نخندید خدای ناکرده برای خودتون پیش نیاد!!!

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
 

vahid.hp

عضو جدید
کاربر ممتاز
سرم اومده...وای وای...چقد بده...
یه بار داشتم از یه کوه میرفتم بالا...پامو گذاشتم رو یه سنگ بلند...همین که اومدم برم بالا یهو یه صدای نازک خوشگل اومدو شلوارم آرررره و بقیه ماجرا...شلوار اضافی هم نبرده بودم...خلاصه حسابی آبروم رفت...:biggrin:
 

gelayol joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
سرم اومده...وای وای...چقد بده...
یه بار داشتم از یه کوه میرفتم بالا...پامو گذاشتم رو یه سنگ بلند...همین که اومدم برم بالا یهو یه صدای نازک خوشگل اومدو شلوارم آرررره و بقیه ماجرا...شلوار اضافی هم نبرده بودم...خلاصه حسابی آبروم رفت...:biggrin:

:biggrin:

یه دفعه هم ما رفته بودیم کوه برا پسرعموم اینجوری شد به هرایستگاه که میرسیدیم میپرسید شلوار دارید ...نداشتن.تو ایستگاه آخر یدونه داشتن ولی چه شلواری بودا سبز لجنی ومثل ساق شلواری تازه سایزشم کوچیک بود براش ولی همونو خدادتومن فروخت این بنده خدا هم مجبوربود بخره دیگه
 

vahid.hp

عضو جدید
کاربر ممتاز
:biggrin:

یه دفعه هم ما رفته بودیم کوه برا پسرعموم اینجوری شد به هرایستگاه که میرسیدیم میپرسید شلوار دارید ...نداشتن.تو ایستگاه آخر یدونه داشتن ولی چه شلواری بودا سبز لجنی ومثل ساق شلواری تازه سایزشم کوچیک بود براش ولی همونو خدادتومن فروخت این بنده خدا هم مجبوربود بخره دیگه
:biggrin::biggrin:...
بازم خوش به حال پسر عموت...من که همونطوری نصفه شهرو دور زدم...ولی کلی خندیدیمو حسابی حال داد...خودش خاطره ای شد...یادش بخیر
هنوز شلواررو دارمش...یادگاری
 

gelayol joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
:biggrin::biggrin:...
بازم خوش به حال پسر عموت...من که همونطوری نصفه شهرو دور زدم...ولی کلی خندیدیمو حسابی حال داد...خودش خاطره ای شد...یادش بخیر
هنوز شلواررو دارمش...یادگاری


وای چجوری با اون شلوار تونستی؟
اوه اگه میدیدی چه شلواری خریده بود تا آخر راه سوژه ی خنده بود
 

بیسان

عضو جدید
سرم اومده...وای وای...چقد بده...
یه بار داشتم از یه کوه میرفتم بالا...پامو گذاشتم رو یه سنگ بلند...همین که اومدم برم بالا یهو یه صدای نازک خوشگل اومدو شلوارم آرررره و بقیه ماجرا...شلوار اضافی هم نبرده بودم...خلاصه حسابی آبروم رفت...:biggrin:
چرا ابروت بره دل دو سات هم شاد شده:biggrin:
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
معلم ما يكبار تو مدرسه اينجور شد !!! البته در حد خفيف

انقدر جرررر نخورد

يكبار هم واسه يكي از دوستام كلا شلوار پاره شد كه اصلا رو تنش نمي موند !!!
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سرم اومده...وای وای...چقد بده...
یه بار داشتم از یه کوه میرفتم بالا...پامو گذاشتم رو یه سنگ بلند...همین که اومدم برم بالا یهو یه صدای نازک خوشگل اومدو شلوارم آرررره و بقیه ماجرا...شلوار اضافی هم نبرده بودم...خلاصه حسابی آبروم رفت...:biggrin:

:biggrin:

یه دفعه هم ما رفته بودیم کوه برا پسرعموم اینجوری شد به هرایستگاه که میرسیدیم میپرسید شلوار دارید ...نداشتن.تو ایستگاه آخر یدونه داشتن ولی چه شلواری بودا سبز لجنی ومثل ساق شلواری تازه سایزشم کوچیک بود براش ولی همونو خدادتومن فروخت این بنده خدا هم مجبوربود بخره دیگه



اصلا دوست نداشتم اون موقع جای شما باشم
 

shaahrzad

عضو جدید
:biggrin:یکبار برای استاد حسابداری ما پیش اومده بود.بنده خدا هی کتشو میکشید پایین معلوم نشه!همه یواشکی میخندیدیم!
 

3ctor

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم از ته دل میخندم چون 2 بار حسابی این بلا سرم اومده وبهم خندیدن یه بار یه قرار خیلی مهم داشتم بعد یه گل هم همراهم بود به محض اینکه از ماشینم پیدا شدم و دلا شدم گلم رو از تو داشبورت ماشین بردارم یهو شلوارم بد فرم جر خورد وای نمیدونید چه حالی بهم دست داد نه میتونستم بشینم تو ماشین نه میتونستم پیاده بشم خلاصه کلی بهم خندیدن یه بار هم دانشگاه بودم من همیشه واکس روغنی تو کیفم بود که با هاش کیفم و کفشم رو تمیز میکردم سر پله های دانشگاه یادم اقتاد کفشم رو تمیز کنم که واکس رو در آوردم یه پام رو گذاشتم رو پله بالایی و همین که دلا شدم یه دفعه شلوارم جر خورد اساسی ای دل غافل موندم بودم حالا چطوری تا بیرون دانشگاه برم همون جا نشستم زنگ زدم به یکی از بچه ها دیدم سر کلاسه کشوندمش بیرون رفت از پشت ماشینم برام گرمکن ورزشیم رو آورد و به هر مصیبتی بود تو یکی از کلاس ها عوضش کردم ولی کلی خندیدیم .... حالا فکر کنید با گرمکن ورزشی داشتم از دانشگاه میومدم بیرون این امیر دوستم میگفت یادته بچه بودیم هر وقت ورزش داشتیم با لباس ورزشی میومدیم مدرسه حالا هم هر کی ازت پرسید این چه وضعی بگو ورزش داشتیم وای مردیم از خنده ..
 

yoolia

عضو جدید
کاربر ممتاز
:w15::w25:
ما که داشتیم زندگیمونو میکردیم
سیخمون دادی حالا میگی نخند؟!؟
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه روز پسر عموم در دانشگاه دولا شده بود خودکارشو بردره که زمین افتاده تا پایین شلوارش جر می خوره همون جا پشت به پشت می چسبه به یه درخت حالا درب دانشگاه هم شلوغ پر خانم و اقا . من هم خونه ایش بودم میاد به من زنگ بزنه می بینه گوشیش شارژ نداره (معایب گوشی اعتباری) همون جور یه ساعت می چسبه به درخت تا یه اشنا می بینه از دور صداش می کنه میاد می گه فلانی گوشیتو بده زنگ زد به من . منم رفتم یه پیرهن بردم. حلال فرض کن استینای پرهنو گره داد به کمرش و تنه پرهن روی باسنش . من مرده بودم از خنده هر که می دیدش می گفت تو چه سوسول شدی این قرتی بازیا چیه تو که اهل این صحبتا نبودی بنده خدا ادم ساده پوش و متشخصی هم هست مرده بود از خجالت

ولی تو خونه دانشجویی یه هفته سوژه خنده داشتیم:biggrin::biggrin::biggrin:
 

sama jooon

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه روز پسر عموم در دانشگاه دولا شده بود خودکارشو بردره که زمین افتاده تا پایین شلوارش جر می خوره همون جا پشت به پشت می چسبه به یه درخت حالا درب دانشگاه هم شلوغ پر خانم و اقا . من هم خونه ایش بودم میاد به من زنگ بزنه می بینه گوشیش شارژ نداره (معایب گوشی اعتباری) همون جور یه ساعت می چسبه به درخت تا یه اشنا می بینه از دور صداش می کنه میاد می گه فلانی گوشیتو بده زنگ زد به من . منم رفتم یه پیرهن بردم. حلال فرض کن استینای پرهنو گره داد به کمرش و تنه پرهن روی باسنش . من مرده بودم از خنده هر که می دیدش می گفت تو چه سوسول شدی این قرتی بازیا چیه تو که اهل این صحبتا نبودی بنده خدا ادم ساده پوش و متشخصی هم هست مرده بود از خجالت

ولی تو خونه دانشجویی یه هفته سوژه خنده داشتیم:biggrin::biggrin::biggrin:
واااااااايييييييييي مردم از خندههههه--- خيلي باحال بود:biggrin:
[
 

Similar threads

بالا