معماری با مصالحی از جنس دل

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تمام خوبـــــی حس مالکیتـــــــ اینه که


از کســــی که دوسشـــــــ داری بپرسی تــــــــــو مال کی هستی؟!


و اون بدون معطلی بگه


فــــــــقط مـــــــــال تــــــــــــــــــــو
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی منطق ترین عضو بـدنم چشمهایم اند.



می بینند که دیگر دوستم نداری



اما هنوز تشنه دیدنت هستند...
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همه گفتنــد چه عكـس زيبـــايي !

چه ژست فوق العـاده اي

چقــدر جـذابي بــانـو .... ولي ،

يك نفـــر نگفت ...

چشمــانت ... آن اشك ها كه ريخــتــه اي

و آن بغض ها كه فرو خــورده اي ،

به صورت ماهت نمي آيــد عــزيـــز دلم !!!
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وعده هــایتان پیشکش
فقط با بخاری هــای نفتی مارا نسوزانیــد
می خواهــیم مشق بنویسیم
می خواهـــیم یک صدا فریاد بزنیـــم
بابا نان داد " با چه مشقتـــی "
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زوار چشمانت را هــر روز اشتیاقی دوبآره اسـ ـت ..


روی از من برمگردان ،


دلـ ـم ، طـ ـواف می خواهـ ـد قبله گاه من !
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم میخواست یکی رو داشتم بعضی وقتا که مردم خستم میکنن میومد
کنارمو دستاشو می گذاشت دوطرف صورتم زل میزد تو چشام
میگفت ؛ ببیـــــــــــــــن ..تو مـــــــــــــــنو داری .....

 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم میخواست یکی رو داشتم بعضی وقتا که مردم خستم میکنن میومد
کنارمو دستاشو می گذاشت دوطرف صورتم زل میزد تو چشام
میگفت ؛ ببیـــــــــــــــن ..تو مـــــــــــــــنو داری .....

تمام خوبـــــی حس مالکیتـــــــ اینه که


از کســــی که دوسشـــــــ داری بپرسی تــــــــــو مال کی هستی؟!


و اون بدون معطلی بگه


فــــــــقط مـــــــــال تــــــــــــــــــــو
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای کاش می تواتنستند
از آفتاب یاد بگیرند
که بی دریغ باشند
در دردها و شادی هاشان
حتی
با نان خشکشان
و کاردهایشان را
جز از برای قسمت کردن
بیرون نیاورند....
ای کاش می توانستم
خون رگان خود را
من
قطره
قطره
قطره
بگیرم
تا باورم کنند...




 

MEHRNOOSH.D

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انقدر دلم تنگ است
ک گاهی اوقات دوست دارم بروم.
به شهری...
به دیاری...
به جهانی...
به دنیایی دیگر...
کاش میان اینهمه همهمه ها خدا صدایم را میشنید
کاش مرا به یک میهمانی دو نفره دعوت میکرد...
کاش مرا می برد.
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لحظه هایے هست كه دلت مے خواهد آرام بنشینے و تكیه كنے

بر چیزے

بر جایے

نه بر كسے

كه مدتهاست از تكیه كردن بر آدمها پرهیز كرده اے

مے هراسے از اینكه در اوج آرامش یكے پشتت را خالے كند و روے هوا

معلق بمانے

لحظه هایے هست كه نمے توانے حتے بر باد هم تكیه كنے

شاید تند بوزد و از جا به درت كند

شاید آرام بوزد

و شاید وزیدن را متوقف كند

آموخته اے كه تكیه كردن را فراموش كنے

آموخته اے كه محكم بایستے

راسخ

قاطع

آنقدر كه اگر بادے ، گردبادے بوزد تو هیچ نفهمے

و تنها بایستے !

تنهاے تن ها
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ؛✔
✔ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﯽ،✔
✔ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺵ ﺑﻮﺩﯼ،✔
✔ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﻧﺸﺴﺘﯽ،✔
✔ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯿﺶ ﻏﺼﻪ ﺧﻮﺭﺩﯼ،✔
✔ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﺎ ﺷﺎﺩﯼ ﻫﺎﯾﺶ ﺫﻭﻕ ﮐﺮﺩﯼ،✔
✔ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﯿﻘﺮﺍﺭﯼ ﻭ ﺑﯽ ﺗﺎﺑﯽ ﮐﺮﺩﯼ،✔
✔ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻭﻗﺖ ﻭ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ........✔
✔ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻠﺖ ﭘﺸﯿﺰﯼ ﺍﺭﺯﺵ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ✔
✔ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﻨﺪ ....✔
✔ﭼﻮﻥ ﺷﺮﻭﻉ ِ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﺑﻮﺩﻩ !✔
✔ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﻠﯿﮏ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻟﯿﺴﺖ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ِ ﻣﺠﺎﺯﯼ، ﺣﺬﻑ ﻣﯿﺸﯽ ....✔
✔ﻭ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ، ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺷﮑﺴﺖ ...✔
✔ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺧﻄﺮﻧﺎﮐﯽ ﺳﺖ !✔
✔ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎﻭﺭﺵ ﮐﻨﯽ ﯾﺎ ﺟﺪﯼ ﺍﺵ ﺑﮕﯿﺮﯼ ....✔
✔ﺁﻥ ﺭﺍ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﯾﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﺳﺎﺩﻩ ﯼ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮﯼ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﯿﺮ✔
✔ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ game over ﻣﯿﺸﻮﯼ ...............✔
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انقدر دلم تنگ است
ک گاهی اوقات دوست دارم بروم.
به شهری...
به دیاری...
به جهانی...
به دنیایی دیگر...
کاش میان اینهمه همهمه ها خدا صدایم را میشنید
کاش مرا به یک میهمانی دو نفره دعوت میکرد...
کاش مرا می برد.

كاش جواب اين كاش هايمان را ميگرفتيم و ميدانستيم
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خسته ام

از تو نوشتن

کمی از خود می نویسم

این منم که دوستت دارم
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تمام ترسم از اینه ...

که عاشق کسی بشم و...

تو برگــــردی.... !
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفته بودی :

یا تو یا هیچکس!!!!

ولی من ساده انگار فراموش کرده بودم

که این روزها هیچکس هم برای خودش کسیست

…کسی حتی مهم تر از من ........
 
  • Like
واکنش ها: .6.

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انتهای همه ی جاده ها را که بپیمایی به جاده ای میرسی به نام دل

که مسافت انتظار را بی پروا پیموده است و آبی ترین نقطه ی دنیاست.

اگر دلت هوای خانه ات را کرد، نشانی اش را از کودکی بپرس

که ستاره ها را همه شب تا سحر می شمارد....
 
  • Like
واکنش ها: .6.

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بگذاریدقلم بنویسد باردیگر........

بالهارابگشایید آسمان ابی ست

بگذاریدقلم بنویسد

یاکه اصلافریاد

چترهارابازکنید

بگذارید

جغدهاتماشابکنند
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای نازنین جواب معمای من تویی

تنها چراغ روشن شبهای من تویی

وفتی دلم گرفت از انبوه ابرها

احساس آفتابی دنیای من تویی........
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لحظه هایے هست كه دلت مے خواهد آرام بنشینے و تكیه كنے

بر چیزے

بر جایے

نه بر كسے

كه مدتهاست از تكیه كردن بر آدمها پرهیز كرده اے

مے هراسے از اینكه در اوج آرامش یكے پشتت را خالے كند و روے هوا

معلق بمانے

لحظه هایے هست كه نمے توانے حتے بر باد هم تكیه كنے

شاید تند بوزد و از جا به درت كند

شاید آرام بوزد

و شاید وزیدن را متوقف كند

آموخته اے كه تكیه كردن را فراموش كنے

آموخته اے كه محكم بایستے

راسخ

قاطع

آنقدر كه اگر بادے ، گردبادے بوزد تو هیچ نفهمے

و تنها بایستے !

تنهاے تن ها
تکیه بر دیوار کردم خاک بر پشتم نشست
دوستی با هر کس که کردم عاقبت قلبم شکست
 
بالا