من داشتم دنبال این آ مگشتم که کجا بوده تازه فهمیدم برای لا لا بوده
ایول
من فکر کردم اشتباهی دیدم به خاطر همین پاکش کردممن شرمندم داشتم به این فکر می کردم که الان باید با الف شعر بگم
ناخودآگاه نوشتم
دیگر نمی شناسمش انگار پیر شد
این کودکی که سبز نشسته است جای من
دل من سایه ای از آنچه دلش میخوانندمارا ز برای ما نمی خواهد کس
ما را همه از برای خود می خواهند
....
شب همگی خوش
دل من سایه ای از آنچه دلش میخوانند
خانه ای گم شده در دورترین پاییز است
من بی چاره سر راه تو گر سبز شدمنگفتمت مرو آن جا که آشنات منم؟
در این سراب"فنا" چشمه ی "حیات"منم؟
یارب این نوگل خندان که سپردی به منشامید در کمر زرکشت چگونه ببندم
دقیقه ایست نگارا در آن میان که تو دانی
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |