مشاعرۀ سنّتی

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم
هندوی زلف بتی حلقه کند درگوشم

[FONT=&quot]منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را

[/FONT]
 
  • Like
واکنش ها: joey

joey

عضو جدید
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی ِ دلبندش را


الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

[FONT=&quot]«منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]»:)شب همگی خوش

[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دراین سرای بی کسی کسی به در نمیزند
به دشت پرملال ما پرنده پر نمیزند

[FONT=&quot]دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]در آینه بر صورت خود خیره شدم باز[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بند از سر گیسویم آهسته گشودم[/FONT]
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز
بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم
در آینه بر صورت خود خیره شدم باز
بند از سر گیسویم آهسته گشودم

مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که نیست معصیت و زهد بی مشیت او
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که نیست معصیت و زهد بی مشیت او
[FONT=&quot]وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]خروش موج با من می کند نجوا[/FONT][FONT=&quot]:
[/FONT]
[FONT=&quot]که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت[/FONT][FONT=&quot]....

[/FONT]
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست!
خروش موج با من می کند نجوا:
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت....


تو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی را
و زان دل خستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی را
و زان دل خستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم
ما ز یاران چشم یاری داشتیم ................................... خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مِی خور که صد گناه ز اغیار در حجاب....................... بهتر ز طاعتی که ز روی و ریا کنند
[FONT=&quot]در دلم ابر تو می بارد عشق[/FONT]
[FONT=&quot]سینه ام داغ تو را دارد عشق[/FONT]
[FONT=&quot]باورم نیست کسی زخم تو را[/FONT]
[FONT=&quot]بر دل خون شده نگذارد عشق[/FONT]
[FONT=&quot]باورم نیست کسی از غم تو[/FONT]
[FONT=&quot]دل دیوانه نیازارد عشق[/FONT]
 

ریحانه سعادت

عضو جدید
کاربر ممتاز
در دلم ابر تو می بارد عشق
سینه ام داغ تو را دارد عشق
باورم نیست کسی زخم تو را
بر دل خون شده نگذارد عشق
باورم نیست کسی از غم تو
دل دیوانه نیازارد عشق
قمری بی آشیانم بر لب بام وفا
دانه و آبم ندادی مشکن آخر بال من
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قمری بی آشیانم بر لب بام وفا
دانه و آبم ندادی مشکن آخر بال من

[FONT=&quot]نغمه نیستم که بخوانی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]صدا نیستم که بشنوی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]یا چیزی چنان که ببینی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]یا چیزی چنان که بدانی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]من درد مشترکم مرا فریاد کن[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
 

ریحانه سعادت

عضو جدید
کاربر ممتاز
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم مرا فریاد کن
نفس ما از مدد عشق قوی بود ،قوی/سر ما در ره معشوق فدا بود فدا
بسطامی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نفس ما از مدد عشق قوی بود ،قوی/سر ما در ره معشوق فدا بود فدا
بسطامی
[FONT=&quot]یک دم ز گرد پیکر من بشکاف[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بشکاف این حجاب سیاهی را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]شاید درون سینه ی من بینی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]این مایه ی گناه و تباهی را[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک دم ز گرد پیکر من بشکاف
بشکاف این حجاب سیاهی را
شاید درون سینه ی من بینی
این مایه ی گناه و تباهی را
ببخشید ی بسطامی رو دیدم
[FONT=&quot]آخر اگر پرستش او شد گناه من[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]عذر گناه من ، همه ، چشمان مست اوست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای که دستت می رسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار

[FONT=&quot]راستي آيا رفتي با باد؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]با توام، آي کجا رفتي؟ آي[/FONT][FONT=&quot]...!
[/FONT][FONT=&quot]راستي آيا جايي خبري هست هنوز؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]مانده خاکستر گرمي، جايي؟[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
 

ریحانه سعادت

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک دم ز گرد پیکر من بشکاف
بشکاف این حجاب سیاهی را
شاید درون سینه ی من بینی
این مایه ی گناه و تباهی را
انبوهی از ترانه، با یاد صبح روشن/اما امید باطل...شب دائمیست انگار
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا