مشاعرۀ سنّتی

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو دانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من

نادم از کرده ی خویشم که چرا .......................... جای بد خوبی به نادان کردم
هر چه داشتم به رهش بخشیدم ...................... دل ویران شده ویران کردم

از خودم فی البداهه
 
آخرین ویرایش:

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه ی سالوس ........................ کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
[FONT=&quot]او نیست که بوید چو در آغوش من افتد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]دیوانه صفت عطر دلآویز تنم را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ای اینه مردم من از حسرت و افسوس[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]او نیز که بر سینه فشارد بدنم را[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
دوست دارم بروم
بروم جايي كه نقطه امن خداست
آرزوهاي بزرگي دارم
كلبه ي آرامش...
شعر و موسيقي و شمع...


فقط آرامشش بزرگه...........



عمرت تا کی به خودپرستی گذرد
یا در پی نیستی و هستی گذرد
می خور که چنین عمر که غم در پی اوست
آن به که بخواب یا به مستی گذرد
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نخست موعظه پیر صحبت این حرف است

که از مصاحب ناجنس احتراز کنید


هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق

بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
[FONT=&quot]دیروز به یاد تو و آن عشق دل انگیز[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]در آینه بر صورت خود خیره شدم باز[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]بند از سر گیسویم آهسته گشودم[/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
او نیست که بوید چو در آغوش من افتد
دیوانه صفت عطر دلآویز تنم را
ای اینه مردم من از حسرت و افسوس
او نیز که بر سینه فشارد بدنم را


آن به كه در اين زمانه كم گيري دوست
با اهل زمانه صحبت از دور نكوست
آنكس كه به جمگي ترا تكيه بر اوست
چون چشم خرد باز كني دشمنت اوست
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
او نیست که بوید چو در آغوش من افتد
دیوانه صفت عطر دلآویز تنم را
ای اینه مردم من از حسرت و افسوس
او نیز که بر سینه فشارد بدنم را

افسوس که او نیست فشارد بدنت را .......................... عطرش ببرد هوش دل و جان و تنت را:D

فی البداهه از خودم در جواب شعر شما
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
نادم از کرده ی خویشم چرا .......................... جای بد خوبی به نادان کردم
هر چه داشتم به رهش بخشدم ...................... دل ویران شده ویران کردم

از خودم فی البداهه
لایک!!
ی کوچولو اشکال وزنی داره ولی:دی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقط آرامشش بزرگه...........



عمرت تا کی به خودپرستی گذرد
یا در پی نیستی و هستی گذرد
می خور که چنین عمر که غم در پی اوست
آن به که بخواب یا به مستی گذرد

[FONT=&quot]دل شوریده و دیوانه خویش[/FONT]
[FONT=&quot]می برم تا كه در آن نقطه دور[/FONT]
[FONT=&quot]شستشویش دهم از رنگ نگاه[/FONT]
[FONT=&quot]شستشویش دهم از لكه عشق[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز

وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است

[FONT=&quot]تو گونه هايت را ميچسباندی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]به اضطراب پستان هايم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و گوش ميدادی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]به خون من که ناله کنان ميرفت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]و عشق من که گريه کنان ميمرد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
چه اشکالی داره؟؟؟:surprised:

در مصرع اول "که" تایپ نشده و در مصرع سوم "ی"بخشیدم تایپ نشده...
اشکالش کجاست حالا؟؟؟


نادم از کرده ی خویشم ک چرا .......................... جای بد خوبی به نادان کردم (بخاطر هجای بلند و در کلمه، از لحاظ وزنی ی اضافس)
هر چه
داشتم به رهش بخشدم ...................... دل ویران شده ویران کردم )داشتم بخاطر هجای آ خارج از وزنه.ی کلمه مثلن کردم ب وزنش میخوره)
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
نادم از کرده ی خویشم ک چرا .......................... جای بد خوبی به نادان کردم (بخاطر هجای بلند و در کلمه، از لحاظ وزنی ی اضافس)
هر چه
داشتم به رهش بخشدم ...................... دل ویران شده ویران کردم )داشتم بخاطر هجای آ خارج از وزنه.ی کلمه مثلن کردم ب وزنش میخوره)

مارال خانم!
شما می دونید اختیارات شاعری در شعر یعنی چی؟؟؟؟:redface:
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله اشکان جان.
مشاعره ی سنتی یعنی اشعاری که دارای وزن و قافیه و گاهاً ردیف هستند نه شعر نو،شعر سپید و نثر...:redface:
خوب دیگه از عنوان معلومه ...
هر نفر یه بیت ، دوبیت یا ... بگه که با آخرین حرف شعر نفر قبلی شروع شه !!
خودم شروع میکنم ...یا علی !


شاید این را شنیده ای که زنان
در دل "آری" و "نه" به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
راز دار و خموش و مکارند
-
آه من هم زنم ، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال

(فروغ فرخزاد)

این استارت تاپیکه فکر نکنم غزل باشه مگه شعر نو نیست؟؟
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
پس میخواید غزل بنویسم خخخخ

بله اشکان جان.
مشاعره ی سنتی یعنی اشعاری که دارای وزن و قافیه و گاهاً ردیف هستند نه شعر نو،شعر سپید و نثر...:redface:
علاوه بر موضوعی ک استاد فرمودن
تکه برداری شما مث اینه ک من مثلن ازین دو بیتی:
چو می‌دانستی افتادن به ناچار
نبایستی چنین بالا نشستن
به پای خویش رفتن به نبودی
کز اسب افتادن و گردن شکستن؟

چون با حرف چ باید بگم، این قسمتشو بنویسم:
چنین بالا نشستن
به پای خویش رفتن به نبودی
کز اسب افتادن و گردن شکستن


شعر نو هم دارای بیته اما ن ب فرم غزل و مثنوی و قصیده-بلکه ابیاتش
کوتاه و بلند میشن اما بازم انسجام خودشونو دارن
درضمن شعری ک شما نوشتید ابیاتش کاملا مشخصه و مثنوی ماننده...
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب دیگه از عنوان معلومه ...
هر نفر یه بیت ، دوبیت یا ... بگه که با آخرین حرف شعر نفر قبلی شروع شه !!
خودم شروع میکنم ...یا علی !


شاید این را شنیده ای که زنان
در دل "آری" و "نه" به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
راز دار و خموش و مکارند
-
آه من هم زنم ، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال

(فروغ فرخزاد)


این استارت تاپیکه فکر نکنم غزل باشه مگه شعر نو نیست؟؟

نه اشکان جان!
این شعر نو نیست
به این قالب شعری میگن "قطعه"
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در مذهب ما باده حلال است ولیکن

بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است

[FONT=&quot]تو به کس مهر نبندی ، مگر آن دم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]که ز خود رفته ، در آغوش تو باشد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]لیک چون حلقه ی بازو بگشایی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]نیک دانم که فراموش تو باشد[/FONT][FONT=&quot]...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
خوب دیگه از عنوان معلومه ...
هر نفر یه بیت ، دوبیت یا ... بگه که با آخرین حرف شعر نفر قبلی شروع شه !!
خودم شروع میکنم ...یا علی !


شاید این را شنیده ای که زنان
در دل "آری" و "نه" به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
راز دار و خموش و مکارند
-
آه من هم زنم ، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال

(فروغ فرخزاد)


این استارت تاپیکه فکر نکنم غزل باشه مگه شعر نو نیست؟؟

نه!!!!!!!! شعر نو نیست
ببنید ابیاتش کاملا مشخصه
شعر نو میشه اشعار فریدون مشیری مثلن-یا اخوان ثالث

البته فروغ هم اشعار نو داره اما این جزئشون نیس..
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله
اما ی حدو حدودی داره دیگه
تو ی بیت دوتا خروج وزنی فراتراز اختیارات شاعره:D

توی یک بیت نه...توی یک مصرع مشکل داره
تازه من که این اشعار رو فی البداهه با حرف آخر نفر قبلی می نویسم درست مثل اینه که جهاد اکبر کردم:D
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
علاوه بر موضوعی ک استاد فرمودن
تکه برداری شما مث اینه ک من مثلن ازین دو بیتی:
چو می‌دانستی افتادن به ناچار
نبایستی چنین بالا نشستن
به پای خویش رفتن به نبودی
کز اسب افتادن و گردن شکستن؟

چون با حرف چ باید بگم، این قسمتشو بنویسم:
چنین بالا نشستن
به پای خویش رفتن به نبودی
کز اسب افتادن و گردن شکستن


شعر نو هم دارای بیته اما ن ب فرم غزل و مثنوی و قصیده-بلکه ابیاتش
کوتاه و بلند میشن اما بازم انسجام خودشونو دارن
درضمن شعری ک شما نوشتید ابیاتش کاملا مشخصه و مثنوی ماننده...
استاد اگه ممکنه کاملشو بنویسید و پا را از شعار و نصیحت فرا برید
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
توی یک بیت نه...توی یک مصرع مشکل داره
تازه من که این اشعار رو فی البداهه با حرف آخر نفر قبلی می نویشم درست مثل اینه که جهاد اکبر کردم:D


پ فک کردید الکی لایک کردم شعرتونو
کار سختیه هم مفهوم و هم وزن رو در این مدت کوتاه خلق کردن!!
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
استاد اگه ممکنه کاملشو بنویسید و پا را از شعار و نصیحت فرا برید

هنو ب مقام استادی نرسیدم البته!!

دل شوریده و دیوانه خویش(این قسمت مربوط ب بیت قبل میشه)
می برم تا كه در آن نقطه دور
شستشویش دهم از رنگ نگاه
شستشویش دهم از لكه عشق

زین همه خواهش بیجا و تباه

(اگه حافظم درست یاری کنه این باید تکمیل کننده این بیت باشه)
:gol:
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
قالب شعرو نپرسیدم منظورم ماهیتش بود

منظور از ماهیت چیه؟؟؟؟؟
اگه منظور مفهوم باشه که ما با صحبت کردن عادی خیلی بهتر از شعر مفاهیم رو می رسونیم
ولی اگه مشاعره باشه و اونم به شکل سنتی ، باید از اشعاری استفاده کنیم که قالب،وزن و قافیه ی درست داشته باشن
مثلاٌ غزل،قصید،قطعه،رباعی،دوبیتی،مثنوی،مستزاد،مسمط و...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه!!!!!!!! شعر نو نیست
ببنید ابیاتش کاملا مشخصه
شعر نو میشه اشعار فریدون مشیری مثلن-یا اخوان ثالث

البته فروغ هم اشعار نو داره اما این جزئشون نیس..
پیشنهاد میکنم به صفحه اول تاپیک پست دوم و4و6 یه نگاهی بندازید ببینید غزلیات هستند یا شعر نو
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا