban

کاربر بیش فعال
ادامه ... :
- فک میکنم ک پست اول حقیر نتیجه ی لازمه رو داشت !!! و ب گمانم اگ اونارو نمیگفتم وضع خیلی وخیم میشد !!! ولی الان سنجیدگی رو در کلام سایر اعضاء میشه دید ... و این همون نتیجه ای مورد نظر من بود .
شاید یکی از دلایلی ک حقیر تند در زمینه ی خانم حدید برخورد میکنم اینه که ؛ خیلی از اساتید و به اصطلاح بزرگانی ک ما میشناسیم نسبت ب این شخص جبهه گیری های تندی دارن و چون همیشه از بزرگترای معماری زمان خودشون یاد گرفتن (( تقارن ، هندسه منظم ، ستون ، و چ میدونم اینا )) در مواجهه با این چنین آثاری هر چیزی ک دلشون بخواد میگن فارق از اینک ی انصافی هم توی عالم وجود داره !!! اگ حدید اینجا بود هم همین حرفا رو میتونستیم بزنیم ؟؟؟ فقط برین مقدمه کتاب (( ریچارد راجرز نوشته امیر اعلاعدیلی )) رو بخونین ... بعد ببینین نظر اونایی ک ب عنوان اساتید ایران ازشون حرف میزنین چقدر با حرفایی این تاپیک شباهت داره !!!!! فک کردین زاها حدید ب خاطر فولد بودنش بزرگ شده ... چند صد سایت معماری میشناسیم ک پره از این طرح ها ؟؟؟ چرا فقط زاها حدید (( زاها حدید )) شده ؟؟؟ اینجوری نیست این شخص با مطالعه و دانش ب اینجا رسیده نه از روی قدرت نرم افزاری ... !!!!!!!!!! یقین دارم انیمیشن سازان دنیا 10 ها برابر این خانم و تیمش مهارت در خلق آثار عجیب و خارق العاده دارن ولی کی از اون ها ب عنوان معماری نوین یاد میکنه ؟؟؟ اون طرح ها در نگاه دانشجویان ترم اولی هم ب عنوان معماری شناخته نمیشن چرا ک طبق عقیده ی خود شماها : معماری ینی روح هنرمند در کالبد هنر و اثر ...
ببینم همینایی ک حاضرن 100 تا کتاب در مورد خانم حدید بنویسن خودشون چ گلی ب سر ما زدن ؟؟؟ ب جز اینکه هنوز داریم مصالح 70-80 سال پیشو توی ایران ب اسم تکنولوژِ های نوین ب خورد مردم میدیم چیکار کردیم دیگ ؟؟؟
ببخشید هااا ما همونایی هستیم ک حاضریم 70 ساعت پشت ی در وایسیم ک یکی از شاگردای خانم حدید بیاد بره تو آسانسور برج میلاد ما از فاصله 200 متری ی دست تکون بدیم براش بعد بیام هی تعریفش رو بکنیم !!! حالا خانم حدید در حد مهندس م ... تنزل پیدا کرده ؟؟؟ نه ب اون شوری شور نه به این بی نمکی ... قبل از همه متأسفم برای خودم ک ب جای اینکه چیزی یاد بگیرم ا شما ، مجبورم بیام بنا ب خواست دیگران جوابیه صادر کنم !!!!!

ی نکته ایی رو نمیتونم نگم :
آقا چرا بعضی از ماها ب زورم ک شده میخوایم نظر زاها حدید رو عوض کنیم ک بیاید شبیه بقیه طراحی کنید !!!!! این خانم اصلا خوشش میاد این مدلی طراحی کنه ، چ لزومی داره شبیه بقیه کار کنه !؟ خود ماها موقع کرکسیون کردن با ی ترم بالایی آخرش ک خوب کم آوردیم نمیگیم (( اصلا از این فرم خوشم اومده ... )) ب خلاف نظر خیلیا من عاشق این جمله ام !؟ چون این شخص واقعا داره درست میگه !!!! حدید ینی از کارای راجرز بیخبره ، از کارای لیببسکیند بی خبره ، نکنه اینرنت نداره شرکتشون:( این شخص بنا ب میلش این طرح رو پذیرفته !!!! خوشش ازش اومده و با توجه ب مبانی فکری و فلسفه ایی ک وجودش داره ازش آب میخوره دست ب طراحی زده چرا ما اینارو نمیپذیریم !!!؟؟؟

ببینین : من نه از این خانم خوشم میاد نه عاشق کاراشم اتفاقا همیشه از بردن نام این شخص پرهیز کردم ب هزاران دلیل ولی انصاف هم خوب چیزیه !!! مراد من از گفتن این حرفا این نیست ک مخالف نقد بزرگان باشم اتفاقا موافق با خیلی از شما ها هستم و مطمئنم ک این طرح هم دارای خیلی از نقاط ضعف میتونه باش و قرار نیست ما اینجا بشینیم و از هم تعریف کنیم و چقدر خوبه ک اشخاصی بین ما هستن ک معتقدن این بنا ناخالصی هایی داره و لی باید منطق داشته باش ما اینجا حرفای پراکننده ای میزنیم ک نمیشه ته اش ب ی نتیجه ایی رسید ...

- توی ایران پول نداریم هاااا ؟؟؟ کی گفته اینو ؟؟؟ چند تا برج مسکونی رو برای شما از شمال تهران مثال بزنم ک توی گچ بری های داخلی این پروژه ها طلا کوبی کار شده ؟؟؟!!! ینی توی این افرادی ک مدرن ترین و گرانقیمت ترین خودرو های دنیا رو سوار میشن یکی نیست ک بیاد بگه : (( من از این خونه ها میخوام )) :redface: ... پول نداریم ینی چی ؟؟؟ اصن کی گفته بنایی در این عظمت بسازیم ؟؟؟ بیاین ی خونه 50 متری بسازیم و باهاش ی جایزه بگیریم ؟؟؟ جایزه ایی در خور شأن ایران و نامش ... حتما میتونیم !!!! ی نگا ب برج های تهران و شهر های بزگ بندازییین ... عظمت گرایی و پول نمایی داره موج میزنه ... محبوب ترین طرح های تهران همین طرح های کلاسیک هستن ،واسه ی چی ؟؟؟؟ حتما چون پول ندارین ؟؟؟ شهرک پدیده ی شاندیز پروژه ی کوچیکیه ؟؟؟ برج های کیش کوچیکن ؟؟؟ دلیلش پول نداشتن نیست بی سوادیه !!!!!

- سازه این بنا ک روی چند سانتی متر تحمل وزن میکنه دیگه کاری نیست برای ما ؟؟؟:( والا ما خوب پیشرفت کردیم ... مستند مورد نظر از شرکت بیگ استراکچره ینی اونا متوجه نشدن ک این کاری نداره !!!!! مشکلی نیست اگ فرصتم اجازه بده همین بخش از این مستند رو توی همین تاپیک قرار میدم !!!؟

- انتخاب کارفرما حتی اگ فقط و فقط بر اساس شهرت معمار هم بوده باش کار بسیار سنجیده اییه !!!! چرا ک شهرت از همین جوری بدست نمیاد .... دیگه فک کنم دلیلش مشخصه !

- چرا میگیم ب روح بنا توجه نشده : بابا از نظر طراح روح بنا ینی اینی ک دارین میبینین چرا اصرار دارین روح بناش ی چیز دیگه باش ... خب بیاین ی طرح بدین ک روح بنای شما رو نشون بده ... بیان علمی حرف بزنیم بیاین مدرک بدیم برای حرف هامون !

- با تشکر از puyan khan ؛ چرا ما فک میکنیم توجه ب فرهنگ باید ی کپی برابر اصل باشه !!!!! حدید اگ قراره بیاد ایران و برای مقبره حافظ شبیه همینی ک هست رو پیشنهاد بده من از ایشون خواهش میکنم زحمت نکشه من خودم ی سری دانشجو میشناسم همین کارو میتونن انجام بدن دیگ چرا پول اضافی ب بقیه بدین !!!!! خب معلومه حدید طرح خودش رو پیشنهاد میده ک البته از کجا معلوم شایدم شبیه همین مقبره فعلی باش مهم: :(( نظر و عقیده ی خانم حدیده )) !!!!!

... باور کنین خیلی دوست داشتم ی چیزای دیگه بگیم ولی نمیدونم چرا مسیر داره کلا عوض میشه !!!! معذرت میخوام
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
ادامه ... :
- فک میکنم ک پست اول حقیر نتیجه ی لازمه رو داشت !!! و ب گمانم اگ اونارو نمیگفتم وضع خیلی وخیم میشد !!! ولی الان سنجیدگی رو در کلام سایر اعضاء میشه دید ... و این همون نتیجه ای مورد نظر من بود .
شاید یکی از دلایلی ک حقیر تند در زمینه ی خانم حدید برخورد میکنم اینه که ؛ خیلی از اساتید و به اصطلاح بزرگانی ک ما میشناسیم نسبت ب این شخص جبهه گیری های تندی دارن و چون همیشه از بزرگترای معماری زمان خودشون یاد گرفتن (( تقارن ، هندسه منظم ، ستون ، و چ میدونم اینا )) در مواجهه با این چنین آثاری هر چیزی ک دلشون بخواد میگن فارق از اینک ی انصافی هم توی عالم وجود داره !!! اگ حدید اینجا بود هم همین حرفا رو میتونستیم بزنیم ؟؟؟ فقط برین مقدمه کتاب (( ریچارد راجرز نوشته امیر اعلاعدیلی )) رو بخونین ... بعد ببینین نظر اونایی ک ب عنوان اساتید ایران ازشون حرف میزنین چقدر با حرفایی این تاپیک شباهت داره !!!!! فک کردین زاها حدید ب خاطر فولد بودنش بزرگ شده ... چند صد سایت معماری میشناسیم ک پره از این طرح ها ؟؟؟ چرا فقط زاها حدید (( زاها حدید )) شده ؟؟؟ اینجوری نیست این شخص با مطالعه و دانش ب اینجا رسیده نه از روی قدرت نرم افزاری ... !!!!!!!!!! یقین دارم انیمیشن سازان دنیا 10 ها برابر این خانم و تیمش مهارت در خلق آثار عجیب و خارق العاده دارن ولی کی از اون ها ب عنوان معماری نوین یاد میکنه ؟؟؟ اون طرح ها در نگاه دانشجویان ترم اولی هم ب عنوان معماری شناخته نمیشن چرا ک طبق عقیده ی خود شماها : معماری ینی روح هنرمند در کالبد هنر و اثر ...
ببینم همینایی ک حاضرن 100 تا کتاب در مورد خانم حدید بنویسن خودشون چ گلی ب سر ما زدن ؟؟؟ ب جز اینکه هنوز داریم مصالح 70-80 سال پیشو توی ایران ب اسم تکنولوژِ های نوین ب خورد مردم میدیم چیکار کردیم دیگ ؟؟؟
ببخشید هااا ما همونایی هستیم ک حاضریم 70 ساعت پشت ی در وایسیم ک یکی از شاگردای خانم حدید بیاد بره تو آسانسور برج میلاد ما از فاصله 200 متری ی دست تکون بدیم براش بعد بیام هی تعریفش رو بکنیم !!! حالا خانم حدید در حد مهندس م ... تنزل پیدا کرده ؟؟؟ نه ب اون شوری شور نه به این بی نمکی ... قبل از همه متأسفم برای خودم ک ب جای اینکه چیزی یاد بگیرم ا شما ، مجبورم بیام بنا ب خواست دیگران جوابیه صادر کنم !!!!!

ی نکته ایی رو نمیتونم نگم :
آقا چرا بعضی از ماها ب زورم ک شده میخوایم نظر زاها حدید رو عوض کنیم ک بیاید شبیه بقیه طراحی کنید !!!!! این خانم اصلا خوشش میاد این مدلی طراحی کنه ، چ لزومی داره شبیه بقیه کار کنه !؟ خود ماها موقع کرکسیون کردن با ی ترم بالایی آخرش ک خوب کم آوردیم نمیگیم (( اصلا از این فرم خوشم اومده ... )) ب خلاف نظر خیلیا من عاشق این جمله ام !؟ چون این شخص واقعا داره درست میگه !!!! حدید ینی از کارای راجرز بیخبره ، از کارای لیببسکیند بی خبره ، نکنه اینرنت نداره شرکتشون:( این شخص بنا ب میلش این طرح رو پذیرفته !!!! خوشش ازش اومده و با توجه ب مبانی فکری و فلسفه ایی ک وجودش داره ازش آب میخوره دست ب طراحی زده چرا ما اینارو نمیپذیریم !!!؟؟؟

ببینین : من نه از این خانم خوشم میاد نه عاشق کاراشم اتفاقا همیشه از بردن نام این شخص پرهیز کردم ب هزاران دلیل ولی انصاف هم خوب چیزیه !!! مراد من از گفتن این حرفا این نیست ک مخالف نقد بزرگان باشم اتفاقا موافق با خیلی از شما ها هستم و مطمئنم ک این طرح هم دارای خیلی از نقاط ضعف میتونه باش و قرار نیست ما اینجا بشینیم و از هم تعریف کنیم و چقدر خوبه ک اشخاصی بین ما هستن ک معتقدن این بنا ناخالصی هایی داره و لی باید منطق داشته باش ما اینجا حرفای پراکننده ای میزنیم ک نمیشه ته اش ب ی نتیجه ایی رسید ...

- توی ایران پول نداریم هاااا ؟؟؟ کی گفته اینو ؟؟؟ چند تا برج مسکونی رو برای شما از شمال تهران مثال بزنم ک توی گچ بری های داخلی این پروژه ها طلا کوبی کار شده ؟؟؟!!! ینی توی این افرادی ک مدرن ترین و گرانقیمت ترین خودرو های دنیا رو سوار میشن یکی نیست ک بیاد بگه : (( من از این خونه ها میخوام )) :redface: ... پول نداریم ینی چی ؟؟؟ اصن کی گفته بنایی در این عظمت بسازیم ؟؟؟ بیاین ی خونه 50 متری بسازیم و باهاش ی جایزه بگیریم ؟؟؟ جایزه ایی در خور شأن ایران و نامش ... حتما میتونیم !!!! ی نگا ب برج های تهران و شهر های بزگ بندازییین ... عظمت گرایی و پول نمایی داره موج میزنه ... محبوب ترین طرح های تهران همین طرح های کلاسیک هستن ،واسه ی چی ؟؟؟؟ حتما چون پول ندارین ؟؟؟ شهرک پدیده ی شاندیز پروژه ی کوچیکیه ؟؟؟ برج های کیش کوچیکن ؟؟؟ دلیلش پول نداشتن نیست بی سوادیه !!!!!

- سازه این بنا ک روی چند سانتی متر تحمل وزن میکنه دیگه کاری نیست برای ما ؟؟؟:( والا ما خوب پیشرفت کردیم ... مستند مورد نظر از شرکت بیگ استراکچره ینی اونا متوجه نشدن ک این کاری نداره !!!!! مشکلی نیست اگ فرصتم اجازه بده همین بخش از این مستند رو توی همین تاپیک قرار میدم !!!؟

- انتخاب کارفرما حتی اگ فقط و فقط بر اساس شهرت معمار هم بوده باش کار بسیار سنجیده اییه !!!! چرا ک شهرت از همین جوری بدست نمیاد .... دیگه فک کنم دلیلش مشخصه !

- چرا میگیم ب روح بنا توجه نشده : بابا از نظر طراح روح بنا ینی اینی ک دارین میبینین چرا اصرار دارین روح بناش ی چیز دیگه باش ... خب بیاین ی طرح بدین ک روح بنای شما رو نشون بده ... بیان علمی حرف بزنیم بیاین مدرک بدیم برای حرف هامون !

- با تشکر از puyan khan ؛ چرا ما فک میکنیم توجه ب فرهنگ باید ی کپی برابر اصل باشه !!!!! حدید اگ قراره بیاد ایران و برای مقبره حافظ شبیه همینی ک هست رو پیشنهاد بده من از ایشون خواهش میکنم زحمت نکشه من خودم ی سری دانشجو میشناسم همین کارو میتونن انجام بدن دیگ چرا پول اضافی ب بقیه بدین !!!!! خب معلومه حدید طرح خودش رو پیشنهاد میده ک البته از کجا معلوم شایدم شبیه همین مقبره فعلی باش مهم: :(( نظر و عقیده ی خانم حدیده )) !!!!!

... باور کنین خیلی دوست داشتم ی چیزای دیگه بگیم ولی نمیدونم چرا مسیر داره کلا عوض میشه !!!! معذرت میخوام

سلامممم.
مخلص مهندس.
قبل از اینکه نقدت کنم باید یه چیزی رو بگم که هم وجدان خودم راحت باشه و هم پستم یکم تلطیف بشه:)
شاید خودت هم راضی نباشی ولی قطعا من شمارو از خودم با سواد تر میدونم .کتاب هایی که شما خوندید رو با کامیون باید جابجا کرد و اونقدر توانایی داشتید که کار تدریس معماری رو انجام میدید.

ولی یه مطلبی:

من اوج تاکتیک زدگی و تکنیک زدگی رو تو پست شما دیدم.
استراتژی معماری یا معماری استراتژیک رو دریاب.
قطعا و حتما خانم حدید طرفیت دهنی بسیار بسیار بالایی داره.قطعا حجم هایی که ایشون طراحی میکنن فقط قدرت نرم افزار نیست.
ایشون این احجام رو میشناسه و مبانیش رو میشناسه و .........ولی من مبانی رو نمیشناسم (منظورم مبانی معماریه نه سازه)حجمی که با همون نرم افزار تولید میکنم رو نمیشناسم (شاید اگه دوباره بخوام اون حجم رو تولید کنم نتونم) و ............ولی.............
.معماری هر دوی ما نتیجه ای که ببار میاره یکیه.....البته نتیجه مربوط به روح انسانی.وگرنه از لحاظ جسمی چون من اونقدر غرق تقلید از فرم اون معمار بزرگ شدم که اصول اولیه معماری که یکیش آسایش محیطی انسانیه رو فراموش میکنم.مثل همین ساختمان های با نمای دارای سطح زیاد شیشه ای که از جای دیگه یاد گرفتیم بدون اینکه توجه کنیم این سطح وسیع شیشه خور رو در کدوم جهت بکار ببریم....اونم تو کشور کویری مثل ایران.(نتیجه اینکه تو اون ساختمان امکان زندگی خیلی سخته)
نگاه کنید مادامی که شما مبانی سایر علوم انسانی رو ندونید امکان نداره مبانی سبک های مختلف معماری رو بشناسید.

یه سوال میپرسم اول فلسفه و تفکر مدرن اومد یا اول معماری مدرن؟؟؟
اول تفکر پست مدرن اومد یا اول معماری پست مدرن؟؟این معماری پست مدرن بود که اول اومد یا نظریه های جامعه شناسی پست مدرن؟؟
و
.
.
.
من نمیدونم چطور دیگه باید گفت که معماری عمله علوم انسانیه.
حالا یه سریا صبح تا شب تو سرشون دارن میزنن که بگن معمار ها مهندس هستن و دائم با بقیه رشته های مهندسی درگیرن.
معماری استراتژیشو از علوم انسانی میگیره.تاکتیکش رو از هنر میگیره و تکنیکشو از فن و مهندسی.

این بخض تاکتیک و تکنیکش رو همه متوجه میشن ولی استراتژیشو کسی متوجه نمیشه.نه من و شما بلکه اساتید دانشگاه (حتی اون بزرگاشون)هم متوجه نمیشن.
این استراتژی چیه؟
همونیه که خانم حدید میدونه و صاحب سبک میشه.
بازم میگم خانم حدید ظرفیت ذهنی خیلی بالایی داره.من آرزومه این ظرفیت ذهنی رو داشته باشم
ولی ........ولی این ظرفیت رو در خدمت علوم انسانی قرار بدم که قبولش دارم و در موردش به یقین رسیدم.در حقیقت معماری ما باید عمله علوم انسانی باشه که قبولش داریم.(حالا شاید خیلیا اون علوم انسانی رو قبول داشته باشن!!!!1)

نمیدونم منظورم رو متوجه شدی یا نه.
نیچه یا کانت یا هگل ظرفیت ذهنی خیلی بالایی داشتن.هیچکش هم منکر این قضیه نیست.ولی این ظرفیت ذهنی رو چطور خرج کردن؟؟هر کدومشون با چند جمله بشریت رو به انحراف کشوندن.

میدونم به سینما اعتقاد داری.
اونی که تو هالیوود فیلمنامه مینویسه ظرفیت ذهنیش در چه حده؟از این ظرفیت ذهنی چه استفاده ای میکنه؟مثلا اونی که فیلمنامه فیلم 300 رو مینویسه قطعا اونقدر ظرفیت ذهنی بالایی داشته که اونطوری تاریخ رو تحریف کنه ولی آیا این ظرفیت ذهنی و این توانایی به نفع بشریته؟داره استفاده درست میکنه از این ظرفیت ذهنی؟

نظرت درمورد ارتباط موسیقی و معماری چیه؟
بین موسیقی جاز و راک و معماری دیکانسراکشن و فولد چه شباهت هایی وجود داره؟

ارتباط معماری با سبک زندگی چی؟

ارتباط معماری با .....

با این توضیحاتی که دادم:
با شناحتی که از شما دارم حاظرم دست رو قرآن بزارم که نه فلسفه مدرن رو قبول داری نه جامعه شناسیشو و نه کل تفکر مدرن رو(حداقل اکثر مبانیش رو قبول نداری)
حالا چطوره پس معماریش رو قبول دارید؟
فقط یه دلیل میتونی بیاری و اونم اینکه معماریشون زاده اون تفکر نیست.......که اگه اینطور فکر کنی معلومه که استراتژی معماری رو نمیدونی.

معماری چون با در و دیوار و سقف و فرم و رنگ و لعاب سرو کار داره خطر نتیجه ای که به مرور زمان بوجود میاره رو کسی درک نمیکنه.
من با مثال و بصورت موردی تغییراتی که معماری بوجود میاره رو میتونم دکر کنم ولی از حوصله این بحث خارجه.

ولی در مورد تکنیک ساخت من با هر علوم انسانی ای میتونم از تکنیک غیر بومی استفاده کنم.ممکنه من تو معماری خودم که با شاخصه های خودم طراحی کردم مثلا از تری دی پنل استفاده کنم و یا از سازه این ساختمان استفاده کنم و ازش چیز یاد بگیرم ولی نمیتونم مبانی معماریمو از جای دیگه بگیرم مگر اینکه منطبق بر استراتژی معماری خودم باشه.
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
در خصوص تکنولوژی هم باید بگم اگر شرایط تحریم را کنار بگذاریم تکنولوژی ما فکر نکنم کمتر از آذربایجان باشه،بنظر من مشکل ما غرق شدن در طرحهای روتین ، کپی کاری در طرحها،وعدم ریسک پذیری به دلیل ترس از شکست ایده ای نو میباشد.در اینجا نیز نقش مهندس محاسب برجسته است زیرا بسیاری از طرحهای خلاق در قدم اول توسط مهندس محاسب یا مجری دست رد به سینه شان زده میشودو گفته میشود که اجرایی نیست اینجاست که میگویند معمار باید در دروس اجرایی و محاسباتی (شناخت و محاسبه تکیه گاهها،خرپاهاو.......) متبحر باشه که به راحتی عدم اجرایی بودن طرح را قبول نکند.

حرف شما متین اما نمیخواین بگین که با اون دو تا روش محاسبه که برای خرپا، اونم نصفه و نیمه ، بهمون یاد دادن به منه معمار اجازه میده اجرایی بودن کار رو بپذیرم یا نه!


در مورد این که برای یک ساخت یک نماد شهری تا چه اندازه می توان پول خرج کرد و اصلا لازم هست یا نه با شما موافق نیستم ......نمادی مثل برج آزادی که یک شهر و یک کشور با اون شناخته میشه هزینه های اقتصادی برایش اهمیت نداره ........
در مورد آخرین جمله ای هم که گفتیدباید بگم دانشجو کپی نمیکنه بلکه یاد میگیره

احسنت، مردم هیچ چیز رو فدای فرهنگ خودشون نمیکنن
قبلا گفتم که ،ما میلاد رو ساختیم تا بگیم ما هم میتونیم

شما دارید توجیه میکنید که این طرح باشه یا نه ...
مگر نه این که برج آزادی قبلا اسمش شهیاد بوده ؟؟؟
ما داریم در مورد نماد شهری حرف میزنیم که میخاد به هر بهانه ای که شده با یه طرح شاخص در سطح جهانی خودشو همسو بکنه با خیلی از کشورهای صنعتی
کشوری که نماد نداره و اسطوره ای هم نداره که نمادشو بسازه چکار باید بکنه ؟؟؟

دقیقا ،برج شهیاد، بازار امام خمینی، بازار نمیدونم چی چی، البته اگه رئیس جمهورم رئیس جمهوری کنه صد البته که به اسممش یه چیزی رو میسازن
چه بسا که ما اسامی روسای جمهور انچنان در ذهنمون حک شده که تا نسل ها برامون مهمن!

من با گفته های شما کاملا موافقم اما خردهای که میتونم بگیرم به زاها حدید با توجه به حرفهای شما اینه که چرا طرح های ایشون برای هر موضوع خاصی که باهاش مواچه میشه یه فرمت و یه شکل خاصی پیدا میکنه
مثلا اگر آرامگاه سعدی یا حافظ و یا بنایی در ایران توسط همین شرکت طراحی بشه هم همین نوع فرم با لایه هایی که روی هم قرار میگیرند استفاده میشه
درسته که ساخته میشه ولی کامل نمیشهپس در واقع من میخام بگم که وقتی یه معمار به یه اصل بیش از حد توجه میکنه طرحش کامل نمیشه
در واقع معماری تنها فرم و یا تنها فضا سازی نیست
معمارباید همه جوانب مد نظرش باشه

من فک میکنم اگه سفارش کار رو میدن به زاها به این خاطره که کارفرمایان فرم گرایند مطمئن هستند که چیزه خوبی تحویل می گیرن
بیشتر به خاطر شهرتشه
مثل الناز شاکردوست و گلزار
اینا بازیگر نیستن که
قیافه اما دارند!
حالا کاری نداریم زاها چهرش مثل غوله پری دریاییه;)

نه من موافق نیستم به هر قیمتی نمیشه نشانه ساخت وخب توی پست بعدیتون خیلی اشاره درستی دارید که ایشون برای ارامگاه حافظ در ایران هم باز طبق خطوط خودش طراحی خواهد کرد نه طبق نیاز بافت
و من نمیدونم چرا میگین حجم های لویی کان جذاب نیست؟ در قیاس هم حتی باشه باز هم بعضی کاراش جذابیت خودشون رو دارند
واقعا اذربایجان اسطوره نداره؟ (نمیدونم خودم هم)

و به عنوان حرف آخر (چون طبق تجربه م ادامه بدم پیام خصوصی های فحش و ادعاهای بی اساس قراره سرریز بشه) در این تاپیک باید عرض کنم : وقتی فرم معماری به سمت فولد و... به صورت عام تر تندیس گرایی میره هرمنوتیک اثر غیرقابل اجتناب خواهد بود
مگر غیر این بوده که توی دانشگاه هم هر طرحی زدیم برای خودمون 10 صفحه کانسپت فرم نوشتیم که پشت هر خط من فکر قوی بوده و هیچکس چیزی نفهمیده؟:biggrin:
:gol:
تا وقتی که معمار مشهوری نشی کسی برای کانسپتت یک پاپاسی هم ارزش قائل نیست
من وقتی ایده هامو در مورد طرح 1 ارشد گفتم،با اینکه تنها کسی بودم که 4 خط مبانی نظری داشت میدونی چه جوابی شنیدم؟
اینکه یه لیسانس عمرانی که اسیست تشریف داره و هیچ هیچ هیچی حالیش نیست گفت این چه جونوریه طراحی کردی!
دیگه حرفی میمونه؟
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ادامه ... :
- فک میکنم ک پست اول حقیر نتیجه ی لازمه رو داشت !!! و ب گمانم اگ اونارو نمیگفتم وضع خیلی وخیم میشد !!! ولی الان سنجیدگی رو در کلام سایر اعضاء میشه دید ... و این همون نتیجه ای مورد نظر من بود .
شاید یکی از دلایلی ک حقیر تند در زمینه ی خانم حدید برخورد میکنم اینه که ؛ خیلی از اساتید و به اصطلاح بزرگانی ک ما میشناسیم نسبت ب این شخص جبهه گیری های تندی دارن و چون همیشه از بزرگترای معماری زمان خودشون یاد گرفتن (( تقارن ، هندسه منظم ، ستون ، و چ میدونم اینا )) در مواجهه با این چنین آثاری هر چیزی ک دلشون بخواد میگن فارق از اینک ی انصافی هم توی عالم وجود داره !!! اگ حدید اینجا بود هم همین حرفا رو میتونستیم بزنیم ؟؟؟ فقط برین مقدمه کتاب (( ریچارد راجرز نوشته امیر اعلاعدیلی )) رو بخونین ... بعد ببینین نظر اونایی ک ب عنوان اساتید ایران ازشون حرف میزنین چقدر با حرفایی این تاپیک شباهت داره !!!!! فک کردین زاها حدید ب خاطر فولد بودنش بزرگ شده ... چند صد سایت معماری میشناسیم ک پره از این طرح ها ؟؟؟ چرا فقط زاها حدید (( زاها حدید )) شده ؟؟؟ اینجوری نیست این شخص با مطالعه و دانش ب اینجا رسیده نه از روی قدرت نرم افزاری ... !!!!!!!!!! یقین دارم انیمیشن سازان دنیا 10 ها برابر این خانم و تیمش مهارت در خلق آثار عجیب و خارق العاده دارن ولی کی از اون ها ب عنوان معماری نوین یاد میکنه ؟؟؟ اون طرح ها در نگاه دانشجویان ترم اولی هم ب عنوان معماری شناخته نمیشن چرا ک طبق عقیده ی خود شماها : معماری ینی روح هنرمند در کالبد هنر و اثر ...
ببینم همینایی ک حاضرن 100 تا کتاب در مورد خانم حدید بنویسن خودشون چ گلی ب سر ما زدن ؟؟؟ ب جز اینکه هنوز داریم مصالح 70-80 سال پیشو توی ایران ب اسم تکنولوژِ های نوین ب خورد مردم میدیم چیکار کردیم دیگ ؟؟؟
ببخشید هااا ما همونایی هستیم ک حاضریم 70 ساعت پشت ی در وایسیم ک یکی از شاگردای خانم حدید بیاد بره تو آسانسور برج میلاد ما از فاصله 200 متری ی دست تکون بدیم براش بعد بیام هی تعریفش رو بکنیم !!! حالا خانم حدید در حد مهندس م ... تنزل پیدا کرده ؟؟؟ نه ب اون شوری شور نه به این بی نمکی ... قبل از همه متأسفم برای خودم ک ب جای اینکه چیزی یاد بگیرم ا شما ، مجبورم بیام بنا ب خواست دیگران جوابیه صادر کنم !!!!!

ی نکته ایی رو نمیتونم نگم :
آقا چرا بعضی از ماها ب زورم ک شده میخوایم نظر زاها حدید رو عوض کنیم ک بیاید شبیه بقیه طراحی کنید !!!!! این خانم اصلا خوشش میاد این مدلی طراحی کنه ، چ لزومی داره شبیه بقیه کار کنه !؟ خود ماها موقع کرکسیون کردن با ی ترم بالایی آخرش ک خوب کم آوردیم نمیگیم (( اصلا از این فرم خوشم اومده ... )) ب خلاف نظر خیلیا من عاشق این جمله ام !؟ چون این شخص واقعا داره درست میگه !!!! حدید ینی از کارای راجرز بیخبره ، از کارای لیببسکیند بی خبره ، نکنه اینرنت نداره شرکتشون:( این شخص بنا ب میلش این طرح رو پذیرفته !!!! خوشش ازش اومده و با توجه ب مبانی فکری و فلسفه ایی ک وجودش داره ازش آب میخوره دست ب طراحی زده چرا ما اینارو نمیپذیریم !!!؟؟؟

ببینین : من نه از این خانم خوشم میاد نه عاشق کاراشم اتفاقا همیشه از بردن نام این شخص پرهیز کردم ب هزاران دلیل ولی انصاف هم خوب چیزیه !!! مراد من از گفتن این حرفا این نیست ک مخالف نقد بزرگان باشم اتفاقا موافق با خیلی از شما ها هستم و مطمئنم ک این طرح هم دارای خیلی از نقاط ضعف میتونه باش و قرار نیست ما اینجا بشینیم و از هم تعریف کنیم و چقدر خوبه ک اشخاصی بین ما هستن ک معتقدن این بنا ناخالصی هایی داره و لی باید منطق داشته باش ما اینجا حرفای پراکننده ای میزنیم ک نمیشه ته اش ب ی نتیجه ایی رسید ...

- توی ایران پول نداریم هاااا ؟؟؟ کی گفته اینو ؟؟؟ چند تا برج مسکونی رو برای شما از شمال تهران مثال بزنم ک توی گچ بری های داخلی این پروژه ها طلا کوبی کار شده ؟؟؟!!! ینی توی این افرادی ک مدرن ترین و گرانقیمت ترین خودرو های دنیا رو سوار میشن یکی نیست ک بیاد بگه : (( من از این خونه ها میخوام )) :redface: ... پول نداریم ینی چی ؟؟؟ اصن کی گفته بنایی در این عظمت بسازیم ؟؟؟ بیاین ی خونه 50 متری بسازیم و باهاش ی جایزه بگیریم ؟؟؟ جایزه ایی در خور شأن ایران و نامش ... حتما میتونیم !!!! ی نگا ب برج های تهران و شهر های بزگ بندازییین ... عظمت گرایی و پول نمایی داره موج میزنه ... محبوب ترین طرح های تهران همین طرح های کلاسیک هستن ،واسه ی چی ؟؟؟؟ حتما چون پول ندارین ؟؟؟ شهرک پدیده ی شاندیز پروژه ی کوچیکیه ؟؟؟ برج های کیش کوچیکن ؟؟؟ دلیلش پول نداشتن نیست بی سوادیه !!!!!

- سازه این بنا ک روی چند سانتی متر تحمل وزن میکنه دیگه کاری نیست برای ما ؟؟؟:( والا ما خوب پیشرفت کردیم ... مستند مورد نظر از شرکت بیگ استراکچره ینی اونا متوجه نشدن ک این کاری نداره !!!!! مشکلی نیست اگ فرصتم اجازه بده همین بخش از این مستند رو توی همین تاپیک قرار میدم !!!؟

- انتخاب کارفرما حتی اگ فقط و فقط بر اساس شهرت معمار هم بوده باش کار بسیار سنجیده اییه !!!! چرا ک شهرت از همین جوری بدست نمیاد .... دیگه فک کنم دلیلش مشخصه !

- چرا میگیم ب روح بنا توجه نشده : بابا از نظر طراح روح بنا ینی اینی ک دارین میبینین چرا اصرار دارین روح بناش ی چیز دیگه باش ... خب بیاین ی طرح بدین ک روح بنای شما رو نشون بده ... بیان علمی حرف بزنیم بیاین مدرک بدیم برای حرف هامون !

- با تشکر از puyan khan ؛ چرا ما فک میکنیم توجه ب فرهنگ باید ی کپی برابر اصل باشه !!!!! حدید اگ قراره بیاد ایران و برای مقبره حافظ شبیه همینی ک هست رو پیشنهاد بده من از ایشون خواهش میکنم زحمت نکشه من خودم ی سری دانشجو میشناسم همین کارو میتونن انجام بدن دیگ چرا پول اضافی ب بقیه بدین !!!!! خب معلومه حدید طرح خودش رو پیشنهاد میده ک البته از کجا معلوم شایدم شبیه همین مقبره فعلی باش مهم: :(( نظر و عقیده ی خانم حدیده )) !!!!!

... باور کنین خیلی دوست داشتم ی چیزای دیگه بگیم ولی نمیدونم چرا مسیر داره کلا عوض میشه !!!! معذرت میخوام
من هم خوشحالم که به هدفم که بسط دادن بحث بود رسیدم :)
در این که خانم حدید و شرکتش خیلی شاخ و بزرگ هستن که بحثی نداریم اصلا ....
در بحث معماری و فرهنگ ایرانی و طبق نظرات دوستان در پست های قبلی میبینیم که چنین طرحی برای ما به عنوان یک ایرانی هر چقدر هم به لحاظ فرمی زیبا و خوش فرم باشه جذاب نیست
وقتی کشوری مثل ایران با این همه معمارش مسابقه برج میلاد رو برگزار میکنه و زاها حدید برنده میشه نشان از این نیست که ما معمار نداریم یا کسی که مسلط به نرم افزارهای تری دی باشه رو نداریم وقتی که دنبال نقد طرح فاز 2 برج میلاد میریم میبینیم که درسته فرم همونیه که زاها میخاد اما این فرم شکل گرفته بر اساس ویژگی های ظاهری معماری ایرانیه مثلا کاربندی یا چند ضلعی و حالا طرح این خانم بر اساس ظاهر بینی داورای ما برنده میشه در حالی که روح معماری ایرانی رو نداره ...نمیخام بگم اگه مثلا یه معمار ایرانی طراحی میکرد حتما این کار با موفقیت انجام میشد .....میخام بگم وقتی من نتونم ارتباط برقرار بکنم با فضای ساخته شده معماری برام مهم نیست که چقد این حجم از لحاظ تکنیکی و فنی پیشرفته هستش .....
ما دنبال تخریب حدید نیستیم ما میخایم بگیم که معماری نباید تحت تسخیر تکنولوژی باشه همونطوری که به قول شما نباید خیلی هم عقب مونده باشه که مصالح 70 سال پیش رو استفاده کنه ....
اتفاقا یکی از اساتید ما هم وقتی داشت در مورد برج میلاد حرف میزد غرق در اسم زاها و شرکتش بود ...وقتی اسمش میومد تا زانو خم میشد (خودش هم نمیدونست چرا)
من اصلا دنبال این نیستم که بگم زاها حدید اینجوری طراحی کن یا نکن اصلا مگه میشه ؟؟؟!!!!اما اگر بخوام یه رای بندازم تو صندوقی که چقدر این طرح مورد پسندمه حتما باهاش مخالفم .....لوید رایت میگه دکترا وقتی یکی رو میکشن میندازنش زیر زمین ...اما معمار ی هر چقدر هم که بد ساخته بشه روی زمین میاد
اصلا از این فرم خوشم اومده ...
همین جمله که شما میگید وقتی که بی دلیل باشه هیچ ارزشی نداره دز اصل شما حالتی مثل لج بازی دارید
درسته که زاها حدید طبق اون چیزی که درک کرده از معماری طرح میزنه اما این طرح رو برا خودش نمیزنه این طرح تا سالیان سال در کشور آذربایجان مورد استفاده مردم آذربایجان و ساخته شده برای اون مردم هستش
من به عنوان یه معمار وقتی میبینم که خیلیا تو همین پست از این طرح بدشون اومده میفهمم که یه جای کارش میلنگه
به نظر میاد این طرح کانسپت خاصی نداره
کی گفته تو ایران پول نداریم ما معمارا مسئول استفاده درست از پول هستیم
من میخام بگم مگه آشپزخانه های ما قبلا اپن داشت
میخام بگم مسخ غرب شدن و بیگانگی با معماری کشورمون مارو دچار سردرگمی کرده همون قضیه راه رفتن زاغ به سبک کبک هستش
یه روز نباشه ما بیایم راه رفتن خودمون هم فراموش کنیم
صد البته که زاها حدید مبانی نظری خاص خودشو داره اما نگاه سطحی و مرسوم تو جامعه ما به معماری غرب ،چون هیچوقت دنبال دلیل این کارها نگشتیم مارو دچار تشویش کرده و نمونش ساخته شدن ساختمونایی به سبک کلاسیک اون هم در ظاهر و برای تعداد محدودی آدم البته
معمار رسالتش ساخت واسه اقلیت نیست بلکه تعدیل جامعه و همسان سازی زندگی هست
شما وقتی شهرت معمار رو در نظر میگیرید اسم ساختمونتون هم بزارید ساختمون زاها حدید نه مرکز فرهنگی حیدر علی اف
شما یه جمله گفتین معماری یعنی روح هنرمند در کالبد اثر
من میگم معماری یعنی روح فرهنگ و جغرافیا با کمک هنرمند در کالبد اثر
مثلا سیحون اگه نقاشیاشو ببینید خیلی نرم و شاعرانه میکشه
اما این آیا تو معماریش هم تاثیر داره ؟؟؟!!!!
اونارو کشیده برا دل خودش و برای خودش اما اینجا واسه یه ملت طرح میزنه
من به شخصه اصلا نمیتونم یه همچین حجمی رو از لحاظ فضایی درکش بکنم حالا نمیدونم منظور شما از روح چیه ؟؟؟!!!!!


 
آخرین ویرایش:
بالا