مشاعرۀ سنّتی

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
:gol:یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان


بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود:gol:

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در طواف شـمع مي گفت اين سخـن پروانه اي[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] سوختم زيــن آشنــايــان اي خوشـا بيگا نه اي[/FONT]​
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من اگر چه پيرم و ناتوان تو ز آستان خودت مران
كه گذشته در غمت اي جوان همه روزگار جوانيم
من و شب و پروانه من و دل دیوانه به اشک و آتش خرسند
تو حال من کی دانی که خود نباشی چون من به عشق رویی پا بند
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من و شب و پروانه من و دل دیوانه به اشک و آتش خرسند
تو حال من کی دانی که خود نباشی چون من به عشق رویی پا بند
دستی به کرم به شانه ی ما نزدی
بالی به هوای دانه ی ما نزدی
دیر است دلم چشم به راهت دارد
ای عشق ، سری به خانه ی ما نزدی




 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
زمانه دوخت لبم را به ریسمان سکوت
که قیمتم بشناسد به امتحان سکوت

تو شهــي و كشــور جــان ترا ، تو مهي و جـان جهـان ترا ...:gol:. ز ره كــرم چـه زيــان ترا ، كه نظــر به حــال گدا كني
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دلم از تنهایی تو حتی یک نفس جدا نیست
گله سر کن که میدونم گله هات یکی دوتا نیست

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تپيدم، ناله كردم، داغ گشتم، خاك گرديدم [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] وفا افسانه ها دارد كه مي بايد شنيد از من[/FONT]​
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
داغ پنهانم نمی‌بینند و مهر سر به مهر
آنچه بر اجزای ظاهر دیده‌اند آن گفته‌اند
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم
 

magsod

كاربر فعال مهندسی كامپیوتر
کاربر ممتاز
من از آن حسن روزافزون که يوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زليخا را
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
اگر جنگ با زندگی ساده نیست.....در این عرصه مردی جسورم هنوز

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا