مشاعرۀ سنّتی

Dear.Doctor

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر ان طلمت شب اب حیاتم دادند
 

Dear.Doctor

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
 

Dear.Doctor

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
فاش میگویم و ازگفته ی خود دلشادم
بنده عشقم و از هردو جهان آزادم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد .............................. نوبت خاموشی من سهل و آسان می رسد
در سکوت و انزوای محض ،
بی امید بی امید بی امید زیسته .
مرد دیگری که پشت این نقاب خنده ،
هر زمان به هر بهانه ،
با تمام قلب خود گریسته .
 

Dear.Doctor

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من از فراز کوه های سر سپید و کوره راههای ناپدید
نگاه می کنم به پاره پاره های تن ،
به لخته لخته های خون ،
نشو از نی نی حصیری بی نواست
بشنو از دل دل حریم کبریاست
نی بسوزد خا و خاکستر شود
دل بسوزد خانه ی دلبر شود
 

Dear.Doctor

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من از فراز کوه های سر سپید و کوره راههای ناپدید
نگاه می کنم به پاره پاره های تن ،
به لخته لخته های خون ،
نشو از نی نی حصیری بی نواست
بشنو از دل دل حریم کبریاست
نی بسوزد خا و خاکستر شود
دل بسوزد خانه ی دلبر شود
 

Dear.Doctor

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مرا میبینی ور هر دم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم هر دم زیادت میشود میلم
 

Dear.Doctor

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مرا میبینی ور هر دم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم هر دم زیادت میشود میلم
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر چه گشتيم در اين فروم ، نبود اهل دلي
که بداند غم "دلتنگي" و "تنهايي" ما


 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
من آن نیم آخر دل من سرد و سیاه است
او در دل سودا زده از عشق شرر داشت
او در همه جا ،با همه کس ،در همه احوال
سودای تو را ای بت بی مهر به سر داشت
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا