مشاعرۀ سنّتی

Silence92

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چگویم چون نخواهد شد

[FONT=&quot]دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

seyed*hamid

کاربر حرفه ای
مشاعرۀ سنّتی

[FONT=&quot]دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
تو همچون صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسی کن و جان بین که چون همی سپرم
 

essyh2003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند ............................... وانکه این کار ندانست در انکار بماند

در کـارگـه کـوزه گـری بــودم دوش
دیـدم دو هزار کـوزه گـويا و خـموش
هــر يک به زبان حــال با مـن گفتند

کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش
 

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در کـارگـه کـوزه گـری بــودم دوش
دیـدم دو هزار کـوزه گـويا و خـموش
هــر يک به زبان حــال با مـن گفتند

کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش

شراب عشق جوشانتر شرابی است

که آن یک دم بود این جاودانی


رخ چون ارغوانش آن کند آن

که صد خم شراب ارغوانی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا