مشاعرۀ سنّتی

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
تا بدلخواه کبوتر سفرهخ اندازد برنج
کاش در باران اشکم قد برافرازد برنج


جا مانده است
چيزی جايی
كه هيچ گاه ديگر
هيچ چيز
جايش را پر نخواهد كرد
نه موهای سياه و
نه دندانهای سفيد

 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا بدلخواه کبوتر سفرهخ اندازد برنج
کاش در باران اشکم قد برافرازد برنج

جوشي بنه بر شـور ما * تا مي شود انگـور ما



 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


جا مانده است
چيزی جايی
كه هيچ گاه ديگر
هيچ چيز
جايش را پر نخواهد كرد
نه موهای سياه و
نه دندانهای سفيد

در رهگذر باد چراغی که تراست
ترسم که: بمیرد از فراغی که تراست
بوی جگر سوخته عالم بگرفت
گر نشنیدی، زهی دماغی که تراست!

"رودکی"


 

AMMARIYA

عضو جدید
کاربر ممتاز
در رهگذر باد چراغی که تراست
ترسم که: بمیرد از فراغی که تراست
بوی جگر سوخته عالم بگرفت
گر نشنیدی، زهی دماغی که تراست!

"رودکی"



تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست

حافظ
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اشکم احرام طواف حرمت می​بندد
گر چه از خون دل ریش دمی طاهر نیست
تو را من چشم در راهم ...
تو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وز آن دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛
تو را من چشم در راهم
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو را من چشم در راهم ...
تو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وز آن دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛
تو را من چشم در راهم

مرا اميد وصال تو زنده مي‌دارد
و گر نه هر دمم از هجر توست بيم هلاک

 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
یقینم حاصله که هرزه گردی
ازین گردش که داری برنگردی
بروی مو ببستی هر رهی را
بدین عادت که داری کی ته مردی
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
می دهد هر کسش افسونی و معلوم نشد

که دل نازک او مایل افسانه کیست
تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق ،
كه نامی خوشتر از اینت ندانم.
و گر هر لحظه رنگی تازه گیری ،
به غیر از زهر شیرینت نخوانم

 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق ،
كه نامی خوشتر از اینت ندانم.
و گر هر لحظه رنگی تازه گیری ،
به غیر از زهر شیرینت نخوانم


ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
 

دختر شرقی

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز من ماندم و خلوتي سرد
خاطراتي ز بگذشته اي دور
ياد عشقي كه با حسرت و درد
رفت و خاموش شد در دل گور

فروغ
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم
هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو

"حافظ"
 

mx_2000

عضو جدید
وای از این مرغ عاشق زخمی
که بنالد به زخمه سازت
شهریار



تا کـــــی به تمنای وصــــــــــــال تو یگانه
اشکــــــم شود از هر مژه چو سیل روانه
خواهــــــد بسر آید غــــم هجران تو یا نِه؟
ای تیــــــر غمت را دل عشــــــــاق نشانه
جمعی به تو مشــغول و تو غائب ز میانه
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا