مشاعرۀ سنّتی

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایان عار داشت

تو كمان كشيده و در كمين كه زني به تيرم و من غمين
همه غمم بود از همين كه خدا نكرده خطا كني
 

m.r119

عضو جدید
کاربر ممتاز
-------------
در کوی نیکنامان ما را گذر ندادند// گر تو نمی پسندی تغییر کن قضارا
آن یار کز او خانه ما جای پری بود
سرتا قدمش چون پری ازعیب بری بود

تو كمان كشيده و در كمين كه زني به تيرم و من غمين
همه غمم بود از همين كه خدا نكرده خطا كني
یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به ندایی دل غمدیده ی ما شاد نکرد
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن یار کز او خانه ما جای پری بود
سرتا قدمش چون پری ازعیب بری بود


یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به ندایی دل غمدیده ی ما شاد نکرد


دیگر صدای تیشهٔ فرهاد برنخاست//این‌کوهسار داشت همان یک شرار و هیچ
 

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
آن یار کز او خانه ما جای پری بود
سرتا قدمش چون پری ازعیب بری بود


یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به ندایی دل غمدیده ی ما شاد نکرد

دي ميشد و گفتم صنما عهد به جاي ار
گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست
 

m.r119

عضو جدید
کاربر ممتاز
دي ميشد و گفتم صنما عهد به جاي ار
گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام

دیگر صدای تیشهٔ فرهاد برنخاست//این‌کوهسار داشت همان یک شرار و هیچ
چو شو گیرم خیالت را در آغوش
سحر از بسترم،بوی گل آید
 

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام


چو شو گیرم خیالت را در آغوش
سحر از بسترم،بوی گل آید

دلا تا كي در اين زندان فريب اين و ان بيني
دمي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بيني
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چو شو گیرم خیالت را در آغوش
سحر از بسترم،بوی گل آید

چو شب گیرم خیالت را در آغوش // سحر از بسترم بوی گل آیو
-------------------------

وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود//کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
 

m.r119

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلا تا كي در اين زندان فريب اين و ان بيني
دمي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بيني
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک از رضای خویش کند در رضای یار

چو شب گیرم خیالت را در آغوش // سحر از بسترم بوی گل آیو
-------------------------

وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود//کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
دانی که چیست دولت؟دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی،بر خسروی گزیدن
 

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک از رضای خویش کند در رضای یار


دانی که چیست دولت؟دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی،بر خسروی گزیدن

نازنينا ما به ناز تو جواني داده ايم
ديگر اكنون با جوانان ناز كن با ما چرا
 

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
.
.
.
شب خوش:smile:
شاه شمشاد قدان خسرو شيرين دهنان
كه به مژگان شكند قلب همه صف شكنان


....

خوش گذشت

شبتون زيبا
 

malmal_r

عضو جدید
ای خوش اندر گنج دل زر معانی داشتن
نیست گشتن لیک عمر جاودانی داشتن

نهال سعی بنشانم در این باغ که بی منت از آن چینم ثمر را


نخواهم چون شراب کس به خواری خورم یا کام دل خون جگر ر ا


ز من زور و ز تو زر، این به آن در کجا باقی است جا عجب و بطر را؟


فشانم از جبین گوهر در آن خاک ستانم از تو پاداش هنر را


نه باقی دارد این دفتر نه فاضل گهر دادی و پس دادم گهر را


به کس چون رایگان چیزی نبخشند چه کبر است این خداوندان زر را؟


چرا بر یکدگر منت گذارند چو محتاجند مردم یکدگر را
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا