مو به مو حادثه بارید به هر بندم
تیر باران بلا را به که باید گفت؟
هر نفس آهی و هر آینه اشکی شد
وضع این آب و هوا را به که باید گفت؟
هر دمی دردی و هر ثانیه سالی بود
شرح این ثانیه ها را به که باید گفت؟
هذیان بود و شب و تاب و تب تردید
درد و درمان و دوا را به که باید گفت؟
چه کنم این همه اما و اگرها را
این همه چون و چرا را به که باید گفت؟
آفرین بر تو و نفرین به خودم گفتم
جز تو نفرین و دعا را به که باید گفت؟
شکوه از هر چه و هر کس به خدا کردم
گله از کار خدا را به که باید گفت؟!
ترکش تیر جگر دوز قضا را دیدم
صف مژگان سیاه تو به یادم آمد