مشاعرۀ سنّتی

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چهارفت
بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش
آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت
 

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چهارفت
بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش
آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت
تا کی به تمنای وصال تو یگانه؟
اشکم شود از هرمژه چون سیل روانه؟
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دلی اینجاست هم آهنگ تو و نغمه تو
که بجز ناله و فریاد ندارد هنری

پروین بامداد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
نشان روی تو جستم به هرکجا که رسیدم
ز مهر در تو نشانی ندیدم و نشنیدم


هزار نیش جفا از تو نوش کردم و رفتم
هزار تیر بلا از تو خوردم و نرمیدم

خواجوی کرمانی
 

sara23

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مو که یارُم سر یاری نداره
مو که دردُم سبکباری نداره
هنو واجن که یارت خواب نازه
چنو خوابه که بیداری نداره
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در عشقِ تو ای خلاصهٔ زیبایی
با خاک یکی شدم، چه می‌فرمایی؟

#عطار
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا که بودیم نبودیم کسی،


کشت ما را غم بی همنفسی

تا که رفتیم همه یار شدند،

خفته ایم و همه بیدار شدند

قدر آئینه بدانیم چو هست

نه در آن وقت که افتاد و شکست

در حیرتم از مرام این مردم پست

این طایفه ی زنده کش مرده پرست

تا هست به ذلت بکشندش به جفا

تا رفت به عزت ببرندش سر دست

آه میترسم شبی رسوا شوم،

بدتر از رسواییم تنها شوم

آه ازآن تیر و از آن روی و کمند،

پیش رویم خنده پشتم پوزخند
 

Aghrab Khatoon

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا که بودیم نبودیم کسی،


کشت ما را غم بی همنفسی

تا که رفتیم همه یار شدند،

خفته ایم و همه بیدار شدند

قدر آئینه بدانیم چو هست

نه در آن وقت که افتاد و شکست

در حیرتم از مرام این مردم پست

این طایفه ی زنده کش مرده پرست

تا هست به ذلت بکشندش به جفا

تا رفت به عزت ببرندش سر دست

آه میترسم شبی رسوا شوم،

بدتر از رسواییم تنها شوم

آه ازآن تیر و از آن روی و کمند،

پیش رویم خنده پشتم پوزخند

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت

با من راه نشین باده مستانه زدند
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی گیرد
ز هر در می دهم پندش، ولیکن در نمی گیرد

چه خوش صید دلم کردی، بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی گیرد.....
 

Aghrab Khatoon

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درون سینه ام صد آرزو مرد
گل صد آرزو نشکفته پژمرد
دلم بی روی او دریای درد است
همین دریا مرا در خود فرو برد
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران

پیکی ندوانید و سواری نفرستاد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا