در آسمان ابر است
شایددر کوچه باران بیاید
بیا برویم
تا شاید ردپایی در گل بعد از باران بماند
وبوی خاک نم زده ریه هامان را پر کند
ولبخند به روی لبهامان بنشیند
وچشم هامان از عشق لبریز اشک شود
دست هایم را باز میکنم ومیچرخم می چرخم ومی خندم میخندم و می چرخم وعاشق تو میشوم
با همان لباس توری و پاهای لخت وخیس
ایستاده بودی ومرا مینگریستی عاشقت شدم
هوا سرد است
بیا برویم
روبروی هم بنشینیم چای داغ بنوشیم
تا من در عمق چشمانت خیره شوم
تو روبرویی اما بستنی گاز میزنی
چیزی نگو ... تنها بگو که تا اخر این سرما با من می مانی!
شایددر کوچه باران بیاید
بیا برویم
تا شاید ردپایی در گل بعد از باران بماند
وبوی خاک نم زده ریه هامان را پر کند
ولبخند به روی لبهامان بنشیند
وچشم هامان از عشق لبریز اشک شود
دست هایم را باز میکنم ومیچرخم می چرخم ومی خندم میخندم و می چرخم وعاشق تو میشوم
با همان لباس توری و پاهای لخت وخیس
ایستاده بودی ومرا مینگریستی عاشقت شدم
هوا سرد است
بیا برویم
روبروی هم بنشینیم چای داغ بنوشیم
تا من در عمق چشمانت خیره شوم
تو روبرویی اما بستنی گاز میزنی
چیزی نگو ... تنها بگو که تا اخر این سرما با من می مانی!
