مشاعرۀ سنّتی

*نيروانا*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ساغول کی تورکی دیلیجه سویلدون..

روزها گر رفت گو رو باک نیست

تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست .....
:smile:
ترسیدن ما چون که هم از بیم بلا بود
اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم
ما را به تو سریست که کس محرم آن نیست
گر سر برود سر تو با کس نگشاییم
 

وحيد اسماعيلي

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
:smile:
ترسیدن ما چون که هم از بیم بلا بود
اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم
ما را به تو سریست که کس محرم آن نیست
گر سر برود سر تو با کس نگشاییم

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم

محصول دعا در ره جانانه نهادیم

در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش

این سوز که ما در دل دیوانه نهادی ....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

يار با ماست چه حاجت كه زيادت طلبيم
دولت صحبت آن مونس جان ما رابس
سنگی نفتد این طرف از گوشهٔ آن بام


این بخت نباشد سر شوریدهٔ ما را



مردیم به آن چشمهٔ حیوان که رساند

شرح عطش سینهٔ تفسیدهٔ ما را


فریاد ز بد بازی دوری که برافشاند

این عرصهٔ شطرنج فرو چیدهٔ ما را


هجران کسی، کرد به یک سیلی غم کور

چشم دل از تیغ نترسیدهٔ ما را


 

A R M A N

عضو جدید
سنگی نفتد این طرف از گوشهٔ آن بام


این بخت نباشد سر شوریدهٔ ما را


مردیم به آن چشمهٔ حیوان که رساند

شرح عطش سینهٔ تفسیدهٔ ما را


فریاد ز بد بازی دوری که برافشاند

این عرصهٔ شطرنج فرو چیدهٔ ما را


هجران کسی، کرد به یک سیلی غم کور

چشم دل از تیغ نترسیدهٔ ما را

الا یا ایها الساقی ادر کاسان و ناولها
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دلم گرفت ازاین تاریکی مطلق
خسته شدم دیگه ندارم رمق

قیمت روی چو زر چیست بگو لعل یار


قیمت اشک چو در چیست بگو آن نظر



بنده آن ساقیم تا به ابد باقیم

عالم ما برقرار عالمیان برگذر

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تویی ان گوهر پاکیزه که در عالم قدس

ذگر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک....
که: « در مرد افکنی می بر سر آید

کسی با می به مردی بر نیاید


اگر با می کند شیری دلیری

در آخر می نماید شیر گیری


هر آنکس کو کند با باده هستی

در آخر سر نهد در پای مستی


هنوز آن شه غریب است اندرین بوم

نمی داند طریق و عادت روم

 

*Chakavak*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توانا بود هركه دانا بود

ز دانش دل پير برنا بود

دیگر دلم هــوای ســرودن نمی کند
تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست

سربسته مانـد بغـض گـره خورده در دلـم
آن گریه های عقده گشا در گلو شکست...
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیگر دلم هــوای ســرودن نمی کند
تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست

سربسته مانـد بغـض گـره خورده در دلـم
آن گریه های عقده گشا در گلو شکست...
تو را که هر چه هست در جهان .... داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری !؟
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا