مشاعرۀ سنّتی

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابت

[FONT=&quot]تو بیا , در را تماما باز کن[/FONT]
[FONT=&quot]هر چه میخواهی برایم ناز کن[/FONT]
[FONT=&quot]من غرورم را شکستم، داشتی؟[/FONT]
[FONT=&quot]آمدم , حالا تو با من آشتی؟[/FONT]
 

memarmemar

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تو بیا , در را تماما باز کن[/FONT]
[FONT=&quot]هر چه میخواهی برایم ناز کن[/FONT]
[FONT=&quot]من غرورم را شکستم، داشتی؟[/FONT]
[FONT=&quot]آمدم , حالا تو با من آشتی؟[/FONT]

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم، رهایم کرد و رفت

[FONT=&quot]تو فکر یه آغوش محکم باش[/FONT]
[FONT=&quot]آغوش این دیوونه محکم نیست[/FONT]
[FONT=&quot]صدبار گفتم باز یادت رفت[/FONT]
[FONT=&quot]دنیای ما اندازه ی هم نیست....[/FONT]
 

memarmemar

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]تو فکر یه آغوش محکم باش[/FONT]
[FONT=&quot]آغوش این دیوونه محکم نیست[/FONT]
[FONT=&quot]صدبار گفتم باز یادت رفت[/FONT]
[FONT=&quot]دنیای ما اندازه ی هم نیست....[/FONT]

تار و پود عالم امکان، به هم پیوسته است

عالمی را شاد کرد آنکس که یک دل شاد کرد
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته ست در عهد ازل تقدیر ما

اي خدا امشــــــب بيا دلدار ما را يار کن
راه ما را در محبت ساده و همــــــوار کن
دوســــــتان بزم ما را عاشقي قسمت نمــــــا
تندرســــــتي را خدايا کن تو ارزاني بمــــــا

سلام به همه ي دوستان اهل شعر و ادب

 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفته ست در عهد ازل تقدیر ما


از منزل کفر تا به دین یک قدم است
وز عالم شک تا یقین یک نفس است
این یک نفس عزیز را خوش میدار
کز حاصل عمر ما همین یک نفس است
خیام


 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

اي خدا امشــــــب بيا دلدار ما را يار کن

راه ما را در محبت ساده و همــــــوار کن

دوســــــتان بزم ما را عاشقي قسمت نمــــــا

تندرســــــتي را خدايا کن تو ارزاني بمــــــا

سلام به همه ي دوستان اهل شعر و ادب

سلام بزرگوار:gol:
:gol:
[FONT=&quot]ای آرزوی اولین گام رسیدن[/FONT]
[FONT=&quot]بر جاده‌های بی‌سرانجام رسیدن[/FONT]
[FONT=&quot]كار جهان جز بر مدار آرزو نیست[/FONT]
[FONT=&quot]با این همه دل‌های ناكام رسیدن[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نیمه شب همدم من دیده گریان من است
ناله مرغ شب از حال پریشان من است


[FONT=&quot]تا دلت میلرزه از خودم کم میشم[/FONT]
[FONT=&quot]تو خودت می ریزی بی صدا بم میشم[/FONT]
[FONT=&quot]خون دل خوردی تا قد این دریا شم[/FONT]
[FONT=&quot]چشمه ها دیدم تا من خلیجت باشم[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

اي خدا امشــــــب بيا دلدار ما را يار کن

راه ما را در محبت ساده و همــــــوار کن

دوســــــتان بزم ما را عاشقي قسمت نمــــــا

تندرســــــتي را خدايا کن تو ارزاني بمــــــا

سلام به همه ي دوستان اهل شعر و ادب



سلام

ای خوشا خاطر ز نور علم مشحون داشتن
تیرگیها را ازین اقلیم بیرون داشتن
همچو موسی بودن از نور تجلی تابناک
گفتگوها با خدا در کوه و هامون داشتن

پروین اعتصامی

 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بزرگوار:gol:
:gol:
ای آرزوی اولین گام رسیدن
بر جاده‌های بی‌سرانجام رسیدن
كار جهان جز بر مدار آرزو نیست
با این همه دل‌های ناكام رسیدن

نفس در سینه ساکت شو که اینک یار می آید
طبیب بی مروت بر سر بیـــــــــــــمار می آیـــــد
سحر برخیز و کوه و بیستون را آب و جــــارو کن
که شیرین بر سر جان کندن فرهاد می آیــــــــد

 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام

ای خوشا خاطر ز نور علم مشحون داشتن
تیرگیها را ازین اقلیم بیرون داشتن
همچو موسی بودن از نور تجلی تابناک
گفتگوها با خدا در کوه و هامون داشتن

پروین اعتصامی


[FONT=&quot]نــــــداردچشــــــم من، تاب نگــــاه صحـــنه سازيهــــا[/FONT]
[FONT=&quot]من يكـرنگ بيزارم، از اين نيـــرنگ بازيها[/FONT]
[FONT=&quot]زرنگـــي، نارفيقــــــا! نيست اين، چون باز شد دستت[/FONT]
[FONT=&quot]رفيقــان را زپا افكـــندن و گـــردن فرازيها[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

ای خوشا خاطر ز نور علم مشحون داشتن
تیرگیها را ازین اقلیم بیرون داشتن
همچو موسی بودن از نور تجلی تابناک
گفتگوها با خدا در کوه و هامون داشتن

پروین اعتصامی


نمی دانم چه می خواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است
در تنگ قفس باز است و افسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نفس در سینه ساکت شو که اینک یار می آید
طبیب بی مروت بر سر بیـــــــــــــمار می آیـــــد
سحر برخیز و کوه و بیستون را آب و جــــارو کن
که شیرین بر سر جان کندن فرهاد می آیــــــــد


[FONT=&quot]دگر آرزو نجویم پی آرزو نپویم [/FONT]
[FONT=&quot] همه از تو شکر گویم که تویی شکارم امشب[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]اوحدی مراغه‌ای [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

نمی دانم چه می خواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است
در تنگ قفس باز است و افسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است

[FONT=&quot]ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت[/FONT][FONT=&quot]...

[/FONT]
[FONT=&quot]این همه هرزه ی آلوده نظر جمع مکن[/FONT][FONT=&quot]!

"[/FONT]
[FONT=&quot]آخرین شاخه ی تو، سهم عقابی چو من است[/FONT][FONT=&quot]...

[/FONT]
[FONT=&quot]روی آن چلچله و شانه بسر جمع مکن[/FONT][FONT=&quot] "

[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نــــــداردچشــــــم من، تاب نگــــاه صحـــنه سازيهــــا
من يكـرنگ بيزارم، از اين نيـــرنگ بازيها
زرنگـــي، نارفيقــــــا! نيست اين، چون باز شد دستت
رفيقــان را زپا افكـــندن و گـــردن فرازيها

اگر راه رهایی زیر سنگ است
تمام کوه ها را زیرو رو کن
وگر بشکست جام آرزویت
تلاطمهای دریا را
سبو کن

ژاله اصفهانی
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
دگر آرزو نجویم پی آرزو نپویم
همه از تو شکر گویم که تویی شکارم امشب
اوحدی مراغه‌ای



ببندم شال و میپوشم قدک را
بنازم گردش چرخ و فلک را
بگردم آب دریاها سراسر
بشویم هر دودست بی نمک را !.....
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت...

این همه هرزه ی آلوده نظر جمع مکن!

"
آخرین شاخه ی تو، سهم عقابی چو من است...

روی آن چلچله و شانه بسر جمع مکن "


نی حدیث راه پر خون می کند
قصه های عشق مجنون می کند
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



ببندم شال و میپوشم قدک را
بنازم گردش چرخ و فلک را
بگردم آب دریاها سراسر
بشویم هر دودست بی نمک را !.....

[FONT=&quot]ای همیشه خوب[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]ای همیشه آشنا[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]هر طرف که می کنم نگاه[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]تا همه کرانه های دور[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]در میان بازوان تو[/FONT]
[FONT=&quot]عطر و خنده و ترانه می کند شنا[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
 

باران 686

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای همیشه خوب
ای همیشه آشنا
هر طرف که می کنم نگاه
تا همه کرانه های دور
در میان بازوان تو
عطر و خنده و ترانه می کند شنا

آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

نمی دانم چه می خواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است
در تنگ قفس باز است و افسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است

تا منزل آدمی سرای دنیاست
کارش همه جرم و کار حق، لطف و عطاست
خوش باش که آن سرا چنین خواهد بود
سالی که نکوست، از بهارش پیداست
شیخ بهایی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا منزل آدمی سرای دنیاست
کارش همه جرم و کار حق، لطف و عطاست
خوش باش که آن سرا چنین خواهد بود
سالی که نکوست، از بهارش پیداست
شیخ بهایی

[FONT=&quot]تا آمدم که با تو خداحافظی کنم[/FONT]
[FONT=&quot]بغضم امان نداد و خدا .... در گلو شکست[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا منزل آدمی سرای دنیاست
کارش همه جرم و کار حق، لطف و عطاست
خوش باش که آن سرا چنین خواهد بود
سالی که نکوست، از بهارش پیداست
شیخ بهایی

تو دل خر باش، تا من جان فروشم
تو ساقی باش ،تا من باده نوشم

نظامی

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا