amir.polymer.eng
عضو
نیست از خشک و ترم در دست جز خاکستری
کاتش غیرت در آمد خشک وتر یک سر بسوخت
عطار
کاتش غیرت در آمد خشک وتر یک سر بسوخت
عطار
تاکی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شودازهرمژه چون سیل روانه
اگر چه کوچک و تنگ است حجم این دنیادر دیده به جای خواب آب است مرا / در دیدن روی تو شتاب است مرا
گویند بخواب با بخوابش بینی / ای بی خبران چه جای خواب است مرا
تمام گنجشگکان که در نبودن تو
مرا به باد ملامت گرفته اند
تو را به نام صدا می کنند
تشکرم تموم شده نغمه جون ببخشید
« متبرک باد نام تو »تونیستی که ببینی چگونه بادیوار،. به مهربانی یک دوست ازتومی گویم.
تونیستی که ببینی چگونه ازدیوار،جواب می شنوم.
قصّه کوتاه کن ای ناصح و از ما بگذردر این سیاهی و سردی به سان اتشگاه
همیشه گرمم،همواره روشنم با عشق
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |