افتخارسان بیزیم کیمین دوسلارا ............................ سن گلنه گوز تیکمیشدوخ یوللارا
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
شعر من برده به جایی و ازش قاب کنید
افتخارسان بیزیم کیمین دوسلارا ............................ سن گلنه گوز تیکمیشدوخ یوللارا
گفتی که بی طاقت شدی و قلب یغما می کنیگفتی که از بی طاقتی دل قصد یغما میکند
گفتم که با یغما گران باشد مدارا میکنم
خودت گفتیا!!
نه دیگه به جاده خاکی نزن! این تک بیت شعر قافیه اش غلطهمن نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
شعر من برده به جایی و ازش قاب کنید
گفتی که بی طاقت شدی و قلب یغما می کنی
گویم که یغما کرده ای افسوس حاشا می کنی
دوان دوان برو پسر که شد غروب آفتاب ......................... نماز را به وقت خود بخوان و رو ز حق متابمن برم نماز بخونم نمازم مونده ، ولی:
در نمازم خم ابروی تو با یاد میاد
حالتی میره که محراب به فریاد میاد
یالان سوز دور دوکانلار باغلی قالماز ......................... بو شعری بیر قیرانه هچ کس آلمازخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
تو فروشیده ا ی مگر جس گرانی؟که تعطیل شده است اینجا دکانی؟خخخخ
مرا جز خدمتت کاری نباشد ............................... وجودم گر تو را عاری نباشدفردا روزی اگر که عمری باشد
خدمت برسم تا که نوایی بکنیم
تاپیک شما انقده چسبید مرا
باشد که دوباره از نو حالی بکنیم
مرا جز خدمتت کاری نباشد ............................... وجودم گر تو را عاری نباشد![]()
من تشکر می کنم ای دوست از همراهیت ......................... حق دهد در شعر گفتن تاج شاهنشاهیتدوستان من چندی پیش قطع شدم/ از قضامردم تا وصل شدم
ممنون خیلی زیبا بود از همراهی شمام سپاگزارممن تشکر می کنم ای دوست از همراهیت ......................... حق دهد در شعر گفتن تاج شاهنشاهیت
کامپیوترم خیلی داغ کرده.با اجازه تون من خاموشش کنم.خیلی از همراهیتون خوشحال شدم
این بیت رو به عنوان عرض تشکر فی البداهه برای شما سرودم![]()
خوشحال شدم دوستان. بازم اگه وقت شد میام پیشتون و از لحظه لحظه ها لذت میبریم. فعلا
ممنون خیلی زیبا بود از همراهی شمام سپاگزارم
اینم تقدیم به شما
تو ای گل سرخ چرارنگت شد زرد؟
مگر باد خزان امد تو را زد؟
باد خزان برو ای بر نگردی
چرارنگه عزیز راپژمرده کردی؟
تن تشنه مثل خورشید/بی سرزمین تر از باد
یک شمه ز اصلاح می ناب گفتنی است
با زاهدان سرودی ازین باب گفتنی است
هزگز شکست توبه ملولم نداشته است
این نکته در میانه ی اصحاب گفتنی است
.
یک شمه ز اصلاح می ناب گفتنی است
با زاهدان سرودی ازین باب گفتنی است
هزگز شکست توبه ملولم نداشته است
این نکته در میانه ی اصحاب گفتنی است
.
تن تشنه مثل خورشید/بی سرزمین تر از باد
تهی تر از ترانه / بی پرده مثل فریاد
التهاب تشنه ها رو کی میدونه غیر خورشید؟
دل در هوس تو بسته بودم همه شب
وز انده تو نرسته بودم همه شب
از هجر تو دلشکسته بودم همه شب
سر بر زانو نشسته بودم همه شب
تا کی به تمنای وصال تو یگانه ....................... اشکم شود از هر مژه چون سیل روانهدی میشد و گفتم صنما عهد به جای آر/گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست
تا کی به تمنای وصال تو یگانه ....................... اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
ره میخانه و مسجد کدام است ...................... که هر دو بر منِ مسکین حرام استهر که آمد در جهان پراز شور/عاقبت می بایدش رفتن به گور...................................................
ره میخانه و مسجد کدام است ...................... که هر دو بر منِ مسکین حرام است
مخوان ز دِیرم به کعبه زاهد ............................. که برده از کف دلِ من اینجاتا خبر دارم از او بی خبر از خویشتنم/با وجودش ز من آواز نیاید که منم.........................
دوست عزیز فکر نمی کنی که مصرع دوم اشتباه باشه؟؟؟ اگه به جای کرد کلمه ی کند باشه،درست میشهآن که را کردگار کرد عزیز/ نتواند زمانه خوار کرد...............................................
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |