Nazanin07
عضو جدید
میشه بگی حجاب باچیه؟
حجاب اصلا یه چیز ظاهری مثل چادر نیست،یه چیز ذاتیه،یه خانم حتی ممکنه روسری هم نداشته باشه اما خیییییلی چیزایی رو داشته باشه که یه نفر چادری نداره
خودتونم می دونید...
میشه بگی حجاب باچیه؟
حرف حساب[FONT="]پاکدامني و استفامت از تمام پيمانها و سوگند ها محکمتر است . مادام نکر[/FONT]
امام حسین (ع) می فرمایند:سلام .
به نظر منم قشنگ بود متنش . البته مطمئنم نويسندش يه آدم حرفه اي بوده از جانب نظام
ولي خوب من كه چادر رو يه چيز اظافي ميدونم كه عفت رو از پاكي دل به پاكي ظاهر تغيير داده !
حجاب معاني خيلي گسترده تر از چادر داره...ديگه الان ملاك عفت و يكرنگي شده چادر ؟ نه بابا...
به چادر نیستحجاب به چادر نیست
این حرف بسیار حرف غلطی هستش چون زنای عرب اصلا چادر سرشون نمی کردنتو بهتره بری و یکم اعتماد به نفس خودتو بالا ببری به نظرم اگه حجابت رو رعایت بکنی بهتر از اینه که چادر سرت کنی و وقتی گمش کردی دیگه نتونی تو خیابون راه بری.دقت کن حجاب ربطی به چادر نداره این چادر ارثیه که از اعراب جاهل بما رسیده
حجاب اصلا یه چیز ظاهری مثل چادر نیست،یه چیز ذاتیه،یه خانم حتی ممکنه روسری هم نداشته باشه اما خیییییلی چیزایی رو داشته باشه که یه نفر چادری نداره
خودتونم می دونید...
ممنون از تاپیکی که گذاشتید
خیلی جالب بود
به حرفهای خیلی ها که نظرات مختلفی دارن توجه نکنید
بهتر نیست در مورد چنین تاپیکی که در مورد حجاب است از ائمه نقل قول کنی؟[FONT="]فردريش نيچه[/FONT][FONT="]:
آدم هاي حقير،انسانهاي والا را ديوانه ميپندارند. چرا كه اين انسانها سرشت نامعقول تري داشته و به سمت چيزهاي استثنائي جذب ميشوند:چيزهايي كه هيچ جذابيتي براي بسياري از مردم ندارند[/FONT]
بهتر نیست در مورد چنین تاپیکی که در مورد حجاب است از ائمه نقل قول کنی؟
آدم تر از این آقای نیچه نبود؟
مستر روشنفکر والا
کاملا حق باشماست...این حرف بسیار حرف غلطی هستش چون زنای عرب اصلا چادر سرشون نمی کردن
مصداق عینیش فیلم مختار
مصداق تاریخیش کتاب تاریخ طبری رو بخونید متوجه میشید که زمان حمله ی اعراب به ایران زنای ایرانی چادر سر می کردند
کاملا حق باشماست...
فقط من سوالم اینه که ازونجاییی که امروزه به وجوب حجاب فقط مسلمانها اعتقاد دارن و مسلمانهای اولیه هم که چادر سر نمی کردن... پس اینکه حجاب زن باید در حد چادر باشه از کجا پیدا شده؟؟؟
چه حسی به تو دست می دهد وقتی استاد سر کلاس برای مخاطب قرار دادن ات از واژه ی " شما " استفاده می کند در حالیکه هنگام صحبت کردن با خانمی که دقیقا نقطه ی مقابل توست ـ از نظر ظاهری ـ از واژه ی " تو " استفاده می کند و همه ی فعل ها را به صورت مفرد به کار می برد ... و این در حالی ست که تو تقریبا در تمام بحث های کلاس شرکت فعال داری و آن خانم تقریبا در هیچ بحثی شرکت نمی کند ... چه حسی به تو دست میدهد وقتی سر جلسه ی امتحان از استاد میخواهی که یک برگه ی اضافه به تو بدهد و او با احترام و با دو دست برگه را تقدیمت می کند در حالیکه به هیچ کدام از بچه ها ـ چه خانم و چه آقا ـ به این شکل و با این احترام برگه ی اضافه نمی دهد ... چه حسی به تو دست میدهد غیر از غرور و خوشحالی چرا که می دانی تنها تفاوت تو با دیگران این است که چادر بر سر داری ....! و این تو را قابل احترام می کند حتی برای استادی که چندان هم مذهبی نیست و حس می کنی بعضی حرف ها و گرایش های سیاسی اش را به خاطر حضور تو در کلاس بر زبان نمی آورد !
چشم هایت را نبسته ای ! برخورد نامناسب و توهین آمیز مردم را میبینی ... بی توجهی فروشنده ها ، بی احترامی کسانی که برای راه انداختن کار اداری ات ناچاری با آنها رو به رو بشوی ، نگاه های سرد و بی محبت خانم های دیگر ... گوشهایت هم می شنوند ! طعنه ها و متلک ها و "حاج خانم " گفتن های معنی دار را می شنوی ! اما چه باک وقتی تو حتی آن چادرت را که کهنه و بور شده است و دیگر به کار خودت هم نمی آید حاضر نیستی با همه ی هستی و دارایی شان عوض کنی تا چه رسد به یک نگاه خریدارانه و یک لبخند گناه آلود ! ... تو حاضر نیستی حتی یک نخ از تار و پود چادرت را به آنها بدهی ... تو چادرت را با همه ی همه ی همه ی دردسرهایش دوست داری ... چرا که آرامشی نصیبت می کند که تحمل این دردسرها برایت آسان است ! هم نشینی همیشگی با او نگاهی به تو داده که میتوانی به راحتی و با لبخند از کنار نگاه های تمسخر آمیز عده ای کوته فکر بگذری ! تو به چادرت عشق می ورزی !
خوندمش یه 15 - 16 سال پیش البتهولی در کل کتاب جالبیه تاریخی نقلی اسلامی
98 درصد سوالات جواب پیدا میکنده
الان باز شما بگید متنش فلان..............
والا خوبه که شما اینقد دوست داری چادری باشیمن چادری ام
پیشکش به چادر خاکی بانوی دو عالم زهرای مرضیه (س )
و همه ی چادرهایی که در طول تاریخ صدفهایی آرامش بخش برای مرواریدهای شان بوده اند !
.................. ........ ........ .................... ........ ........ ....................
. هنوز مدرسه نمی رفتم که مجبور شدم به دلیلی فاصله ی خانه ی دو پدر بزرگ را بدون چادر بروم ! آنقدر پشت سر مادر پنهان شدم و آنقدر خجالت کشیدم و آنقدر غصه خوردم که باعث شد آن خاطره هرگز از ذهنم پاک نشود ! خاطره ای شفاف و شیرین و دوست داشتنی !
. کلاس اول بودم که ناظم مدرسه مرا پی کاری به خانه فرستاد ... در مسیر مدرسه تا خانه یک آن به خود آمدم و دیدم چادر روی سرم نیست .... تا خانه یک نفس دویدم و اشک ریختم .... مادر بعد از کلی سئوال و جواب بلاخره در میان هق هق من فهمید که علت گریستنم چیست ! چادر دیگری برایم آورد و من خوشحال و آرام با او به مدرسه برگشتم !
. سال دوم یا سوم هنرستان بودم .... از کلاس بیرون رفتم ، موقع برگشتن دیدم چادرم سر جایش نیست ! دنیا داشت دور سرم میچرخید .... یکی از بچه ها که چادری نبود ولی گاهی چادر سرش میکرد آن روز به من محبت کرد و حجابم را به من بازگرداند و خودش بدون چادر به خانه رفت ! هنوز نتوانسته ام از ته دل کسی که آنروز چادرم را برداشت ببخشم !
.................. ........ ........ .................... ........ ........ ....................
چه حسی به تو دست میدهد وقتی چادری که از سه سالگی بر سر کرده ای را غیر ملی میخوانند و میگویند چون این چادر شبیه " شنل " است نمیتواند ایرانی باشد !!! و یک لباس دیگر را به تو معرفی میکنند و میگویند باید به این بگویی چادر ملی !!! و تو میدانی که این فرزند ناقص الخلقه و بدترکیب که از پیوند نامیمون مانتو و عبا به وجود آمده است در هیچ جای دنیا به عنوان حجاب ملی تو شناخته شده نیست ، تو میدانی که هر کس نامی از ایران به گوشش خورده و هر کس که تصویری از زن ایرانی در ذهن دارد همان حجاب سه سالگی تو را نماد حجاب زن ایرانی میداند ، نه این کوچولوی تازه از راه رسیده ی نچسب را ...
***
چه حسی به تو دست می دهد وقتی استاد سر کلاس برای مخاطب قرار دادن ات از واژه ی " شما " استفاده می کند در حالیکه هنگام صحبت کردن با خانمی که دقیقا نقطه ی مقابل توست ـ از نظر ظاهری ـ از واژه ی " تو " استفاده می کند و همه ی فعل ها را به صورت مفرد به کار می برد ... و این در حالی ست که تو تقریبا در تمام بحث های کلاس شرکت فعال داری و آن خانم تقریبا در هیچ بحثی شرکت نمی کند ... چه حسی به تو دست میدهد وقتی سر جلسه ی امتحان از استاد میخواهی که یک برگه ی اضافه به تو بدهد و او با احترام و با دو دست برگه را تقدیمت می کند در حالیکه به هیچ کدام از بچه ها ـ چه خانم و چه آقا ـ به این شکل و با این احترام برگه ی اضافه نمی دهد ... چه حسی به تو دست میدهد غیر از غرور و خوشحالی چرا که می دانی تنها تفاوت تو با دیگران این است که چادر بر سر داری ....! و این تو را قابل احترام می کند حتی برای استادی که چندان هم مذهبی نیست و حس می کنی بعضی حرف ها و گرایش های سیاسی اش را به خاطر حضور تو در کلاس بر زبان نمی آورد !
***
چه حس تلخی به تو دست می دهد وقتی می بینی بعد از این همه سال که از انقلاب اسلامی ایران می گذرد هنوز هم زن چادری در فیلم ها و سریال ها نماد یک زن بدبخت و بیچاره و مفلوک ، با همسری معتاد و بیکار و آسمان جل است و زن های بزک شده ی هفت رنگ خوشبخت و سعادتمند و مقبول و محبوب ... و بهره مند از توجه و احترام همسر و دوست و آشنا و فامیل و جامعه ....
و چقدر افسوس میخوری وقتی در اخبار میبینی زن های مجرم موظف اند برای حاضر شدن در دادگاه چادر سرشان کنند و تو با هیچ منطقی درک نمیکنی چرا یک نفر نیست به آنها بگوید شان و منزلت چادر بیش تر از اینهاست !
***
چه حسی به تو دست می دهد وقتی در خیابان برایت دل می سوزانند که چطور با چادر ، بچه هم بغل می کنی و خریدت را انجام میدهی و سوار تاکسی می شوی و بعد با بچه و بسته های خرید از ماشین پیاده می شوی و هنوز زنده ای با این هم فشار و سختی که تحمل می کنی !!!
چه حس شیرینی به تو دست می دهد وقتی کسی به تو غبطه می خورد و می گوید خوش به حالت که میتوانی چادرت را خوب روی سرت نگه داری ، چون او خیلی دلش می خواهد چادر سرش کند ولی نمی داند چگونه باید آن را کنترل کند و تو در دل از داشتن خانواده ای که هنوز هم از کودکی چادر سر دخترهای شان میکنند به خودت می بالی ... چرا که قبل از اینکه چادر سر کردن برایت معنایی داشته باشد به آن خو کرده بودی و دوستش داشتی ... و خوشحالی که هیچ وقت در هیچ مرحله ای از زندگی ات احساس نکرده ای چادر برایت دست و پاگیر و مزاحم است ...
***
چه حسی به تو دست میدهد وقتی دوستان دوران تحصیل ات برای اینکه با تو هم شکل باشند چادرهای مادر و مادر بزرگ شان را قرض میگیرند و تو آنقدر نزد آنها محبوب هستی که حاضرند مورد تمسخر دیگران قرار بگیرند ولی وقتی با تو هستند چادر سرشان کنند ـ بی آنکه تو از آنها خواسته باشی ـ ! فقط و فقط به این خاطر که دوستی با تو برای شان ارزش سرکوفت شنیدن را دارد !
***
چشم هایت را نبسته ای ! برخورد نامناسب و توهین آمیز مردم را میبینی ... بی توجهی فروشنده ها ، بی احترامی کسانی که برای راه انداختن کار اداری ات ناچاری با آنها رو به رو بشوی ، نگاه های سرد و بی محبت خانم های دیگر ... گوشهایت هم می شنوند ! طعنه ها و متلک ها و "حاج خانم " گفتن های معنی دار را می شنوی ! اما چه باک وقتی تو حتی آن چادرت را که کهنه و بور شده است و دیگر به کار خودت هم نمی آید حاضر نیستی با همه ی هستی و دارایی شان عوض کنی تا چه رسد به یک نگاه خریدارانه و یک لبخند گناه آلود ! ... تو حاضر نیستی حتی یک نخ از تار و پود چادرت را به آنها بدهی ... تو چادرت را با همه ی همه ی همه ی دردسرهایش دوست داری ... چرا که آرامشی نصیبت می کند که تحمل این دردسرها برایت آسان است ! هم نشینی همیشگی با او نگاهی به تو داده که میتوانی به راحتی و با لبخند از کنار نگاه های تمسخر آمیز عده ای کوته فکر بگذری ! تو به چادرت عشق می ورزی !
به تو میگویند : چادری !!!
اين مطلب بدليل خيلي قشنگ بود گذاشتم هر طور دوست داردي قضاوت كنيد
خودتون ميدونيد عيارتون چنده!!!
اي زن به تو از فاطمه اين گونه خطاب است ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است
لينك مطلب
فعلا که گشت های ارشاد با تعهد و تو سری دارند این کار رو میکنند، احتیاجی به بیتوجهی و این حرف ها نیست.والا خوبه که شما اینقد دوست داری چادری باشی
ولی می دونی
فقط یه مشکل کوچولو هست
اونم اینکه شما پسری
شما بهتره جای اینکه به ما دخترا توصیه کنی که چادر بپوشیم
چشمت رو از نگاه به نامحرم محفوظ نگه داری و سعی کنی با بی توجهیت به افراد بدحجاب اونها رو متنبه کنی
نه با زبون
سلامکاملا حق باشماست...
فقط من سوالم اینه که ازونجاییی که امروزه به وجوب حجاب فقط مسلمانها اعتقاد دارن و مسلمانهای اولیه هم که چادر سر نمی کردن... پس اینکه حجاب زن باید در حد چادر باشه از کجا پیدا شده؟؟؟
تو مگه چاره دیگه ای جز چادری بودن هم داری؟ تو که تا چشم باز کردی چادر رو داشتی!! چیزی که خودت با عقل و تشخیص خودت انتخاب نکردی و چون از همون ابتدا داشتی حالا برات تبدیل به عادت شده.من چادری ام
.................. ........ ........ .................... ........ ........ ....................
چه حسی به تو دست میدهد وقتی چادری که از سه سالگی بر سر کرده ای!!!! را غیر ملی میخوانند و میگویند چون این چادر شبیه " شنل " است نمیتواند ایرانی باشد !!! و یک لباس دیگر را به تو معرفی میکنند و میگویند باید به این بگویی چادر ملی !!!
تو در دل از داشتن خانواده ای که هنوز هم از کودکی چادر سر دخترهای شان میکنند به خودت می بالی !!!... چرا که قبل از اینکه چادر سر کردن برایت معنایی داشته باشد به آن خو کرده بودی و دوستش داشتی ... و خوشحالی که هیچ وقت در هیچ مرحله ای از زندگی ات احساس نکرده ای چادر برایت دست و پاگیر و مزاحم است ...
ای کاش شرافتمون اجازه میداد از بعضی از خانم های چادری که معنای واقعی حجاب و حیا و دین و انسانیت و ....!!! هستن رو ازشون عکس بردارم بذارم اینجا ببینم جواب دوستان چی می بود!!
کسی از این عکس ها نداره؟!
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
وقتی باربی هم چادری شد ! | گفتگوی آزاد | 47 | ||
چادری که دیگر ملاک حجاب نیست | گفتگوی آزاد | 154 | ||
K | اس ام اس سیزده بدر 93 | گفتگوی آزاد | 4 | |
اس ام اس تبریک شب یلدا | گفتگوی آزاد | 0 | ||
من هستم... زنده ام. نفس می کشم... | گفتگوی آزاد | 3 |