مشاعرۀ سنّتی

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد//تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد ........................ مرا روزی مباد آندم که بی یاد تو بنشینم

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم // هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تا تو نگاه می کنی کارمن آه کردن است // ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
تا سر نکنم در سرت ای مایهٔ ناز
کوته نکنم ز دامنت دست نیاز
هرچند که راهم به تو دورست و دراز
در راه بمیرم و نگردم ز تو باز
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
تا سر نکنم در سرت ای مایهٔ ناز
کوته نکنم ز دامنت دست نیاز
هرچند که راهم به تو دورست و دراز
در راه بمیرم و نگردم ز تو باز


ز دریچه‌های چشمم نظری به ماه داری
چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری
به شب سیاه عاشق چکند پری که شمعی است
تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ز دریچه‌های چشمم نظری به ماه داری

چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری

به شب سیاه عاشق چکند پری که شمعی است
تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری

یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم........................ توشدی مادر ومن با همه پیری پسرم
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
یار مفروش بدنیا که بسی سود نکرد
انکه یوسف بزر ناسره بفروخته بود

دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود ................ تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود
رسم عاشق کشی و شیوه شهر آشوبی ................ جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود ................ تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود
رسم عاشق کشی و شیوه شهر آشوبی ................ جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود
دیدیم ساعد تو و دادیم دل ز دست
ما هرچه میکشیم ز دست تو  میکشیم
 

toghrol1

کاربر بیش فعال
تو مرا ياد کني يا نکني /باورت گر بشود ، گر نشود/ حرفي نيست /اما /نفسم مي گيرد در هوايي که نفس هاي تو نيست!
تو را دانی چرا من میپرستم؟/من از روز ازل زیبا پرستم
من از روز ازل دانسته بودم/که تا هستم گرفتار تو هستم
 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو را دانی چرا من میپرستم؟/من از روز ازل زیبا پرستم
من از روز ازل دانسته بودم/که تا هستم گرفتار تو هستم
ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون................او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم




 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
مانع جولان شوقم پای خواب‌آلود نیست
تار نتواند دهد افسردگی آهنگ را

آشفته دلان را هوس خواب نباشد

شوري که به درياست به مرداب نباشد


 

S O R M E

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر چه رفت از عمر، یاد آن به نیکی می‌کنند............. چهره ی امروز در آیینه فردا خوش است
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا