سلام
بچه ها ببخشید منو دیر به دیر میام. به خدا پایان نامه و روزه امونمو بریده. خیلی ها پیام خصوصی دادن که از دکتر سروش نیا یه چیزهایی بپرسم منم پرسیدم خلاصه اش اینه:
تاکید کردن اصلا به جزوه اعتماد نکنید به چند دلیل اول اینکه هر سال چنتا کتاب اضافه میشه و این کتابا با هم تناقضاتی دارن و قطعا کتاب جدید ملاک قرار میگیره چنتا مثالم برام زد که یادم نموند. گفت اگه ببینین
جزوه ها تاریخ دارن و فقط برای همون سال تدوین شدن و پاسخگوی نیاز همون سال هستن. اصن برا همین روشون تاریخ میزارم که به اشتباه نیفتین. تاکید کرد حتما حتما اصل منابع رو بخونید که اصن اسمش روشه منبع. گفت از ما گفتن حالا صبر کنین کتاب بعدی رو که دیدین میفهمین چه وقتی از خودتون تلف کردین
بعدش گفت ا
ین جزوه ها خامه و بچه ها برداشت خودشونو توش می نویسن بارها شده بچه ها جزوشونو آوردن نشونم دادن گفتم اینو فلان روز سر کلاس گفتی که من از تعجب شاخ درآوردم گفتم برو با دوستات مقایسه کن بعدش گفت به بچه ها بگو
به اشتباه نیفتید بعدا ناله و نفرینش برا من باشه
گفت
علم رو به رشده و در حال تغییر هرساله این همه کنفرانش میریم برا چی؟ خب اساتید دانشگاهم به روز میشن دیگه. نمونه هم نشونم داد که جواب سوالای مشابه تو سالهای متفاوت فرق میکرده و این کاملا عمدیه چون منابع بین المللی در اون باره به روز شدن.
ولی من باز گیر دادم و گفتم خب مال امسالو بده. گفتش م
ن که خودم حرفای خودمو نمی نویسم جمعه بیا تا بهت بدم که فک نکنی نمیخوام بدم بهتون. دیگه خونتون پای خودتون. جمعه رفتم ایوان خانه منو معرفی کرد به یه خانمی که میگفت هم خیلی منظمه هم خوب مینویسه انگار از بچه های بهشتی بوده که تابستون میره کلاسش. جلو خودم بهش گفت هرچی میخواد بهش بده اونم گفت چشم. قرار گزاشتیم ازش خورد خورد بگیرم بزارم براتون
راجع به تعداد صفحاتم قرار شد برام بفرسته که از هر کتابی کجاهاش باید خونده بشه به محض اینکه فرستاد من براتون میزارم
راجب حق و حقوقم پرسیدم گفت
همین که روش های من و ساده سازی مسائل تو جامعه تسری پیدا کرده و همه از روش های محاسباتی سخت شیفت کردن رو روش های من برای من انتهای موفقیته. حقوق جزوه ها و هرچیز دیگه متعلق به من نیست. متعلق به موسسه و دانشجویانیه که براش پول پرداختن و اونا مالکش هستن و باید رضایت اونا رو جلب کنین.
من فقط مالک معنویم.
گفتش
دیگه بسه ایستایی به حد کافی آباد شده دیگه میخوام بزارمش کنار چون الانم دانشجوهای سابق خودم خوب دارن جمعش میکنن. احتمالا برم به عناصر و جزییات یه سر و سامونی بدم (احتمالا راستم بگه چون میگن تو دانشگاه تهران درس مراتب اجرایی ساختمانو این ترم داده بودن بهش)
در آخرم گفت چون تو (من) دیر به دیر میای هر کس هر کاری داشت و فکر کرد از من کاری ساخته است یا سوادم قد میده می تونه مستقیم بپرسه ازم با این آدرس:
soruchnia@ut.ac.ir
تاکید کر د حرف c نه s اشتباه نزنید.
بازم ببخشید دیر میام بخدا پایان نامه کمرمو شکسته