از دست زاهد کردیم توبه وز فعل عابد استغفرا... جانا چه گویم شرح فراقت چشمی و صد نم جانی وصد اه
رنگ خدا عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,111 از دست زاهد کردیم توبه وز فعل عابد استغفرا... جانا چه گویم شرح فراقت چشمی و صد نم جانی وصد اه
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,112 هر که خصم اندر او کمند انداخت به مراد ویش بباید ساخت هر که عاشق نبود مرد نشد نقره فایق نگشت تا نگداخت
هر که خصم اندر او کمند انداخت به مراد ویش بباید ساخت هر که عاشق نبود مرد نشد نقره فایق نگشت تا نگداخت
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,113 تو را سماع نباشد که سوز عشق نبود گمان مبر که برآید ز خام هرگز دود
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,114 دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند سروران بر در سودای تو خاک قدمند شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند سروران بر در سودای تو خاک قدمند شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند
رنگ خدا عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,115 دلیل راه شو طایر خجسته لقا که دید اب شد از شوق خاک ان درگاه
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,116 هزار عهد کردم که گرد عشق نگردم همیبرابرم آید خیال روی تو هر دم
Derakht-e-marefat عضو جدید Nov 29, 2008 #10,117 من بي مي ناب زيستن نتوانم بي باده،كشيد بار تن نتوانم من بنده آن دمم كه ساقي گويد يك جام دگر بگير و من نتوانم
من بي مي ناب زيستن نتوانم بي باده،كشيد بار تن نتوانم من بنده آن دمم كه ساقي گويد يك جام دگر بگير و من نتوانم
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,118 مرا در منزل جانان چه امن وعیش هردم جرس فریاد میدارد که بر بندید محملها
ARAMESH مدیر راهنمای سایت مدیر تالار Nov 29, 2008 #10,119 [FONT="]الهی به مستان میخانه ات[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به عقل آفرینان دیوانه ات[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به مستان افتاده در پای خم[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به رندان پیمانه پیمای خم[/FONT][FONT="] (چقدر امشب مرا در منزل جانان داریم) [/FONT]
[FONT="]الهی به مستان میخانه ات[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به عقل آفرینان دیوانه ات[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به مستان افتاده در پای خم[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]به رندان پیمانه پیمای خم[/FONT][FONT="] (چقدر امشب مرا در منزل جانان داریم) [/FONT]
گلابتون مدیر بازنشسته Nov 29, 2008 #10,120 آن آب رفته باز نیاید به جوی خشک با چشم تر ز تشنگی یاسمن بگو شوق جوانه رفت ز یاد درخت پیر ای باد نو بهار ز عهد کهن بگو
آن آب رفته باز نیاید به جوی خشک با چشم تر ز تشنگی یاسمن بگو شوق جوانه رفت ز یاد درخت پیر ای باد نو بهار ز عهد کهن بگو
گلابتون مدیر بازنشسته Nov 29, 2008 #10,121 ببخشید تداخل پست شد آرامش جان ... اینم برای شما: من مست تو دیوانه مارا که برد خانه .... صد بار تورا گفتم کم خور دو سه پیمانه
ببخشید تداخل پست شد آرامش جان ... اینم برای شما: من مست تو دیوانه مارا که برد خانه .... صد بار تورا گفتم کم خور دو سه پیمانه
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,122 همان سوز جنون اندر سر من همان هنگامه ها اند ربر من
ARAMESH مدیر راهنمای سایت مدیر تالار Nov 29, 2008 #10,123 نيستم از مردم خنجر به دست بت پرستم ، بت پرستم ، بت پرست بت پرستم، بت پرستي كارماست چشم مستي، تحفه ي بازار ماست
نيستم از مردم خنجر به دست بت پرستم ، بت پرستم ، بت پرست بت پرستم، بت پرستي كارماست چشم مستي، تحفه ي بازار ماست
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,124 تر کیب پیاله ای که در هم پیوست بشکستن آن روا نمی دارد مست چندین سرو پای نازنین از سرو دست بر مهر که پیوست و به کین که شکست
تر کیب پیاله ای که در هم پیوست بشکستن آن روا نمی دارد مست چندین سرو پای نازنین از سرو دست بر مهر که پیوست و به کین که شکست
گلابتون مدیر بازنشسته Nov 29, 2008 #10,125 تو شعر گمشده سایه ای شناختمت به سایه روشن مهتاب خاموشانه مگرد
کالیگولا عضو فعال کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,126 دوش از جناب آصف پيك بشارت آمد كز حضرت سايمان عشرت اشارت آمد خاك وجود ما را از آب ديده گل كن ويران سراي دل را گاه عمارت آمد(گلابتون)
دوش از جناب آصف پيك بشارت آمد كز حضرت سايمان عشرت اشارت آمد خاك وجود ما را از آب ديده گل كن ويران سراي دل را گاه عمارت آمد(گلابتون)
Aseman Etemaad عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,127 دلم برای خودم تنگ می شود آری همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم
گلابتون مدیر بازنشسته Nov 29, 2008 #10,128 دل ز غمهای گلو گیر گره در گره است سایه آن زمزمه گریه گشای تو کجاست کوه از این قصه پر غصه به فریاد آمد آه و آه از دل سنگ تو , صدای تو کجاست
دل ز غمهای گلو گیر گره در گره است سایه آن زمزمه گریه گشای تو کجاست کوه از این قصه پر غصه به فریاد آمد آه و آه از دل سنگ تو , صدای تو کجاست
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,129 دیریست که از خانه خرابان جهانم بر سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست در حسرت دیدار تو آواره ترینم هر چند که تا منزل تو فاصله ای نیست
دیریست که از خانه خرابان جهانم بر سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست در حسرت دیدار تو آواره ترینم هر چند که تا منزل تو فاصله ای نیست
گلابتون مدیر بازنشسته Nov 29, 2008 #10,130 تورا که چون جگر غنچه جان گل رنگ است به جمع جامه سپیدان دل سیاه مرو به زیر خرقه رنگین چه دامها دارند تو مرغ زیرکی ای جان به خانقاه مرو
تورا که چون جگر غنچه جان گل رنگ است به جمع جامه سپیدان دل سیاه مرو به زیر خرقه رنگین چه دامها دارند تو مرغ زیرکی ای جان به خانقاه مرو
shabnam777 عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,131 واژه رنگ زندگي بود وقتي تو فكر تو بودم عطر گل با نفسام بود وقتي از تو مي سرودم....
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,132 من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را وین دلاویزی و دلبندی نباشد موی را روی اگر پنهان کند سنگین دل سیمین بدن مشک غمازست نتواند نهفتن بوی را
من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را وین دلاویزی و دلبندی نباشد موی را روی اگر پنهان کند سنگین دل سیمین بدن مشک غمازست نتواند نهفتن بوی را
Derakht-e-marefat عضو جدید Nov 29, 2008 #10,133 آبی که بر آسود زمینش بخورد زود دریا شود آن رود که پیوسته روان است
vahm عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,134 تو قشنگی مث شکلایی که ابرا میسازن گلای اطلسی از دیدن تو رنگ می بازن
shabnam777 عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,135 نیامد یار من امروز و فکرش جلوۀ جانان صدای او رسد بر گوش و باشد روح را سامان آخرین ویرایش: Nov 29, 2008
gh_engineer عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,136 نه آن شبست که کس در میان ما گنجد به خاک پایت اگر ذره در هوا گنجد
baran-bahari کاربر بیش فعال Nov 29, 2008 #10,137 دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
vahm عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,138 ای پادشاه خوبان داد از غم جدایی دل بی تو به جان امد وقت است که باز ایی
shabnam777 عضو جدید کاربر ممتاز Nov 29, 2008 #10,139 یاد باد آن روز دیرین یاد باد چیدن گلبوس شیرین یاد باد آخرین ویرایش: Nov 29, 2008
گلابتون مدیر بازنشسته Nov 29, 2008 #10,140 درد تو سرشت توست درمان ز که خواهی جست تو دام خودی ای دل تا چون برهانندت