يوسف به اين رها شدن از چاه دل مبند
اين بار ميبرند كه زنداني ات كنند
در بیابان جنون سرگشته ام, چون گردباد
همرهی باید مرا, مجنون صحراگرد کو؟
يوسف به اين رها شدن از چاه دل مبند
اين بار ميبرند كه زنداني ات كنند
در بیابان جنون سرگشته ام, چون گردباد
همرهی باید مرا, مجنون صحراگرد کو؟
دلم در هر تپش صد بار آوتز تو می خواند
تو هم یاد دل ما میکنی یا نه؟
هم صحبت ما باش که چون اشک سحرگاه
روشندل و صاحب اثر و پاک ضمیریم
مرا در منزل جانان چو امن عيش چون هر دم
جرس فرياد ميدارد كه بربنديد محمل ها
يا رب اين نوگل خندان كه سپردي به منشالا یار جان خطر داره جدایی
نهال بی ثمر داره جدایی
يا رب اين نوگل خندان كه سپردي به منش
ميسپارم به تو از چشم حسود چمنش
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
من مست و تو ديوانه ما را كه برد خانه
صدبار تو را گفتم كم خور دو سه پيمانه
هنوز گردش چشمی نبرده از هوشت
که یاد خویش هم از دل شود فراموشت
ماييم و نواي بي نوايي
بسم الله اگر حريف مايي
يادم آيد : تو به من گفتي :
از اين عشق حذر كن!
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
آب ، آئينه عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است
باش فردا ، كه دلت با دگران است!
تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!
نسیم زلف تو چون بگذرد بر تربت حافظ
ز خـــــاک کالبــدش هزار لاله برآیــد
دی میشد و گفتم صنما عهد به جای آردر رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
دی میشد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست
باز آی و بر چشمم نشین،ای دل ستان نازنینتا خیال توست در دل عیشها آماده است//نیست خامش شمعما تا هست درمینا شراب
باز آی و بر چشمم نشین،ای دل ستان نازنین
ک آشوب و فریاد از زمین بر آسمانم میرود
در هوای زلف مشکین تو هرجا دم زدم//دود آهم عالمی را سنبلستان کرد ورفت
ترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواستدر هوای زلف مشکین تو هرجا دم زدم//دود آهم عالمی را سنبلستان کرد ورفت
ترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
در غربت تو زنده نه از سخت جانی امآن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند//بر جای بدکاری چومن یکدم نکوکاری کند
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند//بر جای بدکاری چومن یکدم نکوکاری کند
در غربت تو زنده نه از سخت جانی ام
جان از کمال ضعف نیاید به لب مرا
در غربت تو زنده نه از سخت جانی ام
جان از کمال ضعف نیاید به لب مرا
اول به بانگ نای و نی، آرد به دل پیغام وی//وآنگه به یک پیمانه می با من وفاداری کند
انان كه خاك را به نظر كيميا كنند
ايا بود كه گوششه چشمي نظر به ما كنند
در این حلقه هر که نیست زنده به عشق
براو نمرده،به فتوای من نماز کنید
انان كه خاك را به نظر كيميا كنند
ايا بود كه گوششه چشمي نظر به ما كنند
در این حلقه هر که نیست زنده به عشق
براو نمرده،به فتوای من نماز کنید
انان كه خاك را به نظر كيميا كنند
ايا بود كه گوششه چشمي نظر به ما كنند
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراضدائم گل اين بستان شاداب نميماند
درياب ضعيفان را در وقت توانايي
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |