مشاعرۀ سنّتی

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود:gol:
در ديده به جاي خواب آب است مرا
زيرا كه به ديدنت شتابست مرا
گويند بخواب تا كه بخوابش بيني
اي بي خبران چه وقت خوابست مرا:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در ديده به جاي خواب آب است مرا
زيرا كه به ديدنت شتابست مرا
گويند بخواب تا كه بخوابش بيني
اي بي خبران چه وقت خوابست مرا:gol:
اي ديــر بدست آمــده بــس زود برفتي .... آتش زدي اندر مـن و چون دود برفتي:gol:
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
در ديده به جاي خواب آب است مرا
زيرا كه به ديدنت شتابست مرا
گويند بخواب تا كه بخوابش بيني
اي بي خبران چه وقت خوابست مرا:gol:


در اين كنج قفس دور از گلستان سوختم مردم .... خبر كن اي صبـا از حال زارم باغبانم را:gol:


آن نافه ء مراد كه مى خواستم ز بخت

در چين زلف آن بت مشكين كلاله بود
:gol:
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا