منطق بیاورید جایزه ببرید...

[waffen]

شما بچه ها اهل فیلم هستید ؟ اهل سینمای هالیوود چی ؟ یا فقط سینمای جمهوری اسلامی ایران رو قبول دارید ؟
به هر حال... اگر اهل سینما باشید این فیلم "Batman: the dark knight" رو دیدید دیگه ؟؟
اون جوکر رو یادتون میاد (که من قربونش برم. اینقدر دوسش دارم که نگو) ؟ آخر فیلم یه دیالوگی هست که جکر به بتمن میگه ... وقتی نیرویی متوقف ناشدنی با جسمی غیر قابل جابه جایی برخورد میکنه اینطوری میشه دیگه...
This is what happens when an unstoppable force meets an immovable object .

حالا من یه سوال از شما دارم : چه اتفاقی می افتد زمانی که نیرویی غیر قابل توقف با جسمی غیر قابل جابه جایی برخورد کند ؟؟؟؟

1- از نظر فلسفی به مسئله نگاه کنید.
2- از نظر فیزیکی به مسئله نگاه کنید.

شاید سوال برای خیلی از شما ساده باشه. ولی به هر حال بحث جالبی خواهد بود و فکر میکنم دیگران هم میتونند چیزی رو یاد بگیرند.
در ضمن این هم یک بحث علمی هست. در جواب دوستی که فرمودند چرا اینجا بحث های علمی کم پیدا میشه. این میتونه یک تست باشه که ببینیم چنین بحث هایی چقدر اینجا طرفدار داره.

بعضی وقتها در بعضی از فیلمهای سینمایی (من خودم خیلی خیلی فیلم نگاه میکنم) دیالوگ هایی گفته میشند که ارزش فکر کردن دارند. من یه تعدادی از این دیالوگ ها رو یادم میاد. حالا اگر دوست داشتید میتونمی بعدها در مورد اونها بحث کنیم که از نظر من بعضی هاشون خیلی جالب هستند.

 

[nomber_van]

خب از نظر فیزیکی که فکر کنم اینقدر با هم درگیر باشن که هم دیگه رو نابود کنن..

فلسفیش رو هم یه حدث هایی دارم ولی نمیدونم چطور بیان کنم !

من فیلم میلم زیاد میاد دستم ولی حوصله نگاه کردن ندارم فقط اونایی که زیاد تعریف میکنن نیگا میکنم
ولی جدا فیلم های ایرانیه ما کجا و فیلم های خارجی هالیوودی .. حتا بالیود هم فیلمای ایرانیو میزاره تو جیبش !
چقدر تکرار چقدر عاشقی های فانتزی !

 

[waffen]

خب از نظر فیزیکی که فکر کنم اینقدر با هم درگیر باشن که هم دیگه رو نابود کنن..

فلسفیش رو هم یه حدث هایی دارم ولی نمیدونم چطور بیان کنم !

من فیلم میلم زیاد میاد دستم ولی حوصله نگاه کردن ندارم فقط اونایی که زیاد تعریف میکنن نیگا میکنم
ولی جدا فیلم های ایرانیه ما کجا و فیلم های خارجی هالیوودی .. حتا بالیود هم فیلمای ایرانیو میزاره تو جیبش !
چقدر تکرار چقدر عاشقی های فانتزی !

جواب فیزیکی غلط هست.
توجه داشته باشید عزیز که نیرو و جسم مورد نظرمان غیر قابل توقف و غیر قابل جابه جایی هستند. بدین معنی که نیروی مورد نظر بینهایت قوی و جسم مورد نظر بی نهایت سنگین هستند.
از نظر فلسفی هم نظرتون رو بگید. خوبه بابا داریم بحث میکنیم دیگه.


آره برادر داریم پیشرفت میکنیم دیگه. به هر نقطه ای که در ایران نگاه میکنی نشان از عقب ماندگی رو میبینی. قبل از انقلاب همه میگفتند سینمای ایران فاسد شده و فلانه و چرا همش اینقدر پوچه. حالا بیان ببینند چه خبره ...

 

[waffen]

بفرما اینم تاپیک علمی.
فقط یه نفر جواب داده.
دیگه آدم چیکار کنه ؟؟؟

 

[s.khalighi]

سلام،
به نظر من از نظر فيزيكي، بينهايت فيزيكي رو بدست مي ده ... اميدوارم منظورمو رسونده باشم باشم!!!
از ديدگاه فلسفي، نتيجه حاصل جنونه.

در ضمن مرسي از تاپيكت، خيلي جالبه.

 

[s.khalighi]

بفرما اینم تاپیک علمی.
فقط یه نفر جواب داده.
دیگه آدم چیکار کنه ؟؟؟

تاپيكت عاليه، ادامه بده، مطمئنم استقبال مي شه.

 

[ofakur]

.. وقتی نیرویی متوقف ناشدنی با جسمی غیر قابل جابه جایی برخورد میکنه اینطوری میشه دیگه...

This is what happens when an unstoppable force meets an immovable object .

حالا من یه سوال از شما دارم : چه اتفاقی می افتد زمانی که نیرویی غیر قابل توقف با جسمی غیر قابل جابه جایی برخورد کند ؟؟؟؟

1- از نظر فلسفی به مسئله نگاه کنید.
2- از نظر فیزیکی به مسئله نگاه کنید.

.

اگر فلسفه که باید عین خردمندی باشد در زمان ما گرفتار جهل و حماقت نشده بود, میشد از منظر فلسفی در مورد موضوع صحبت کرد , که با تعریفی که کردم نمیشه.
و اما از منظر فیزیکی :
از آن زمان که توجه به ساختار هندسی و خواص توپولوژيك اجسام بررسی واقعیت های فيز يكی را به حاشیه راند. و گرانش را از فهرست نیروهای اساسی طبيعت در فيزيك نظری حذف كرد. موضوع سئوال شما را می توان به صورت زير شرح داد:

تلاشهای زيادی انجام می شود تا پديده های بزرگ جهان را با قوانين شناخته شده در مكانيك كوانتوم توجيه كنند. با توجه به اینکه ماده دارای چگالی متوسطی در فضاست كه در همه جا ثابت و مخالف صفر است و بزرگی " شعاع " فضا به زمان بستگی ندارد.میتوان يك معادله ی دیفرانسيل به صورت زير ارائه كرد:



(dR/dt)^2 - C/R+K=0

راه حل
1- مشاهدات تجربی و قوانین شناخته شده در فیزیک کوانتوم نشان می دهد كه قانون جهانی گرانش نيوتن (يا حجم صفر نسبيت) بايد مجدداً مورد بررسی قرار گيرد.
2- قانون دوم نيوتن نياز به برسی مجدد دارد، اما نه به گونه ایكه افزايش جرم (انرژی) را تا بینهايت بپذيرد. جرم-انرژی بينهايت در نسبيت مانند سرعت بی نهايت در مکانيك نيوتنی غير واقعی و با مشاهدات تجربی ناسازگار است.
3- ساختار هندسی فضا تابع چگالی ماده است كه از نيروی گرانش آن ايجاد می شود. به عبارت ديگر اين نيروی گرانش است كه ساختار هندسی فضا را شكل می دهد، نه شكل هندسی فضا موجب ايجاد پديده ای می شود كه ما آن را گرانش می ناميم. در واقع گرانش نه تنها يك نيروی اساسی است، بلكه منشاء توليد انرژی است.
4- در ساختار كلان حهان همان قانونی حاكم است كه در كوچكترين واحدهای كميت های طبيعت حاكم است. يعنی قوانين جهان ميكروسكپی را می توان به جهان ماكروسپی تعميم داد. ​

جواب سئوال شما با استفاده از خواص ماهیت گرانش حل میشود اما متاسفانه

​

از نظر نیوتن نیروی گرانش صرفاً یک تابع از جرم و فاصله بین دو جسم بود. از نظر اینشتین گرانش اثر هندسی فضا- زمان بود. اینشتین این نگرش را با یک سری معلادلات پیچیده و پیشرفته توسعه داد و خواص هندسی فضا را تحلیل کرد.به همین دلیل هیچ کس به ماهیت گرانش توجه نکرد و همه تلاش ها معطوف به تشریح خواص هندسی شده.

در نظریه سی. پی. اچ. هم نیرو و انرژی قابل تبدیل به یکدیگر هستند. همچنین با توجه به نسبیت که در آن جرم و انرژی هم ارزند، بنابر این، نیرو، انرژی و جرم هم ارز می باشند. و می توان نتیجه گرفت که نیرو، انرژی و جرم سه جلوه (ظاهر) متفاوت از یک ذره واحد و بنیادی هستد و ما باید تصورات خود را در مورد نیرو، انرژی و جرم تغییر دهیم. تا به حال تمام تلاشها برای پیدا کردن یک نیروی اساسی واحد در طبیعت به این دلیل بی نتیجه بوده است و فیزیکدانان هیچ توجهی به تغییرات نیرو نداشته اند. پاسخ سئوال شما با استفاده از نظریه سی.پی اچ مثبت است .

اميد است نظريه ی سی. پی. اچ. بتواند در گسترش بحثهای علمی در دانشگاه های کشور موثر واقع شود.با تشکر از تاپیک زیبا و پر بار شما تاکید میکنم که گسترش بحث و تبادل نظر در زمينه های علمی می تواند در نهادينه شدن گفتمان منطقی در جامعه مفيد باشد.​

 

[waffen]

سلام،
به نظر من از نظر فيزيكي، بينهايت فيزيكي رو بدست مي ده ... اميدوارم منظورمو رسونده باشم باشم!!!
از ديدگاه فلسفي، نتيجه حاصل جنونه.

در ضمن مرسي از تاپيكت، خيلي جالبه.

مرسی از جوابتون دوست عزیز. من معنی بینهایت فیزیکی و بینهایت ریاضی رو میدونم ولی نمی تونم در اینجا منظورتون رو درست درک کنم. میشه برامون کمی توضیح بدید.

در مورد فلسفی جوابتون غلط هست. البته اگر منظورتون از جنون فلسفی همون جنون باشه. من معنی جنون از دیدگاه فلسفی رو نمیدونم.

ببینید این تاپیک ها چقدر مفید هست. همین الآن هنوز هیچی نشده من با موردی برخورد کردم که تا حالا در موردش هیچی نمی دونستم.

 

[ofakur]

بفرما اینم تاپیک علمی.
فقط یه نفر جواب داده.
دیگه آدم چیکار کنه ؟؟؟

باش تا صبح دولتت بدمد
کاین هنوز از نتایج سحر است
عجله نکنید موضوع سنگینه. اجازه بدید همه دوستان بیان ببینن. مطمئنم که خیلی استقبال خواهد شد.

 

[waffen]

اگر فلسفه که باید عین خردمندی باشد در زمان ما گرفتار جهل و حماقت نشده بود, میشد از منظر فلسفی در مورد موضوع صحبت کرد , که با تعریفی که کردم نمیشه.

فرمایش شما درسته ولی از نظر بنده هنوزم میشه این مسئله رو با استفاده از یک سوال فلسفی قدیمی توضیح داد و بررسی کرد.

 

[waffen]

صبر میکنیم تا تعداد بیشتری از بچه ها جواب بدند بعد جواب درست رو مشخص میکنیم.

 

[ofakur]

بفرما اینم تاپیک علمی.
فقط یه نفر جواب داده.
دیگه آدم چیکار کنه ؟؟؟

تاپیک داشت آروم آروم میرفت پائین.منم این جمله را نوشتم تا دوباره بیاد بالا.
در این عصر، با وجود اینترنت که به راحتی قابل دسترسی است، ما توقع موفقیت آنی داریم. اگر سؤالی داشته باشیم، خیلی سریع آن را در GOOGLE یا WIKIPEDIA جستجو می کنیم. اگر بخواهیم کتابی بخریم، سایت آمازون خیلی سریع کامل ترین اطلاعات را در اختیارمان می گذارد. همین مسئله ما رو تنبل مون کرده.
اما باز هم با همه ی این حرف ها، من عقیده دارم، هر چیزی که ارزش به دست آوردن داشته باشد، زمان می برد.
این تاپیک ها باعث میشوند تا ما سطح سوادمان را بسنجیم و ببینیم چه چیزی از علم میدانیم. در واقع این تاپیک شما یک آینه هست که کمتر کسی جرات میکند روبروش بایستد. به همین دلیل ممکن است در ابتدای کار کمی بازارش کساد باشد ولی به مرور زمان درست خواهد شد.

امیدوارم هیچکس از این نظر من ناراحت نشود. ابراز نظر در این تالار آزاد هست و من به همین دلیل اینجام.

 

[waffen]

تاپیک داشت آروم آروم میرفت پائین.منم این جمله را نوشتم تا دوباره بیاد بالا.
در این عصر، با وجود اینترنت که به راحتی قابل دسترسی است، ما توقع موفقیت آنی داریم. اگر سؤالی داشته باشیم، خیلی سریع آن را در GOOGLE یا WIKIPEDIA جستجو می کنیم. اگر بخواهیم کتابی بخریم، سایت آمازون خیلی سریع کامل ترین اطلاعات را در اختیارمان می گذارد. همین مسئله ما رو تنبل مون کرده.
اما باز هم با همه ی این حرف ها، من عقیده دارم، هر چیزی که ارزش به دست آوردن داشته باشد، زمان می برد.
این تاپیک ها باعث میشوند تا ما سطح سوادمان را بسنجیم و ببینیم چه چیزی از علم میدانیم. در واقع این تاپیک شما یک آینه هست که کمتر کسی جرات میکند روبروش بایستد. به همین دلیل ممکن است در ابتدای کار کمی بازارش کساد باشد ولی به مرور زمان درست خواهد شد.

امیدوارم هیچکس از این نظر من ناراحت نشود. ابراز نظر در این تالار آزاد هست و من به همین دلیل اینجام.

زیبا گفتی برادر. خیلی عالی. همه ی چیزهایی که گفتی حقیقته.

 

[mamad kh]

من زیاد تجربه ندارم ولی فکر میکنم واژه ی خنثی در اینجا معنا پیدا میکند بینهایت =بینهایت ولی از نظر فلسفی بحث های زیادی میشه کرد ولی تایپیک جالبی بود موفق باشید

 

[ofakur]

فرمایش شما درسته ولی از نظر بنده هنوزم میشه این مسئله رو با استفاده از یک سوال فلسفی قدیمی توضیح داد و بررسی کرد.

منتظر میشم تا توضیح شما رو بخونم و فیض ببرم.من ارتباط این موضوع با فلسفه را نمیدانم . درست است که بکمک فلسفه میتوان موضوع را نقد کرد و شکافت ولی نمیدانم که میشود به جواب هم رسید یا نه؟
از نظر من اگر فلسفه نبود چه بسا كه نقد و نقادي هم پديد نمي آمد هر چند فلسفه از آغاز عين نقادي نبود بلكه زمانی به نقادي مبدل شد كه ره آموزي تصرف در عالم را به عهده گرفت . فلسفه از زمان افلاطون تا قرن هيجدهم در زندگي و كار و بار مردمان و در نظام مدينه ها اثر نداشت و اگر اثر داشت اين اثر منفي بود. هگل درست گفته است كه فلسفه افلاطون و ارسطو نظام مدينه هاي يوناني را متلاشي كرده است. از آن زمان فلسفه سوداي تنظيم نظام مدينه ها و كشورها را داشته واثر سازنده و مثبت فلسفه در حكومت و جامعه و سياست از قرن هيجدهم مسلم و آشكار شده است و اين همان زمان پيدايش نقادي است.من تنها همینها را از فلسفه میدانم وبه همین دلیل نمیتوانم پاسخ سئوال شما را که به نظرم علم محض هست توسط قوانین فلسفه بیابم.

 

[strange]

از نظر فیزیکی فکر میکنم یه درگیری بین دو جسم پیش بیاد.منظورم یه درگیری نامحدود از نظر زمانی که هیچوقت متوقف نمیشه.البته اگه از مسایلی مانند خورده شدن جسم و از بین رفتنشون صرف نظر کنیم.یعنی فقط از نظر نیرو بخوایم بحث کنیم.چون هیچ نیرویی نمیتون بر نیروی دیگر غلبه کنه پس فکر میکنم همچین اتفاقی بیفته.البته یه شرط دیگه هم داره و اونم اینکه تمام خواص دیگر اون دو نیرو با هم یکسان باشه

از نظر فلسفی باز هم به نظر یه درگیری پیش میاد.
اگه اینجا به جای نیرو از منطق استفاده کنیم و به جای اون دو جسم از انسان یا گروهی از انسان ها میشه گفت چون منطق یکسانی دارند پس هیچ کدوم نمیتونه پیروز باشه.مگر اینکه یه نفر در یکی از گروه ظاهر بشه که راهکاری داشته باشه که این نشون میده منطق اون گروه بیشتر هست پس پیروز رو بدست میارند.
البته میشه از یه نظر دیگه هم بحث کرد و اونم اینه که یه گروه در حال حرکت هست و گروه دیگه سکون.یعنی یکی حمله و دیگری دفاع.
ممکنه بگیم اون که در حال حمله کردن هست بعد از مدتی خسته میشه اما این رو هم باید در نظر بگیریم که دفاع کردن نیروی بیشتری رو طلب میکنه.
منظورم اینه که به چیز های زیادی بستگی داره و اینکه منظور از اون دو جسم چی میتونه باشه.

 

[cinderella]

سلام به همگی
بابا هی میگه بیاید نظر بدید آخه هضمش یه نموره سخت بید!!!
یه جورایی خیلی قابله تامله!!
والا از نظره فیزیکی که یه جورایی موضوع قابل درکه و من با بروبکس موافقم که هردو به شدت نابود میشن والا منطق من حکم می کنه که هیچوقت این دوتا نباس باهم یه جا بیافتن
حالا دیگه این نظر من بود....ببینیم بقیه چی فکر می کنن؟
راستی راجب اینکه گفته بودید فیلم زیاد می بینیدو چیزایی زیادی هم یاد گرفتید منم باهاتون موافقم منم فیلم خیلی زیاد دیدمو می بینمو و خواهم دید و راستش دقیقا یه دیالوگ از فیلم storm warning یادم اومدش که اگه فیلمو دیده باشید یادتون میاد کجاشو می گم یه جا خانومه میگه واسه اینکه یه سگ هارو شکار کنی باید مثه یه سگ هار فکر کنی فقط یکم هارتر....
به نظرم حرف جالبی زد و منظورش این بود که همیشه باید به اندیشه ی آدما فکر کنی و اونارو تحلیل کنی .....
موفق باشی

 

[ofakur]

حالا من یه سوال از شما دارم : چه اتفاقی می افتد زمانی که نیرویی غیر قابل توقف با جسمی غیر قابل جابه جایی برخورد کند ؟؟؟؟

1- از نظر فلسفی به مسئله نگاه کنید.
.

اجازه بدید یه تقلب بکنم و فکر کنم که یکی از اون نیرو های مورد نظر شما نیروی فکر باشه . در اینصورت جواب من از نظر فلسفی این هست.
افلاطون ماده را عدم مي دانست و در نظر او صورت و مثال مفعول نه فقط مستقل و مفارق از ماده و محسوس وجود داشت بلكه عالم محسوس سايه صور مفعول بود. در نظر ارسطو و فلاسفه اي كه در عالم اسلامي و مسيحي در پي او آمدند عالم محسوس و اجسام عدم نيستند بلكه مركب از صورت و ماده اند. ماده در اين تركيب مقهور و مغلوب صورت است اما عالم محسوس بدون آن قوام نمي يابد. در اين مرحله ماده عدم نيست اما هنوز نسبت به صورت استقلال ندارد. با ظهور تفكر دكارت ماده و صورت از هم جدا مي شوند. بايد تأكيد شود كه قول به تباين دو جوهر اشتباه دكارت نبوده است كه اگر چنين بود يك فلسفه دان دقيق مي توانست آن را رفع كند. طرح جدايي ماده و صورت، يك حادثه بزرگ و گشت عظيم در تاريخ غربي است. اين جدايي به تاريخ وجود تعلق دارد. از زمان دكارت، ديگر، موجودات مركب از ماده و صورت نيستند و از صورت بعنوان يك موجوديت ما بعدالطبيعي كمتر سخني بميان مي آيد و روان جاي صورت را مي گيرد (بي وجه نيست كه در زبان ما اصطلاح صورت تقريباً متروك شده و بجاي آن شكل مي گويند و مي نويسند. روان هم بخصوص در زبان انگليسي به لفظي تعبير شده است كه مترجمان ما آن را ذهن ترجمه مي كنند. تحويل صورت به شكل و روان به ذهن با نحوه تفكر و تلقي ما از وجود و موجود مناسبت دارد). صورتها از اين پس از عالم مجردات به خزانه خودآگاهي آدمي انتقال مي يابد و به اين جهت است كه مي گويند آنها در خارج از ادراك ما وجود ندارند. بعبارت ديگر صورت از خارج به عالم درك و علم منتقل مي شود و از طريق علم مي توان به عالم صورت داد. اين صورت دادن تغيير تكنيكي جهان است و جهان با طرح دكارتي- كانتي بصورت كنوني درآمده است. هيدگر گفته بود كه گويي بمب هيدروژني در شعر پارمنيدس منفجر شده است. اگر درست باشد كه بگوييم متفكر يوناني در شعر خود به گشايش راه تأسيس نيروگاههاي اتمي عصر ما اشاره كرده است راهگشايان و طراحان اين راه فيلسوفان دوره جديدند. اينان نظامي بنام و با ماهيت مدرنيته (تجدد) بنا كرده اند كه در آن، امروز بايد غير از ديروز باشد و براي فردا نيز بايد طرحي نو درانداخت يا منتظر روزي نو بود. البته دشوار است كه پديد آمدن تاريخي به عظمت تاريخ متجدد را به طرح نظر يا نظرهايي كه در نظر بسياري كسان قابل چون و چرا و حتي بي قدر مي آمده است و مي آيد بازگردانيم اما مگر پيدا و روشن نيست كه بشر تا زماني كه خود را در يك تناسب و آهنگ با جهان مي يافت انديشه تصرف در آن را نمي توانست بخود راه دهد و مگر نه اينست كه صورت بخشيدن به جهان مستلزم قبول نوعي دوگانگي و معارضه و مقابله است.

 

[waffen]

تقریبا میشه گفت جواب کامل داده شده. بچه ها خیلی درک خوبی هم از فلسفه و هم از فیزیک دارند.
خیلی خوشحال شدم. دیگه از این به بعد هر چند وقت یک بار یه نفر بیاد یدونه از این بحث ها راه بندازه حال کنیم.
من فکر کنم وقتی جواب رو بدم همتون شکه میشید و میگید منم همین رو گفتم دیگه.

گرچه اگر چند خط از جواب هر کدوم از بچه ها رو کنار هم بزاریم میتونیم جواب کامل رو بدیم ولی بهتره یکم دیگه صبر کنیم تا بازم یه تعدادی دیگه از بچه ها جواب بدن و ما فیض ببریم. دی:

 

[::arash::]

یه دیکتانوری توی ایران داریم که بد مطلقه!!!

 

[waffen]

یه دیکتانوری توی ایران داریم که بد مطلقه!!!

آره میدونم. این رو با هیچ فرمول و منطق و فلسفه ای نمیشه توضیح داد.

 

[Roya.r]

به نظر من جسم ساکن می مونه و نیرو را دفع می کنه چون انرژی قابل تبدیل و ممکنه بصورت دیگه ای تبدیل شهفکر می کنم!




آره تعجب نکنید منم بعضی وقتا فکر می کنم!

 

[vahid2007]

به قول خود شما هیچ چیز مطلق نیست پس حتما یکشون از اون یکی قوی تره


از نظر ریاضی هم میشه مثبت بینهایت ضربدر منفیه بینهایت که یک جواب نامفهوم میده که باید حلش کرد



تو ریاضی مشتق میگیریم یا راحل هاید یگه

تو فیزیک هم نگاه میکنیم هر کدوم زورش بیشتر باشه اون یکیرو نابود میکنه

 

[waffen]

به نظر من جسم ساکن می مونه و نیرو را دفع می کنه چون انرژی قابل تبدیل و ممکنه بصورت دیگه ای تبدیل شهفکر می کنم!




آره تعجب نکنید منم بعضی وقتا فکر می کنم!

خوب جیگر من همه فکر میکنند ولی بیشتر وقتها نتیجه مطلوب نیست.
مثل همین الآن.

 

[waffen]

به قول خود شما هیچ چیز مطلق نیست پس حتما یکشون از اون یکی قوی تره


از نظر ریاضی هم میشه مثبت بینهایت ضربدر منفیه بینهایت که یک جواب نامفهوم میده که باید حلش کرد



تو ریاضی مشتق میگیریم یا راحل هاید یگه

تو فیزیک هم نگاه میکنیم هر کدوم زورش بیشتر باشه اون یکیرو نابود میکنه

نه برادر. نمیشه اینطوری. چرا سوال رو میپیچونی.

 

[vahid2007]

نه برادر. نمیشه اینطوری. چرا سوال رو میپیچونی.

اصل فلسفه و منطق همینه

 

[waffen]

اصل فلسفه و منطق همینه

آخه سوال رو که نمیشه عوض کرد.
من یک سوال برای شما مشخص کردم و بهتون مشخصات خاصی دادم.
منطق نمیگه صورت مسئله رو عوض کنید که. این که معنی نداره.

 

[waffen]

تاپیک برو بالا.

 

[vergilangleos]

این مساله غلطه جانم
چون از لحاظ فیزیکی امکان وجود همچین چیزایی وجود نداره!
حالا اگه یه جواب میخای باید بگم لابد متحرکه تغییر مسیر میده

 

[waffen]

این مساله غلطه جانم
چون از لحاظ فیزیکی امکان وجود همچین چیزایی وجود نداره!
حالا اگه یه جواب میخای باید بگم لابد متحرکه تغییر مسیر میده

از نظر فیزیکی امکان پذیر هست ولی از نظر فلسفی نه.

میشه بگی چرا از نظر فیزیکی امکان پذیر نیست ؟؟؟