مشاعرۀ سنّتی

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ســراغـی کـن ،ز جـان دردنـاکـی
بـر افــکن پـرتـويـي، بـر تيــره خـاکی

دوستِ عزیزم:با پوزش کلیدِ تشکرم فعال نیست.فردا جبران میکنم.
يكشب آخر رو به صحراي عدم خواهم نهاد
وين سراي غم فزا را پشت سر خواهم گرفت
 

tired_poet

عضو جدید
کاربر ممتاز
ســراغـی کـن ،ز جـان دردنـاکـی
بـر افــکن پـرتـويـي، بـر تيــره خـاکی

دوستِ عزیزم:با پوزش کلیدِ تشکرم فعال نیست.فردا جبران میکنم.
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

اختیار دارید.. اصلا ایرادی نداره.. اما ممنون از لطفتون
 

tired_poet

عضو جدید
کاربر ممتاز
يكشب آخر رو به صحراي عدم خواهم نهاد
وين سراي غم فزا را پشت سر خواهم گرفت
تو میگفتی که چشمانت مرا آتش مجسم کرد
به رسمی آتشین امشب خودم را شعله خواهم کرد
ولی این را بدان هرگز نمیخواهم بسوزانم
نگاهی را که در غربت دلم را با تو محرم کرد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

اختیار دارید.. اصلا ایرادی نداره.. اما ممنون از لطفتون
راز آسمانها را در نگاه ما خوانی
نور صبحگاهی را بر جبین ما بینی
ممنون

 

tired_poet

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بابا نمیدونم چرا امشب همه پاسخ های من بی موقع میرسه.. امشب سرور پیشگامان کند شده.. بهتره من پاسخ ندم.. اینجوری فقط دارم اختلال ایجاد میکنم
با عرض پوزش از همه دوستان
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو میگفتی که چشمانت مرا آتش مجسم کرد
به رسمی آتشین امشب خودم را شعله خواهم کرد
ولی این را بدان هرگز نمیخواهم بسوزانم
نگاهی را که در غربت دلم را با تو محرم کرد
دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ای بابا نمیدونم چرا امشب همه پاسخ های من بی موقع میرسه.. امشب سرور پیشگامان کند شده.. بهتره من پاسخ ندم.. اینجوری فقط دارم اختلال ایجاد میکنم
با عرض پوزش از همه دوستان
ممنون دوستِ عزیز از همراهی و اشعارِ زیبا تون.
گاهی پیش میاد.مشکلی نیست.
 

tired_poet

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی

ممنون دوستِ عزیز از همراهی و اشعارِ زیبا تون.
گاهی پیش میاد.مشکلی نیست.
یک اسم یادگار کسی که تو نیستی
عکس شماره دار کسی که تو نیستی
زندان.. هزار و سیصد و پنجاه و هشت... مرد
یک زن در انتظار کسی که تو نیستی


ممنونم از لطفتون.. شبتون بخیر
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یک اسم یادگار کسی که تو نیستی
عکس شماره دار کسی که تو نیستی
زندان.. هزار و سیصد و پنجاه و هشت... مرد
یک زن در انتظار کسی که تو نیستی


ممنونم از لطفتون.. شبتون بخیر
یک بار چون نسیمِ صبا از چمن گذشت
می آید از بنفشه و گل بویِ او هنوز
ممنون.شبتون خوش
 

Aromatic Flower

عضو جدید
سلام.منم هر از گاهی شعر می گم. شعرای قشنگی دارم. :smile:

دریا و من چقدر شبیهیم گرچه باز من سخت بی قرارم و او بی قرار نیست
با او چه خوب می شود از حال خویش گفت دریا که از اهالی این روزگار نیست
امشب ولی هوای جنون موج می زند دریا سرش به هیچ سری سازگار نیست
ای کاش از تو هیچ نمی گفتمش ببین دریا هم این چنین که منم بی قرار نیست...

شعر از محمد علی بهمنی
 

anahita shams

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.منم هر از گاهی شعر می گم. شعرای قشنگی دارم. :smile:

دریا و من چقدر شبیهیم گرچه باز من سخت بی قرارم و او بی قرار نیست
با او چه خوب می شود از حال خویش گفت دریا که از اهالی این روزگار نیست
امشب ولی هوای جنون موج می زند دریا سرش به هیچ سری سازگار نیست
ای کاش از تو هیچ نمی گفتمش ببین دریا هم این چنین که منم بی قرار نیست...

شعر از محمد علی بهمنی

تا خار غم عشق تو در پای دلم شد
بی‌روی تو گلهای چمن خار شمارم

نی طاقت آن تا ز غمت صبر توان کرد
نی فرصت آن تا نفسی با تو برآرم
 

tired_poet

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا خار غم عشق تو در پای دلم شد
بی‌روی تو گلهای چمن خار شمارم

نی طاقت آن تا ز غمت صبر توان کرد
نی فرصت آن تا نفسی با تو برآرم
مرد از تمام شوکت جمشید کم نداشت
منهای اینکه تخت جم و جام جم نداشت
گفتند بشکن آینه های غرور را
فرصت نداشت بشکند _آیینه هم نداشت_
با اینکه در سراسر عمرش هزار بار
با مرگ نحس پنجه در افکند غم نداشت
هرچند در تلالو چشمان آبی اش...
چیزی شبیه آنچه که من داشتم، نداشت!
سنگینی نگاه غریبش به دوش قرن
از کوله بار غربت من دست کم نداشت
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
مرد از تمام شوکت جمشید کم نداشت
منهای اینکه تخت جم و جام جم نداشت
گفتند بشکن آینه های غرور را
فرصت نداشت بشکند _آیینه هم نداشت_
با اینکه در سراسر عمرش هزار بار
با مرگ نحس پنجه در افکند غم نداشت
هرچند در تلالو چشمان آبی اش...
چیزی شبیه آنچه که من داشتم، نداشت!
سنگینی نگاه غریبش به دوش قرن
از کوله بار غربت من دست کم نداشت
تو سر گرمي كه در جمعي منم تنهاي سر گردان
تو تنها نيستي من بخت تنها آفرين دارم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
شبي كه ماه مراد از افق طلوع كند
بود كه پرتو نوري به جام ما افتد
دفتر به مقابل و قلم در دستم
در نیم شبی خیالِ او می بستم
گفتم که خدا کجاست ؟در گوشِ دلم
آهسته کسی گفت :من اینجا هستم
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دفتر به مقابل و قلم در دستم
در نیم شبی خیالِ او می بستم
گفتم که خدا کجاست ؟در گوشِ دلم
آهسته کسی گفت :من اینجا هستم
ما را همه شب نمي برد خواب
اي خفته روزگار در ياب
اي ديده عاشقان به رويت
چون روي مجا وران به محراب
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا