مشاعرۀ سنّتی

[setayesh_sokoot]

تو همان به که نیندیشی
به من و درد روانسوزم
که من از درد نیاسایم
که من از شعله نیفروزم

 

[nilOoOoOoOoOo]

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ارزق نکنیم

 

[floe]

معشوق ز لب آب حیات انگیزد
پس آتش تب چرا ازو نگریزد

آن را که ز لب دم مسیحا خیزد
آخر به چه زهره تب در او آویزد

 

[magsod]

دیر امدی که دست زدامن ندارمت
جان مژده داده ام که چو جان در برارمت

 

[floe]

تا یار عنان به باد و کشتی داده است
چشمم ز غمش هزار دریا زاده است

او را و مرا چه طرفه حال افتاده است
من باد به دست و او به دست باد است

 

[*زهره*]

تو که در خواب بوده‌ای همه شب
چه نصیبت ز بلبل سحر است

 

[magsod]

تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی
یک عمر قناعت نتوان کرد الهی
دیریست که چون هاله همه به دور تو گردم
چون باز شوم از سرت ای مه به نگاهی

 

[*زهره*]

یکباره به ترک ما بگفتی
زنهار نگویی این نه نکوست

 

[setayesh_sokoot]

تا دل به زندگی نسپارم،به صد فریب
می پوشم از کرشمه هستی نگاه را
هر صبح و شام چهره نهان می کنم به اشک
تا ننگرم تبسم خورشید و ماه را

 

[naghmeirani]

تا دل به زندگی نسپارم،به صد فریب
می پوشم از کرشمه هستی نگاه را
هر صبح و شام چهره نهان می کنم به اشک
تا ننگرم تبسم خورشید و ماه را

از دل دیوانه ام دیوانه تر دانی که کیست؟
من که دائم در علاج این دل دیوانه ام......

 

[setayesh_sokoot]

از دل دیوانه ام دیوانه تر دانی که کیست؟
من که دائم در علاج این دل دیوانه ام......

من بودم و شمع نیم مرده
افسرده به کنج خلوتی سرد
یک سینه تنگ و این همه سوز
یک قصه شوق و این همه درد
رویای کبوتر بهشتی از دور هنوز جلوه می کرد
افسانه عشق ناتمام است

 

[Mitra_Galaxy]

تنها صدای مرغک بی باک
گوش سکوت ساده می آراید
با گوشوار پژواک
مرغ سیاه آمده از راههای دور
بنشسته روی بام بلند شب شکست

 

[naghmeirani]

تو شهــي و كشــور جــان ترا ، تو مهي و جـان جهـان ترا
ز ره كــرم چـه زيــان ترا ، كه نظــر به حــال گدا كني​

 

[Mitra_Galaxy]

یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست؟
که مغیلان طریقش گل و نسرین من است

 

[naghmeirani]

یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست؟
که مغیلان طریقش گل و نسرین من است

تو عهد كرده اي كه نشاني به خون مرا
من جهد كرده ام كه به عهدت وفا كني

 

[Mitra_Galaxy]

یک یوسف اگر بود به زندان زلیخا
صد یوسف بی جرم به زندان تو یابند

 

[naghmeirani]

در دل ساغر هستی تو بجوش...

من٬ همین یک نفس از جرعه جانم باقیست...

آخرین جرعه این جامِ تهی را تو بنوش!!!...
​

 

[Mitra_Galaxy]

شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست

صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست

اساس توبه که در محکمی چو سنگ نمود

ببین که جام زجاجی چه طرفه‌اش بشکست

 

[naghmeirani]

تا كي در انتظار قيــامت تـوان نشست .... برخيز تـا هـــزار قيـــامت بــه پا كني

 

[Mitra_Galaxy]

يه روزي يه روزگاري / حرف بين ما نگاه بود

عشق و نقاشي ميكرديم/نقش ما خورشيد و ماه بود.

 

[oli]

در مصطبه عشق تنعم نتوان کرد

چون بالش زر نیست بسازیم به خشتی

 

[naghmeirani]

يك به يك با مژه هايت دل من مشغول است..ميله هاي قفسم را نشمــارم چــــه كنم​

 

[oli]

ما مریدان روی سوی کعبه چون آریم چوم

روی سوی خانه خمار دارد پیر ما

 

[Mitra_Galaxy]

الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا چندیست با تو آشنایی
دو تنها و دو سرگردان دو بیکس
دد و دامت کمین از پیش و از پس
بیا تا حال یکدیگر بدانیم
مراد هم بجوییم ار توانیم

 

[ARASH AZ]

الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا چندیست با تو آشنایی
دو تنها و دو سرگردان دو بیکس
دد و دامت کمین از پیش و از پس
بیا تا حال یکدیگر بدانیم
مراد هم بجوییم ار توانیم

سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
همدم گل نمی شود,یاد سمن نمی کند

 

[oli]

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز

چه توان کرد که سعی من و دل باطل است

 

[ARASH AZ]

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز

چه توان کرد که سعی من و دل باطل است

تو را تیشه دادم که هیزم کنی
ندادم که دیوار مردم کنی

 

[naghmeirani]

تو را تیشه دادم که هیزم کنی
ندادم که دیوار مردم کنی

يا بهـــــار عمر من ، رو بر خـزان خواهد نهاد .... يا نـهـــــال قــــامـت او را بـه بــر خواهم گرفت

 

[ARASH AZ]

يا بهـــــار عمر من ، رو بر خـزان خواهد نهاد .... يا نـهـــــال قــــامـت او را بـه بــر خواهم گرفت

توسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن تنگ تر گردد کمند

 

["eli"]

ت بده!

ت بده!

دیر آمدی​ای نگار سرمست

زودت ندهیم دامن از دست​

بر آتش عشقت آب تدبیر​

چندان که زدیم بازننشست​