تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت ................... حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی
مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
m.raiesi
عضو جدید
Pure Liveliness
عضو جدید
شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد *** بنده ی طاعت آن باش که آنی دارد
در نماز همه گر زانکه حضوری شرطست
بی‌حضور تو نشاید که گزارند نماز
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد ............... از سر پیمان برفت بر سر پیمانه شد
دل چنین سخت نباشد که یکی بر سر راه
تشنه می میرد و شخص آب زلالی دارد
m.asn
عضو جدید
[SUP]ای آفتاب آهسته تر بر بام قصرش زن قدم[/SUP]
ترسم صدای سایه ات خوابست بیدارش کند
دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را ................. دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
هراینه لب شیرین جواب تلخ دهد .............. چنانکه صاحب نوشند ضارب نیش اند
تو کز محنت دیگران بی غمی ............ نشاید که نامت نهند آدمی
تو را چه غم که یکی از غمت به جان آید ............ که دوستان تو چندان که می کشی بیش اند
دلی دارم خریدار محبت ................ کز او گرم است بازار محبت
لباسی بافتم بر قامت دل ............. ز پود محنت و تار محبت
تکیه بر اختر شبگرد مکن کاین عیار
ناج کاووس ربود و کمر کیخسرو
بدرود...
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند ............... چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
خسته نباشید...
نگار پاستور
متخصص میکروبیولوژی
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است .......... چو یار ناز نماید شما نیاز کنید
نگار پاستور
متخصص میکروبیولوژی
دیده ای نیست نبیند رخ زیبای تو را ......... نیست گوشی که همی نشنود اوای تو را
اگر ز کوی تو بویی به من رساند باد .................. به مژده جان و جهان را به باد خواهم داد
نگار پاستور
متخصص میکروبیولوژی
دیشب صدای تیشه، از بیستون نیامد .............. گویی به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد
دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من ................ دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من
نگار پاستور
متخصص میکروبیولوژی
دل از من برد و روی از من نهان کرد ................. خدا را با که این بازی توان کرد
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |