به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفت از اینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟
همه ارزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا سرایم
سفرت بخیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت
به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها،به باران
برسان سلام مارا
نفسم گرفت از این شهر
تو کی هستی که همه فکر و خیالم شده تو
تو شدی زندگی من همه یادم شده تو
یاد تو در خاطراتم وقتی پیدا می شود
می رود دنیا ز یادم چون که یادم شده تو