تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد .................................. وجود نازکت آزرده ی گزند مباد
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد ............................. وجود نازکت آزرده ی گزند مبادهرچیز که بشکند ز بها افتد و لیک
دل را بها و قدر بود تا شکسته است
دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزیتنت به ناز طبیبان نیازمند مباد ............................. وجود نازکت آزرده ی گزند مباد
شب مردان خدا روز جهان افروز استدلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی
بکشد زارم ودر شرع نباشد گنهـش
شب مردان خدا روز جهان افروز است
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
تــــویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدستجربه میبایدت اول نه کار
صـاعقه در موسم خرمن بلاسـت
تــــویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملـک
کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست ............... مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود
دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع
گرچه دربانی میخانه فراوان کردم
تـا نیست نگری ره هستت ندهند
مرا خود با تو سری در میان است .............. وگرنه روی زیبا در جهان است
تـا نیست نگری ره هستت ندهند
وین مرتبه با همت پستت ندهنـد
دارم چه شکایت ها از دست ستمکاران ............ ای کاش به پا خیزد از عدل تو غوغایی
لبت را بر لبم بگذار بمیرم ................. که بوس از آن لب لعلت بگیرمیـارب این آتش که در جان من است
سرد کن زآنسان که کردی بر خلیـل
لبت را بر لبم بگذار بمیرم ................. که بوس از آن لب لعلت بگیرم
من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد.......................وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
نه ندیدم....هه
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کجا ......سرها بریده بینی بی جرم و جنایت
دردی ست غیر مردن کان را وا نباشد.......پس من چگونه گوییم کین درد را دوا کن
دیده ی تو چون دلم را دیده شد........این دل نادیده غرق دیده شد..
تـوخود ای گوهر یکدانه کجایی آخریارب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامـت
تـوخود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشـد
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد // ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران//پـیـکی ندوانـیـد و سلامی نفرستاد
دیده از دیدار خوبان بر گرفتن مشکل است
هر که مارا این نصیحت می کند بی حاصل است
تا به کنار بودی ام بود بجا قرار دل......رفتی و رفت راحت از خاطر آرمیده ام
مـستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپرده اند به مستی و شرب مدام مـا
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |