مشاعرۀ سنّتی

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
درد عاشق کس نفهمد، جز کسي،کو عاشق است
عاشقان غرق اند و دلبر نزد ايشان قايق است

چشم خود نازک مکن بر ما، که دل پاشيده شد
بس که در راه تو رفتم جاده ها ساييده شد

يک نظر کن تا که جان تقديم چشمانت کنم
حافظ شعرت شوم در قلب پنهانت کنم

دلبرا ، اي يار ما ، بازا تو با ما ، حرف کن
لحظه اي هم وقت خود را بهر ماها صرف کن



 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آتش بگیر، تا که بدانی چه می‌کشم
احساسِ سوختن، به تماشا نمی‌شود
درنگی نبودم به راه اندکی / دو منزل یکی کرد رخشم یکی
کنون سم این بارگی کوفتست / ز راه دراز اندر آشوفتست
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را با دیگری میبینم و با گریه می پرسم
از این دیگرنوازی ها، خدایا چیست مقصودش؟

شب تیره تنها برفتم به پیش / همه نام جستم نه آرام خویش
چو دید آن درافشان درفش مرا / به گوش آمدش بانگ رخش مرا
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا