مشاعرۀ سنّتی

[shadow_IR]

دست در آفاق یافت نرگس فتان تو//سینه مردم شکافت خنجر مژگان تو!

ور دل به خدا و ساکن میکدهای
می نوش که عاقبت بخیرست ترا

 

[tracer]

ور دل به خدا و ساکن میکدهای
می نوش که عاقبت بخیرست ترا

ای لبت سرچشمه آب حیات//بوسه ات شیرین تر از حب نبات!

 

[shadow_IR]

ای لبت سرچشمه آب حیات//بوسه ات شیرین تر از حب نبات!

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

 

[tracer]

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

تا بچشم جان عیان بینی هلال ابرویش//چاک دل را باز کن دست دعا می بایدت

 

[shadow_IR]

تا بچشم جان عیان بینی هلال ابرویش//چاک دل را باز کن دست دعا می بایدت

تا در آن کوچه رخ یاس نبی گشت کبود
تیره شد صورت خورشید به پیش نظرم
شیخ به کدامین وادی سر گرم شدین که این چُنین دیر پاسخ می دهید!!!

 

[tracer]

تا در آن کوچه رخ یاس نبی گشت کبود
تیره شد صورت خورشید به پیش نظرم
شیخ به کدامین وادی سر گرم شدین که این چُنین دیر پاسخ می دهید!!!

من آن ساعت بریدم دست از جان//که دل بستم به مهر مه جبینی

 

[*نيروانا*]

من آن ساعت بریدم دست از جان//که دل بستم به مهر مه جبینی

یاد وصل او دلم خوشنود دارد اندکی

مژدهٔ صحت مرض را سود دارد اندکی

زان جفا جو گرچه میدانم نمی‌آید وفا

خاطرم را وعده‌اش خوشنود دارد اندکی

سلام نمي خواستم مزاحم مشاعره تون بشم اينو فقط پيام بازرگاني فرض كنين

 

[seabride]

یاد وصل او دلم خوشنود دارد اندکی

مژدهٔ صحت مرض را سود دارد اندکی

زان جفا جو گرچه میدانم نمی‌آید وفا

خاطرم را وعده‌اش خوشنود دارد اندکی

سلام نمي خواستم مزاحم مشاعره تون بشم اينو فقط پيام بازرگاني فرض كنين

[FONT=tahoma, sans-serif]يک جرعه [FONT=tahoma, sans-serif]ی مِی ز ملک کاووس به است [/FONT]
[FONT=tahoma, sans-serif]از تخت قباد و ملکت توس به است [/FONT]
[FONT=tahoma, sans-serif]هـر نـالـه کـه رنـدی بــه سـحـرگـاه زنــد [/FONT]
[FONT=tahoma, sans-serif]از طاعت زاهدان سالـوس بــه است[/FONT][/FONT]

 

[MOΣIN]

يک جرعه ی مِی ز ملک کاووس به است
از تخت قباد و ملکت توس به است
هـر نـالـه کـه رنـدی بــه سـحـرگـاه زنــد
از طاعت زاهدان سالـوس بــه است

تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهم راند...عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست

 

[seabride]

تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهم راند...عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست

تا چند زنم به روی دریاها خشت
بیزار شدم ز بت پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت

 

[MOΣIN]

تا چند زنم به روی دریاها خشت
بیزار شدم ز بت پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت

تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو ...............پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو

 

[seabride]

تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو ...............پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو

وقت است كه بنشيني و گيسوبگشايي
تا با تو بگويم غم شب هاي جدايي

 

[MOΣIN]

وقت است كه بنشيني و گيسوبگشايي
تا با تو بگويم غم شب هاي جدايي

یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخور....کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

 

[seabride]

یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخور....کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

روزگاریست که سودای بتان دین منست
غم این کار نشاط دل غمگین منست
دیدن روی تورا دیده جانhttp://raazebaghaa.ir/vbglossar.php?do=showentry&item=%D8%AC%D8%A7%D9%86 بین باید
دین کجا مرتبهء چشم جهان بین منست

 

[MOΣIN]

روزگاریست که سودای بتان دین منست
غم این کار نشاط دل غمگین منست
دیدن روی تورا دیده جان بین باید
دین کجا مرتبهء چشم جهان بین منست

تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد....وجود نازكت ازرده گزند مباد

 

[seabride]

تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد....وجود نازكت ازرده گزند مباد

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنچه یافت می نشود آنم آرزوست

 

[MOΣIN]

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنچه یافت می نشود آنم آرزوست

تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن كرد...خلق را ورد زبان مدحت وتحسين من است

 

[seabride]

تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن كرد...خلق را ورد زبان مدحت وتحسين من است

تا نکردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نا محرم نباشد جای پیغام و سرش

 

[MOΣIN]

تا نکردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نا محرم نباشد جای پیغام و سرش

شرم از آن چشم سیه بادش ومژگان دراز...هر که دل بردن او دید ودر انکار من است

 

[*سهیلا*]

شرم از آن چشم سیه بادش ومژگان دراز...هر که دل بردن او دید ودر انکار من است

تحمل گفتی و من هم که کردم سالها اما......چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت

 

[MOΣIN]

تحمل گفتی و من هم که کردم سالها اما......چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت

تا كنج غمت در دل ويرانه مقيم است.....همواره مرا كوي خرابات مقام است

 

[*سهیلا*]

تا كنج غمت در دل ويرانه مقيم است.....همواره مرا كوي خرابات مقام است

تو ای ستاره ی خندان کجا خبر داری؟.....ز ناله ی سحر و گریه ی شبانه ی ما

 

[MOΣIN]

تو ای ستاره ی خندان کجا خبر داری؟.....ز ناله ی سحر و گریه ی شبانه ی ما

اي جان جان ای جان جان ما نامديم از بهر نان.......برجَه گدا رويي مكن در بزم سلطان ساقيا

 

[*سهیلا*]

اي جان جان ای جان جان ما نامديم از بهر نان.......برجَه گدا رويي مكن در بزم سلطان ساقيا

آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟........آتش کجا و گرمی آغوش آو کجا؟

 

[kazemmaghoul]

این طور نگاه کردن کلا اشتباهه
به نظر من نباید اینقد منفی نگاه کرد

 

[naghmeh raha]

این طور نگاه کردن کلا اشتباهه
به نظر من نباید اینقد منفی نگاه کرد

یعنی این شعر بود الان؟؟؟؟

 

[naghmeh raha]

آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟........آتش کجا و گرمی آغوش آو کجا؟

آفرینش را ز هم بگسستند
تیشه بر ریشه های فکر بستند

 

[MOΣIN]

آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟........آتش کجا و گرمی آغوش آو کجا؟

اول بگير آن جام مه بر كفه ي آن پير نِه........چون مست گردد پير ده رو سوي مستان ساقيا

 

[yas87]

اول بگير آن جام مه بر كفه ي آن پير نِه........چون مست گردد پير ده رو سوي مستان ساقيا

اگرچه مست و خرابم تو نیز لطفی کن....................نظر براین دل سرگشته خراب انداز

 

[MOΣIN]

اگرچه مست و خرابم تو نیز لطفی کن....................نظر براین دل سرگشته خراب انداز

زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست...در حق ما هر چه گویند جای هیچ اکراه نیست