معماری با مصالحی از جنس دل

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مـَرا میـان ِ بازُوانتـــ بپیــ چ .

بگـذار تمام ِ آغوشــ ت را جمــع کنــَم برای ِ نبودنـ ـهایت !

مـن همیـشه تـُرا کـم مـی آورم ...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


در هــــر جغــــرافیـــایے کــــــه بـــــــاشم

"جهــــــــــت هـــــــا"


تفاوتے نـــــــدارند...

تمــــــــام دامنـــــــــــه هــــــــاے دلـــــــــــم

رو به سمت"خنــــــــــده هـــــــاے "
توست

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و تو خاک میشوی...

بی انکه حس کنی من بالای این خاک...
جان میدهم در نبودنت...

من بی تو شب را صبح میکنم...
اما همیشه پنجره ی رویاها باز است...
شاید خیالت را باد به سوی من بیاورد....

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای دل منــــ
همیشهـــ "تــو" خواهــــی ماند...
حتی اگر ..............
مخاطبـــــــ تمامـــــــ این نوشته هایمــــ " او " شونــــد.


 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


حالا که رفته‌اَم
هر روز پشت پنجره می‌ایستی
به « شاید دوباره برگردد! »
فکر می‌کنی.

چه فایده!
هیچ‌کس حتا به اشتباه دو بار به کوچه‌ی بُن‌بست نمی‌رود!

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا.... دهانم را بو کن....!!
ببین....بوی سیب نمی دهد....!!
من هیچ وقت حوایی نداشتم که برایم سیب بچیند!
میدانی یک آدم بدون حوایش چقدر تنها میشود؟!!
میدانی محکوم به تنهایی بودن چقدر سخت است؟!!

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیرگاهیست
بالهایمان را آویخته ایم به جالباسی
عادت کرده ایم به زمین
زمین جای گرم و نرمیست
چه خیال اگر چشمهایمان را خواب
چه خیال اگر دلهایمان را آب برده است




 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز






پاییز
نه!
پاییز هم اگر بیایید
تو با این همه رنگ
روسپید نمی شوی!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میدانستم عاشق بارانی ،
آنقدر اشک ریختم تا خورشید بتابد بر روی سیل اشکهایم ،
تا اشکهایم ابر شود و باران ببارد
این اشکهای من است که بر روی تو میبارد
آسمان با دیدن چشمهای من می نالد
عشق همین است و راه آن نفسگیر
باز هم میخواهم عشق را با تمام دردهایش،
دردهایی که درد نیست چون دوایش تویی
خیالی نیست دلتنگی ها و بی قراری هایش، چون چاره اش تویی
عزیز من تویی، در راز و نیازهایم تنها تویی
با تو بودن یعنی همین ،
یعنی من عاشقم بیشتر از تمام عشقهای روی زمین
عزیزم خیلی دوستت دارم ، تنها همین احساس است که در دل دارم
این کلام جاودانه را از من بپذیر ، در روزی که قلبم درونش غوغاست ،
این احساس صادقانه را از من بپذیر ، در روزی که حال من حال خودم
نیست
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خسته ام؛
خسته تر از آنی که خیانت کنم
…تنهایم؛
تنها تر از آنی که عاشق شوم
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی که عاشق چشمات شدم تازه فهمیدم که زیبایی چیست.

وقتی که تو رو در قلب کوچکم جای دادم تازه صدای ضربان قلبم را شنیدم.

وقتی که دست در دستان تو نهادم تاره معنای گرمی را درک کردم.

لحظه ها و ثانیه هایی را که با تو سپری میکنم

بیشتر پی به معنای زندگی
می برم .

هنگامیکه به یاد تو هستم می فهمم که آرامش چیست

و هرگاه به جدایی می اندیشم کنار خود سایه مرگ را می بینم.

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی رسیدی که شکسته بودم
ازهمه ادما خسته بودم
وقتی رسیدی که نبود امیدی
اما
تو مثل معجزه رسیدی..........

وقتی رسیدی که شکسته بودم
از همه ادما خسته بودم
رسیدی توی بغض و اه و فریاد....


خدا تورو برای من



فرستاد...................





 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها ؛ زیادی ساکت شده ام .....
حرفهایم ؛
نمی دانم چرا به جای گلو ،

از چشمهایم بیرون می آیند... !!!





 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منــــــو درگـير خــــــودت كن ... تـــــا جهانم زيرو رو شه تا سكوت هر شـــــب مـن ... با هجومـــــت روبـــــرو شه
بي هوا بدون مقصـد ... ســـــمت طوفان تـــــو ميـــــرم منـــــو درگيـــــر خودت كـــــن ... بلـــكه آرامــش بگـيرم با خـيال تو هنـــــــوزم ... مثـــــل هـــــــروزو هميشـــه هر شب حافظه ي من ... پـــــر تصــــوير تــــــو ميشـه با من غريبگي نكن ... با مــــن كـــه درگــــير تــــــــوام چشماتو از من برندار ... مـــــن مــــــات تصــــــوير توام

تو همينجايي هميشـه ... با تو شـب شكـل يه روياس آخـــرين نقطـــه ي دنــيا ... تو جـهان مـــن همينجـــاس
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تــو!

همان شقایقِ معروفِ شعرِ خوبِ سهرابی!

تا
تــــو هستی ، زندگی باید کرد...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از تـو چـهـ پنهــانـ

گــاهۓ برایـم آنقـدر خواستنـۓ مۓ شوۓ

کـ شـروع مۓ کنم

بـ شمــارش تکـ تکـ ثانیـهـ

براۓ یکـ بار دیگـر رسیـدن

بـ بوۓ تنتــ ...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
سکوت را فراموش می کردی
تمامی ذرات وجودت، عشق را فریاد می کرد.

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
چشمهایم را می شستی
و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی.

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
نگاهت را تا ابد بر من می دوختی
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهای یک عشق زمینی را با خود به عرش خداوند ببرم.

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از اینکه

نیستی...!!!

غصه دار

نشو...!!!

دارمت

همیشه...!!!


جایی

خلوت

و دنج...!!!

لا به لای

همه

نداشته هایم...!!!

 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم پُر است
پُر پُر پُر
آنقدر که گاهی اضافه اش از چشمانم میچکد !
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سیر شدیم بس که از آدم ها زخم خوردیم
خدا خیرتون بده
به من محبت دروغین تعارف نکنین
من سیرم .....!

 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
بغض

بغض در راه گلویم مانده!

چه کنم،نیست کسی...

تا کنم تکیه بر او...

واکنم بغض فرو خورده اشک آلودم!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

من بودم ،
تو و یک عالمه حرف
و ترازویی که سهم
تو را از شعرهایم نشان می داد !
کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی ، یک آه چقدر وزن دارد
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می آید.....

می رود....

می آید.....

می رود....

....
می بینی؟

خیالت هم خیال بازی دارد...با من!!!
 
  • Like
واکنش ها: imah

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ساده بگويم ، نگاه زاده علاقه است
اگر دو چشم روشن عشق به تو نگاه کند
تو ديگر از ان خود نيستي...
زمان مي گذرد و زمانه نيز هم
کودک مي شوي
جوان هستي و جواني نمي کني ، مي گذري
پير مي شوي
باز هم مثل هميشه در پي گمشده اي هستي که با تو هست و نيست
باز در پي ان علاقه پنهان ، ان نگاه هميشه تازه هستي
باز ان دو چشم روشن عشق را در غبار بي امان زمان جستجو مي کني
غافل از اينکه او ديگر تکه اي از تو شده است
سايه اي خوش بر دل تو!
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوباره باران می بارد
به حرمت کداممان نمی دانم
من همین قدر می دانم که باران صدای پای اچابت است
خدا دارد ناز می خرد
قدری نیاز کن .......


 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای تو ...
برای چشمهایت !
برای من ...
برای دردهایم !
برای ما ...
برای این همه تنهایی
ای کاش خــــــــــــدا کاری بکند ....!
 
بالا