مشاعرۀ سنّتی

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتی و غم آمد به سر جای تو ، ای داد!
بیدادگری آمد و فریاد رسی رفت!
 

رنگ خدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
روی رنگین را بهر کس می نماید همچو گل
ور بگویم باز پوشان باز پوشاند زمن
 

Mahdi JooN

عضو جدید
ترا افسون چشمانم ز ره برده است و مي دانم
كه سرتاپا بسوز خواهشي بيمار مي سوزي
دروغ است اين اگر، پس آن دو چشم رازگويت را
چرا هر لحظه بر چشم من ديوانه مي دوزي
 

yasin.m

عضو جدید
يا رب اين نوگل خندان كه سپردي به منش
مي سپارم به تو از دست حسود چمنش
 

Mahdi JooN

عضو جدید
رفتي و با تو رفت مرا شادي و اميد
ديگر چگونه عشق ترا آرزو كنم
ديگر چگونه مستي يك بوسه ترا
در اين سكوت تلخ و سيه جستجو كنم
 

behnam-t

عضو جدید
حضرات من رفتم اسم این تاپیک باید میشد "هر چه میخواهد دل تنگت بگو" نه مشاعره:mad:
 

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
راه دل خود را ، نتوانم که نپویم
هر صبح ، در آیینه ی جادویی خورشید
چون می نگرم ، او همه من ، من همه اویم!
 

Mahdi JooN

عضو جدید
من از دو چشم روشن و گريان گريختم
از خنده هاي وحشي توفان گريختم
از بستر وصال به آغوش سرد هجر
آزرده از ملامت وجدان گريختم
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]من عاشقم مجنون تو گم گشته در بارون تو[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]مجنون لیلی بی خبر در کوچه هایت در به در[/FONT]
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]شب سـردي است، و من افسرده. راه دوري است، و پايي خسته[/FONT][FONT=&quot].

تيرگي هست و چراغي مرده. مي كنم، تنها، از جاده عبور: دور ماندند زمن آدم ها.

سايه اي از سر ديوار گذشت، غمي افزود مرا بر غـم ها.

فكـر تاريكي و اين ويـراني بي خبر آمد تا با دل من قصه ها ساز كند پنهاني.

[/FONT]
 

shanli

مدیر بازنشسته
یک دم که ز دیدار تو یک سو افتم
از وسوسه اندیشه به صد کو افتم
از دیدن روی تو چنان گردانم
کز جنبش یک موی تو در رو افتم
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تشکر از shanli

[FONT=&quot]من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]روزگار برهم زنم گر غیر مرادم باشد[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

IT_mm

عضو جدید
دردم از یارست و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

درعجبم از مردمي كه خود زير شلاق ظلم و ستم زندگي مي كنند و بر حسيني مي گريند كه آزاد زيست و آزادانه جان داد
دكتر شريعتي
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی

زبامی که برخواست او مشکل نشیند


یادش بخیر جوونی:cry:
 

sadegh_z

عضو جدید
دوش میگفت به مژگان درازت بکشم / یارب از خاطرش اندیشهء بیداد ببر
دولت پیر مغان باد که باقی سهل است / دیگری گو برود نام من از یاد ببرد
 

sanaz950

عضو جدید
دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر
كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا نلغزی که ز خون راه پس و پیش​ترست

آدمی دزد ز زردزد کنون بیشترست
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تشنه بر لب جو بین که چه در خواب شدست

بر سر گنج گدا بین که چه پرتاب شدست
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا کی کنار گیری معشوق مرده را

جان را کنار گیر که او را کنار نیست
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو مردی و نظرت در جهان جان نگریست

چو باز زنده شدی زین سپس بدانی زیست
 

رنگ خدا

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو
پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا